انجمن شبانه روزی

[Queen]

تعطیلات نوروز را چگونه گذراندید؟

موضوع انشاء این هفته

[حوا هستم]

تعطیلات نوروز را چگونه گذراندید؟

موضوع انشاء این هفته

کانون خواب کمی مطالعه  کمی آشپزی (اینم مجبور شدم )یه جای سر سبز آخرشم بیمارستان 
یعنی کل تعطیلاتم تو همون خط جا شدا :/ چقد برنامه داشتم هعی وای من
میتوانم جان من آشپزیم عالیه مثلا برنجم که بی نمک میشه خورش شور درست میکنم که همدیگه رو خنثی کنن
دیروز که همه انگشتاشونم خوردن ! نمیدونم شاید اون بی چاره ها خیلی گرسنه بودن خلاصه خواستی آشپزی یاد بگیری بیا پیش خودم
به به آقا آرمین کلاردشت واقعا عالیه خوش برگشتید   من اواخر زندگیم 100%درصد در شمال ایران میگذرونم و همون جا زندگی میکنم
 ببینید کی گفتم خیلی عالیه اصن روح آدم تازه میشه
من تا همین سال 95 اصلا نمیدونستم ترک کردن یعنی چی یعنی اون موقع هم میخواستم این کار انجام ندم ولی روزای خوبم این جوری نمیشمردم
 یه سخنرانی گوش دادم بعدم چند تا وبلاگ خوندم و از اون جا با کانون آشنا شدم (که یکی از اتفاقای خوب زندگیم بود)
من از روز اولی که اومدم کانون تا امروز امیدوار بودم که میتونم ترک کنم  و برای اون مدتی که از کانون جدا شدم و گفتم خودم به تنهایی ترک میکنم
حالا بعدا ک روزای خوبم زیاد شد میام و هیچ وقت نشد واقعا شرمنده ام .دیگه هیچ وقت از کانون جدا نمیشم چه پاک بمونم چه خدایی نکرده بشکنم

[درخشنده]

تعطیلات نوروز را چگونه گذراندید؟

موضوع انشاء این هفته

از نظر بقیه که این تعطیلات خیلی خوب بودم ولی خودم که هنوز این شکلیم==>  
940 صفحه کتاب خوندم....دوتا دستگاه طراحی کردم و ساختم با موفقیت بود ... 400 تومن بیشتر نشد در بیارم...
یه سرسیلند باز کردم 
صافکاری نقاشی هم رفتم....
هیچی درس نخوندم!
نکته ی از همه مهترش مهمونیا بودن....این مهمونیا بلای وحشتناکی سرم اوردن....
چطوری؟ مثلا فلان فامیل میومد یه حرفی میزد بعد مامان بابای من هی توقعاتشون از من میرفت بالاتر  
اقا جانه من بیخیال شو  یکم فکر کن این بنده خدا هم ادمه....

[می توانم]

چشم میام پیش شما اصول آشپزی یاد میگیرم
یه جا برام رزرو کن تو کلاس


چی می گفتن مگه درخشنده خان؟

[درخشنده]

مثلا فلانی پرستاره اینا میان به من میگن باید تو تا تخصصت پیش بری   4 سال اضافه بخونم که سالی یه بار مهمون میاد بهم بگن دکتر؟!
اون یکی مهندسه من باید برم یه لیسانس هم ازونور بگیرم
من فکرم کجاست اونا فکرشون کجاست...

[می توانم]

زیاد جدی نگیرید
همه حرفیو که ادم نباید توجه کنه

[جناب خان :)]

سلام
چرا تاپیک "مصاحبه با افرادی که تاکنون موفق به ترک شده اند" دیگه وجود نداره؟

[Queen]

سلااااام

الان داشتم آشپزی می کردم. عدس پلو درست کردم.
از فنون آشپزی حوا استفاده کردم، عدس شور شد برنجو بی نمک درست کردم تا هم دیگه رو خنثی کنن دیگه نمی دونم چی از آب دربیاد
سالاد شیرازی هم درست کردم
خلاصه این که کدبانویی شده ام امشب مننننن

[زینبی]

من برنج سختمه
عوضش بقیه غذا هارو بلدم ،قرمه سبزی وقیمه وچلو گوشت وفسنجون و..کلا خورشت هارو خوب بلدم انصافا خوشمزه هم میشه اینو من نمیگما وبقیه میگن
برنج رو قبل اینکه برم خوابگاه حج آقا یادم داده بود با ی سری غذای دیگه ولی من کلا مشکل دارم با برنجیا
برنجی که شکسته نباشه و قشنگ دونه دونه باشه وبه اندازه پخته باشه نمیشه

[درخشنده]

من به این اعتقاد دارم: 
هرچی بود بخورید بره بابا

[می توانم]

منم به نظر اقای درخشنده اعتقاد دارم
حیف که بابام اعتقاد نداره

[زینبی]

من به این اعتقاد دارم: 
هرچی بود بخورید بره بابا

اعتقاد همه خانوما اینه  
ولی بعضی آقایون نه بابای منم از اون آقایونه

[Queen]

اعتقاد خانوما درصورتی که مسئولیت پخت و پز برعهدشون باشه اینه
غذا بد نبود ولی خوب هم نبود
به دست پخت مامانم نمی رسه
هر وقت از غذاها ایراد میگیرم مامانم میگه آستیناتو بزن بالا خودت بپز

[عاشق فاطمه زهرا]

تعطیلات نوروز را چگونه گذراندید؟

موضوع انشاء این هفته

از نظر بقیه که این تعطیلات خیلی خوب بودم ولی خودم که هنوز این شکلیم==>  
940 صفحه کتاب خوندم....دوتا دستگاه طراحی کردم و ساختم با موفقیت بود ... 400 تومن بیشتر نشد در بیارم...
یه سرسیلند باز کردم 
صافکاری نقاشی هم رفتم....
هیچی درس نخوندم!
نکته ی از همه مهترش مهمونیا بودن....این مهمونیا بلای وحشتناکی سرم اوردن....
چطوری؟ مثلا فلان فامیل میومد یه حرفی میزد بعد مامان بابای من هی توقعاتشون از من میرفت بالاتر  
اقا جانه من بیخیال شو  یکم فکر کن این بنده خدا هم ادمه....

این یعنی یه مرد واقعی...
صافکاری و نقاشی و طراحی دستگاه و کلی کار دیگه در کنار درس خوندن و کتاب خوندن.

متاسفانه امروز ارزش این هست که آقایون دست به سیاه و سفید نزنن و یه مدرک بزنن زیر بغل منتظر باشن که یکی بیاد به این ها حقوق بده..

ما شا الله
****************
غذا درست کردن خودش یه هنره

[آرمین]

سلام
نصف شبه. وقت خواب من هم گذشته. 
اینکه من تو بحث تون نمی تونم شرکت کنم دلیل بر این نیمشه که شب بخیر نگم. 

شب تون خوش و آروم.
قبل خواب به چیزهای خوب فکر کنیم و برای همدیگه دعاهای خوب کنیم.  
یا حق.