انجمن شبانه روزی

**طاهر** · 1394 تير 22، 17:48

(1394 تير 22، 17:38)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: منم الان مرد مجاهد و خانم لبخند رو اشتباه می گرم. چند بار شده.
چون آواتاراشون شبیه هم.

دیگه خودتون ببینید چه شوک هایی بهم وارد شده در طول این مدت.

دقیقا همینطور واسه من. منم الان چون اواتارشون شبیه شده اشتباه میکنم. الان داشتم پست مجاهد رو همینجا میدیدم بعد یلحظه فکر کردم مال "خانوم لبخند" خانوم هست. بعد که یه بالا پایین کردم صفحه رو دیدم پست ایشون نیست. فکر کردم سریع حذفش کرده. بعد دیدم نه بابا پست مال مرد مجاهده. کلا خل شده رفته. Khansariha (13)

شاید تاثیر روزه هست. اخه الان تو قسمت ختم قرانم سها خانوم یه سوتی داده بودن

کلا هممون دچار مشکل شدیم. خدا بخیر کنه Gigglesmile

**قاصدک**

منم این مشکل قاطی کردن خیلی برام پیش اومده...

مخصوصا پست ها رو میخونم فکر می کنم اقای x هست ولی به خودم میام میبینم خانم y بودن....

بعضی موقع ها دوز قاطم خیلی بالا میره Khansariha (13)

**سها** · 1394 تير 22، 18:05

سلام

نقل قول: شاید تاثیر روزه هست. اخه الان تو قسمت ختم قرانم سها خانوم یه سوتی داده بودن

خبر ندارین ی سوتی افتضاح دیگه هم دادم...

امیدوارم حلال کنن فرد مشمول سوتی اینجانب!

یاعلی.

**سها** · 1394 تير 22، 18:11

و منم غالبا "بسوی خدا " و به امید خدا" رو قاطی میکنم..!
تازه اخیرا "بنده خدا " و " در پناه خدا" هم داشتیم..!

فک کنین اون دوستان هم فعال بشن...:

d

یاعلی.

**آرمین** · 1394 تير 22، 21:52

سلام

1-
اول از همه بازگشت پرانرژی الون خانم رو تبریک میگم... 317

الون خانم، ان شالله این تغییراتی که گفتین، زمینه ساز اتفاقات خوب پیش روتون باشه... 128fs318181

2-
دوستان مدام تو پ.پ، مسنجر، پ.خ، وایبر، واتس اپ و ایمیل جویای احوال منن!
بگم که حالم خوبه... شکر خدا... نگران نباشید... زنده ام هنوز...

3-
دو تا آزمون استخدامی داده بودم...
خدا رو شکر، پیش نتایجِ هردوشون خوب بود و حدنصاب رو آوردم... یه سری مدارک هم ارسال کردم...

قراره یه سری ها فیلتر بشن... و بعد نفرات چند برابر ظرفیت اعلام بشه...
نتایج اصلی رو که اعلام کردن، اون وقت نوبت به مصاحبه میرسه...
و وقتی مصاحبه انجام شد، تازه روزنه هایی از امید واسه استخدام شدنم به وجود میاد... 4chsmu1

حالا جالبه... یکی از این آزمون ها فقط یه نفر می خواد... هیچ شکی ندارم که اون یه نفر منم... دلم خوشه والا... 4fvfcja

4-
داداشم دو هفته است رفته سربازی...
اینجا مامانم هر چی می پخت، با کلی ادا اطفار می خورد...
اون جا هر روز قیمه بهش میدن... یه دفعه با سیب زمینی... یه دفعه با کدو... یه دفعه با بادمجون... یه دفعه خودش به تنهایی! 4fvfcja

واسه این جور پسرا سربازی خیلی خوبه... (خودم که نرفتم... نفسم از جای گرم در میاد...

)

5-

نقل قول:
آقا درس خوندنو نميدونم(ديگه فعلا اسمشو نياريد:دي) ولي مطالعه و تفكر جواب ميده

داداش مطمئنی؟
اون بخش مطالعه اش خوبه البته... ولی من به بخش تفکر که برسم، دیگه ول کن ماجرا نیستم...
یا خوابم نمیبره... یا اگه ببره، تا صبح در مورد همون موضوع فکر می کنم...
یه وقتا در حین تفکرات به مرز جنون میرسم... یکی باید نجاتم بده...

6-
داشتم تاپیک بهترین ها رو نگاه می کردم که چه پربار شده خدا رو شکر...
کاش همیشه همین طور بمونه... یکی یکی بچه ها رو بفرستیم بهترین ها و دیگه هیچ وقتم بیرون نیان...

7-
برنده ی دور قبل مسابقه گروهی از رهروان بود...
طی اطلاعیه ای رسمی به عرض خانم های نسیم می رسونم که برنده ی دور بعد هم از رهروان خواهد بود...
چند تا برنامه ی مخفیانه در حال طرح ریزیه... که هیچ شانسی رو واسه رقبا باقی نمیگذاره... Khansariha (46)

توضیحات بیشتر امکان پذیر نیست... لطفا سئوال نفرمایید..

8-
اون اشتباه گرفتن «امید» و «خدا» و مشتقات بسیارشون که جای خود...
من عکس پروفایل مرد مجاهد رو با رند اشتباه می گیرم... آخه اونم طبع شاعرانه و رندانه داشت...
یادش به خیر و گرامی باد... 53258zu2qvp1d9v

9-
اگه تا این جای پستم رو خوندین، خیلی مردین...
تو کانون عمرا کسی حوصله ی خوندن این جور پست ها رو نداره...
بهتون تبریک میگم بابت این اراده ی آهنین...

10-
عرضی نیست...
جز آرزوی سلامتی... پاکی... آرامش... دل خوش... و یادی پر از شور و شوق خدا...
واسه خودتون... و واسه اعضای خانواده تون...
تو دعاهاتون، حقیر رو از یاد نبرین...

یا علی...

**عاشق فاطمه زهرا** · 1394 تير 22، 23:02

نقل قول: 9-
اگه تا این جای پستم رو خوندین، خیلی مردین...
تو کانون عمرا کسی حوصله ی خوندن این جور پست ها رو نداره...
بهتون تبریک میگم بابت این اراده ی آهنین...

ما شاالله به خودم با این اراده آهنینم 4fvfcja

نقل قول: داداش مطمئنی؟
اون بخش مطالعه اش خوبه البته... ولی من به بخش تفکر که برسم، دیگه ول کن ماجرا نیستم...
یا خوابم نمیبره... یا اگه ببره، تا صبح در مورد همون موضوع فکر می کنم...
یه وقتا در حین تفکرات به مرز جنون میرسم... یکی باید نجاتم بده...

اگر تفکر جدی و واقعی داشته باشم اصلا خوابم نمی بره.
ولی فکر که نمی شه نکرد. معمولا واسه خودم قصه تعریف می کنم (البته به صورت ذهنی) تا خوابم ببره.
داستان های مهیج ، به صورت سریالی هر شب یه قسمت.
یه شب یه داستان ترسناک واسه خودم تعریف کرده بودم صبح که بیدار شدم از ترس نمی تونستم برم مدرسه (برای دوران مدرسه بوده این ماجرا) Khansariha (13)

دیگه از اون شب بیخیالش شدم.
الانم یه سریال هر شب پخش می کنم ، دیگه ماجراهاش ته کشیده کارگردان آب بسته به سریال 4fvfcja

**می توانم** · 1394 تير 22، 23:17

وای چه بحث جالبی مطرح کردم دمم گرم
واقعا این قاطی کردنا خیلی جالبه

من تا آخر پست ارمین خان رو خوندم

به نظرم اقایون رهروان تا میتونن از پیروزی به دست اومده در دور قبلی لذت ببرن
چون ممکنه حالا حالا ها براشون تکرار نشه

**اميد فردا**

(1394 تير 22، 23:02)عاشق فاطمه زهرا نوشته است:
نقل قول: 9-
اگه تا این جای پستم رو خوندین، خیلی مردین...
تو کانون عمرا کسی حوصله ی خوندن این جور پست ها رو نداره...
بهتون تبریک میگم بابت این اراده ی آهنین...

ما شاالله به خودم با این اراده آهنینم

به افتخاار خودموونن..

نقل قول: داداش مطمئنی؟
اون بخش مطالعه اش خوبه البته... ولی من به بخش تفکر که برسم، دیگه ول کن ماجرا نیستم...
یا خوابم نمیبره... یا اگه ببره، تا صبح در مورد همون موضوع فکر می کنم...
یه وقتا در حین تفکرات به مرز جنون میرسم... یکی باید نجاتم بده...

اگر تفکر جدی و واقعی داشته باشم اصلا خوابم نمی بره.
ولی فکر که نمی شه نکرد. معمولا واسه خودم قصه تعریف می کنم (البته به صورت ذهنی) تا خوابم ببره.
داستان های مهیج ، به صورت سریالی هر شب یه قسمت.
یه شب یه داستان ترسناک واسه خودم تعریف کرده بودم صبح که بیدار شدم از ترس نمی تونستم برم مدرسه (برای دوران مدرسه بوده این ماجرا)
دیگه از اون شب بیخیالش شدم.
الانم یه سریال هر شب پخش می کنم ، دیگه ماجراهاش ته کشیده کارگردان آب بسته به سریال

داداش عاشق شما بايد تمركزت قوي باشه الان(البته اگه سريالي رو كه ميگي تجسم هم بكني) درسته؟! يكي از راهكارهاي افذايش تمركز ميگن همينه..

آره داداش آرمين بستگي داره..من يه زمان نميتونستم كنترل كنم(از نوع منقيش نهاا) همينطور ذهنم واسه خودش حرف ميزد..
الان ولي نه كنترل شدست،يعني تا يه جا يه نتيجه گيري سطحي ميكنم،ديگه ميگم ادامه ش واسه فردا..ديگه ذهنم اگه خواست ادامه بده و چرت و پرت بگه عذرميخوام يه چي بش ميگم حل ميشه

---
آره ميتوانم خانوم بحث خيلي جالب شد..كلي خنديدم 4chsmu1

..
خودم خوشم اومد ازينكه حداقل وقتي نبودم اشتباه گرفته ميشدم 4chsmu1

..
يادش به خير چن سال پيش احساس كم توجهي بهم ميكردم تو كانون

..آخي نازي 4chsmu1

..بزرگ شديما 4chsmu1

،يه زمان واسه خودمون لقب جوانترين عضو رو داشتيم 4chsmu1

**خانوم لبخند** · 1394 تير 22، 23:29

(1394 تير 22، 17:38)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: منم الان مرد مجاهد و خانم لبخند رو اشتباه می گرم. چند بار شده.
چون آواتاراشون شبیه هم.

دیگه خودتون ببینید چه شوک هایی بهم وارد شده در طول این مدت.

منم پست های آقای مجاهد رو اشتباه میگیرم فکر میکنم خودم پست گذاشتم :smily man:
بعد هی میگم ای بابا من کی این پست رو گذاشتم!!!
لحن نوشتاریم چرا تغییر کرده و اینا..

آقا آواتار من ثابت بوده از اول تغییر نکرده تا بالان 53258zu2qvp1d9v

**اميد فردا** · 1394 تير 22، 23:52

منم گاهي فكر ميكنم خودم پست ندادم،اين خرزو خان بيده..

ديگه دارره كار به جشن پتو و جنگجويان ليون شامپو ميكشه 4chsmu1

من ميگم يه نفر رنگ پس زمينه ي نوشتشو عوض كنه..همه اين مشكلات حل ميشه 4chsmu1

**عاشق فاطمه زهرا** · 1394 تير 23، 0:17

آره تمرکزم خوبه. من استاد درس خوندن جلو تلویزیون هستم.

آقا کسی من رو با کس دیگه اشتباه نگرفته تا حالا؟
لامصب خیلی کلاس داره 4fvfcja

**باد صبا** · 1394 تير 23، 1:17

وااااای گفتین از اشتباه گرفتن
من که خیلی اشتباه میگیرم همه رو با هم
تازه یه مدت مدیدی کلا دونفرو یکی میگرفتم
یعنی در این حد آی کیوم بالاست Khansariha (13)

**K_1** · 1394 تير 23، 1:59

سلام

چرا داداش جون
یه دوره ای
شاید در حد خفیفی یا بیشتر
با قاصدک قاطیت میکردم! (البته اینطور فکر میکنم!)
شاید به خاطر آواتار بوده.

یه توهم دیگه هم داشتم!

این اسم برادر صدف و تا حدی اسم قاصدک
منو به اشتباه مینداخت لحظاتی که جزو خواهرها هستن 4chsmu1

آخه اسماشون لطیف بود ... اسم خواهرها لطیف تره معمولا

**only bugati** · 1394 تير 23، 4:42

دلیل اینکه 150 تا اهنگ جدید رو زدم کنار و 2 تاشو انتخاب کردم ، بد سلیقگی یا سخت گیری من نیست!
اهنگ باید خلاق باشه .... جدید باشه...نه با مضامین تکراری ....بقولی یا اهنگی بگیر که 10 سال بعد هم بگی چه چیزی بود
مثه اهنگای مرحوم هایده و مهستی.....مثه اهنگ های قدیمی شاهرخ....

**درخشنده** · 1394 تير 23، 8:17

نقل قول: این اسم برادر صدف و تا حدی اسم قاصدک
منو به اشتباه مینداخت لحظاتی که جزو خواهرها هستن

من یه عمر فکر میکردم اقای صدف خانوم هستن! Khansariha (13)

بعد یه جا دیدم یکی گفته اقای صدف گفتم یـــــا پیغمبر !!!! Khansariha (13)

همین صفحه ی قبل خانوم لبخند رو با مرد مجاهد اشتباه گرفتم به خاطر اواتار....

فکر کنم عمرا کسی منو با یکی دیگه اشتباه بگیره! قبلا که اواتارم بنفش بود الان صورتی شدم! Gigglesmile

البته یه جور سوتیای دیگه ایی هست که ادم فکرشم نمیکنه مشابهش باشه...مثلا قاطی کردن رنگ بنفش با نارنجی! اینو بعضیا بودن میگفتن اشتباه

میکنن به اضافه ی خودم

هیچ ربطی به هم ندارن!

دوستان وقتی کوچیک بودید میرفتید مغازه این نوشته ی : "ورود" روی در رو دقت کردید؟ من یه عمر اونو vorvod میخوندم vayy

هی میگفتم اخه vorvod چیه! کی اینو روی همه ی درا نوشته! Gigglesmile