من و دلتنگی و این بغض مدام ...

~~سفیر بهشت~~ · 1399 مهر 22، 22:06

(1399 مهر 22، 20:53)مهرخدا نوشته است: امروز بد هوایی شده دلم
حتی اهنگ شاد گذاشتم از سرم بپره این سنگینی دلم و اندوه
ولی بازم گریه ام میگیره
منتظرم اخر شب شه و همه بخوابن بلکه بتونم دل سیر گریه کنم البت اگرر بشود
این هفته عجیب حال دگرگونی دارم و هر چی میگذره دلتنگ نر غمگین تر میشم و هرچه بیشتر با دیگران میگم و میخندم تا اروم شم بدتر میشه
دلم گرفته ای دوست...

سلام خانوم مهرخدا
من این حالتو تجربه کردم،
اگه امکانش هست حتما با یه نفر از نزدیکانتون در میون بگذارید چون شوخی نیست.
این حالت نشونه ای از افسردگیه و افسردگی اصلا شوخی بردار نیست.
اگه جلوی افسردگی گرفته نشه خیلی زود شدید میشه ، از من گفتن با یه نفر مطرح کنید و بعد تصمیم بگیرید روان درمانی بشید ( روانشناس ) و یا دارو درمانی بشید ( روانپزشک ).

**روزبه** · 1399 مهر 22، 22:47

اینجا جاش نیست اما علی عزیزم، با یه تغییر خلق کوتاه، برای کسی تشخیص افسردگی نمیذاریم 53258zu2qvp1d9v

نگرانی تو مهربونیت رو میرسونه، اما ممکنه بعضی اوقات یه استرس غیر ضروری رو به شخص مقابلت وارد کنه
اونم بخاطر مشکلی که احتمال خیلی زیاد نداره
خانم مهرخدا علی در مورد صحبت کردن کاملا درست میگه
آدمی رو پیدا کنید که بتونید باهاش بدون سانسور از خودتون صحبت کنید
از چیزایی که ناراحتتون میکنه
ترجیحا یه دوست خوب 128fs318181

یا شاید یه روانپزشک یا روانشناس معتمد

والبته تغییرای کوچیک سبک زندگی هم میتونه خیلی کمک کننده باشه
یه پیاده روی صبحگاهی و تماشای طلوع خورشید
یه ورزش سبک روزانه
ساعت خواب منظم
یه تایم مشخص واسه مطالعه و مراقبه

یه مورد دیگه ای هم هست که من کیسش رو زیاد دیدم اینه
که اکثر بانوان ایرانی به علت نوع پوششی که دارد، به قدری کافی نور خورشید رو دریافت نمیکنن
و کمبود ویتامین D3 دارن و اخیرا مقالاتی داره منتشر میشه از ارتباط بین کمبود ویتامین d و علایم شبه افسردگی
بد نیست که از پزشکتون بخواید که یه آزمایش مقدار vit D رو هم درخواست کنه

شاد باشید 53258zu2qvp1d9v

**karma**

با هیچکسم
میل سخن نیست ولیکن
تو خارج از این قاعده و فلسفه هایی...

**karma** · 1399 آبان 2، 23:21

هر که دلارام دید از دلش آرام رفت..
چشم ندارد خلاص هرکه دراین دام رفت 53258zu2qvp1d9v

**مهدوی** · 1399 آبان 2، 23:45

منم تنهاترین تنها که تنهاتر از این تن ها ندیدم
نمیدانی چه از دست زمان از دست این تن ها کشیدم

شنیدم که بلا خیزد ز تن ها پس به تنهایی نمودم خو
که بس تنها شدم همرنگ تنهایی از این تن ها بریدم

چه دارد فرق تنهایی و تن هایی که هر دو حرف تن دارد
شدم بازیچه تن ها که تنها خود بدیدند و به این تنها رسیدم

خدایا بی تو تاریکی سختی از برای ما همه تن هاست
از این عصیان تن ها من درون لاک تنهایی خزیدم

خدایا این تن و ها یا به هم چسبیده یا از هم به دورند
ز تن، ها را دمیدی و شده تن ها و از تن ها چه دیدم

**یاقوت**

**مهدوی** · 1399 آبان 4، 23:23

حال من حال اسیریست که هنگام فرار
یادش افتاد کسی منتظرش نیست، نرفت...

~~سفیر بهشت~~

گفته بودی که چرا خوب به پایان نرسید؟
راستَش زورِ منِ خسته به طوفان نرسید.

**مهدوی**

گاهی سؤال میکنم این بود زندگی؟!
میخندم و به حال خودم گریه میکنم...

**یاقوت** · 1399 آبان 6، 0:36

روزهای خوب بی‌ سر و صدا میان، پُر سر و صدا میرن. روزهای خوب پاورچین‌ پاورچین از راه میرسن، وقت رفتن در رو محکم به هم میزنن. روزهای خوب با یه لبخند میان، با شیون میرن. روزهای خوب وقتی میان آروم ‌آروم تو گوشمون حرف میزنن، وقت رفتن داد و بیدادشون همه رو خبردار میکنه. روزهای خوب شلوغش نمیکنن، همینه که تا هستن، حواسمون بهشون نیست....

~~سفیر بهشت~~ · 1399 آبان 10، 12:13

■بالاتر از سیاهی
رنگ این روزای منه■

~~سفیر بهشت~~ · 1399 آبان 10، 23:35

(1399 آبان 10، 21:32)ماجراجو نوشته است: با اجازه ی سرپرستان محترم و همگی
باید بگم این تاپیک رو باید نابود کرد
خیلی ناامید کنندس
ما باید زندگی رو بپذیریم
از همه ی لحظاتش لذت ببریم
و فقط از دید مثبت بهش نگاه کنیم
و مثل یک ماجراجو ازش لذت ببریم
ن اینکه خودمونو افسرده کنیم
خودتون ک فرهنگ کشورمون رو میدونید
مثلا روغن گرون شده
میبینی زنا نشستن حرف زدن وای خاک توسرم خدامرگم بده شنیدی چی شده.....
ماهم تحت تاثیر همیناییم دیگه
روغن گرون شده با حرف زدن یا غصه خوردن درست میشه؟
جواب اینم بدید که کدوم کار با غصه خوردن درست میشه؟

ولی بعضی وقتام آدم ناراحته و دلش گرفته ، اون موقع ها اگه اینجا نیاد کجا بره عزیز Khansariha (18)

**یاقوت** · 1399 آبان 14، 0:13

به قول نزار قبانی:

نفس بکش!

عمیق،آرام،شادمان..

بگو غم رد شود،که قلبت آرامگاه اندوه نیست..

**یاقوت** · 1399 آبان 14، 23:16

بدترین حالت ماجرا این است که طاقتمان تمام شود و به روی خودمان نیاوریم و تا زمان مرگ ادامه دهیم ...

خیلی ها اینطور زندگی می کنند .
دست اندازِ کم طاقتی را رد کرده اند و افتاده اند توی سرازیری عادت !

" اوریانا فالاچی "

**یاقوت** · 1399 آبان 16، 0:45

دیگر حوصله ای برای غصه خوردن و بغض کردن و درد کشیدن ندارم

وقتی ببینم چیزی یا کسی عذابم می دهد ؛ نمی سوزم !
یا می سازمش ، یا کاملا رهایش می کنم
اسمش منطقی شدن نیست ،
آدم از یک جایی به بعد ، خسته می شود ... همین !