انجمن شبانه روزی

[شازده کوچولو]

آره سحر و جادو وجود داره متاسفانه
خدا نکشدشون که مردمو اذیت می کنن
من شنیدم سوره ناس واسه کم شدن اثر جادو خوبه

منم یه سوال میپرسم دوست دارم آقایون نظر بدن
میخوام بدونم برای یک آقای نرمال و با شخصیت این رو قائل هستید که در اولین دیدار بخواد خانمی رو در خونه ش باغش یا سینما ببینه؟ مثلا کسی که یا هم آشنای مشترک دارن و اون آشنا معرفیشون کرده به هم

سلام،
در مورد سوالتون، (نمیدونم درست متوجه شدم یا نه)
یعنی دختر خانم بره خونه‌ی پسر تا ببینتش؟!
به نظر بنده، جاهای عمومی مثل سینما یا ... شاید مشکل نداشته باشه،
ولی جاهای دیگه اصلاً مناسب نیست.

[می توانم]

سلام
از هر دو نفر ممنونم

سوالم اینه قضاوت شما درباره آقایی که چنین پیشنهادی میده چیه ؟ شما میتونید برداشت مثبتی از کسی که میگه بیا خونه مون یا بیا سینما داشته باشید؟ میخوام بدونم خانما بدبینن یا اینکه آقایون هم فقط بوی لذت جویی از چنین پیشنهاداتی میشنون
فرق سینما با کافی شاپ رو هم لحاظ کنین

[شازده کوچولو]

با اجازه باز نظرم رو میگم،
ان شاءالله سایر دوستان هم بیان نظر بدن.

اگه پیشنهاد سینما از همون فردیه که گفته بیا خونمون، از دید من نزدیک به 100 درصد قصد خیری نیست!!!
 
به امید خدا که حواستون جمع هست!

[دکتر آرش!]

در پاسخ به سوال بانو میتوانم عرض کنم که:
اعتماد کردن یه امر نسبیه!
یعنی بستگی به ادمش داره!
و به نیت اون ادمه!
و به خیلی موردای دیگه ...

یه نفر هست که اگه توی یه اتاق در بسته با یه دختر تنها بزاری اونقدر غیرت داره نگاه چپ بهش نکنه...(هنوزم از این ادما پیدا میشه!)
یه ادم دیگه ای هم هست که توی مقدس ترین جا هم که باشن باز میخواد کار خودشو بکنه...

مبنای ارتباط رو من روی ذات طرف مقابل نمیزارم که بگم باهاش میرم بیرون یا نمیرم یا غیره(چون از هر کسی هر چیز خوب یا بدی بعید نیست!)
ملاک رو روی قدرت تصمیم گیری هر لحظه ی خودم میزارم که من از پس اون لحظه ای که ممکنه پیش بیاد؛برمیام یا نه.....اگه برمیومدم که انجامش میدم اگه کوچیکترین اما و اگر واسه خودم اوردم یعنی عقل و ذهن میگه که برنمیای و انجامش نده.

[دکتر آرش!]

البته من اشاره دقیق به جواب سوال نکردم و نمیکنم....
چون این سوال یا نظر خواهی نیاز به بودن در رابطه و شناخت نیت و ذهنیت هر دو نفر داره!

پس به همین مقدار بسنده میکنم
امیدوارم خیلی کلی گویی نکرده باشم و کمکی بوده باشه

[درخشنده]

سلام
از هر دو نفر ممنونم

سوالم اینه قضاوت شما درباره آقایی که چنین پیشنهادی میده چیه ؟ شما میتونید برداشت مثبتی از کسی که میگه بیا خونه مون یا بیا سینما داشته باشید؟ میخوام بدونم خانما بدبینن یا اینکه آقایون هم فقط بوی لذت جویی از چنین پیشنهاداتی میشنون
فرق سینما با کافی شاپ رو هم لحاظ کنین

اصلا وضعیت خوبی نیست...حتی اگه اقا خودش هم مطمئن باشه ازینکه قصد بدی نداره نباید چنین پیشنهادی بده... چون ادما که حضرت یوسف نیستن که بتونن توی هر
شرایطی جلو خودشونو بگیرن...
حتی اگه 5 درصد احتمال بد بودن افکار اقا وجود داره چنین کاری نباید کرد...
چون با خونه ی طرف نرفتن اتفاق بدی نمیوفته! ولی وضعیت سینما و کافی شاپ و اینا فرق داره...
منو خانومم کلی کافی شاپ رفتیم تنها ضررش همون پولش بود که هر بار 40-50 تومن پیاده میشدم

[K_1]

دقیقا تو سینما آدم به چه شناختی میرسه؟

[chika]

امان ازین پیشنهادات
اگر همه چی هم جورباشه همه چیه همه چی هم خوب باشه بگیمم ک هیچ اتفاق بدی هم نمیفته 
نزدیک شدن تا این حد درست نیست 

[nobody31]

سلام
منم یه سوال میپرسم دوست دارم آقایون نظر بدن
میخوام بدونم برای یک آقای نرمال و با شخصیت این رو قائل هستید که در اولین دیدار بخواد خانمی رو در خونه ش باغش یا سینما ببینه؟ مثلا کسی که یا هم آشنای مشترک دارن و اون آشنا معرفیشون کرده به هم

سوالم اینه قضاوت شما درباره آقایی که چنین پیشنهادی میده چیه ؟ شما میتونید برداشت مثبتی از کسی که میگه بیا خونه مون یا بیا سینما داشته باشید؟ میخوام بدونم خانما بدبینن یا اینکه آقایون هم فقط بوی لذت جویی از چنین پیشنهاداتی میشنون
فرق سینما با کافی شاپ رو هم لحاظ کنین

سلام بر بانو می توانم بزرگوار

این سؤال مربوط به یه شرایط حساس و خاصه و باید تمام جوانب امر و دقایق و ظرایفش رو در نظر گرفت تا بتونیم پاسخ درست رو بهش بدیم و ما چون همه ی جزئیات رو نمی دونیم ، مسلما نمیتونیم به این سؤال شما پاسخ نهایی رو بدیم ، من سعی می کنم یه توضیحاتی بدم در حدی که به نظرم میاد و میتونم شرایط رو تصور کنم ، پاسخ نهایی با خود حضرتعالی.

ببینید مثلا یکی از شاخص هایی که خیلی تعیین کننده است اینه که شما با طرف مقابل چه جوری آشنا شدید و چقدر میشناسیدش ، یا این رابطی که فرمودید آشناتون کرده ، چقدر بهش اعتماد دارید و اون خودش چقدر طرف رو میشناسه ؟  مثلا اینا بخشی از اطلاعاتی هست که به صورت قطعات پازل با کنارهم قرار دادنشون ، به پاسخ شما کمک میکنه ...

اما کلا سوای این ریزه کاریا !!!  مگه هدف ایشون و شما از گذاشتن یه قرار مشترک ، آشناشدن باهم نبوده ؟ خب این چه کاریه که اولین قرار رو توی خونه یا باغ یا سینما بذاریم ؟؟؟ اونم خونه ی ایشون ؟؟؟ اون وقت باز معلوم هم نیس که قراره تنها برید یا با کسی ؟؟؟ خب با صرف این داده ی اطلاعاتی که شما در اختیار ما گذاشتین هم میشه فکرای خوب کرد و هم فکرای بد ؟؟؟ خب فکرای بدش که مشخصه و دوستان هم گوشزد کردند ... اما نمی دونم شاید علل دیگه ای ایشون رو مجاب کرده به چنین تصمیمی ... مثلا میگم ، من نمیدونم شما کجا زندگی می کنید ، اما شاید چون اونجا شهر کوچیکیه ، خب ملاقات شما در یه فضای عمومی مثل پارک یا کافی شاپ و امثالهم توأم خواهد بود با احتمالا دیده شدن اون آقا در کنار شما و مثلا ایشون از این بابت رضایت ندارند ، براهمینم گفتند یا بیاید خونه ی ما یا بریم سینما که تاریکه  ،  ببینید من چقد حسن ظن دارم  ... ولی تو سینما نمیشه حرف زد آخه ، اینم هس ... و موجب عدم رعایت حق الناس میشه ... البته ممکنه اگه اون شهر کوچیک باشه ، سینماش در روز و سانس مدنظر ایشون خیلی خلوت باشه و بشه اونجا صحبت هم کرد و خیلی هم کاری به تماشای فیلم نداشت ...( یاد فیلم سیانور افتادم که نشون میداد منافقین قبل انقلاب تو سینمای خلوت در حین اکران فیلم باهم ملاقات می کردن و حرفای محرمانه شون رو میزدن   ) ... به هر حال شاید کسی با خودش بگه که خب اگه علتش این بوده ، چرا به خانم می توانم نگفته تا باعث نگرانی ایشون نشه ؟ پاسخ اینه که شاید دوس نداره به ایشون بگه من نمیخوام مارو باهم بیرون ببینند ، گرچه این حرف و خواسته منطقیه در چنین شرایطی اما شاید ایشون فکر میکنه که گفتنش باعث نارضایتی خانم می توانم میشه.

منظورم از این سناریو نویسی ها این بود که نمیشه با اون توضیحی که فرمودید ما بهتون قطعی بگیم ایشون کار خوبی کرده یا نه و خودتون باید ببینید علت این کارشون چی میتونه باشه ؟  شاید من فقط تونستم به یکی از احتمالات اشاره کنم و موارد دیگه ای باشه که به ذهنمون نرسه ...

فکر میکنم منطقی این باشه که شما با این محل ها برای قرار ملاقات مخالفت کنید و دلایل تون رو هم بگید و درکنارش به ایشون پیشنهادات جایگزینی ارائه کنید و با ادله ای بگید فکر میکنید این پیشنهاد های جایگزین مناسب تر هستند از نظرتون و اون موقع توضیحات و واکنش های ایشون رو هم بشنوید و قضاوت کنید.

امیدوارم موفق باشید.

امان ازین پیشنهادات
اگر همه چی هم جورباشه همه چیه همه چی هم خوب باشه بگیمم ک هیچ اتفاق بدی هم نمیفته 
نزدیک شدن تا این حد درست نیست 

من مخالفم ، اگه همه چی خوب باشه و هیچ اتفاق بدی نیفته دیگه چرا درست نباشه ؟؟؟ لطفا اینقدر سخت نگیرید ... یه جوری میگید نزدیک شدن تا این حد ، انگار که حالا قراره چی کار کنند ... خب شاید دلایلی برای این پیشنهادشون داشته باشند ... نمیگم زیادی خوش بین باشیم ، اما نمیگمم زیادی سوظن داشته باشیم ... متعادل باشیم 

[مهرخدا]

کتاب نیایش - مهاتما گاندی

[یاقوت]

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[chika]

((((((nobody31

امان ازین پیشنهادات
اگر همه چی هم جورباشه همه چیه همه چی هم خوب باشه بگیمم ک هیچ اتفاق بدی هم نمیفته 
نزدیک شدن تا این حد درست نیست 

من مخالفم ، اگه همه چی خوب باشه و هیچ اتفاق بدی نیفته دیگه چرا درست نباشه ؟؟؟ لطفا اینقدر سخت نگیرید ... یه جوری میگید نزدیک شدن تا این حد ، انگار که حالا قراره چی کار کنند ... خب شاید دلایلی برای این پیشنهادشون داشته باشند ... نمیگم زیادی خوش بین باشیم ، اما نمیگمم زیادی سوظن داشته باشیم ... متعادل باشیم   ))))))))*

اگر یک بار باشه هیچ سو ظنی نیست ولی اگر تکرار بشه ناخوداگاه این نزدیکی بوجود میاد
و اگر قرار باشه منطقی تصمیمی گرفته بشه با احساسات قاطی میشه چون از اول ب دید خواهان دارن بهم نگاه میکنن نه غیر ازین
و مسائل دیگه 
من سوظنم رابطه صرفا بد نیست تجربه اینو ثابت کرده هرچی میزان این نزدیکی بیشتر باشه و حرمتهای بیشتری نادیده گرفته بشه مسائل پیچیده تر میشه
حرمت هم باز صرفا خونه و تنهایی مد نظرم نیست
من از خودم میتونم مطمئن باشم نه کس دیگه
حتاااا دوست صمیمیم
و نتیجه گرفتم دوستان صمیمی  هم ممکنه گاهی اشتباه و خطا داشته باشن
پس جانب احتیاط رو رعایت کردن خیلی بهتره
چون دفعه اول میتونه بارها تکرار بشه

این عیب از منه
اعتمادم نسبت ب هرچیزی الان خدشه دار شده

من صرفا نظرم رو گفتم

[درخشنده]

دقیقا تو سینما آدم به چه شناختی میرسه؟

دقیقا اگه بخوای هیچی
فقط ادم میبینه طرف چه فیلمی دوس داره... البته اینم نمیشه دقیق فهمید چون سینماهای ایران همیشه فیلمای چرت و پرت میذارن!
والا!

[nobody31]

سلام به انجمنی های الاف خودم که سر جغد شدن 

ببخشید

 برنده شدن جغد طلایی باهم مسابقه میدین ...

 

آقایون خانوما ، چون اخیرا طبق بحثی که اینجا شده بود ، خبردار شدیم خیلیا  حوصله چک کردن همه تاپیکا رو ندارند و فقط آخر شبا یه سر میان انجمن و راجع به جغد کاکل طلا باهم میگن و میخندن ... تصمیم گرفتیم بالاخره یه بارم که شده حرکت ِهَی کلاس ( هَی رو خوب تلفظ کنید ها !!! ) و خیلی خیلی فرهیخته انگارانه مون رو اینجا رونمایی کنیم ، دیگه با اینکه روزبه خیلی اصرار داش که اگه پای پروژه مون به انجمن باز بشه واقعا شأنش میاد پایین و به قول معروف کار انجمنی میشه ... (شنیدین که میگن یارو انجمنیه ، یعنی مثلا دیگه خیلی فلان و داغون و له لهه ) اما با همه ی اینا به هر حال روی گشاده ی اهالی فرهنگ و ادب و آغوش گرم ما اهل معرفت همیشه به روی همه باز بوده ، حتی انجمنی ها 

بُگذریم ...

آقا ما تو بخش مطالعه گروهی داریم کتاب دوم رو شروع می کنیما ...   

زودتر خودتون رو برسونید

 

اگر طالب مطالعه ی جمعی و بحث و گفتگو و گپ و گفت در باب زندگی هستین !!!

آهای با شماهام ... ؟؟

کسی صدامو میشنوه ؟؟؟

عه ببخشید یادم نبود ، شماها الان خوابین !!!  راس میگی !!! 

باشه مینویسم ، شب که شد شاید بخونید ...

فقط باید سریع تمومش کنم ، شنیدم اگه از سه چهار خط بیشتر باشه ، انجمنی ها دیگه حوصله ی سپاس الکی هم ندارند ، ول می کنند و رد میشن    میگن گور بابات با این همه چرندی که نوشتی !!!

.

.

پس خیلی سریع بگم :

ببینید خلاصه ما خوشحال میشیم که شما بیاید تو بخش «بگو چ کتابی بخونم؟» و به جمع مطالعه کن و مباحثه کن ما بپیوندید ، راستشو بخواید خارج از شوخی از قدیمم یادمه تو کارتون ها جُغد ها رو حیوونای باهوش ، پرمطالعه و دانا و حکیمی نشون میداد ، با یه عینک رو چشماشون ، یادتونه ؟؟؟

.

خلاصه که ما فعلا تو بخش مطالعه گروهی ،  نُه نفریم ... و خیلی دوس داریم بقیه هم بیان و اون بخش کانون شلوغ تر بشه

          

نمی دونم به چه زبونی بگم اما منتظر بقیه تون هم هستیم خلاصه    

من باب تیمن و تبرک هم بخشی از کتاب جدیدَ رو براتون میذارم ، خدا رو چه دیدی ، شاید خوشتون اومد :  

«اگر شما خواننده ي عزيز، احساس ميكني در ميان ديوارهاي بلندي زنداني شده اي كه خود براي خود ساخته اي، و فكر ميكني كه بايد آن را ديوارها را خراب كنی و «خودِ گمشده ات» را و معني خودت را بيابي، شايد بتواني از طريق اين نوشتار يا بگو اين گفته ها كه به صورت نوشته درآمده است! - تا حدي به «خودِ اصيل ات»  دست يابي و آرام آرام با او آشنا شوي و در آينه ي او، خود را بيابي. با نور عقل و فطرت،ديوارهاي وَهْم را خراب كني و به بالاتر از آن پرواز كني و در نهايت متوجّه واقعي ترين و آشناترين واقعيات، يعني خدا شوي، آري خدا! اما نه آن خدايي كه افكار، او را مي فهمند و در انديشه هاست، بلكه آن خدايي كه جان ها او را مي يابند و نيز در درياي وجودت، با بهترين انسانها، يعني پيامبران خدا آشنا گردي و در آينه ي جانت متوجّه آشنايان عزيزي به نام امامان شوي. خود را از پيرايه ها جدا بيني و پيرايه ها را خود نبيني، و حجاب جان را جان نپنداري! اگر بخواهي ميتواني خود را از زمان و مكان و از همه چيز، آري از همه چيز آزاد كرده، او را در وسعتي به بيكرانگي ابديت ببيني و از آنجا به جهت گذشته هايت به ريش خود بخندي كه چگونه بوده اي! خواهي ديد كه همه چراغ ها در جان تو روشن شده است، گويي همه چشمه ها از جان تو مي جوشند! حافظ در رويکرد به قصه گذشته خود گفت:

گوهري كز صدف كون و مكان خارج بود                  طلب از گمشدگان لب دريا مي كرد

بي دلـــي در همه ايــام خــدا با او بود                   او نمي ديدش و از دور خدايا ميكرد

اگر باور داري كه «آدمي گودالي است كه ژرفنايش پايان ندارد و شمردن موهاي تن او آسانتر از شمردن احساسهاي اوست» ؛ و اگر باور داري كه « بيشتر مردم كوه هاي بلند و امواج سهمگينِ درياها و رودهاي پهن خروشان و بيكرانگي اقيانوس ها و گردش ستارگان را به ديده اعجاب مينگرند، ولي به خود خويش اعتنايي ندارند »  و عمده مشكلشان نيز همين است، شايد از طريق اين مباحث بتواني الفباي گفتگو با خود را بيابي، و كند و كاو در لايه هاي وجود خود را آغاز كني و كتاب وجود خود را ورق زني و آرام آرام، خود را بخواني - و معني « آشتي با خود » همين است - و اگر با خود آشتي كردي تو هم مثل بقيه، خدا را در خود خواهي يافت و خواهي گفت: .... »     

  

گزیده ای از مقدمه ی کتاب منتخب

پی نوشت : دوستان گلم در باب انجمن فقط خواستم یه خورده شوخی کنم ، قصد خاصی نداشتم ، خودم هم از فعال های اینجا و از جمله جغداشم و فضاش رو دوس دارم ... خلاصه ب کسی برنخوره !!! اومده بودیم برا جذب و نه دفع     منتظر قدوم  مبارک همه هستیم

[عاشق فاطمه زهرا]

سلام دوستان

امشب قراره که این جا مسابقه داشته باشیم.

به علاوه ی جایزه و اعتبار و کلی کیف و حال

اولین چیستان :

اون چیه که توی قرن یه بار و توی دقیقه دوبار ظاهر می شه ، اما توی سال ظاهر نمی شه؟

جوابش رو ساعت ۹ اعلام می کنم. بعد از اون هم سوال بعدی مطرح می شه.
ببینیم باهوش کانون کیه؟