مسابقه رهایی اردیبهشت 93 *شرط:پیروزی در مسابقه 30 روزه * ( سرپرست:مرمربانو؛ ata ؛سنا)
(1393 ارديبهشت 28، 9:42)سمیه نوشته است: سلام
امروز تمام بشه میشه 90 روز خوب
وای خدایا من میبینم امروز هم به خوبی تموم شه
(1393 ارديبهشت 27، 21:08)ستاره سهیل نوشته است: سلام
صفر
(1393 ارديبهشت 27، 23:40)احسان، نوشته است:میخوام امشب همه با روز خوب بیان اعلام وضعیتبخاطر مناسبت های زیر :
.
.
.
2- روز بزرگداشت حکیم عمر خیام
3- روز جهانی موزه و میراث فرهنگی
ان شاءالله فردا 10 روزه میشم 
![[تصویر: a7f963e5e050.gif]](http://s7.picofile.com/file/8379635092/a7f963e5e050.gif)
![[تصویر: 15.gif]](http://atasheentezar.persiangig.com/%D9%85%D8%B0%D9%87%D8%A8%DB%8C%20%D9%85%D8%AA%D9%86%DB%8C2/15.gif)
![[تصویر: smileybunny1.gif]](http://www.millan.net/minimations/smileys/smileybunny1.gif){kind=small}
![[تصویر: JC_cupidboy.gif]](http://www.kolobok.us/smiles/artists/just_cuz/JC_cupidboy.gif)
![[تصویر: Laie_53.gif]](http://www.kolobok.us/smiles/artists/laie/Laie_53.gif)
بشه . حالا اگه یوقت یه ضربه ای هم خورد عیب نداره . ![[تصویر: connie_38.gif]](http://www.kolobok.us/smiles/artists/connie/connie_38.gif)
از اول شروع کنه .![[تصویر: girl_angel.gif]](http://www.kolobok.us/smiles/icq/girl_angel.gif)
![[تصویر: nasimhayat.png]](http://www.ktark.com/nasimhayat.png)
(1393 ارديبهشت 29، 7:25)رها92 نوشته است: سلام:'(رهای عزیزم
من دیروز روزدهم پاکیم بودولی....بازم مثل دفعه قبل اونکارونجام ندادم فقط چندتاعکس دیدم دیروزازدیدن عکسااصلاخوشم نیومد ازخودم بدم اومدزودم ازاون فضا خارج شدم ولی خوب روزام صفرشد...آخه واقعایه روانشناس توی اینجانیس بمن بگه من چکار کنم الان دفعه دومیه ک نمیشکنم ولی روزام صفرمیشه آدم یه چیزیش میشه خو.
ازخداخیلی خجالت کشیدم
میدونیدیه جورایی شایددلیلشوپیداکردن من همیشه یه دخترخوب بودم!ینی همونجورکه خانواده وبزرگترا میخاستن همیشه شوروهیجان درونم سرکوب شدچون برای یه دخترزشته همیشه به کاریی کعلاقه داشتم فکرکردم ولی هیچ وقت انجامشون ندادم چون خوب برای یه دختر زشت بود!!!دوستام دنبال علایقشون رفتن همون علایقی که منم خیلی دوستشون داشتم میتونستم خیلی دراونا موفق باشم مثل والیبال یا نقاشی یا ورزشای رزمی!من ساکت شدم ایناگذشت رسیدیم به کنکورکه امسال باشه همه کلاسای متفرقهشون ک به نوعی علایقشون بودوباراحتی وفکراینکه دوباره بسراغش میرن بعدکنکور کنارگذاشتن شروع کردن به خوندن ولی من چون ازهمون اول فقط درس خونده بودم تغییری نکردم فقط گاهی برای استراحات میرفتم کتابخونه تادوستاموببینم ولی اونام دیگه مشغول درس بودن من موندمو یه ذهن خسته وتنهاواین شد که من الان اینجام الانم خیلی خستم چون هیچ دلبستگی به هیچی ندارم فقط درس درس درس !!!خوآدم داغون میشه ذهنش میره سمت این چیزا:'(
.gif "Khansariha (98)")
(1393 ارديبهشت 27، 23:40)احسان، نوشته است: چهارم بریم سراغ هپی خانم :باشه دیگه آقا احسان...
هر کس "چرا"یی برای زیستن دارد هر "چگونه"ای را تحمل میکند
.
.
در نتیجه شما هم به گروه نیاز ندارین
.gif "Khansariha (69)")
