امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

نقل قول: ولی اینو بدون عذاب وجدانی ک بعد از چنین گناهی برا من و امثال تو خیلی بیشتر از لذت چشیدن محبت از این راهه

همه چیز همینجاست.........

هرشب که میرم تو رویاهام...تنها جای خوب همین رویاست.... 

این مشکل هم هیچوقت حل نمیشه مگر اینکه اون 8 سال بگذره...... 

صبر میکنیم....
خودت بهتر از من میدونی خدا صابرین رو جقدر دوست داره
پس توکل کن صبور باش و مطمئن باش زمانی ک به هدفت برسی اونوقت حسابی قدرشو میدونی و خدا رو شکر میکنی ک تو این مدت صبور بودن رو بهت یاد داده چون زندگی مسولیت سختی داره و باید صبور بود تا بشه تحملش کرد

[تصویر:  941493eeea57.jpg][تصویر:  941493eeea57.jpg][تصویر:  941493eeea57.jpg]
راستی چند وقت پیش از بین حرفات متوجه شدم گفتی وبلاگ داری. درست متوجه شدم؟خووو پسر چرا حرفای دلتو اونجا نمیزنی.

[تصویر:  941493eeea57.jpg][تصویر:  941493eeea57.jpg][تصویر:  941493eeea57.jpg]
اینا رو که میگین و می خونمشون بغض گلومو می گیره
عشقی که فقط تصوره
عشقی که تو رویاهاته
عشقی که توش غرق میشی
همه چی و همه کس بهت می گن نرو آخرش نابودی خودته
خدا هم باهات حرف میزنه
حرف هیچکدومو نمیشنوی
فقط یه چیز رو می بینی فقط یه نفر فقط و فقط حرف اونومیشنوی
و آخر هم
آخرش هم برمی گردی پیش خود خود خدا
یادت میاد حرف های خدا رو خواباتو  و ...
اونوقته که میرسی بهش می گی خدا غلط کردم نشنیدم کور بودم کر بودم
در خونتو برام باز کن
در میزنی در میزنی در می زنی
و
باز هم دری که به روت باز میشه همونیه که از همن اولش هم باز بود تو ندیدیش
اسم کتابی رو که خوندم یادم نمیاد ولی خیلی قشنگ اینا رو توضیح داده بود
و یادمه سها خانوم یه روز یه کتاب معرفی کردن به اسم زن آنگونه که باید باشد
مال من تنها نیس شما هم که پسرین بخونینش
شاید دنیای من و شما فرق داره.... .... ....

الان میفهمم خانوم مهرانا میگفت یه جایی بنویس که کسی نخونه همین بود.... 

بازم خداروشکر... 

53
(1394 مهر 24، 18:26)نمیدانم نوشته است: آقا شاهین 70،
خوش حال شدم دیدم حضور تون رو. Khansariha (18)

برا من،
کانون یه جایی ه با بچه هایی هم درد،
و طبیعتن همه به دنبال درمان.
اینجا همه خوب اند،
یا شاید بهتره بگیم باید خوب باشند cheshmak

حقیقت ش،
برا من م اینجا لزومن یه معجزه نیست.
هیچ وقت فکر نمی کنم،
با مسابقه های ده روزه و بیست روزه و صد روزه،
یا با شمردن و جمع و تفریق زدن ها،
بشه رها شد،
رها شدنی ...

باید دیدگاه آدم تغییر کنه،
نسبت به خودمون،
نسبت به گناه،
نسبت به خدا،
و خیلی چیزای دیگه ...

که این رو می شه،
اینجا در خلال این با هم بودن های خوب پیدا کرد.
ان شاء الله.

باشیم،
بمانیم ...
53
به به آقای نمیدانم
یه پسر دوست داشتنی با یه ادبیات قشنگ و تو دل برو
راستش سر بحث کردن ندارم و راستشم بخوای تجربه خوبی از بحث تو کانون ندارم
ولی این حرفا چند ساله داره تو کانون تکرار میشه ولی کو خروجی؟؟؟
از بین اوناییم که موفق بودن اکثرا یه طرز فکر خاصی رو دنبال میکردن
[تصویر:  ko03_20557079926619101845.jpg]
سلام اقا شاهین...

نقل قول: از بین اوناییم که موفق بودن اکثرا یه طرز فکر خاصی رو دنبال میکردن

چه جور تفکری؟
(1394 مهر 25، 0:21)درخشنده نوشته است: سلام اقا شاهین...


نقل قول: از بین اوناییم که موفق بودن اکثرا یه طرز فکر خاصی رو دنبال میکردن

چه جور تفکری؟

سلام
ادمای مذهبی و کسایی که از ترس عواقب اخروی خود ارضایی انگیزه بالاتری واسه ترک داشتنذ 
[تصویر:  ko03_20557079926619101845.jpg]
نقل قول: سلام
ادمای مذهبی و کسایی که از ترس عواقب اخروی خود ارضایی انگیزه بالاتری واسه ترک داشتنذ 

من که نداشتم! البته اگه توی اون گروه خوبا رام بدن!
(1394 مهر 25، 0:26)درخشنده نوشته است:
نقل قول: سلام
ادمای مذهبی و کسایی که از ترس عواقب اخروی خود ارضایی انگیزه بالاتری واسه ترک داشتنذ 

من که نداشتم! البته اگه توی اون گروه خوبا رام بدن!
خحتما جز خوبای که این همه مدا و نشان و اینا داری
ولی خب منم نگفتم کاملا گفتم اکثرا  
[تصویر:  ko03_20557079926619101845.jpg]
خدایا ، فقط تو
" هر گاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد، تو او را خراب کردی، خدایا، به هر که و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستی، عشق هر کسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی، هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم، در سایه امیدی، و به خاطر آرزویی، برای دلم امنیتی به وجود آورم، تو یکباره همه را برهم زدی، و در طوفان های وحشتزای حوادث رهایم کردی، تا هیچ آرزویی در دل نپرورم و هیچ خیری نداشته باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم... تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم، و جز تو به چیزی یا به کسی امید نبندم، و جز در سایه توکل به تو، آرامش و امنیت احساس نکنم... خدایا ترا بر همه این نعمتها شکر می کنم."


شاید خواستی کانون ک شده تمام زندگیم و تنها جایی ک میتونستم ی کمی آرامش بگیرم رو ازم بگیری ک این ی دلخوشی رو هم ازم بگیری. البته وقتی فکر میکنم ک شاید دوستم نداری دیگه گرفتن دلخوشی ها برای چی؟ تو ک منو قابل نمیدونی ک تنها دلخوشی من باشی پس چرا بازیم میدی.



خدایا دردم بزرگه تو میدونی .اونقدر بزرگ ک دیگه این چیزای کوچیک در برابرش هیچن. دلم خوش ب کانون بود ک دیگه ناخوش شد



خدایا اگه درد میدی چرا همدرد نمیدی چرا همدم نمیدی. من ک دارم میشکنم دیگه. منی ک کسی رو ندارم براش بگم، بگم ک زیر بار این درد دارم خرد میشم. ب حسینت قسمت میدم تنها نذار. داغون داغونم
آخه شما دیگه چرا؟ شما که از زمان ورودتون به کانون همش انرزی مثبت به بقیه دادید...
انرژِی مثبت دادن ب بقیه کار همیشگیمه حتی بیرون از کانون. البته الان فهمیدم دیگه دارم انرژِی منفی میدم و برای همینم تصمیم گرفتم کمتر توی کانون با بقیه حرف بزنم ک ی موقع ناخاسته کسیو ناراحت نکنم.
من درد بزرگی دارم ولی از اونجایی ک دوست ندارم کسی ناراحت بشه دردمو ب هیچ کس نمیگم. آخه وقتی ب ی نفر دردتو میگی حداقل چندساعت ذهنشو درگیر میکنی و من اینطوری عذاب وجدان میگیرم. این تاپیک هم کم میام از دردام بگم ک کسیو ناراحت نکنم ولی خب بعضی مواقع کم میارم.
هیچ وقت عادت نداشتم ب کسی دردمو بگم و تحمل کردم ولی این خیلی بزرگه حتی اگه بخامم نمیتونم ب کسی بگم. آخه بگم چی؟ خدای من دارم دیوونه میشم
(1394 مهر 25، 9:53)خدا همراهمونه نوشته است: انرژِی مثبت دادن ب بقیه کار همیشگیمه حتی بیرون از کانون. البته الان فهمیدم دیگه دارم انرژِی منفی میدم و برای همینم تصمیم گرفتم کمتر توی کانون با بقیه حرف بزنم ک ی موقع ناخاسته کسیو ناراحت نکنم.
من درد بزرگی دارم ولی از اونجایی ک دوست ندارم کسی ناراحت بشه دردمو ب هیچ کس نمیگم. آخه وقتی ب ی نفر دردتو میگی حداقل چندساعت ذهنشو درگیر میکنی و من اینطوری عذاب وجدان میگیرم. این تاپیک هم کم میام از دردام بگم ک کسیو ناراحت نکنم ولی خب بعضی مواقع کم میارم.
هیچ وقت عادت نداشتم ب کسی دردمو بگم و تحمل کردم ولی این خیلی بزرگه حتی اگه بخامم نمیتونم ب کسی بگم. آخه بگم چی؟ خدای من دارم دیوونه میشم


خانوم مهرانا راست میگفت که توی دلتون نریزید....نگران بقیه نباشید.... بنویسید....

شما ننویسید منم نمینویسم....


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان