عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 3.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

چطور موفق شدم از دام شیطان رها بشم ....

(1390 خرداد 10، 17:18)reza202 نوشته است: سلام بر همگی
من به نتایجی که از پاکی خواهم گرفت (مثلا دو سال دیگه رو تصور می کنم که در چه وضعیت آرمانی از لحاظ جسم و روح و استعدادام هستم.) فکر کردم و پاک موندم. یه لیست بلند بالا از انگیزه های ترک نوشتم، بعدشم به آخرین دفعه ای که لغزش داشتم فک می کنم  اینکه اونبار چی گیرم اومده یا نیومده که حالا می خواد گیرم بیاد.
دوستان مناومدم اونقدر پستای بچه ها رو خوندمو درباره این عمل فک کردم اینکه اگه لغزش نمی کردم الان کجاها بودم از همه لحاظ می گم، وحالا کجا هستم و چند وقتی هم باید صبر کنم که عوارضش بر طرف شه و به شرایط آرمانی برسم. اومدم از 8خرداد یه مرز زمانی کشیدم برا زندگیم دوره قبل 8خرداد که اسمشو گذاشتم دوران سیاه، ظلمت، فراموشی خودم، خدا و عزیزانم و دوره بعد 8 خرداد رو هم گذاشتم دوران روشنایی، خود یابی، شور نشاط، زندگی واقعی. میدونید من تو آون دوران دیدم تا نوک دماغمم نبود بلکه بیشترشهوت رو می دیدم. از حیوانیت به انسانیت، از ظلمت به نور سفر کردم. و حالا خدا طبق آیه قرآن (آیه الکرسی) سرپرستم شده و هوامو داره و نمی ذاره دوباره تو لجن گناهان بیفتم دستمو دیگه ول نمی کنه، خدا که دروغ نمیگه نعوذ بالله.
رابطه من و خدا اینجوری داره میشهKhansariha (18)

سلام آقا رضا.بهتون تبریک میگم که قدم محکمی توی زندگیتون برداشتید و ازتون تشکر میکنم که با حرفاتون کمک میکنید تا منم  قدم محکمی بردارم.به نظر من اولین عامل توی ترک کردن اینه که تنهایی و توی خلوت خودمون بشینیم فکر کنیم و یه تصمیم اساسی بگیرم که شما این تصمیم رو گرفتید!
من امروز که عضو انجمن شدم نا امید بودم از اینکه نکنه زندگیم همونطوری ادامه پیدا کنه ولی با حرفی که شما زدید یعنی مرز زمانی فهمیدم میشه با کمک خدا زندگی روشنی داشت.
[img=0x0]http://8pic.ir/images/u2kig0x2xk6igwj759y.png[/img][تصویر:  QS_7c5f964da77044e88497dbf7f765d819.jpg]
 سپاس شده توسط
سلام دوستان هر وقت شیطون اومد براتون دستتون رو گاز بگیرید
ره آسمان درون است...  53
 سپاس شده توسط
سلام من پاكيمو از خدا و كتابش دارم ؛ هيچ وقت ازش دور نشيد هم نماز بخونيد هم روزي يه صفحه قرآن بخونيد بخدا زياد وقتتونو نميگيره درضمن هرموقع خدايي نكرده اون بدذات سراغتون اومد اگه دسترسي به نت داشتيد حتما بيايد كانون و تاپيك تجربه ها رو بخونيد و بچه ها رو از حالتون باخبر كنيد قطعا ميتونن كمكتون كنن
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  

 سپاس شده توسط
یک سری شکست های پی در پی تو زندگیم باعث شد تصمیم بگیرم خودمو اصلاح کنم و رابطه مو با خدام درست کنم
یا عباس
 سپاس شده توسط
چطور موفق شدم از دام شیطان رها بشم ....


رابطه ام رو با خدا بیشتر کردم و حواسمو جمع کردم که خدا همیشه داره منو میبینه

با خودم خلوت کردم و فکر کردم تا اینکه به این نتیجه برسم که واقعا میخوام از دام شیطان رها بشم

[img=0x0]http://8pic.ir/images/u2kig0x2xk6igwj759y.png[/img][تصویر:  QS_7c5f964da77044e88497dbf7f765d819.jpg]
 سپاس شده توسط
من ماه رمضان امسال تصمیم خیلی جدی برای ترک گرفتم
به نیت پاک شدن هر روز 100 صلوات فرستادم
فکرمو پاک کردم و به خودم اجازه ندادم حتی یک قدم به سمت گناه برم
سعی کردم هر روز به این کانون بیام
و بدون اینکه سختی خیلی زیادی بکشم شکر خدا تونستم از شروع ماه رمضون تا الان پاک باشم
گهی بر درد بی درمان بگریم
                                  گهی بر حال بی سامان بخندم 




بودنم درد می کند از هبوط سخت آدم بر زمین..........
امروز خیلی دلم می خواست [...] .  

شدید تحریک شده بودم . چند روز بود که خیلی دلم می خواست این کارو بکنم . افکار و صحنه های جنسی  تو سرم چرخ می خورد .

خیلی دلم می خواست .با خودم فکر می کردم چقدر می تونم لذت ببرم .

به دفعات قبل فکر کردم . همیشه بعد از این کار ، آزارش رو بیشتر از لذتش حس می کردم . اصلا دیگه لذتی نبود . از خودم پرسیدم میارزه ؟ فکر کن این کارو کردی ، بعدش چه حسی داری ؟ به دفعات قبلی شکستنم فکر کردم و این که  چه حس [بدی] (عذر می خوام) بهم دست می داد . تصمیمش رفت . برای رفتن افکار هم نشستم کتاب علمی خوندم تا ذهنم مشغولش یشه .
تو خونه تنها بودم یه پنج شش ساعتی...نشسته بودم پای کامپیوتر که فکرش زد به سرم طبق عادت همیشگی کمی با خودم کلنجار رفتم که نکنم ولی هر چی مقاومت کردم نشد بعد بساط رو راه انداختم ولی قبل از شروع به خودم و حال و روزم یه نگاهی کردم و دیدم وای چقدر بدبختم که همش دنبال یه جایی میگردم که خودمو ارضا کنم و خودمو  مثل یه معتاد دیدم  حالم از خودم به هم خورد بعد رفتم یه دوش گرفتم هم سر دردم رفع شد و هم پاک موندم کمی خوشحالم کمی هم نگران ..نگران اینکه  خدایی نکرده دوباره بیاد سراغم؟خب بیاد بازم جلوش وای میستم
بیش از حد فکر کردن درباره ی مسایل فقط باعث کندی ذهن و افسردگی  میشود
 سپاس شده توسط
(1391 تير 14، 22:15)..:: KiMiA ::.. نوشته است: یک سری شکست های پی در پی تو زندگیم باعث شد تصمیم بگیرم خودمو اصلاح کنم و رابطه مو با خدام درست کنم
سلام

قبلا گفته بودم که تصمیم دارم قضیه ترک خودم رو بگم.
مبتلا شدن من از روی بچگی و نفهمی بود و هیچ کس در این باره چیزی یاد نداده بود. کسی که اصلا ندونه یه کاری غلطه حتی توی دادگاه هم ممکنه مجازات نشه.
حقیقت اینه که خیلی از بچه ها به خاطر یه مشکل شدید روحی یا خونوادگی به این قضیه مبتلا شدن. من برعکس. دقیقا ترک کردن من به همین شکل بود. بعد از این که یه مشکل شدید واسم پیش اومد تازه فهمیدم که نباید به چیزای الکی دل بست و فقط باید به خدا امید داشته باشیم. از یه طرف مشکل روحی باعث میشه که میل جنسی هم خیلی کم بشه و از یه طرف دیگه هم اراده کردم که دیگه فقط و فقط به خدا تکیه کنم و دل ببندم نه چیزای دیگه. این شد که دیگه هرگز سراغ غلطای زیادی نرفتم و بدون گرفتاری زیاد ترک کردم.
چند روز اولش چون اون مشغله ذهنی مربوط به اون مشکل حسابی ذهنم رو درگیر کرده بود اصلا نفهمیدم که چه جور گذشت اما این مشغله ذهنی کاملا میل رو کم میکنه طوری که اصلا قابل احساس نیست.

همون طوری که توی جاهای مختلف هم بعضیا اشاره کرده بودن، بعد از یه مدت ترک، این کار واقعا چندش آور به نظر میرسه و ترک دایمی راحتتر میشه.


باا این وجود از همه راهکارها همزمان استفاده کردم:
- یه چیزایی رو توی غذا ممنوع کردم مثل تخم مرغ و خرما و غیره
- ارتباطم با قرآن و برنامه های دینی رو تقویت کردم.
- سعی کردم بیشتر به خودم فکر کنم و زندگی خودم رو خوب تحلیل کنم و خودم رو بهتر بشناسم.
- برنامه های تفریحی سالم مثل گشت و گذار و گشتن با دوستای مذهبی رو زیاد کردم.
- از همه مهمتر این چشم لامصب رو کامل کامل کنترل کردم. حتی یه ذره لغزش هم میتونست باعث عدم موفقیتم بشه.
- بازم خیلی مهمه که فیس بوک و یوتیوب و چرت و پرت های دیگه رو کاملا قطع کردم. استفاده از قبلترشکن هم کاملا ممنوع و غیرممکن. برای هر کاربردی.
- همش به خودم این احساس رو میدادم که یه روزی همسر آیندم قدر این سختی هایی که میکشم رو میدونه و بهش افتخار میکنه.
- از خدا خیلی کمک میخواستم. همین طور به دیگران میگفتم که واسم دعا کنن.
- هرروز مقدار زیادی راه میرفتم (چندساعت) که بهم خیلی آرامش میداد اما کاملا نگاهم رو کنترل میکردم بدون هیچ لغزشی.

اما این که حوصله نداشتم و انرژی و میل برای این غلطا نداشتم خیلی کمک کرد.


و بعد از چندروز اصلا عادتای زندگیم طوری عوض شد که دیگه قابل برگشت به دوران جاهلیت نبود.
دیگه حاضر نبودم که به زندگی قبلی خودم برگردم.
با خدا، تا خدا

ترک من
افرین
اما برای یعضیا دقیقا بر عکسه
و مشکلای روحی باعث می شه میلشون بیشتر شه


موفق باشیدKhansariha (8)

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
سلامKhansariha (8)




من هر وقت استرس میگرفتم میرفتم سراغ این کار ... واقعا هر ترم آخرش موقع امتحانا ؛ من اینقدر بهم فشار میومد که انجام میدادم... 


بیشتر یه جور مسئله روانیه که چقدر آرامش داشته باشیم... که این کارو آرامش ندونیم




کنترل چشم هم واسه من خیلی تاثیر داشته ... وقتی یه مدت چشمت رو کنترل کنی هر جا هر لحظه تا یه چیزی میبینیم سرمونو بندازیم پایین ... کم کم به این روند عادت میکنیم ... در نتیجه کمتر یاد صحنه های تحریک آمیز میافتیم...


خب امیدوارم پاکی همتون ابدی باشه 


یا علی Khansariha (8)
 زندگی ات را با اراده خودت تغییر بده


 هر روز یه قدم

 هر چند کوچک

 به سمت آرزو هات بردار ...


 سپاس شده توسط
سلام من یه چیزی میگم همه گوش کنن. وقتی که چندین بار زدی توی گوش شیطان ملعون و پست دیگه جرئت نمی کنه بیاد جلو. 

چجوری بزنیم توی دهنش؟؟؟

1- بگیم : اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

اگه باز دیدیم داره میاد هر وقت که دیدیم داریم وسوسه میشیم بگیم (( لا اله الا الله)) . 

اگه باز دست بر دار نبود پاشید با یه صفحه قرآن ردش کنین بره می دونم که دیگه نمی یاد خیالتون راحت باشه

التماس دعا

یا علی مدد

:22::22::22::22::22::22::22::22::22::22::22::22::22::22::22::22:
به نام یگانه خدای هستی
ارادتمند شما

diamond111

[تصویر:  8.gif]
 
 سپاس شده توسط
ماه رمضون همیشه یکی از سکوهای پرش بوده واسم...


الان چند ساله که ماه رمضون هام...روزهاش طلایی بودKhansariha (18)



باید دقیق بشم رو خودم...که چی تو ماه رمضون رمز موفقیت بوده؟ اونو بعد از ماه هم ادامه بدم...


فکر کنم اولینش اینه که حرمت این ماه رو نگه میداریم.
یا عباس
دوستان خوبم به نظر من برای موفقیت در ترک این بیماری حتما باید از انگیزه مذهبی استفاده کرد این انگیزه خیلی به درد خور است

نمونه بارز این در جنگ های صدر اسلام مشاهده می شود یادم است چند سال پیش به لطف خدا چند کتابی خواندم در مورد این جنگ ها

خیلی شیرین بود و سپاهیان اسلام با نیروی کم در مقابل انبوه سپاهیان کفر موفق می شدند جالب است بدانید که تجهیزات اندکی هم داشتند

ولی چون انگیزه الهی داشتند یعنی حاضر بودند حتی در راه خدا از جانشان هم بگزرند این قدرت زیادی را بهشان میداد و البته کمک الهی هم

متعاقبا کمک بزرگی است که به دنبال قدمهای ما شکل میگیرد....

میخام دوستان عزیزم این را بهتون بگم مطمئن باشید حتی اگر موفق به ترک شویم باز مبارزه تمام نمی شود این مبارزه وجود دارد یکی از

ابعادش خ.ا وگرنه اگر دقت کنید هرکسی به نوعی ازمایش می شود و از شیطان شکست میخورد یکی با پول دیگری با قدرت و یا شهوت ....

می دانید راه موفقیت این است از دو دلی و شک دربیاییم و تصمیم خودمونو بگیریم و برای همیشه تکلیفمون لااقل با خودمون مشخص باشه

اگر واقعا میخواهیم ابلیسو شکست بدیم باید همیشه و در تمام زندگی دشمنش باشیم نه فقط شهوت بلکه در همه جا و هر موقعیتی

و راه اینکار بسیار سخت است شاید باید بگویم بسیار بسیار سخت است هر قدر که شما بتوانید بیشتر ابلیس را شکست

دهید و بیشتر در این راه پیشرفت کنید امتحانات و ازمایشات هم دشوارتر می شوند دلیل این ازمایشات هم کاملا روشن و واضح است

خدا می خواهد  ما را طبقه بندی کند خدا میخواهد جایگاه ما بین این همه ادم که خلق کرده است مشخص شود

و لذا این را هیچ وقت نباید از یاد برد که مبارزه با ابلیس در تمام شاخه ها است و تا لحظه مرگمان ادامه دارد
فرمول بعد از سی روز

1- روزه گرفتن و کم خوری

2- جلوگیری از فشارهای روحی روانی

3- برنامه منسجم و متعادل(نه زیاد سخت نه زیاد آسان)

4- رعایت همه موارد قبل از این دوره

 سپاس شده توسط
سلام
من شايد هنوز سنم دو رقمي نشده بود كه با اين پديده آشنا شدم و تو اين موضوع خيلي نوسان داشتم از مواردي كه حتي به يه روزم نرسيده تا مواردي كه به چند ماه هم رسيده، من تو اين مدت يه مسئله رو خوب فهميدم اونم اين بوده كه هر وقت تونستم ذهنم رو كنترل كنم و اصلا بهش فكر نكنم بيشترين دوام رو آوردم هر وقت نمازم بجا بود و رابطه ام با خدا خوب، بهترين كنترل و رو ذهنم داشتم.

خلاصه اش ميشه: كنترل ذهن، رابطه باخدا
خداکه فقط متعلق به آدمهای خوب نیست.
خدا،خدای آدمهای خلافکارهم هست؛
فی الواقع؛ خداوند:
اِند لطافت،
اِند بخشش،
اِند بیخیال شدن،
اِند چشم پوشی،
و اِند رفاقت است!



[img=0x0]http://upload7.ir/uploads//e2a72accdf826b5b0dd982e270eacf86fa33222d.jpg[/img]
[تصویر:  128fs318181.gif]مسابقه كنترل نگاه و ذهن128fs318181                                                                                                                                                                   53 قرار عاشقي 53
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان