1396 تير 18، 22:11
زنــدگــی به زیبایـــــی خودت زیــباســـت پــــس بـــه زیــــــبایــــی زندگـــی کن!
[img=0x0]http://www.ktark.com/nasimhayat.png[/img]
[img=0x0]http://www.ktark.com/nasimhayat.png[/img]
(1396 تير 18، 21:00)شادبانو نوشته است: شادبانو
چیزی برای از دست دادن ندارم. کارمو گذاشتم کنار چون تواناییم کم شده. هدفم اینه پایان نامه امو قبل رفتن تموم کنم تا به یکی از هدفام رسیده باشم. دلم میخواد در ارامش و سکوت و در یک خواب راحت بدرود بگم
ولی چیزی که مهمه اینه که دیگه تظاهر به قوی بودن نکنم و بشم یه ادم قوی
من نیازز دارم به دوستام. پس دستمو دراز میکنم به سمتتون تا دست دوستی بدین برای شرکت در این مسابقه
(1396 تير 18، 22:02)rezvaneh نوشته است: دریا جان فقط جوابمو گرفتم پاک میکنم یه چیکه آبرو دارم نپره سپاستو که زدم تو هم پاک کن آیا از اون موارد سه گانه دومیش,اگه در خواب باشه باید زرد اعلام کنیم ؟لذت هم داشته باشه در خواب و بیداری؟ و اگر ناخواسته باشه اما لذت همراهش باشه چی؟
(1396 تير 19، 8:20)دختر خورشید نوشته است:(1396 تير 18، 21:00)شادبانو نوشته است: شادبانو
چیزی برای از دست دادن ندارم. کارمو گذاشتم کنار چون تواناییم کم شده. هدفم اینه پایان نامه امو قبل رفتن تموم کنم تا به یکی از هدفام رسیده باشم. دلم میخواد در ارامش و سکوت و در یک خواب راحت بدرود بگم
ولی چیزی که مهمه اینه که دیگه تظاهر به قوی بودن نکنم و بشم یه ادم قوی
من نیازز دارم به دوستام. پس دستمو دراز میکنم به سمتتون تا دست دوستی بدین برای شرکت در این مسابقه
شادبانو جونم ، با اینکه فهمیدن زمان رفتنمون کلی فشار روحی و سختی داره اما به نظرم یه لطف از جانب خداست . خیلی از اولیا و شهدا قبل از مرگشون بهشون الهام میشه تا آماده رفتن باشن .
مرگ و زندگی ما آدما دست خداوند متعاله ، از کجا معلوم شاید شما بیشتر از من عمر کنی ، هیچ تضمینی وجود نداره که من تا فردا ، نه حتی تا یک ساعت دیگه زنده باشم . اینکه زمان رفتنمون رو نمیدونم مانع از افسردگیمون میشه و میتونیم برای زندگیمون برنامه ریزی کنیم (آخه اگه زمانش رو بدونیم هممون کار زندگیمون رو تعطیل میکنیم بعد میشینیم غصه میخوریم ) اما فکر میکنم خدا کسایی رو که دوست داره قبل از رفتنشون براشون کارت دعوت علنی میفرسته ، مثل شما .
آجی قشنگم اول اینکه بارها و بارها پیش اومده که پیش بینی دکترا غلط از آب دراومده . مهمترین عاملی که باعث جریان یافتن زندگیت میشه خودتی و امیدی که در وجودت باید شعله ور بمونه دوما تو الان کلی فرصت داری برای توبه کردن ، برای نزدیک شدن به خدا ، برای حلالیت گرفتن ، برای ادای حق الناس هایی که ناخواسته پیش اومده ، برای قضای نمازایی که احتمالا ازت فوت شده .
ارتباطت رو با اهل بیت به خصوص امام زمان بیشتر از قبل کن . مطمئنم این فرصت برای تو یه لطف بزرگ از جانب خدا بوده ، پس ازش نهایت استفاده رو ببر .
من هر وقت به مرگ فکر میکنم پیش خودم میگم اگه بمیرم اگه خدایی نکرده در حین گناه عمرم تموم بشه ، اگه بمیرم و حقی از مردم به گردنم باشه چی کار باید بکنم . بعد میگم کاش خدا یه جوری زمانش رو بهم بفهمونه تا بتونم جبران کنم . چون ما آدما خیلی فراموش کاریم ،یادمون میره که اخر کارمون مرگ و قیامته حداقل وقتی بفهمیم وقتمون کمه بیشتر بهش فکر میکنیم ، بیشتر مراقبت میکنیم .
خواهری الان خدا بهت یه نعمت بزرگ داده ، نکنه با ناامیدی از خدا ، با ناسپاسی کفران کنی . حسابی قدر این نعمتت رو بدون و راضی شو به رضای خدا . مطمئنم وقتی به رضایت و تسلیم برسی دنیا برات یه جور دیگه میشه .
اینایی که نوشتم مخاطبش فقط شادبانو جونم نیست ؛ هممون مخاطبشیم . حضرت علی میگه جوری زندگی کن که انگار روز آخرته جوری برنامه ریزی کن که انگار هزار سال قراره بمونی . عمل کردن به همین یه حدیث کلی زندگیامون رو عوض میکنه ، حتی تو ترکمون هم کمک کنندس
(1396 تير 19، 15:02)شادبانو نوشته است:(1396 تير 19، 8:20)دختر خورشید نوشته است:(1396 تير 18، 21:00)شادبانو نوشته است: شادبانو
چیزی برای از دست دادن ندارم. کارمو گذاشتم کنار چون تواناییم کم شده. هدفم اینه پایان نامه امو قبل رفتن تموم کنم تا به یکی از هدفام رسیده باشم. دلم میخواد در ارامش و سکوت و در یک خواب راحت بدرود بگم
ولی چیزی که مهمه اینه که دیگه تظاهر به قوی بودن نکنم و بشم یه ادم قوی
من نیازز دارم به دوستام. پس دستمو دراز میکنم به سمتتون تا دست دوستی بدین برای شرکت در این مسابقه
شادبانو جونم ، با اینکه فهمیدن زمان رفتنمون کلی فشار روحی و سختی داره اما به نظرم یه لطف از جانب خداست . خیلی از اولیا و شهدا قبل از مرگشون بهشون الهام میشه تا آماده رفتن باشن .
مرگ و زندگی ما آدما دست خداوند متعاله ، از کجا معلوم شاید شما بیشتر از من عمر کنی ، هیچ تضمینی وجود نداره که من تا فردا ، نه حتی تا یک ساعت دیگه زنده باشم . اینکه زمان رفتنمون رو نمیدونم مانع از افسردگیمون میشه و میتونیم برای زندگیمون برنامه ریزی کنیم (آخه اگه زمانش رو بدونیم هممون کار زندگیمون رو تعطیل میکنیم بعد میشینیم غصه میخوریم ) اما فکر میکنم خدا کسایی رو که دوست داره قبل از رفتنشون براشون کارت دعوت علنی میفرسته ، مثل شما .
آجی قشنگم اول اینکه بارها و بارها پیش اومده که پیش بینی دکترا غلط از آب دراومده . مهمترین عاملی که باعث جریان یافتن زندگیت میشه خودتی و امیدی که در وجودت باید شعله ور بمونه دوما تو الان کلی فرصت داری برای توبه کردن ، برای نزدیک شدن به خدا ، برای حلالیت گرفتن ، برای ادای حق الناس هایی که ناخواسته پیش اومده ، برای قضای نمازایی که احتمالا ازت فوت شده .
ارتباطت رو با اهل بیت به خصوص امام زمان بیشتر از قبل کن . مطمئنم این فرصت برای تو یه لطف بزرگ از جانب خدا بوده ، پس ازش نهایت استفاده رو ببر .
من هر وقت به مرگ فکر میکنم پیش خودم میگم اگه بمیرم اگه خدایی نکرده در حین گناه عمرم تموم بشه ، اگه بمیرم و حقی از مردم به گردنم باشه چی کار باید بکنم . بعد میگم کاش خدا یه جوری زمانش رو بهم بفهمونه تا بتونم جبران کنم . چون ما آدما خیلی فراموش کاریم ،یادمون میره که اخر کارمون مرگ و قیامته حداقل وقتی بفهمیم وقتمون کمه بیشتر بهش فکر میکنیم ، بیشتر مراقبت میکنیم .
خواهری الان خدا بهت یه نعمت بزرگ داده ، نکنه با ناامیدی از خدا ، با ناسپاسی کفران کنی . حسابی قدر این نعمتت رو بدون و راضی شو به رضای خدا . مطمئنم وقتی به رضایت و تسلیم برسی دنیا برات یه جور دیگه میشه .
اینایی که نوشتم مخاطبش فقط شادبانو جونم نیست ؛ هممون مخاطبشیم . حضرت علی میگه جوری زندگی کن که انگار روز آخرته جوری برنامه ریزی کن که انگار هزار سال قراره بمونی . عمل کردن به همین یه حدیث کلی زندگیامون رو عوض میکنه ، حتی تو ترکمون هم کمک کنندس
ولی قبول کن در چنین شرایطی بودن خیلی سخته و غیر قابل هضم، بخصوص که به خانواده ات چیزی نگی تا اذیت نشن
میخوام قوی باشم و قبول کنم حرفاتو اما سخته خیلی سخت
(1396 تير 19، 15:02)شادبانو نوشته است:(1396 تير 19، 8:20)دختر خورشید نوشته است:(1396 تير 18، 21:00)شادبانو نوشته است: شادبانو
چیزی برای از دست دادن ندارم. کارمو گذاشتم کنار چون تواناییم کم شده. هدفم اینه پایان نامه امو قبل رفتن تموم کنم تا به یکی از هدفام رسیده باشم. دلم میخواد در ارامش و سکوت و در یک خواب راحت بدرود بگم
ولی چیزی که مهمه اینه که دیگه تظاهر به قوی بودن نکنم و بشم یه ادم قوی
من نیازز دارم به دوستام. پس دستمو دراز میکنم به سمتتون تا دست دوستی بدین برای شرکت در این مسابقه
شادبانو جونم ، با اینکه فهمیدن زمان رفتنمون کلی فشار روحی و سختی داره اما به نظرم یه لطف از جانب خداست . خیلی از اولیا و شهدا قبل از مرگشون بهشون الهام میشه تا آماده رفتن باشن .
مرگ و زندگی ما آدما دست خداوند متعاله ، از کجا معلوم شاید شما بیشتر از من عمر کنی ، هیچ تضمینی وجود نداره که من تا فردا ، نه حتی تا یک ساعت دیگه زنده باشم . اینکه زمان رفتنمون رو نمیدونم مانع از افسردگیمون میشه و میتونیم برای زندگیمون برنامه ریزی کنیم (آخه اگه زمانش رو بدونیم هممون کار زندگیمون رو تعطیل میکنیم بعد میشینیم غصه میخوریم ) اما فکر میکنم خدا کسایی رو که دوست داره قبل از رفتنشون براشون کارت دعوت علنی میفرسته ، مثل شما .
آجی قشنگم اول اینکه بارها و بارها پیش اومده که پیش بینی دکترا غلط از آب دراومده . مهمترین عاملی که باعث جریان یافتن زندگیت میشه خودتی و امیدی که در وجودت باید شعله ور بمونه دوما تو الان کلی فرصت داری برای توبه کردن ، برای نزدیک شدن به خدا ، برای حلالیت گرفتن ، برای ادای حق الناس هایی که ناخواسته پیش اومده ، برای قضای نمازایی که احتمالا ازت فوت شده .
ارتباطت رو با اهل بیت به خصوص امام زمان بیشتر از قبل کن . مطمئنم این فرصت برای تو یه لطف بزرگ از جانب خدا بوده ، پس ازش نهایت استفاده رو ببر .
من هر وقت به مرگ فکر میکنم پیش خودم میگم اگه بمیرم اگه خدایی نکرده در حین گناه عمرم تموم بشه ، اگه بمیرم و حقی از مردم به گردنم باشه چی کار باید بکنم . بعد میگم کاش خدا یه جوری زمانش رو بهم بفهمونه تا بتونم جبران کنم . چون ما آدما خیلی فراموش کاریم ،یادمون میره که اخر کارمون مرگ و قیامته حداقل وقتی بفهمیم وقتمون کمه بیشتر بهش فکر میکنیم ، بیشتر مراقبت میکنیم .
خواهری الان خدا بهت یه نعمت بزرگ داده ، نکنه با ناامیدی از خدا ، با ناسپاسی کفران کنی . حسابی قدر این نعمتت رو بدون و راضی شو به رضای خدا . مطمئنم وقتی به رضایت و تسلیم برسی دنیا برات یه جور دیگه میشه .
اینایی که نوشتم مخاطبش فقط شادبانو جونم نیست ؛ هممون مخاطبشیم . حضرت علی میگه جوری زندگی کن که انگار روز آخرته جوری برنامه ریزی کن که انگار هزار سال قراره بمونی . عمل کردن به همین یه حدیث کلی زندگیامون رو عوض میکنه ، حتی تو ترکمون هم کمک کنندس
ولی قبول کن در چنین شرایطی بودن خیلی سخته و غیر قابل هضم، بخصوص که به خانواده ات چیزی نگی تا اذیت نشن
میخوام قوی باشم و قبول کنم حرفاتو اما سخته خیلی سخت
نقل قول: چرا نمیخوای به خانوادت بگی ؟ شاید بدونن براشون بهتر باشه .چون نمیخوام بیش از این نگرانشون کنم، از طرفی اصلا نمیدونم چجوری بگم، ندونن شاید بهتر باشه که نخوان تلاش کنن برای خوب شدنم چون فایده ایی نداره.
نقل قول:راه پزشکیشم که داری ادامه میدی .
نقل قول: 1- نام کاربری
2- معرفی: هر چیزی از خودتون که دوست دارید در موردش به بقیه بگید و بقیه که شما رو نمیشناسن با شما آشنا بشن.
3- ارزیابی: کجای کارید؟ رو به راهید؟ فکر می کنید مهم ترین مشکل تون چیه؟ چی عوض بشه وضعیت پاکی تون تغییر می کنه؟ چی تغیر کنه حال تون بهتر میشه؟ رو چی باید کار کنید؟
4- برنامه: تو هفته ی آینده چه برنامه ای برای خودتون دارید؟ به چه چیزی از خودتون می خواید دقیق تر باشید؟ رو چی سرمایه گذاری می کنید؟ این برنامه می تونه یه برنامه ی خیلی کوچیک مثل 5 دقیقه ورزش روزانه باشه یا یه برنامه با جزئیات فراوان.