آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

[عاشق فاطمه زهرا]

عاشق فاطمه زهرا / لوتی ها / هفته ی سوم / سبز

هفته ی سبز خوبی بود.  

ارزیابی :

هفته ی قبل به طور کلی هفته ی خوبی بود. با توجه به سرمایی که خورده بودم و
اتفاق های غیر منتظره ای که افتاد مثل اومدن خانواده ام و ایمیلی که دیشب به دستم رسید و کلی شگفت زده ام کرد


- کارهای درسی و ... : به خوبی که نه ولی تا حد امکان انجام شد
- نماز و نماز شب : از نماز های خودم راضی نیستم. به نظر خودم حداقل ها رو توی نماز رعایت می کنم.
این که نماز رو بخونم و نذارم قضا بشه. در صورتی که باید توی نماز دقت بیشتری به خرج بدم، تمرکز داشته باشم، تصبیحاتش رو با حضور قلب انجام بدم و ...
- کتاب : دو روز کتاب خوندم، البته نه اون کتاب اصلی که توی برنامه ام بود. باید علاوه بر وقتایی که توی برنامه به کتاب اختصاص دادم، زمان های خالی ام رو هم با کتاب پر کنم.
- ورزش : این هفته نشد.
- کانون : راضی نیستم از فعالیت کانونیم. توی برنامه ام روزی یک ساعت رو به کانون اختصاص داده ام، اما معمولا این یک ساعت رو باید ساعت ۱ شب یا ۲ شب انجام بدم، هم خسته ام، هم از خوابم بزنم. هم انرژی و حوصله ندارم که کارهای اساسی بکنم. شاید باید توی تعطیلات و وقت های بیکاری زمان بیشتری رو به کانون بدم.

هفته ی آینده:

- دندون پزشکی
- امتحان زبان
- خواندن مقاله
- ورزش
- کتاب
- آماده کردن پوستر
- کارهای اداری و ...
- نماز و نماز شب
- کانون (اعلام وضعیت های روزانه، کارهای اساسی تر)


******

دانشگاه ما برای اعتکاف ماه رجب ثبت نام می کنه.
امسال ‍۱۳ رجب افتاده روی ۲۹ اسفند.
سه روز اعتکاف که از ۱۳ شروع می شه، فرصت خوبیه که سال جدید رو در حال اعتکاف شروع کنیم.
هم تعطیلیه، هم شروع سال جدید، هم ایام اعتکاف. دیگه بهونه بهتر از این می خوایم برای توبه و شروع جدید؟؟؟؟

من تلاش می کنم خودم رو برای اون لحظات آماده کنم، با کسب پاکی تا اون موقع و ...

[mehdinet74]

سلامو صلوات بر من و خاندان پاکو مطهرم

[101]

سلام

101 / گروه مردان راستین / هفته سوم زرد

ارزیابی : هیچی.متاسفانه دچار مسائلی چه جسمی و چه روحی شدم که واقعا سخت شده برام.
هر کاری فکرشو کنید انجام دادم. نشد.

برنامه: خودم رو دوست داشته باشم و بر خدا توکل کنم.


برام دعا کنید.

[mehdinet74]

سلام   شب بخیر  تا الان پاکم  ک میشه ۶ روز امیدوارم همچنان پاک  بمونم 

 روزای سختی داریم   گرونی باعث شده اوضاع همون داغونه   هووووف

[mohsen.truth]

قربانت برادر.
از خودم که مفصل وقتی اومدم سایت اینجا نوشته بودم:
https://www.ktark.com/post-368820.html#pid368820
حوصله کردید بخونید.

برنامه ام هم که برای هفته ی پیش رو اینه که برای آزمون استخدامی جمعه هفته آینده دستگاه های اجرایی بخونم. جالب اینجاست که هفته پیش بعد از سه سال یه گوشی به صورت اینترنتی سفارش دادم که چند روزه به دستم رسیده، اما بعد از تست، سر اینکه وقتم رو نگیره برای خوندن استخدامی، گذاشتم تو کشو اتاقم تا بعدا به صورت کامل ازش استفاده کنم! البته متاسفانه اونجور که باید نمی ترکونم برای خوندن استخدامی! به هر دعا بفرمایید که آزمون موفقی رو پشت سر بذارم... نه نه! دعا کنید هر چه مصلحته پیش بیاد. 

سلام محسن جان

نظرت چیه من رو هم یکی از بهترین دوست هات در نظر بگیری؟ 
یهو دیدی چشم رو هم گذاشتی و به یک سال پاکی رسیدی. 

چیزهایی که دو سال پیش نوشته بودی رو خوندم. 
اینکه قبلا ماه ها پاک بودن رو تجربه کردی نشون میده که آدم بااراده ای هستی و اگه همت کنی، پای حرف و قولت می تونی بمونی.

چیزهایی که 2 سال پیش نوشتی الان چقدرش صادقه؟
هنوز هم فشار و استرس هست که تو رو به خ.ا می کشونه؟
یه وقتا هم از فرط خوب بودن حال و نزدیکی به خدا و سیر و سلوک به خ.ا روی میاری؟
یه وقتا هم تصویرهای روزمره؟

احتمالاً الان باید فارغ التحصیل شده باشی و ارشد تموم شده باشه.
تو این مدت چه کارها می کردی و می کنی؟

برات دعا می کنم آزمون استخدامیت رو خوب بدی و موفق باشی. 

من عاشق آزمون چهارگزینه ای ام. استخدام که نور علی نور. 
تو 9 ماه 4 جا قبول شدم. 2 تاش از همین دستگاه های اجرایی بود.
فرستادن دنبالم گفتن دیگه حق نداری شرکت کنی. مسخره کردی. 

قربانت آرمین­ جان، باعث افتخاره که دوست خوبی چون شما داشته باشم.
انشاالله که با کمک خداوند و با دعاهای شما، یک سال که هیچی، تا همیشه پاکیم مستدام باشه.
سر یادداشت دو سال پیشم؛ تقریبا الان هم همه ­چیزش صادقه، دلایل شکست های الانم، سر همون مواردی هست که اون موقع نوشتم. البته منظورم از حال خوبی که منو به سمت خ.ا می­کشونه، نزدیکی به خدا نیست، منظورم وقتایی هست که کاری رو به نتیجه رسوندم و فارغم و فشاری روم نیست.

حدود شش ماهه که دفاع کردم، یه مدت که درگیر اصلاحات و کارهای فارغ ­التحصیلی بودم، بعدش هم که خیلی زبان می­خوندم و پیگیر بودم که کی آزمون استخدامی اعلام می­کنند تا شرکت کنم و کارهای متفرقه دیگه.

البته سر اینکه هر ساله تو تابستون آزمون فراگیر دستگاه­های اجرایی برگزار میشه، برای اون تاریخ برنامه ­ریزی­ هام رو گذاشته بودم، به خاطر همین خیلی آمادگی لازم رو ندارم برای این آزمون، حالا انشاالله هر چی خدا بخواد.

[mohsen.truth]

جالب اینجاست که هفته پیش بعد از سه سال یه گوشی به صورت اینترنتی سفارش دادم که چند روزه به دستم رسیده، اما بعد از تست، سر اینکه وقتم رو نگیره برای خوندن استخدامی، گذاشتم تو کشو اتاقم تا بعدا به صورت کامل ازش استفاده کنم! 

محسن جان این بخش رو برای شما نمی نویسم.
فقط از پستت سوء استفاده می کنم برای توضیح دادن موضوعی.

عاشق عزیز
این یه نمونه از همون هاست که ما فکر می کنیم داریم جهاد با نفس انجام میدیم.
فکر می کنیم اگه به کار کردن با گوشی جدید «نه» بگیم، داریم به خواسته نفس مون پاسخ منفی میدیم و این جوری قوی میشیم.
فکر می کنیم این قوی شدن ما رو در برابر خ.ا مقاوم می کنه.
در صورتی که اشتباهه. 

من بعد از سه سال یه گوشی جدید خریدم و الان بهترین موقع هست که با شور و شعف فراوان به سمتش برم
و به صورت رایگان بدنم رو سرشار از هورمون های شادی آور کنم.

اما من چی کار می کنم؟
به بهانه اینکه وقتم رو می گیره، میرم قایمش می کنم تا در زمان مناسب برم سراغش.

دیری نمی گذره که بدن من نیازمند هورمون های شادی آور میشه.
مغز اعلام می کنه داره حالم بد میشه.
میگه من سروتین می خوام. من دوپامین می خوام.
لطفاً نیازهای من رو بهم برسونید.

بعد ما چی تو چنته داریم؟
هیچی!

می خوایم با «هیچی» نیازهای بدن مون رو تامین کنیم. 

ناچارا به خ.ا روی میاریم تا برای دقایقی سروتین و دوپامین رو به بدن مون برسونیم.
(این کار اشتباهیه. چرا که ما فقط نوک دماغ مون رو می بینیم. فقط به لذت 5 دقیقه ای فکر می کنیم. دوراندیش نیستیم و به حال بد یک ساعت بعدمون فکر نمی کنیم.)

من می تونستم برنامه ریزی کنم و روزی یک ساعت با گوشی جدیدم عشق و حال کنم و باهاش ور برم
کشف یه دستگاه جدید و زیر و رو کردنش و امتحان کردن بخش بخشش کلی حس خوب رو می تونست یک جا نصیب من کنه
می تونستم روزی یک ساعت هورمون های شادی آور رو تو سلول های بدنم پخش کنم
چقدر وقتم رو می گرفت؟
تو کل هفته میشد هفت ساعت.

به جای این هفت ساعت، میرم خ.ا می کنم و یک روز کامل 24 ساعتم رو خراب می کنم.
(تازه با فرض اینکه سریالی نشم و این حال بد به روزها و هفته ها و ماه های بعد کشیده نشه که این فرض محاله.)

یک ساعت هیچی
اگه روزی 3 ساعت با گوشی ور می رفتم و به جای 15 ساعت مطالعه تحت فشار، 12 ساعت مطالعه با کیفیت داشتم به مراتب موفق تر بودم.
هم کیفم رو کرده بودم و هم درسم رو با حال خوب خونده بودم.

بعد هم میام به تو میگم من دارم جهاد انجام میدم. 
خواسته های نفس رو یکی یکی زیر پا میذارم و درجات رو یکی پس از دیگری طی می کنم.
دچار توهم میشم. 

بعد از چند ماه هم دوباره میام بهت میگم من همه راه های ترک رو گذروندم. اما هیچ کدوم جواب نداده.
(یکی نیست به من بگه آخه پسر خوب همه راه های ترک رو انجام دادی یعنی چی کار کردی؟ اصلا تو مگه چند تا راه می شناسی که این قدر راحت از کلمه «همه» استفاده می کنی؟)

جای هیچ شکی نیست که ما مدیریت کردن و برنامه ریزی کردن رو بلد نیستیم
و چون بلد نیستیم، مدام صورت مسئله ها رو پاک می کنیم
مدام بخش های مختلف و لازم زندگی مون رو از زندگی مون پاک می کنیم
مدام نیازهای مختلف طراحی شده توسط خدا رو بی پاسخ میذاریم

برم با گوشی جدید کار کنم؟ نه. الان وقتش نیست. باشه بعد.
برم ورزش کنم؟  نه. الان وقتش نیست. باشه بعد.
برم یه کار هنری انجام بدم؟  نه. الان وقتش نیست. باشه بعد.
برم قرآن بخونم؟  نه. الان وقتش نیست. باشه بعد.
برم یکی از دوستام رو ببینم؟  نه. الان وقتش نیست. باشه بعد.

کلا زندگیمون رو سپردیم به آینده.
آینده ای که هیچ موقع نمی رسه.
وضعیتی که هیچ موقع درست نمیشه. 

فضای ذهنی یادداشت رو کامل متوجه میشم و با خیلی ­هاش هم موافقم و معتقدم این نگاهت برای خیلی­ ها جواب میده. اما به نظرم یادداشتت می تونست کاملتر باشه، چون اول به خاطر تعمیم به کل و دوم عدم تفکیک دوپامین ها.
در مورد اولی؛ من خودم به شخصه کمبود ترشح دوپامین تو مغزم ندارم، فیلم یا انیمیشنی که دوست دارم رو نگاه می­کنم، تو شبکه های اجتماعی می­چرخم و با پست­های جالب حال می­کنم، کتاب می­خونم و خیلی چیزهای دیگه. اتفاقا این رویه­ ی من نوعی لذت­گرایی هست که من رو گاها به سمت اهمال­کاری می­بره و این اهمال­کاری باعث میشه کارهای مهمم رو سر وقت انجام ندم و برای فرار از فشاری که سر انجام ندادن کارهام دارم به سمت خ.ا سوق پیدا کنم. البته سر این موضوع خیلی مطالعه کردم سعی کردم تا حدی تعدیلش کنم ولی به مطلوب نرسیدم. پس حداقل برای من اصلا بحث سر نداشتن دوپامین نیست.
از طرفی اینکه فعلا از گوشی جدیدم کامل استفاده نمی­کنم و گذاشتمش تو کمد، با نیت مبارزه با نفس نیست، حقیقتا می­خواستم تمرکز و وقتم رو بذارم برای استخدامی با توجه به اینکه زمان زیادی باقی نمونده تا آزمون.
البته یه تعریضی که به نگاهت دارم اینه که به نظرم گاها از اینجور تمرین­های مبارزه با نفس خیلی بد هم نیست، آدم برای ورزیده شدن باید تمرین کنه و بعضی وقت­ها سختی بکشه، این منافاتی با دریافت دوپامین نداره. شنیده بودم عالمی سر این مسئله، گاها غذاهای بسیار لذیذی تهیه می کرد و چند دقیقه می­گذاشت جلوی خودش و نمی­خورد و بعدش این غذا رو به فقیری می­داد، به خاطر اینکه به نفس خودش بفهمونه همه چیز دست خودشه! در کل مهم اینه که هر کسی بتونه سطح خودآگاهیش رو بالا ببره و بدونه الان کجاست و الان چه نیاز داره و چه چیزی نیاز واقعیش هست و چه چیزی زیاده­خواهی.

دومین مورد تفکیکه، اینکه بین دوپامین ها هم باید تفاوت قائل شد. در واقع ما زندگی­مون رو نباید پر کنیم از ترشح­  دوپامین­هایی که حاصل کارهای کوچیک و گاها بی­مصرفی هست که هیچ کمکی به زندگی­مون نمی­کنه، مثل همون مثال­هایی که در بالا زدم(فیلم، شبکه ­های اجتماعی و یا حتی کار کردن زیاد با گوشی جدید). به نظر من ترشح مداوم دوپامین حاصل از این نوع فعالیت­ها می­تونه خیلی خطرناک باشه و با چند تا واسطه آدم رو در دام خ.ا بندازه.
ما بیشتر از هر چیزی نیاز داریم به دوپامین­ هایی که حاصل از موفقیت­هامون هست، نیاز داریم دوپامین ­هایی که حاصل تحسین دیگران در قبال خودمونه. من اسم این دوپامین رو می­ذارم دوپامین درجه یک؛ دوپامینی که هم شادت می­کنه و هم زندگیت رو جلو می­بره، مثل موفقیت­های کاری یا تحصیلی، موفقیت­های هنری یا ورزشی. بر خلاف دوپامین­ های درجه دوی قبلی، این نوع دوپامین هر چی بیشتر باشه بهتره. در واقع باید بگم "اعتیاد به موفقیت" یکی از بهترین راه­ها برای ترک خ.ا هست.

امیدارم درس هام رو خوب پس داده باشم آرمین جان 

[آرمین]

سلام
من اومدم برای اعلام وضعیت.


الف) اعلام وضعیت پاکی: 
گروه مردان راستین / آرمین / هفته سوم سبز   

ب) ارزیابی هفته ای که گذشت:
هفته گذشته هفته سختی برام بود.
اوضاع پاکی خوب بود اما اینکه صبح زود برم از خونه بیرون و دیروقت برگردم خونه و بی خوابی های زیاد واقعا خسته ام کرد.
از یه طرف همش سردرد داشته باشی و از یه طرف وقتی برای استراحت نداشته باشی. 

به تمرین قطعه پیانو با آکورد ادامه بدم تا مسلط بشم. ---> عالی بود. به جز یه تیکه اش که نشد.
3 کتابی که مشغول مطالعه هستم رو ادامه بدم. ---> 3 روز مطالعه داشتم و یکی از کتاب هام رو تموم کردم.
رو قرائت صفحه سوم و چهارم سوره زمر تمرین کنم. ---> انجام شد.
5 نوبت نماز قضا داشته باشم. ---> 2 نوبت انجام شد.
1 روز ورزشی داشته باشم. ---> 3 روز ورزشی داشتم. هم پیاده روی هم دویدن.
به کارهای کانون رسیدگی کنم. ---> انجام شد.
نرمش روزانه رو انجام بدم. ---> هر روز انجام شد.
از چشمم مراقب کنم. ---> تا حد خیلی خوب 
از فکرم مراقب کنم. ---> نسبتا خوب. باید مراقب باشم.
نمازهام کمی با حضور قلب همراه باشه. ---> خدا رو شکر.
برای سردردها پیگیر درمان باشم.  ---> 3 جلسه درمانی داشتم.
وظیفه خودم در مراسم روز مادر رو به خوبی ایفا کنم. --> به لطف خدا هر چه توان داشتم گذاشتم.


پ) برنامه ی هفته ی آینده:

اجرای آکوردهای ماژور رو تمرین کنم. به تمرین قطعه پیانو با آکورد ادامه بدم تا مسلط تر بشم.
2 کتابی که مشغول مطالعه هستم رو ادامه بدم.
رو قرائت صفحه چهارم و پنجم سوره زمر تمرین کنم. 
5 نوبت نماز قضا داشته باشم.
1 روز ورزشی داشته باشم. 
به کارهای کانون رسیدگی کنم. 
نرمش روزانه رو انجام بدم. 
از چشمم مراقب کنم. 
از فکرم مراقب کنم. 
برای سردردها پیگیر درمان باشم.  

[mehdinet74]

سلامو درود  بچها  میشه اگر امکانش هست بگین بیشترین زمان 

ترکتون چقدر بوده؟؟؟؟

و چ عواملی باعث شده  به اون زمان برسید اما تلاش های بعدی نتونستید ب اون زمان برسید تشکر


پندانه : هرچند ساعت برید دسشویی اب سرد بریزید تاثیر داره 

[101]

سلامو درود  بچها  میشه اگر امکانش هست بگین بیشترین زمان 

ترکتون چقدر بوده؟؟؟؟

و چ عواملی باعث شده  به اون زمان برسید اما تلاش های بعدی نتونستید ب اون زمان برسید تشکر

سلام
بیشترین دوره ترک من چند سال بوده. تا جایی که حتی بهش فکر هم نمی کردم. قبل از ورود به کانون.

وقتی بعد از چند سال حسب یه اتفاق آلوده شدم، خیلی از لحاظ روحی به هم ریختم. مدتی بعدش با کانون آشنا شدم.
از اون به بعد بیشترین مرز ترک من دو سه ماه بوده.

علت اینکه نتونستم هنوز به اون رکورد چند ساله برسم، بیشتر روحی بوده. درگیری های مختلف. چالش های زندگی، مسائل عاطفی، خستگی، نا امیدی. تاثیر منفی دیگران و فازهای منفی که می دادن.
افکاری از این دست که " من خراب کردم" "دیگه نمیشه" "چرا باید اینطور بشه" و ... .

[mehdinet74]

سلامو درود  بچها  میشه اگر امکانش هست بگین بیشترین زمان 

ترکتون چقدر بوده؟؟؟؟

و چ عواملی باعث شده  به اون زمان برسید اما تلاش های بعدی نتونستید ب اون زمان برسید تشکر

سلام
بیشترین دوره ترک من چند سال بوده. تا جایی که حتی بهش فکر هم نمی کردم. قبل از ورود به کانون.

وقتی بعد از چند سال حسب یه اتفاق آلوده شدم، خیلی از لحاظ روحی به هم ریختم. مدتی بعدش با کانون آشنا شدم.
از اون به بعد بیشترین مرز ترک من دو سه ماه بوده.

علت اینکه نتونستم هنوز به اون رکورد چند ساله برسم، بیشتر روحی بوده. درگیری های مختلف. چالش های زندگی، مسائل عاطفی، خستگی، نا امیدی. تاثیر منفی دیگران و فازهای منفی که می دادن.
افکاری از این دست که " من خراب کردم" "دیگه نمیشه" "چرا باید اینطور بشه" و ... .

سلام    خیلی ممنون از توضیحااتتون   

 من هم ترک‌یک  ساله قبل اومدن ب کانون داشتم  بعدش ترک متعدد ۶ ماهه  ۸ ماهه   ولی میدونی چی باعث شد بشکنمش  اینکه      مغرور شدم و فکر کردم ب بیماریم  غلبه کردم   در حالی ک  اون  بیماری   هر چند بار  کمبن کرد و زمانی ک من فکرشو نکردم      بهم ضربه ضد   استارت کار مهمه اما نگه داشتنش مهم تر    نکتش اینه ک همش باید فور کنی داری از اول شروع میکنی      موفق باشی

اقایون  دیگه سپاس گذاشتن نمیخوان از خودشون برامون بگن؟؟؟؟

[آقای اراده]

سلام 


الف) اعلام وضعیت پاکی: 
گروه مردان راستین / اراده/ هفته سوم زرد  

ب) ارزیابی هفته ای که گذشت:
خب در مورد ارزیابی چیز خاصی ندارم بگم 
بیشتر دلیل شکست برای من بر میگرده به خستگی مفرط استراحت کم و قوای کم ذهنی و جسمی 
بنظرم برنامه ریزی های خوبی دارم اما در اجرا زیاد موفق نیستم 
یه وقت خالی نیم ساعته هر روز باید اختصاص بدم به ثبت وضعیت پاکی 
ایجاد تعادل در امور روزانه هدف بزرگیه و من مدت هاست به دنبال این مهم هستم 
در این راه چندین مورد هستش که باید رعایت کنم 
تعادل در برنامه غذایی 
تعادل در وضعیت شغلی 
تعادل در وضعیت جسمانی و ورزش 
برای این موارد برنامه ریزی و اجرا ضروریه 

پ) برنامه ی هفته ی آینده:
خب برای این هفته نوشتن یه برنامه غذایی و اجرای اون 
توجه به کنترل نگاه و ذهن و نماز 
توجه به وضعیت شغلی و دفع خستگی با استراحت 

[عاشق فاطمه زهرا]

سلامو درود  بچها  میشه اگر امکانش هست بگین بیشترین زمان 

ترکتون چقدر بوده؟؟؟؟

و چ عواملی باعث شده  به اون زمان برسید اما تلاش های بعدی نتونستید ب اون زمان برسید تشکر


پندانه : هرچند ساعت برید دسشویی اب سرد بریزید تاثیر داره 

سلام

من بیشترین مقدار ترکم هفت ماه بودش. به جز اون دوره های یک ماهه یا دو ماهه هم خیلی شده که پاک باشم.

برای من فکر می کنم هر وقت که روحیه ی جنگندگی در برابر خ.ا، مشکلات زندگی و کلا زندگی داشتم، ترک برام راحت شده.
ولی هر وقت نشستم،‌ تلاش نکردم، دچار شک و دو دلی شدم، دچار غرور و ... شدم، باعث شده که بشکنم.
هر جا توی زندگی تسلیم شدم در برابر چالش ها، در برابر خ.ا هم راحت تسلیم شدم.
اما هر جا که محکم بودم و ادامه دادم، ترک هم راحت بوده برام.

[آقای اراده]

سلامو درود  بچها  میشه اگر امکانش هست بگین بیشترین زمان 

ترکتون چقدر بوده؟؟؟؟

و چ عواملی باعث شده  به اون زمان برسید اما تلاش های بعدی نتونستید ب اون زمان برسید تشکر


پندانه : هرچند ساعت برید دسشویی اب سرد بریزید تاثیر داره 

سلام 
بیشترین مدت ترکم 86 روز بوده 
برای من که بیشتر از سه روز پاکی نداشتم خیلی رکورد عجیبی به حساب میاد 
تغییر یک باور که میشه بیشتر از سه روز پاک بود خیلی به من کمک کرد 
در عین حال منظم بودن و شناخت دقیق از خودم داشتن  
اما یک لحظه غفلت کردم و سه ماه تلاش از بین رفت

[mehdinet74]

سلامو درود  بچها  میشه اگر امکانش هست بگین بیشترین زمان 

ترکتون چقدر بوده؟؟؟؟

و چ عواملی باعث شده  به اون زمان برسید اما تلاش های بعدی نتونستید ب اون زمان برسید تشکر


پندانه : هرچند ساعت برید دسشویی اب سرد بریزید تاثیر داره 

سلام

من بیشترین مقدار ترکم هفت ماه بودش. به جز اون دوره های یک ماهه یا دو ماهه هم خیلی شده که پاک باشم.

برای من فکر می کنم هر وقت که روحیه ی جنگندگی در برابر خ.ا، مشکلات زندگی و کلا زندگی داشتم، ترک برام راحت شده.
ولی هر وقت نشستم،‌ تلاش نکردم، دچار شک و دو دلی شدم، دچار غرور و ... شدم، باعث شده که بشکنم.
هر جا توی زندگی تسلیم شدم در برابر چالش ها، در برابر خ.ا هم راحت تسلیم شدم.
اما هر جا که محکم بودم و ادامه دادم، ترک هم راحت بوده برام.

سلام خسته نباشید ب شما امیدوارم موفق باشید 

بله دقیقا غرور باعث شکست میشه هر کجا به خودمون اعتماد کردیم شکست خوردیم 

شک جایی سراغ ادم میاد ک ادم ب خودش اعتماد کرده  


 من فکر میکنم اول باید ب خ.ا.ا ثبات ببخشید و تحت کنترل بگیریدش 

ینی اگر ترکتون رو  دوماهه شکستنید ترک بعدی تون هم نباید کم تر از دو ماه بکشه اینجور هم احساس گناه کمتری میکنید 

هم مهم ترین نکتش اینه ب  ترک تون ثبات ببخشیدید 


شما حتما موفق میشید 

[mehdinet74]

سلامو درود  بچها  میشه اگر امکانش هست بگین بیشترین زمان 

ترکتون چقدر بوده؟؟؟؟

و چ عواملی باعث شده  به اون زمان برسید اما تلاش های بعدی نتونستید ب اون زمان برسید تشکر


پندانه : هرچند ساعت برید دسشویی اب سرد بریزید تاثیر داره 

سلام 
بیشترین مدت ترکم 86 روز بوده 
برای من که بیشتر از سه روز پاکی نداشتم خیلی رکورد عجیبی به حساب میاد 
تغییر یک باور که میشه بیشتر از سه روز پاک بود خیلی به من کمک کرد 
در عین حال منظم بودن و شناخت دقیق از خودم داشتن  
اما یک لحظه غفلت کردم و سه ماه تلاش از بین رفت

 
سلالم علیکم 

اول خوشحالم دوباره میبینمتون خیلی 

 بعدش اینه شما 3 هفته ترک داشتید سعی کنید این 3 هفته ثابت بمونه حدعقلش اینه نزارید کمتر از 3 هفته  بشکنید

همه ی ماه ترک کلی هست اما من اینجور فک  نمیکنم  همین ک  هر روز انجام میدادیم ب  هفته ای ک بار بعدش ماهی یک بار  و کم کم ب 6 ماه یک بار بکشونیمش 

و اگر توی همون 6 ماه یک بار ثابت نگهش داریم یا 4 ماه یک بار یعنی ثابت بشه کمثلا فقط هر 6 ماه ترکم میشکنه یا هر 4 ماه و کمتر نمیشه 

نشونه موفقیته اول ی جوری ثابت نگهش دارید تا برای ترک کلیش اماده بشید 

موفق باشید