امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

تجربیات ازدواج

پس کی زنگ بزنه گلم؟
ما که دوست پسر نداریم اهل اشنایی! هم نیستیم شوهرم نکنیم؟

حق داری حس خوب نداشته باشی

مامان من چیزی نمیگه طفلک
میدونه غصه میخورم و میرم تو فکر

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
راستش نمیدونم
معمولاوقتی خواستگار میخواد بیاد یا زنگ میزنه  مثله اینه که دارن منو خفه میکنند
حتی گریم میگیره
حس میکنم میخوان آرامشم رو بهم بزنند
 سپاس شده توسط
منم بعضی وقتا این طور میشم
یه بار یه عالمه گریه کردم گفتم مامان تو رو خدا زنگ بزن بگو نیان
حالا با اون حال وحشتناک اماده شدم و خونه رو تمیز کردم و ... اون وقت اونا بدون اینکه اطلاع بدن نیومدن !
یک ساعت نشسته بودم تا معرف زنگ زد بهشون که چرا نیومدین گفتن ما نظرمون قطعی نبود که بیایم!!!

اما این بد شدن حال بر اثر خواستگار حالت مشکوکیه که مشاوره ازدواج برو
من میدونم مشکلمو که باعث این حالت میشه

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
(1395 تير 16، 0:12)smwarrior نوشته است:
(1395 تير 15، 23:51)Queen نوشته است: راستش نمیدونم
معمولاوقتی خواستگار میخواد بیاد یا زنگ میزنه  مثله اینه که دارن منو خفه میکنند
حتی گریم میگیره
حس میکنم میخوان آرامشم رو بهم بزنند




مطمعنی آماده ی ازدواجی22؟

جدیدا به این رسیدم که هنوز نه آمادگی ازدواج دارم و نه تمایلش رو
ولی خوانوادم دوست دارن که ازدواج کنم
و خودم از بالا رفتن سنم و تنهایی واهمه دارم
 سپاس شده توسط
یعنی داشتن همسر انقدر مهمه ؟؟؟  Hanghead
 سپاس شده توسط
(1395 شهريور 5، 18:12)تـــواب نوشته است: یعنی داشتن همسر انقدر مهمه ؟؟؟  Hanghead

کی گفته داشتن همسر مهمه ؟

حضرت عیسی پیغمبر درجه یک الهی بود همسر نداشت 

====

اگر برای نیاز جنسی میگی - من بهت خبر میدم که میلیون ها نفر تو ایران متاهل داریم که ازدواج کردند و هنوز خ. ا. میکنند این جور افراد رو تو سایت خودمون هم میبینی 

اگرم برای جنبه دیگه ای میگی بگو ما هم بشنویم که چی شده به این نتیجه رسیدی داشتن همسر مهمه ؟ 

====

نظر شخصی من : دنیا یک پل هست { که یک سرش تولد ویک سرش مرگ } که آخرش خدا فقط از ما یک قلب سلیم خواسته که فقط عشق خدا توش باشه 

من به شخصه 25 سال این پل رو تنهایی طی کردم هیچ مهم نیست اگر تا اخرش هم تنها برم -

فکر کن کسایی که الان به خاطر مهریه و ... تو زندان هستند 

طرف اومده نصف دوم پل رو با یه همسر همراه بشه ولی با نصفه دوم پل رو افتاد زندان - به خاطر بی عقلی خودش  Khansariha (13) Khansariha (13) Khansariha (13)

فقط خدا و خدا و خدا مهمه خدایی که بهت خیانت نیمیکنه خدایی که نامردی نمیکنه خدایی که آخر رفاقت و معرفته

این همه اتفاقات و خیانت و ... رو بین ازدواج ها ببین و این که از هر 3 ازدواج یکیش طلاق رسمی و یکیش طلاق عاطفی 

خدا متن زندگی

 و ازدواج و بچه و .... دیگر کمالات حیوانی حاشیه
أَعْدَي عَدُوِّكَ نَفْسَكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ - بزرگترین دشمن انسان، هوای نفس است

أفْضَلُ الجِهادِ جِهادُ النَّفْسِ عنِ الهَوى ، و فِطامُها عَن 
جَاهِدُوا أَهْوَاءَكُمْ كَمَا تُجَاهِدُونَ أَعْدَاءَكُم‏ - با هواهای نفسانی خودتان مثل دشمنتان بجنگید

به قبرستان گذر کردم صباحی شنیدم ناله و افغان و آهی شنیدم کله‌ای با خاک می‌گفت که این دنیا نمی‌ارزد بکاهی


 سپاس شده توسط
بسم الله
با تقدیم سلام و احترام به همه دوستان مسیر بهبودی خصوصا برادران تواب و بازگشت به خاک
ازدواج یه کمال حیوانی و یه نیاز صرفا شهوانی نیست 
که اگر چنین بود برترین مخلوقات که پیامبران و ائمه بودن به سمتش نمیرفتند
داشتن همسر مهمه خیلی هم مهمه نمیتونیم کتمانش کنیم نمیتونیم با هیچ چیزی جاشو پر کنیم 
خوده خدای دانا و علیم ک گفت عبادت کنید ک گفت نگاهتونو برگیرید ک گفت دلربایی نکنید همون خدا گفت از جنس شما همسرانی برای شما افریدم ک مایه «آرامش» شما باشند
انتخاب اگر عاقلانه باشه زندگی عاشقانه ای رو هم در پی خواهد داشت که به هم تنی منجر میشه ازدواج عاقلانه منجر میشه ما با ادمی همسفر بشیم ک یار ما توی طاعت خدا باشه ن بارمون توی این راه
قراره با ازدواج به خدا برسیم در سایه اون ارامشی ک از بودن کنار یه هم سر و هم پا کسب میکنیم
ازدواج عین کمال بشریه برادرم البته بشرط اینکه از مسیر صحیحش هدایت بشه
امروز ماها شب عاشقیم و صبح فارغ ..هنوز درگیریم با خودمون ک اصلا چرا باید ازدواج کنیم ؟ اصلا قراره با ازدواج به کجا برسیم؟ و مهمتر اینکه با کی ازدواج کنیم؟ و مهمتر از اون اینکه ایا اونقدر خودمو شناختم که بتونم دست به انتخاب بزنم؟
وقتی نشناسیم خودمونو ندونیم با چ کسی و با چ ویژگی هایی خوشبخت خواهیم بود طبیعیه ک دست به یه انتخاب اشتباه میزنیم وقتی انتخاب اشتباه باشه بعد خوابیدن تب عشقمون تازه تفاوتها خودشو نشون میده تازه متوجه میشیم ای داااااااااااااد بر من چ کردم با خودم و اینجاست ک بجای سازش و ساختن زندگیمون هی چوب لای چرخ زندگیمون میذاریم و بنای ناسازگاری و میرسیم به اونجایی ک اغلب میرسن : طلاق 
ازدواج یه موهبته که با اون میتونیم بطور شرعی و حلاااااال یه نیاز اساسی و لذتبخش رو براورده کنیم هیچکس هیچکس نمیتونه بگه این نیاز برام مهم نیست یا اینقدر خودسازی کردم ک این نیاز نابود شده درونم ..این نیاز تو فطرت ما ادماس اونقدر قوی و اساسی هست ک خدا با اون پیامبرانش رو امتحان کرد 
ازدواج قشنگه وقتی تو انتخاب دقت کنیم و معیارهامون درست درمون باشن 
برای همه عزیزانم خواهرها و برادرهای خوبم تو کانون دعا میکنم همسفرهایی تا بهشت نصیبتون بشه و با همسر عزیزتون به مقام راضیه مرضیه نائل بشید
ببخشید طولانی شد
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
قبل از اینکه جواب شما شخص محترم رو بدم اول نظر اسلام رو میگم که خودم هم معتقد به اسلام هستم -

ازدواج قطعا کمال حیوانی است - غذا خوردن و خیلی کارهای دیگر ما هم حیوانی است - کمال حیوانی به خودی خود بد نیست - بعضی ها مثل غذاخوردن واجب هم هست ولی اصل نیست

اصل فقط خداست - اگر خدا رو از دست بدی هیچی جای خالی خدا رو پر نمیکنه 

ازدواج اگر اصل بود عیسی ازش تخطی نمیکرد 

ائمه ما هم مجبور بودن دیگه اونا که شهوت نداشتن - یکی برای اینکه راه شرعی و پاک رو به ما نشون بدند و یکی دیگه باری اینکه امام بعدی باید به دنیا بیاد 

بلاخره دین ما رو همین امام ها و امام زاده ها حفظ کردند که ثمره ازدواج ائمه بوده

=============

اگر انسان بزرگی حقیقی را نشناسد به دنبال بزرگی های کاذب می رود؛

 یا کمالات جمادی، یا نباتی و یا حیوانی و عقلانی

کمالات جمادی مانند زرق و برق های مادی از قبیل ویلا، اتومبیل، لوازم منزل و طلا و جواهرات و ... اینها مصادیقی از ماده، یعنی پایین ترین مرتبه وجود می باشند. چنین افرادی و نیز کسانی که حسرت ایشان را می خورند سر از جهنم در خواهند آورد

. برخی دیگر کمال و بزرگی را در کمالات نباتی مانند زیباییهای اندام و پرورش آن و در نهایت اخذ مدالهای جهانی می دانند.

 بسیاری از افراد هم عزت را در کمالات حیوانی مانند ازدواج و صاحب فرزند شدن و سایر ویژگیهای حیوانی دانسته 

و برخی دیگر هم به کمالات علمی و کشفیات و اختراعاتشان افتخار می کنند. البته کمالات عقلی از آن جهت که در حد فرشتگان است پسندیده است 

===================


اما کمال انسانی و عزت حقیقی او محسوب نمی گردد. منشأ عزت مربوط به کانون عزت است؛ «و لله العزه و لرسوله و للمؤمنین»، «فلّله العزّه جمیعاً» عزت متعقل به خداست فلذا به دست او هم می باشد.


همه عزت از آنِ خداست انسان هم به میزان بهره ای که از «الله» دارد از عزت حقیقی برخوردار است.
اگر این موضوع جا نیفتد امکان ندارد انسان سبک زندگی اش الهی و مهدوی شود. انسان سبک زندگی خود را براساس محبوبها و معشوقهایش طراحی می کند. اگر سبک زندگی براساس کمالات جمادی، نباتی، حیوانی و عقلانی باشد در واقع انسان عزت و شرف را از پایین تر از خودش تمنا می کند در صورتی که باید از بالا عزت بگیرد، در این صورت اصطلاحاً به او منکوس یا وارونه گفته می شود. امیرالمؤمنین «علیه السلام» «منکوس» را درباره معاویه به کار برده است







نقل قول: ازدواج یه کمال حیوانی و یه نیاز صرفا شهوانی نیست 
که اگر چنین بود برترین مخلوقات که پیامبران و ائمه بودن به سمتش نمیرفتند


مگه رفتن پیغمیران سمت ازدواج حیوانی بودن اون رو رد میکنه ؟ 
ازدواج قطعا حیوانی است - اولا پیامبران و اولیای الهی شهوت نداشتن و شخصی مثل علی ابن ابی طالب اگر با همسرش  نزدیکی میکنه برای ساختن کربلاست برای هدایت انسانها برای خدا 
حضرت علی و حضرت محمد و .... خیلی خیلی شریف تر از این هستند که شهوت بهشون نسبت داده بشه - حدیث داریم المومن میتتا شهوتا {مومن کسی است که شهوت تو وجودش مرده باشه}


خداوند به حضرت داود(ع) می‌فرماید: من شهوات را برای ضعفاء (بندگان ضعیف) قرار داده‌ام (یعنی بندگان ضعیفی که دلخوشی آنها در دنیا به شهوات است) پس تو خودت را درگیر شهوات نکن و مواظب باش که دلت را دنبال شهوات نیندازی و بپرهیز از اینکه قلبت به چیز کوچکی از شهوات تعلق خاطر داشته باشد. اگر دلت دنبال شهوات برود، کمترین عقوبتی که نصیبت خواهم کرد این است که شیرینی محبتم را از دلت برمی‌دارم؛


ولی تو زندگی مردم عادی شهوت و میل جنسی همیشه جز 3 فاکتور اصلی زندگی {1-پول-2عشق-3 شهوت} بوده 
توی ازدواج در کنار شهوت - عشق هم هست ولی مگه حیوانات عشق به همسر خودشون ندارند ؟

نقل قول: داشتن همسر مهمه خیلی هم مهمه نمیتونیم کتمانش کنیم نمیتونیم با هیچ چیزی جاشو پر کنیم 
خوده خدای دانا و علیم ک گفت عبادت کنید ک گفت نگاهتونو برگیرید ک گفت دلربایی نکنید همون خدا گفت از جنس شما همسرانی برای شما افریدم ک مایه «آرامش» شما باشند

شما لطفا جواب من رو بده از عرفای ما شخصی به نام آقای کاشانی بوده که از خاصان درگاه الهی بود به خاطر وضعیت مالی بدی که داشت ازدواج نتونست بکنه و تمام عمرش رو با عشق الهی سپری کرد ؟ اون ارامش نداشت ؟ حضرت عیسی پیغمبر اولوالعزم آرامش نداشت ؟ 
 آرامش رسول خدا از عایشه و ... نبود - حضرت محمد غرق در الله بود آرامشش الله بود و تنها هدف و دارایی زندگیش هم الله بود
==========

بازم میگم این نظر شخصی منه که عشق به خدا میتونه جای هر عشق زمینی و دنیایی رو پر کنه 
من که با وجود گناهام ارتباط خیلی عالی با خدا داشتم و دارم و با وجود خدا هیچ ثانیه ای احساس تنهایی نمیکنم 
لذتی که نماز شب و خلوت با خدا نیم ساعت یه اذان صبح با حالت خشوع و رقت قلب داره به نظر من هیچ رابطه شرعی و هیچ ازدواج عاشقانه ای نداره 
أَعْدَي عَدُوِّكَ نَفْسَكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ - بزرگترین دشمن انسان، هوای نفس است

أفْضَلُ الجِهادِ جِهادُ النَّفْسِ عنِ الهَوى ، و فِطامُها عَن 
جَاهِدُوا أَهْوَاءَكُمْ كَمَا تُجَاهِدُونَ أَعْدَاءَكُم‏ - با هواهای نفسانی خودتان مثل دشمنتان بجنگید

به قبرستان گذر کردم صباحی شنیدم ناله و افغان و آهی شنیدم کله‌ای با خاک می‌گفت که این دنیا نمی‌ارزد بکاهی


 سپاس شده توسط
زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنينَ وَ الْقَناطيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِکَ مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ        14
سوره : آل عمران    جزء : سوم  آیه 14

محبّت امور مادی ، از زنان { ازدواج و همسر } و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهای ممتاز و چهارپایان و زراعت ، در نظر مردم جلوه داده شده است  . اینها  سرمایه زندگی پست ( مادی ) است و سرانجام نیک ( و زندگیِ والا و جاویدان ) ، نزد خداست.
أَعْدَي عَدُوِّكَ نَفْسَكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ - بزرگترین دشمن انسان، هوای نفس است

أفْضَلُ الجِهادِ جِهادُ النَّفْسِ عنِ الهَوى ، و فِطامُها عَن 
جَاهِدُوا أَهْوَاءَكُمْ كَمَا تُجَاهِدُونَ أَعْدَاءَكُم‏ - با هواهای نفسانی خودتان مثل دشمنتان بجنگید

به قبرستان گذر کردم صباحی شنیدم ناله و افغان و آهی شنیدم کله‌ای با خاک می‌گفت که این دنیا نمی‌ارزد بکاهی


برادر بازگشت به خاک لطفا حرفاهای بنده رو با لحن ملایم و از موضع یه همدرد بخونید1
حکم رو که میخوان بدن استثنئات رو فاکتور میگیرن قرار نیست منه دختر بگم خب چون حضرت معصومه ازدواج نکرد پس خدشه ای به امر ازدواج وارد میشه و امثال اینها
زوجیت توی تموم مخلوقات خدا وجود داره ادم از ابتدای عمرش تا اخر عمر هر کاری میکنه برای رفع حس تنهاییه 
ازدواج برای رسیدن به کماله زنی رسید خدمت امام باقر از اینکه نمیخواد تا اخر عمر ازدواج کنه حرف زد امام پاسخ جالبی دادن بهشون و فرمودن:
این کار را نکن. اگر خودداری از ازدواج، فضیلت و کمالی را در پی داشت، فاطمه(س) به درک این فضیلت، شایسته تر از تو بود(علامه مجلسی، بحارالانوار، ج100، ص219.)
و همچنیم یادمون نره که ازدواج سنت پیامبره اونجا که فرمودن النکاح سنتی فمن رغب سنتی فلیس منی
فرمودید در ائمه و پیامبران شهوت وجود نداشته بنده با استناد به ایات شریفه قران نظر شما رو رد میکنم در قران خداوند به پیامبر می فرماید :«بگو من همانند بشری هستم..»(سوره کهف ایه 110) اما مسئله اینجاست ک قوه عقلانی در اونها قوی تر و غالب تر از شهوات هستش
مخلص کلام اینکه
نمیشه با توسل به استثنائات این قضیه رو رد کرد البته که نظرات شما خیلی محترم و در جای خودش ارزشمنده ازدواج یه ضرورت و نیازه که تو وجود انسان قرار داده شده حالا اگر کسی با توجه به شرایطش موقعیتش براش فراهم نشه اون بحثش جداس و به توصیه قران باید عفت پیشه کنه و خدا هم کمکش خواهد کرد 
اما هیییییییییچ جای دین ما به خودداری از ازدواج توصیه نشده چرا که دین ما دین فطرته دین انسانیته و هرگز توصیه به چیزی نمیکنه که خلاف فظرت باشه من جمله ازدواج
ان شاءالله خدا زمینه ازدواج آسان و بهنگام همه جوونا رو فراهم کنه 
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
به نظرم برادر بازگشت به خدا ، دچار یک ابهام بزرگ شده و اون اینکه دین رو چهارچوب کافی برای زندگی نمی دونه و تو صحبت هاش کمی هم از فلسفه غرب دیده می شه ، آیات رو با تفسیر عمیق شیعه مطالعه کنید 

این نه انتقاد بود و جسارت 
تنها نظر من بود برای شما 
مراقب باشید افکار شما جوّ مثبت و مدنظر خداوند رو نداره
 سپاس شده توسط
(1395 شهريور 6، 7:02)خاله شادن نوشته است: برادر بازگشت به خاک لطفا حرفاهای بنده رو با لحن ملایم و از موضع یه همدرد بخونید1
حکم رو که میخوان بدن استثنئات رو فاکتور میگیرن قرار نیست منه دختر بگم خب چون حضرت معصومه ازدواج نکرد پس خدشه ای به امر ازدواج وارد میشه و امثال اینها
زوجیت توی تموم مخلوقات خدا وجود داره ادم از ابتدای عمرش تا اخر عمر هر کاری میکنه برای رفع حس تنهاییه 
ازدواج برای رسیدن به کماله زنی رسید خدمت امام باقر از اینکه نمیخواد تا اخر عمر ازدواج کنه حرف زد امام پاسخ جالبی دادن بهشون و فرمودن:
این کار را نکن. اگر خودداری از ازدواج، فضیلت و کمالی را در پی داشت، فاطمه(س) به درک این فضیلت، شایسته تر از تو بود(علامه مجلسی، بحارالانوار، ج100، ص219.)
و همچنیم یادمون نره که ازدواج سنت پیامبره اونجا که فرمودن النکاح سنتی فمن رغب سنتی فلیس منی
فرمودید در ائمه و پیامبران شهوت وجود نداشته بنده با استناد به ایات شریفه قران نظر شما رو رد میکنم در قران خداوند به پیامبر می فرماید :«بگو من همانند بشری هستم..»(سوره کهف ایه 110) اما مسئله اینجاست ک قوه عقلانی در اونها قوی تر و غالب تر از شهوات هستش
مخلص کلام اینکه
نمیشه با توسل به استثنائات این قضیه رو رد کرد البته که نظرات شما خیلی محترم و در جای خودش ارزشمنده ازدواج یه ضرورت و نیازه که تو وجود انسان قرار داده شده حالا اگر کسی با توجه به شرایطش موقعیتش براش فراهم نشه اون بحثش جداس و به توصیه قران باید عفت پیشه کنه و خدا هم کمکش خواهد کرد 
اما هیییییییییچ جای دین ما به خودداری از ازدواج توصیه نشده چرا که دین ما دین فطرته دین انسانیته و هرگز توصیه به چیزی نمیکنه که خلاف فظرت باشه من جمله ازدواج
ان شاءالله خدا زمینه ازدواج آسان و بهنگام همه جوونا رو فراهم کنه 

 بازم تاکید میکنم به هیچ عنوان مخالف ازدواج نیستم 

ولی مخالم این هستم که ازدواج تو زندگی اصل باشه و ضرورت 

به شخصه خودم که الان 25 سالم با وجود ارتباط هر روز با خدا لحظه ای احساس تنهایی نکردم و لحظه ای خودم رو از هیچ متاهلی عقب تر ندیدم 

من خیلی خیلی خوشحالم که خدا نعمت شناختش رو به من داد تا از همه تنهایی ها من رو رها کنه و خودش بشه ضرورت و اصل اول زندگی من 

برای شما هم آرزوی موفقیت و سربلندی میکنم
أَعْدَي عَدُوِّكَ نَفْسَكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ - بزرگترین دشمن انسان، هوای نفس است

أفْضَلُ الجِهادِ جِهادُ النَّفْسِ عنِ الهَوى ، و فِطامُها عَن 
جَاهِدُوا أَهْوَاءَكُمْ كَمَا تُجَاهِدُونَ أَعْدَاءَكُم‏ - با هواهای نفسانی خودتان مثل دشمنتان بجنگید

به قبرستان گذر کردم صباحی شنیدم ناله و افغان و آهی شنیدم کله‌ای با خاک می‌گفت که این دنیا نمی‌ارزد بکاهی


 سپاس شده توسط
(1395 شهريور 6، 12:11)تـــواب نوشته است: به نظرم برادر بازگشت به خدا ، دچار یک ابهام بزرگ شده و اون اینکه دین رو چهارچوب کافی برای زندگی نمی دونه و تو صحبت هاش کمی هم از فلسفه غرب دیده می شه ، آیات رو با تفسیر عمیق شیعه مطالعه کنید 

این نه انتقاد بود و جسارت 
تنها نظر من بود برای شما 
مراقب باشید افکار شما جوّ مثبت و مدنظر خداوند رو نداره

الله اکبر 

تو 2 تا کامنت 

این همه آیه قرآن و حدیث نوشتم باز نوشتین دین رو چهارچوب زندگی نمیدونه ؟

این که نوشتم خدا باید اصل زندگی باشه - این فکر مد نظر خدا نیست ؟





========================
خدا : 


ای فرزند آدم ...

در شگفتم چگونه تو با مردم انس می گیری
و به دیگران دل می بندی
در حالی که می دانی

تنها خواهی مُرد
و می دانی تنها در قبر خواهی خفت
و تنها در پیشگاه من خواهی ایستاد
و تنها حساب پس خواهی داد ؟


آیا اندیشیده ای چقدر تنها خواهی بود؟
ساعتی؟
روزی؟
ماهی؟
سالی؟
چند هزار سال؟
چند میلیون سال؟
با خودت فکر کن و بیاندیش.

هر قدر که قرار است پس از مرگ با من تنها باشی
در دنیا با من انس بگیر ...
اگر لحظه ای ، لحظه ای
و اگر همیشه ، همیشه ... 
أَعْدَي عَدُوِّكَ نَفْسَكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ - بزرگترین دشمن انسان، هوای نفس است

أفْضَلُ الجِهادِ جِهادُ النَّفْسِ عنِ الهَوى ، و فِطامُها عَن 
جَاهِدُوا أَهْوَاءَكُمْ كَمَا تُجَاهِدُونَ أَعْدَاءَكُم‏ - با هواهای نفسانی خودتان مثل دشمنتان بجنگید

به قبرستان گذر کردم صباحی شنیدم ناله و افغان و آهی شنیدم کله‌ای با خاک می‌گفت که این دنیا نمی‌ارزد بکاهی


 سپاس شده توسط
به برادر بازگست به خاک:
احسنت این شد حرف حساب1.
حرف حسابم ک جواب نداره
ازدواج بیش از اینکه حاصل همت ما باشه حاصل قسمته
خوب کاری میکنید ک اجازه یمدید خدا خداییشو بکنه و بوقتش براتون رقم بزنه
زنده باد 53
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
 سپاس شده توسط
(1395 شهريور 10، 18:46)بازگشت به خاک نوشته است:
(1395 شهريور 6، 7:02)خاله شادن نوشته است: برادر بازگشت به خاک لطفا حرفاهای بنده رو با لحن ملایم و از موضع یه همدرد بخونید1
حکم رو که میخوان بدن استثنئات رو فاکتور میگیرن قرار نیست منه دختر بگم خب چون حضرت معصومه ازدواج نکرد پس خدشه ای به امر ازدواج وارد میشه و امثال اینها
زوجیت توی تموم مخلوقات خدا وجود داره ادم از ابتدای عمرش تا اخر عمر هر کاری میکنه برای رفع حس تنهاییه 
ازدواج برای رسیدن به کماله زنی رسید خدمت امام باقر از اینکه نمیخواد تا اخر عمر ازدواج کنه حرف زد امام پاسخ جالبی دادن بهشون و فرمودن:
این کار را نکن. اگر خودداری از ازدواج، فضیلت و کمالی را در پی داشت، فاطمه(س) به درک این فضیلت، شایسته تر از تو بود(علامه مجلسی، بحارالانوار، ج100، ص219.)
و همچنیم یادمون نره که ازدواج سنت پیامبره اونجا که فرمودن النکاح سنتی فمن رغب سنتی فلیس منی
فرمودید در ائمه و پیامبران شهوت وجود نداشته بنده با استناد به ایات شریفه قران نظر شما رو رد میکنم در قران خداوند به پیامبر می فرماید :«بگو من همانند بشری هستم..»(سوره کهف ایه 110) اما مسئله اینجاست ک قوه عقلانی در اونها قوی تر و غالب تر از شهوات هستش
مخلص کلام اینکه
نمیشه با توسل به استثنائات این قضیه رو رد کرد البته که نظرات شما خیلی محترم و در جای خودش ارزشمنده ازدواج یه ضرورت و نیازه که تو وجود انسان قرار داده شده حالا اگر کسی با توجه به شرایطش موقعیتش براش فراهم نشه اون بحثش جداس و به توصیه قران باید عفت پیشه کنه و خدا هم کمکش خواهد کرد 
اما هیییییییییچ جای دین ما به خودداری از ازدواج توصیه نشده چرا که دین ما دین فطرته دین انسانیته و هرگز توصیه به چیزی نمیکنه که خلاف فظرت باشه من جمله ازدواج
ان شاءالله خدا زمینه ازدواج آسان و بهنگام همه جوونا رو فراهم کنه 

 بازم تاکید میکنم به هیچ عنوان مخالف ازدواج نیستم 

ولی مخالم این هستم که ازدواج تو زندگی اصل باشه و ضرورت 

به شخصه خودم که الان 25 سالم با وجود ارتباط هر روز با خدا لحظه ای احساس تنهایی نکردم و لحظه ای خودم رو از هیچ متاهلی عقب تر ندیدم 

من خیلی خیلی خوشحالم که خدا نعمت شناختش رو به من داد تا از همه تنهایی ها من رو رها کنه و خودش بشه ضرورت و اصل اول زندگی من 

برای شما هم آرزوی موفقیت و سربلندی میکنم


 
برادر بازگشت به خاک من  هم سن شما هستم و کاملا به ازدواج بی اعتنا بودم !

همیشه سرم به مسائل معنوی گرم بود . خدا و عرفان و امام و پیغمبر و قرآن و نماز و عشق و حال و هوای خوب مخصوص خودش نمازم رو که نگو از شدت عشق و علاقه ام به خدا تو نمازهام اشک می ریختم و دلم نمی خواست نمازم تموم بشه روزانه حداقل 2 ساعت  نمازهای  مستحبی می خوندم عجب کیفی داشت !  دعاها را حفظ کرده بودم و یک دعا را هر روز می خوندم عجب حالی با دعا می بردم قصد داشتم حافظ کل قرآن بشم یک جز را هم حفظ کردم . حفظیاتم رو هی مرور می کردم اونم حس خوب خودش را برام داشت . با این چیزایی که گفتم بعید نبود که ...
اصلا هم به دخترها توجه نمی کردم لذت عجیبی برام داشت اینکه به دخترها نه توجه می کردم و نه فکر می کردم و نه نیازی بهشون در خودم احساس میکردم...
به حدی رسیدم که از گناه کردن دیگران هم اذیت می شدم چه برسه به اینکه از خودم گناهی سر بزنه Shy

 با این مطالبی که نوشتی فکر کنم خودتون هم لذتش رو چشیده باشین . Shy من هم چشیده ام  Hanghead
 
می خواهید بدونید چرا کسی که اینقدر عاشق خدا بود که از هر گناهی نفرت داشت ، چرا الان  اینجاست ؟

بخاطر اینکه خودم را فریب دادم که من به ازدواج نیازی ندارم . ولی این باعث نشد که من عاشق هیچ دختری نشم . عشق به یک دختر باعث شد همه ی لذت های معنوی برام بی لذت بشند و راه ورود شیطان به زندگی من باز بشه  آره من راه را برای شیطان باز گذاشته بودم   همین باعث شد عشق به خدا را از دست بدم به گناه بیفتم و چندین سال درگیر معصیت بشم چون فکر می کردم نیاز به ازدواج ندارم . در صورتی که نیاز داشتم یک فکر و احساس اشتباه باعث شد که به گناه بیفتم .

پس خودمون رو هیچ وقت فریب ندیم که نیاز به ازدواج نداریم برعکس به شدت هم نیاز داریم . باید به شدت تلاش کنیم شرایط ازدواج را برای خودمون فراهم کنیم وگرنه همین می تونه باعث نفوذ شیطان به زندگی هامون بشه . برای اینکه اصل زندگی که خدا هست همیشه در زندگیمون ثابت باقی بمونه ازدواج را باید اصل قرار بدیم . و گرنه راه انحراف خودمون را ، راه نفوذ شیطان به زندگیمون را خیلی آسون کردیم .




من به این نتیجه رسیدم ازدواج برای زندگی من ضرورته چون مجرد موندن می تونه زحمت یک عمر تقوا پیشه کردن منو در عرض چند روز به فنا بده .


 ( 0+) - (0 -) Khab
 (0+)  - (0-)        23 
 (0+) - (0-)       65
        
  THANKS GOD : [ACII[II]AE]
  
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان