تجربیات ازدواج

[darling]

جناب سحرگاه یه مشاوره ای بود میگفت آدما بعداز 6 ماه زندگی کردن زیر یه سقف میتونن کامل همدیگرو بشناسن (بعد از 6ماه اونم زیر یه سقف!!)
حالا شما میخوای با یه حرف زدن و بیرون رفتن خوشیختستو پیدا کنی؟؟!؟!؟
ببنیدی من کاملا با حرف هادی خان موافقم
اصولا الان بشتر خانواده ها روشن فکرن
اگه طرفو بپشندن چن ماه اشناییت میزارن هم بین دختر و پسر هم خانواده ها
اینطوری هم خانواده ها بیشتر باهم اشنا میشن و میشناسن هم خود دختروپسر
خیلی رک بگم
هرآنچه برای خود خواهی واسه دیگران هم بخواه
اگه دوست داری دلت بشکنه خب برو باکی غ رسمی اشنا شو و بشناش ولی اگه میترسی از شکستن
راهی منطقیو برو
ببخشیدا
جسارته
شما نوک بینیتونو میبینید بچه ها چن فرسخ اونورترو میبینن

[فاطیما]

سلام به نطر من ادم برای ازدواج حتما تحقیق رو باید داشته باشه
ولی خب خیلی چیزا هست که با تحقیق دستگیرت نمیشه چون خود فرد شاید ویژگی هایی داشته باشه که فقط مختص به ارتباطش با افراد خونه هست
به نظر من برای ازدواج حتما باید مشاوره قبل از ازدواج رفت
و چند جلسه مشورت گرفت توی این فاصله هم زمان هایی رو برای بیرون رفتن و اشنایی بیش تر بگذارید حدود سه الی پنج ماه اشنایی برای قبل از ازدواج لازمه
هر سوالی که توی ذهنتون پیش میاد رو بپرسید
حتی مسایلی که روتون نمیشه می تونه از مهم ترین مسایل مهم توی زندگی باشه
پس حتما بپرسید

[marall]

چگونه دوران نامزدی را مدیریت کنید 

ازدواج تنها به دست کردن یک حلقه نیست – ازدواج پیوندی عاطفی میان دو نفر است که باید در طول زمان رشد کند و به ارزش زندگی شما بیفزاید. رابطه ای صمیمی و مداوم که شما را به شخص بهتری بدل می کند.
اگر تصمیم به ازدواج گرفته اید، بهتر است با خودتان روراست باشید و ببینید که آیا واقعا نگاه درستی به این مرحله از زندگی دارید یا نه. از ازدواج تان انتظار آرامش و سکون دارید یا انتظار تحرک، پویایی و پیشرفت؟
واقعیت این است که ازدواج کامل، فرصتی است که به شما کمک می کند شخصی دیگر را درک کنید و در عین حال برای درک کردن بهتر خودتان از طریق شخص دیگر تلاش داشته باشید. به این ترتیب شما یک جا نمی ایستید و سعی می کنید خود واقعی تان را که در مسیر بهتر شدن قرار دارد، به شخص مقابل نشان دهید. بخصوص در موقعیت های خاص و بحرانی زندگی که وقت رو کردن برگ های کلیدی شخصیت شماست.

از خودتان بپرسید که این ازدواج برای شما و طرف مقابلتان چه چیزی را به دنبال دارد؟
شما دو نفر در ۱۰ سال آینده کجای زندگی هم قرار دارید و چطور به آرامش همدیگر کمک می کنید. ازدواج چیزی بیشتر از با هم کنار آمدن و داشتن رابطه ای خوب است. این دو البته دو جزء مهم هر ازدواجی هستند اما هدف نهایی آن نیستند. شما حتی اگر به شیوه ای سنتی زندگی می کنید، باید به یاد داشته باشید که ازدواج، وقتی می تواند یک پیوند کاملا مقدس و پسندیده باشد که به رشدتان منجر شود و هر روز، چهره ای متفاوت تر از روز قبل پیدا کند. این مساله آنقدر مهم است که عده ای از روانشناشان غربی به ازدواج نگاهی درمانی دارند و آن را برای کمک به کسانی که نیاز به تمرین سازشکاری، خلاقیت و بهبود مهارت های ارتباطی شان دارند، توصیه می کنند.


اما رسیدن به سطوح بالاتر صمیمیت به کار بیشتری نیاز دارد. روابط صمیمی ما باید ما را تغییر دهد. این روابط باید باعث رشد دادن مان شود، و اگر این چنین نباشد، پس چیزی در رابطه ما مفقود است. ساختن ازدواجی قوی و صمیمی از درون خود شما شروع می شود، و بعد به پیوندی عاطفی میان شما و همسرتان بدل می شود که برای یک عمر به طول می انجامد.
ازدواج چیزی بیشتر از با هم کنار آمدن و داشتن رابطه ای خوب است. این دو البته دو جزء مهم هر ازدواجی هستند اما هدف نهایی آن نیستند. شما حتی اگر به شیوه ای سنتی زندگی می کنید، باید به یاد داشته باشید که ازدواج، وقتی می تواند یک پیوند کاملا مقدس و پسندیده باشد که به رشدتان منجر شود و هر روز، چهره ای متفاوت تر از روز قبل پیدا کند


موضوع این نیست که دو نفر باید صرف نظر از هر شرایطی با هم بمانند، اما صمیمیت مداوم می تواند به افراد بخت شناختن خودشان و یکدیگر را به طریقی صادقانه تر و واقعی تر بدهد. شما در آینده چه یک رابطه مستحکم با همسرتان داشته باشید که بر اساس مصالحه و فداکاری شکل گرفته باشد، و چه رابطه ای مشکل ساز داشته باشید که از اختلافات و نومیدی های دائمی آسیب دیده باشد، شگرد اصلی این است که خودتان را بشناسید تا بتوانید چگونگی سازگار شدن با همسرتان را بهتر درک کنید. پس چه بهتر که این خودشناسی پیش از ازدواج صورت گیرد.
راه هایی برای بهبود رابطه شما در زندگی مشترک آینده.



تفاوت های تان با همسرتان را بشناسید و به آنها احترام بگذارید.
با یکدیگر صحبت کنید و این عادت را از همین ابتدای عقد و نامزدی ایجاد کنید.
به هم احترام بگذارید.
نکات مثبت را تقویت کنید و نکات منفی را به کاهش دهید.
تقصیر را به گردن یکدیگر نیندازید. این اشتباه خیلی از زوج های تازه کار این دوره و زمانه است که پایه های رابطه شان را سست می کند.

نسبت به یکدیگر صادق باشید.

مسائل را از دیدگاه همسرتان هم ببینید.

قضاوت نکنید.
این نکات تنها برای شروع هستند. اما این توصیه ها به شما کمک می کند، همسرتان را بهتر درک کنید، و ازدواج تان را به واقع معنادار کنید.

خیال نکنید که عشق به دوران نامزدی و سالهای تازه عروس داماد بودن محدود می شود. از همین نقطه شروع، تعاریف تان را عوض کنید و عشق را درازمدت تر ببینید.


از تفاوت های تان استقبال کنید. درست است که در ازدواج تشابه تاثیر زیادی دارد اما تفاوت ها بیش از شباهت ها به رشد شما کمک می کنند. به جای این که بگویید افراد به خاطر عادت کردن به یکدیگر، از دست هم خسته می شوند، این طور نگاه کنید که انسان ها به نحوی بی نهایت پیچیده همیشه در حال تغییرند و می توانند برای هم جذابیت های تازه ایجاد کنند.


زمان بزرگترین هدیه است. آن را به نامزدتان هدیه دهید. ترتیبی بدهید که دست کم ۲۰دقیقه در روز با او خلوت کنید و آن را صرف بهبود رابطه تان کنید. شاید شما در روز زمانی بیشتر از این را با هم بگذرانید اما سعی کنید لااقل ۲۰ دقیقه آن کاملا مفید و سازنده باشد. نه حرفی از استرس های دوران عقد باشد و نه حرفی از برنامه ریزی های عروسی. این مدت کمترین زمانی است که برای این کار لازم است. در این مدت بدون تلویزیون و بدون کامپیوتر بر یکدیگر متمرکز شوید و از این زمان برای صمیمی شدن و ارتباط هم استفاده کنید.


اختلافات زیادی در زندگی مشترک شما به وجود می آید. باید این اختلافات را به شیوه ای خلاق حل کنید.
ببخشایید و تشکر کنید. به مشکلاتی دوران با هم بودنتان، نه به عنوان مشکل بلکه به عنوان فرصت نگاه کنید. از این مسائل به عنوان فرصتی برای تلاش دونفره و پیش رفتن همگام با هم استفاده کنید.
به تفریح بپردازید. دو جزء اساسی یک ازدواج صمیمی رفاقت و دوستی است. و به تفریح و سرگرمی پرداختن جزء اساسی هر دوی اینهاست. این کار به شما خواهد کرد با گذشت زمان رابطه تان را گسترش دهید، نه اینکه رابطه تان نزول پیدا کند

[davoodgt]

سلام
می ترسم یه دختر خوب رو بدبخت کنم
مامان اینا دنبال هستن که ازدواج کنم، الان یه نفر رو پیدا کردن که احتمالا چند وقت دیگه بریم خواستگاری اما من خیلی می ترسم
از یه طرف این خ ا لعنتی هست، آخه یه دختر مومن چه گناهی کرده که باید گیر یه شوهر گناهکار بیوفته
از طرف دیگه روابطم با نامحرم، که هرچند اگه هم حرف خاصی رد و بدل نشه اما خیلیش غیرضروریه، باز هم دختری که مدام حیا به خرج داده توی زندگیش چرا باید گیر من بیوفته؟
از طرف دیگه تنبلی کردن و بی برنامگی هامه


اما از اون طرف هم این مساله هست که ازدواج بهم واجبه و دستور خداست که ازدواج کن.
ممکنه بتونم کاری کنم که ازدواج دیگه بهم واجب نباشه؟
مثلا اگه برم سراغ ورزش دیگه ترسم از به گناه افتادن می ره؟

سلام داداش حالت چطوره ؟؟ روبراهی؟

اول اینکه چرا بدبخت کنی؟ خوش به حال اون دختری که می خواد با تو ازدواج کنه ، از خداش باشه
تو پسر خیلی خوب و سالمی هستی تو این دوره که در بیشتر ازدواج ها هیچ تعهد و قید و بندی نیست این ملاک خیلی مهمی برای دو طرف هست ، خودتو دست کم نگیر

گنهکار!! ای بابا چرا احساس گناه را بیشتر از احساس رهایی می بینی
، تو اینجایی تو این تالار یعنی توبه کردی و مصمم هستی در ترک گناه و ترک هم کردی و این یعنی شما توبه کننده هستی و دلت شکسته و قلبا پشیمانی نه اینکه گنهکار باشی ، خدا توبه کننده ها را دوست داره پس این افکار را بریز دور و قدر خودت را بدون و بترکون

ازدواج خیلی مهمه و تعهد تو این رابطه خیلی اساسی هست، به نظر من اول ترک و رهایی بعد ازدواج چون این رهایی رشد هست و فرد را اماده می کنه برای پذیرش مسئولیت

تا وقتی هم شرایط را نسبی فراهم نکردی اقدامی نکن و به جای عجله کردن و یا حسرت خوردن انرژی تو بگذار روی بنیان زندگیت و تلاش کن تا این شرایط را خوب فراهم کنی از همه لحاظ مالی ، شغل ، روحی ، ارتباطات و ....
ازدواج در هر صورت بر ما واجب هست مهم این هست که شرایطش را زودتر اماده کنیم بعد اقدام کنیم پس عجله نکن و اگر شرایط خوبی دار ترس را بگذار کنار و دست به کار شو:22:

[✿در راه مانده✿]

دنیای متاهلی با دنیای مجردی زمین تا آسمون فرق میکنه و کسی که متاهل میشه تازه میفهمه که زندگی چیه.آدم بعد از بلوغ جنسی وارد یه دنیای دیگه میشه که با دنیای کودکی خیلی فرق میکنه.فردی که متاهل میشه وارد یه دنیای دیگه میشه که کلا با دو دوران قبلی(مجردی و کودکی)زمین تا آسمون فرق میکنه.فقط کسانی که ازدواج کردن حرف منو درک میکنن.الان من حدود 2 ماهه که ازدواج کردم.تازه میفهمم که توی دوران مجردی توی یه خواب عمیق بودم و گرفتار گناهی به اسم خ ا.بعد از ازدواج دیگه خ ا توی زندگی من محو شده و انگار نه انگار که از اول چنین چیزی وجود داشته.احساس خیلی خوبی دارم.افسردگی ها،فشار ها،تنش ها،نگرانی ها،کج خلقی ها،تنهایی،انزوا،بی انگیزه بودن،همه و همه از زندگی من محو شدن و الان تازه راهم رو پیدا کردم.به نظر من یه آدم مجرد توی یه جاده ای داره رانندگی میکنه که پر از مه هستش و وقتی ازدواج میکنه این مه از جلوی راهش محو میشه و تازه جلوش رو میبینه.ازدواج علی رغم مشکلاتی که به همراه داره اما باید اینو مد نظر داشت که خیلی مشکلات و خطرات جدی تر رو از سر راه برمیداره.استمناء به نظر من یه غوله که فقط با ازدواج از بین میره.البته منظورم این نیست که مقاومت نباید کرد منظورم اینه که هرچه زودتر باید این عمل واجب رو ادا کرد.وقتی معنی پاکی رو توی زندگی میشه احساس کرد که آدم متاهل بشه،اونوقته که شیرینی یه زندگی سالم رو با لذت تمام درک میکنه.بعد از ازدواج فقط جلوی شما کار و نماز و روزه و امثالهم باقی میمونه که البته پاک موندن توی این ها از پاک موندن نسبت به خ ا به مراتب سخت تره.
ایشالا همه جوونای ما متاهل بشن و طعم یه زندگی واقعی رو بچشن.
یا حق

[فاطیما]

سلام اقای در راه مانده اینجور که شما می گید ادم حسادت می کنه خب شما بلخره یه مرد هستید ولی ما خانما که مثل شماها نمی تونیم دنبال فرد مورد نظر باشیم
در هر حال انشالله هر روز ارامشتون بیش تر بشه و خوشبخت باشید توی این شب عزیز برای شما زوج خوشبخت ارزوی بهترینا رو دارم

[keyhan]

سوال
اگه دختره از پسره بزرگتر باشه
اونم یه سال چطوره؟
میشه ازدواج کرد؟

[تـــواب]

دوستان سلام

خ.ا عواقب جسمی زیادی داره همونطور که می دونید ، چون نظام جنسی بدن با بی نظمی های فراوان و همچنین تحلیل رفتن مواجه می شه .

حالا سوالی که برای من مطرحه اینه که دوستانی که ازدواج کردن ، تجربه ای از این جهت داشتن ؟؟؟ به مشکلی بر نخوردن در مورد روابط جنسی ؟؟؟ و اینکه الان ازدواج خیلی سخت شده X_XX_X X_X برای من که اینطور به نظر می زسه .

و اینکه اگر بخوام شرایطی بسازم حداقل پنج شش سالی طول میکشه ، اونوقت تکلیف من بیچاره چیه ، تو این وضعیت جامعه ادم چطور خودش رو حفظ کنه ( می دونم جوونایی هستن با شرایط خیلی سخت تر که کوچکترین گناهی هم مرتکب نشدن ) اما بالاخره چاره کار ما چیه :( 

این سالهای زندگیم واقعا مایه ی رو سیاهی شده .

اللهم غفرلی الذنوب التی تحتک العصم

[Alireza 68]

دوستان سلام

خ.ا عواقب جسمی زیادی داره همونطور که می دونید ، چون نظام جنسی بدن با بی نظمی های فراوان و همچنین تحلیل رفتن مواجه می شه .

حالا سوالی که برای من مطرحه اینه که دوستانی که ازدواج کردن ، تجربه ای از این جهت داشتن ؟؟؟ به مشکلی بر نخوردن در مورد روابط جنسی ؟؟؟ و اینکه الان ازدواج خیلی سخت شده X_XX_X X_X برای من که اینطور به نظر می زسه .

سلام

من با دوتا از پسرا که ازدواج کردن و ارتباط دارم هنوز باهاشون صحبت که کردم

یکیش دو سال پاکی داشت قبل ازدواج یکی شیش ماه

خداروشکر جفتشونم ازدواج موفقی داشتن و دارن

[تـــواب]

دوستان سلام

خ.ا عواقب جسمی زیادی داره همونطور که می دونید ، چون نظام جنسی بدن با بی نظمی های فراوان و همچنین تحلیل رفتن مواجه می شه .

حالا سوالی که برای من مطرحه اینه که دوستانی که ازدواج کردن ، تجربه ای از این جهت داشتن ؟؟؟ به مشکلی بر نخوردن در مورد روابط جنسی ؟؟؟ و اینکه الان ازدواج خیلی سخت شده X_XX_X X_X برای من که اینطور به نظر می زسه .

سلام

من با دوتا از پسرا که ازدواج کردن و ارتباط دارم هنوز باهاشون صحبت که کردم

یکیش دو سال پاکی داشت قبل ازدواج یکی شیش ماه

خداروشکر جفتشونم ازدواج موفقی داشتن و دارن

[میهریبان باری]

سلام

فایلی که گفتم رو دان کردید ؟

http://drfarhang.mihanblog.com/post/2

[میهریبان باری]

در این دوره درباره تناسب ها ، بلوغ ها ، شناخت همسر خوب ، روش تحقیق ، روش خواستگاری ، سوال هایی که باید مطرح شوند ، کشف دروغ و ... بحث می شوند .

این دوره برای ازدواج با چشم باز است .

خلاصه فصل اول - بخش اول 


گفته می شود :

الف ) ازدواج یعنی سه هفته آشنایی سه ماه عاشقی سه سال جنگ و سی سال تحمل

ب ) ازدواج سفری است از زنجان(زن جان) شروع می شه به میانه بعد سیرجان ( از جونم سیرم کردی) و در انتها برازجان (برو از جونم چی می خوای؟)  

ج ) ازدواج مانند یک شهر محاصره شده می مونه اونهایی که بیرونن می خوان برن تو و اونایی که داخل هستن می خوان بیان بیرون

د ) با ازدواج مرد روی گذشته اش خط می کشد و زن روی آینده اش

آیا این گفته ها درست هستند ؟

بله دقیقا

اگر انتخاب اشتباه باشد


مثال 1 :
ایا وقتی برای شما یک مایکروویو هدیه می اوردن به محض باز کردن بسته شروع به زدن دکمه ها و ور رفتن می کنید ؟
خیر

چرا؟
چون خراب می شه
چون کلی پولشه

چی می کنین؟
می رم سراغ دفترچه

اگر زبونش ایتالیا بود ؟
می رم سراغ کسی که بلد باشه

مثال 2 :
دیدید تو جهیزیه دفترچه آشپزی می ذارن ؟
آیا کسی را دیده اید که سی دی یا کتاب آموزشی برای ازدواج به فرزندش بدهد؟


با این دو مثال بگویید
ایا ارزش انسان از مایکروویو یا نخود لوبیا کمتر است ؟
که به خاطر نادانستن به هم صدمه بزنیم؟


خداوند می فرمایید از کاری که به آن علم و آگاهی ندارید پیروی نکنید

باید به این دو سوال جواب داد

1- چرا می خوام ازدواج کنم؟
2- چگونه می خوام ازدواج کنم؟


حاصل جواب دادن به این دو سوال می شود شناخت

جواب مردم به سوال اول 

چرا می خوای ازدواج کنی؟ :

- چون ازدواج باحاله

-چون طرف ظاهرش خوبه
-چون طرف بچه معروف دانشگاهه
-چون طرف پر هیاهو و شلوغ و پر انرژیه
-چون طرف جذاب و رمانتیک است
-چون طرف عناوینی دارد مثلا هنرمند نوازنده دکتر مهندس و ..
-چون طرف خانواده سرشناس و معروفی دارد
-چون طرف ویژگی هایی داره و همه می گن خوبه و حالا می ترسه طرف از دستش بره
-احساس ضعف در خود و قوت در طرف مقابل
-پنهان شدن در سایه موفقیت های طرف برای پوشاندن ضعف های خودش
-دلسوزی برای طرف یا ترحم
-چون طرف ادم خوبیه (شاید هر دو خوب باشن اما برای هم نامناسب باشن)

-چون عاشقه
-چون دوست داره که عاشق بشه
-احساس تنهایی داره
-سنش بالا رفته می ترسه که تنها بمونه


-فرار از شرایط خانوادگی
-اصرار خانواده
-کسب استقلال

-چشم و هم چشمی
-لج بازی

-به خاطر مهاجرت
-به خاطر پیدا کردن کار یا جایگاه خاص

-نیاز جنسی (مثل اینه که می خوای شیر بخوری بری گاو بخری! در ازدواج مسایل جنسی هم هست اما مسایل مهم تری هم هست )

-چون رابطه نامشروع داشته و از ابروش می ترسه


ولی اینو نگفت : ازدواج می کنم چون تو سن ازدواجم و همه دارن ازدواج می کنن منم ازدواج کنم


انشالله خلاصه بخش دوم فردا شب

[میهریبان باری]

شما هم باید بیاید جواب بدید که چرا می خواید ازدواج کنید

[hosseinam]

میهریبان باری :smiley-yell:
زود تر بگو دیگه آدم رو سرکار و تو خماری باقی مطلب میزاری
............................
یه سوال شما خودتون ازدواج کردید؟( برای اینکه بدونم بر اساس تجربه صحبت میکنید یا علم و کتاب پرسیدم)
...........................
سوال دوم من ازدواج کنم یا نه؟!!!!
توی جواب سوال دوم مثل اسب توی رودخونه گیر کردم

[ParShaN]

مطالب جالبی رو خانوم مهریبان یاری فرمودن.من در جریان بحث نیستم اما مثل اینکه خلاصه مطالب سخنرانی دکتر فرهنگ هست.
بسیار مطالب مهم و ارزنده ای هست و ای کاش که همه ی ما اطلاعات جامع تری سراغ ازدواج بریم.
دو قسمت مطلب رو من اشکال دارم (که اتفاقا همون جاهایی هست که بزرگ تر نوشتید):

مثل اینه که می خوای شیر بخوری بری گاو بخری! در ازدواج مسایل جنسی هم هست اما مسایل مهم تری هم هست

تشبیه جالبی بود. 
اما یه مشکلی داره که الان توضیح میدم.
اینطور نمیشه جواب مطلقی برای اون پیدا کرد. من ازدواج رو به خرید کامپیوتر تشبیه می کنم. اگر از شما بپرسند چرا کامپیوتر میخری؟...
می تونید بگین فیلم می تونم ببینم.
نرم افزار های مورد علاقه م رو می تونم باهاش کار کنم.
اینترنت می تونم برم.
بازی می تونم کنم و...
اما من چون رفتم دانشگاه و نرم افزار متلب رو نیاز دارم باید برم کامپیوتر بخرم.

به عبارتی با خرید کامپیوتر به مجموعه ای از نیازها پاسخ داده میشه.
 ازدواج هم همینه . اما میشه اینطور گفت که یک نیاز محرک قوی تر و نیاز اساسی تری برای ازدواجه. شاید منظور دکتر فرهنگ هم همینه. اما اینطور که از متن برداشت میشد تعبیر صحیح اما کاملی نبود.

کد:

[color=#000000][size=large][s]ولی اینو نگفت : ازدواج می کنم چون تو سن ازدواجم و همه دارن ازدواج می کنن منم ازدواج کنم[/s][/size][/color][img]http://www.ktark.com/images/smilies/4chsmu1.gif[/img]

متوجه نشدم چرا روی متن خط کشیدید؟
به اون اعتقاد نداشتید؟
برعکس ، پاسخ درست همینه؟
پاسخ خودتونه؟
یا...

به هرحال این هم جمله هم جمله ی درستی نیست.
مگه این جواب هایی که بالا فرمودید از قول اکثریت جوون هایی نبود که دارن ازدواج می کنن؟
و این اکثریت هم همه ای رو که گفتین رو تشکیل نمیدن؟

پس به صورت غیر مستقیم دارین میگین من ازدواج می کنم چون همه (که انگیزه های غلطی داشتن) دارن ازدواج می کنن ، پس منم مثل اونها انگیزه های اشتباهی دارم. 

من کلا خیلی به این جمله چون همه یه کار رو انجام میدن منم باید انجام بدم حساسم.
خودم معتقدم اکثریت جاده خاکین (در عوامل مختلف) 
اقلیت دو دسته ان: یه قسمت دارن میرن تو چاه یه قسمت صراط مستقیم ند.

وای بر ما اگه مشمول این جماعت بی منطقی باشیم که چنین جواب های مضحک و خنده داری رو برای آینده شون در نظر گرفتند.