آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

[حامدحامد]

اراده هالک خان یا حالا اراده هالک قاصد خان اینا این دوره برنده شدن که همین جا به همه این عزیزانِ دل و به سرگروه محترمشون جناب اراده، تبریک میگم ولی دوره بعد، به شرط حیات، ما حتماً برنده میشیم ان شاءالله.

یکی از دلایل بازنده شدن پسران ماه در این دوره، خودم بودم که نتونستم همه هفته ها رو سبز بمونم.

بابت همین از دوستان و همگروهی هایِ جان عذرخواهی می کنم.

[hunter1]

اراده هالک خان یا حالا اراده هالک قاصد خان اینا این دوره برنده شدن که همین جا به همه این عزیزانِ دل و به سرگروه محترمشون جناب اراده، تبریک میگم ولی دوره بعد، به شرط حیات، ما حتماً برنده میشیم ان شاءالله.

یکی از دلایل بازنده شدن پسران ماه در این دوره، خودم بودم که نتونستم همه هفته ها رو سبز بمونم.

بابت همین از دوستان و همگروهی هایِ جان عذرخواهی می کنم.

داداش هنوز که اعلام نکردن از کجا میدونی؟ گروه ما که هفته آخر اکثراً زرد و قرمز بودن؟

[عاشق فاطمه زهرا]

اراده هالک خان یا حالا اراده هالک قاصد خان اینا این دوره برنده شدن که همین جا به همه این عزیزانِ دل و به سرگروه محترمشون جناب اراده، تبریک میگم ولی دوره بعد، به شرط حیات، ما حتماً برنده میشیم ان شاءالله.

یکی از دلایل بازنده شدن پسران ماه در این دوره، خودم بودم که نتونستم همه هفته ها رو سبز بمونم.

بابت همین از دوستان و همگروهی هایِ جان عذرخواهی می کنم.

حامد جان

ما خیلی خوب بودیم
البته خیلی می تونستیم بهتر از این باشیم

ایده آل خود من این هست که حداقل هر روز گروه رو سر بزنم.
و حداقل روزی یک پست بذارم
اما خب فراز و فرودهایی که خودم داشتم، اجازه نداد بهم که این کار رو بکنم

ان شاء الله دورهای بعدی مسابقه خیلی بهتر از این می تونیم عمل کنیم.

[حامدحامد]

آقای اراده، هانتر 1، سالک، قاصدک، جناب خان

گروه محترم اراده هالک خان

از طرف گروه پسران ماه، تبریک ما را به مناسبت برنده شدن در دوره سی و نهم مسابقه گروهی پذیرا باشید.

همین که در مسیر پاکی داریم قدم بر می داریم، یعنی اینکه همه ما برنده و پیروز میدان هستیم.

موفق و پیروز باشید عزیزان

[سالِک]

سلام رفقای جنگجوی من 
ازتون میخوام برام خیلی دعا کنید ،، لازم نیست الکی بگید اره 
هر چند کوچیک ، ولی دعا کنید 
..
دارم برنامه ریزی میکنم که انشاالله تا حدود دو سال دیگه ازدواج کنم 
سعی میکنم تمام جوانب رو در بر بگیره 
دعا کنید که قوی باشم توی این مسیر 
...
خیلی ممنونم 
...
دعا گو هستم 

[قاصدک]

سلااااام

اول از همه تبریک می گم به گروه پرتوان خودمون که قهرمان این دور از مسابقات شد  
و
تبریک به گروه پسران ماه که همشون خیلی ماهن بابت ایجاد یک جو صمیمی و دوستانه

و
تشکر از سرگروه خوبمون جناب اقای اراده که با راهنمایی های خوبش ما را به کاپ قهرمانی رسوند

و

یه باریک الله اساسی به تک تک اعضا
جناب خان عزیز
سالک عزیز
هانتر عزیز
اراده عزیز
و خود عزیزم

ان شالله خدا کمک همه مون کنه  
برای همدیگه دعا کنیم  

یاعلی

[کاکو ممد]

سلام به همه بچه ها

اول از همه یه تبرییییییک به گروه اراده هالک خانک بابت برنده شدنشون. رقابت تنگاتنگی بود خیلی
بچوی مام خسته نباشن، ایشالا دفعه بعدی. دوره بعدی دوره ماس (اگه مث لیورپول نشیم )

سالک کاکو خییییییلی خوشال شدم، واقعا میگم. خوبیش اینه که الان انگیزت نه فقط برای ترک، بلکه برای کل زندگیت و کارت چند برابر میشه. واقعا خوب کاری میکنی.

[عاشق فاطمه زهرا]

منم تبریک می گم به گروه مقابل برای پیروزیشون  

گروه اراده هالک خان


بچه ها یه چیزی وجود داشته همیشه توی مسابقات ...

این که مسابقه همیشه پر انرژی و با انگیزه شروع می شه ولی هر چی میگذره، افول می کنه.

چرا این طوریه و چطور می تونیم این رو برطرف کنیم؟

مشارکت در این بحث از اهم واجبات محسوب می شود.

[عاشق فاطمه زهرا]

علی جان

من صد در صد با این ایده ی شما موافقم

این که تصمیم بگیریم در این دور از مسابقات روی یکی از عادات خوب کار کنیم.
به جای این که هر هفته رو به یک کار اختصاص بدیم.
البته باید برنامه ی مشخص داشته باشیم برای تمام هفته ها.

به عنوان مثال نماز

۶ هفته رو به صورت گروهی به نماز اختصاص بدیم (به صورت انفرادی هر فرد می تونه برنامه ی خودش رو هم داشته باشه)
به صورت مشخص مثلا بچه ها خودشون رو ملزم بدونن که توی تاپیک قرار عاشقی فعالیت کنن.
در طول هفته در این مورد صحبت کنیم

و سعی کنیم در طول این ۴۲ روز یک دستاورد واقعی برای خودمون پیدا کنیم.

کسی که اصلا نماز نمی خونده، بعد از مسابقه نماز قضا نداشته باشه

کسی که نماز قضا نداره، بعد از مسابقه نمازهاش اول وقت بشه
اونی که نمازهاش اول وقته، به جماعت بشه
اونی که جماعت بوده، با حضور قلب بشه
اونی که حضور قلب داره، نافله هاش بیشتر بشه
و ....


هر کسی در هفته ی اول ارزیابی ای نسبت به وضعیت نمازش داشته باشه
برای خودش هدف گذاری کنه
برای هدفش برنامه بریزه
و آخر هفته هم خودش رو ارزیابی کنه و احیانا اگر جایی برنامه اش نقص داره درستش کنه.

برای برنامه ی انس با قرآن که با حامدحامد و داداش اراده شروع کردیم
قرار این شد که به مدت ۴۰ روز متوالی، روزانه نیم ساعت رو به قرآن اختصاص بدیم

خیلی ساده و سبک به نظر می رسه
اما بعد ۵ روز من و اراده بریدیم، حامد رو نمی دونم.

بچه ها یه چیزی وجود داشته همیشه توی مسابقات ...

این که مسابقه همیشه پر انرژی و با انگیزه شروع می شه ولی هر چی میگذره، افول می کنه.

چرا این طوریه و چطور می تونیم این رو برطرف کنیم؟

مشارکت در این بحث از اهم واجبات محسوب می شود.

[صادقین]

سلام به همگی
علی جان شما خودت چه پیشنهادی داری برای اینکه ضمیر ناخودآگاه به سمت خوبی ها حرکت کنه؟
در قالب کانون چه کاری میشه انجام داد؟

[حامدحامد]

همانطور که دوستان عزیز اشاره کردن، هجومی وارد شدن در هفته اول مسابقه گروهی و بعدش افت کردن و پایین اومدن انگیزه ها در هفته های بعدش، معظلیه که باید بهش پرداخته بشه و حل بشه.

- من فکر می کنم بخشی از اون به دلیل احساسی بودن ما ایرانی هاست. اولش خیلی احساسی عمل می کنیم که آره این دوره من فلان می کنم و ما فلان می کنیم و نمی ذاریم حتی یه روز هم شیطون بیاد سر وقتمون. به تدریج که میگذره و مشکلات و روزمرگی های زندگی که خودشو نشون میده، خودمون کم کم از اون اهداف انقلابیِ هفته اول مسابقه، کوتاه می اییم و می بینیم اونی که فکر می کردیم نیست.


- بعدش فکر کنم نداشتن روحیه تیمی باشه که افول می کنیم. این مورد هم از ویژگی ایرانی جماعته. مثلاً در مسابقات ورزشی، در رشته های انفرادی همیشه بهتر مقام میاریم تا رشته های تیمی. اگر من بدونم که وقتی عضو یک گروه هستم، در قبال تک تک اعضای اون گروه، مسئولیت دارم و باید همه تلاشم رو برای موفقیت گروه به کار بگیرم، اون وقته که احساس تعهد می کنم.

- دیگه فکر کنم طولانی بودن زمان مسابقه (6 هفته) باشه.

- دیگه فکر کنم گزینش نشدن افراد باشه. مثلاً من نوعی که هنوز نتونستم 10 روز مستمر پاک بمونم، چطور می خوام حدود 40 روز پاکی رو تجربه کنم. البته این مورد رو فکر نکنم کاریش بشه کرد چون در این صورت برای حضور افراد، محدودیت قائل میشیم که این اصلاً خوب نیست.

- غیر از این، انتظارات زیادی هست که از اعضا داریم. من شاید اوقات فراغتم خیلی بیشتر باشه از دیگر اعضای گروه. دلیلی نداره که انتظار داشته باشم بقیه اعضا در همه برنامه ها شرکت کنن. مثلاً من برنامه ورزشی گذاشته بودم برای هر هفته. اتفاقاً یه هفته گفتم طناب زدن و یه هفته گفتم پرش جفت پا. خب اصلاً در نظر نگرفته بودم که شاید بعضی از اعضا، آپارتمان نشین باشن و این ورزش ها براشون میسر نباشه (البته بعد بنا به پیشنهاد خود اعضا، این ورزش ها رو تعویض کردم). همین که اعضای گروه یه روز در هفته میان اعلام وضعیت می کنن (البته اگر واقعاً بیان اعلام وضعیت کنن)، باید خدا رو هم شاکر باشیم.

- مورد بعد که فکر کنم خیلی هم مهم باشه، برنامه ریزی برای کارهای متفرقه برای گروه هست. مثلاً همین برنامه ورزشی هفتگی یا مثلاً هر هفته رو اختصاص به موارد مختلفی مثل کنترل نگاه و ذهن، نماز، تنظیم غذا و خواب و ... دادن یا مثلاً مباحث روان شناسی تخصصی مطرح کردن. فکر کنم همه اینها نه تنها باعث جذب شدن اعضا نمیشه بلکه اونها رو از گروه فراری میده. اگر به جای اینها، صرفاً تمرکز بر پاکی طی هفته های مسابقه و انگیزه دادن برای حفظ پاکی و بالا بردن روحیه افراد در طی هفته های مسابقه باشه، نتایج بهتری حاصل میشه.

[hunter1]

سلام به بروبچه های گل کانون. این عید عزیز مبارک همتون باشه

همگروهی‌های خودم تبریک میگم قهرمانیتونو... یعنی قهرمانیمونو
گروه ماه پسران ماه هم کارتون عالی بود  

و اما بعد...
بنظر من دلیل بی‌انگیزگی در هفته‌های پایانی بخاطر طولانی بودن مسابقه است. قبل از اینکه برای مدتی از کانون به ییلاق قشلاق برم مسابقات سه هفته بود. خدایی اون موقع تا این حد بی‌انگیزگی نبود... یعنی اصلا بی‌انگیزگی من ندیدم... اصلا اون زمان شما یادتون نمیاد کانون یه حال و هوای دیگه داشت... اون زمان با صد تومن میشد یه خونه خرید... خودم دوتا پراید هاچ بک خریدم و فروختم با صد تومن! یه موتور گازی هم میخواستم بخرم که کودک درونم گفت من ییلاق میخوام! منم که بچه ذلییییل!! گفتم چشم... دیگه قسمت نشد موتور گازی سوار شیم

بعد از مدتها که کودک درونمو سرشو شیره مالیدم اومدم کانون موتور گازی بخرم دیدم یا خدا! همه چی عوض شده... مسابقات شده ۶ هفته، گروه‌ها انرژی اوایل انقلاب رو ندارن، تازه با صد تومنم فقط میذارن یه لیس به رکاب موتور گازی بزنی؛ یه صدتومنم بذاری روش می‌تونی موهاتم تو آینه بغل سمت راننده پراید هاچ بک مرتب کنی...

خلااااصه خدایی ۶ هفته خیلی خیلی خیلی زیاده... آدم پیرش درمیاد.

[عاشق فاطمه زهرا]

۳ - دارم دنبال دوره های اینترنتی معتبر می‌گردم.... فعلا چند تا سرنخ گیرم اومده.... احتمال خیلی زیاد این دوره ها رو براتون گلچین کنم و هر هفته در قالب یه فایل بزارمش تو کانون که با هم پیش بریم 

این خیلی خوبه

البته بیشتر الان روی صحبت ما با مسابقه گروهی.
سوال این هست که چرا انگیزه ی بچه ها کم می شه و چی کار کنیم که اون شور اولیه مسابقه حفظ بشه؟

این چیزی که می گی رو می شه به صورت یه برنامه یا تاپیک جداگانه اجرا کرد، یا این که به عنوان یکی از برنامه های مسابقه گروهی در نظر بگیریم. البته خیلی هم مهم و مفیده حتما.

- دیگه فکر کنم طولانی بودن زمان مسابقه (6 هفته) باشه.

حامد جان تمام مواردی که گفتی رو باهاش موافقم.
اما قبلا که سه هفته مسابقه ایرادهای خاص خودش رو داشت.
بچه ها هفته ی اول با هم آشنا می شدن
یه هفته مسابقه می دادن
بعدش هم هفته ی آخر بود و مسابقه تموم می شد.

اصلا هیچکاری نمی شد کرد. همین باعث شد که بعد از مدتی مسابقه برای بچه ها بی فایده به نظر بیاد.
بعدش که تغییرات دادیم برای بچه ها تازگی داشت و خیلی استقبال شد از مسابقه
ولی خب الان کلا کانون خیلی فعالیتش افت کرده کلا و مسابقه هم با الطبع
اما تجربه ی من نشون داده، این سیستمی که الان هست، اگر بچه ها استقبال کنن و درست برگزار بشه خیلی کمک می کنه به بچه ها.

- مورد بعد که فکر کنم خیلی هم مهم باشه، برنامه ریزی برای کارهای متفرقه برای گروه هست. مثلاً همین برنامه ورزشی هفتگی یا مثلاً هر هفته رو اختصاص به موارد مختلفی مثل کنترل نگاه و ذهن، نماز، تنظیم غذا و خواب و ... دادن یا مثلاً مباحث روان شناسی تخصصی مطرح کردن. فکر کنم همه اینها نه تنها باعث جذب شدن اعضا نمیشه بلکه اونها رو از گروه فراری میده. اگر به جای اینها، صرفاً تمرکز بر پاکی طی هفته های مسابقه و انگیزه دادن برای حفظ پاکی و بالا بردن روحیه افراد در طی هفته های مسابقه باشه، نتایج بهتری حاصل میشه.

می دونی داداش.
من الان چند دوره است که دارم حرف علی رو تکرار می کنم.
این که برنامه ی گروهی خیلی باید ساده و عملی باشه
مشکل ما این هست که همون طور که گفتی احساسی برنامه میریزیم.
و همین باعث می شه آخرش اصلا اصل برنامه ریزی رو هم زیر سوال ببریم.
برنامه ها جزو جدا نشدنی مسابقه ی گروهی هست
چون که اصلا ترک خ.ا گره خورده با تغییر سبک زندگی و این دو از هم جدا نیستن
و الان تنها جایی که قراره توی کانون به این موضوع بپردازه، همین مسابقه ی گروهیه.


برنامه ای که انتخاب می شه باید ساده باشه، قابل اجرا برای همه باشه، دغدغه ی اکثریت باشه و اثر قابل ملاحظه ای بعد از چهل روز داشته باشه.
مثلا برنامه ی دفعه ی قبلی گروه ما، یعنی ورزش خیلی خوب بود. روزی یک ربع ورزش چیزی هست که می تونه دغدغه ی خیلی ها باشه اجراش و ساده است و تاثیر فراوانی داره

خلااااصه خدایی ۶ هفته خیلی خیلی خیلی زیاده... آدم پیرش درمیاد.

داداش همون طور که به حامد هم گفتم، من فکر نمی کنم ایراد این ۶ هفته بودن مسابقه باشه.
مشکل جاهای دیگه است. اگر سه هفته هم کنیم، عملا صورت مسئله رو پاک کرده ایم.

بچه ها یه چیزی وجود داشته همیشه توی مسابقات ...

این که مسابقه همیشه پر انرژی و با انگیزه شروع می شه ولی هر چی میگذره، افول می کنه.

چرا این طوریه و چطور می تونیم این رو برطرف کنیم؟

مشارکت در این بحث از اهم واجبات محسوب می شود.

بقیه دوستان هم شرکت کنید در این بحث. ...
آقای اراده، آرمین، سالک، فرهنگ، کاکو ممد، دیوار، فرهنگ و ....

[hunter1]

داداش همون طور که به حامد هم گفتم، من فکر نمی کنم ایراد این ۶ هفته بودن مسابقه باشه.
مشکل جاهای دیگه است. اگر سه هفته هم کنیم، عملا صورت مسئله رو پاک کرده ایم.

چه ربطی به پاک کردن صورت مسئله داره؟
مثلا من بهت بگم یه هفته درس بخون سر یه هفته یه بستی میگیرم واست...تو عین بنز درس میخونی
ولی بگم یه سال درس بخون سر یه سال بستی میگیرم واست میگی خودم میرم بستنی میخرم واسه تو هم میخرم ولی دیگه این پیشنهاد رو نده
هدف هرچقد کوتاه مدت تر انگیزه بالاتر

[آقای اراده]

بنظر من ایجاد صمیمت بین اعضای گروه ها و بین دو گروه در عین ایجاد حس رقابت رمز کاره 
این که همه با هدف وارد مسابقه بشن نه اینکه بیان داخل مسابقه تا هدف پیدا کنن 
قبل از مسابقه باید به این باور درونی رسید که مثلا 6 هفته باید تلاش کرد و وقت گذاشت 

عاشق جون برنامه انس با قرآنو خوب اومدی 
انصافا سه روزه بریدیم 
چرا نیم ساعت در روز نمیشه اختصاص داد برای خودمون