امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

یادش بخیر

یه زمانی مریم.. برای این نماز هر هفته تو پروفایلا دعوت میکرد

البته اگه اشتباه نکنم!42

جاش خالیه..

ان شاء الله هر جا هست موفق باشه

ممنون53
نمیدونم الان باید بترسم یا نه....ولی میترسم...و نیاز به آرامش دارم..

خیلی خوبه که خدا رو هر وقت نیاز داری...هست....و همون قدری که نیار داری آروم باشی آرومت میکنه...

و چقدر خوب میشد که این حس ترس همیشگی بود..این حس نیاز همیشگی بود..

کاش یه روزی بدون اینکه به مشکله سنگینی بر بخورم برسم به این درک...به این فهم..به این حقیقت.. که آره برادر .....چیزی نیستی جز یه مخلوقه محتاج و نیازمند.....

و کاش این روز زود برسه....
[تصویر:  MuALi.png]
سلام خانوم لئا

اتفاقا به نظرم الان بهترین موقع هست

خیلی ها به این سوال میرسن اما بی توجه ازش رد میشن خیلی خوبه که به این چالش کشیده شدید

حالا که به این نتیجه رسیدید واقعا پیگر باشید که از زندگی چی میخواید؟

از نظر من بستگی داره که زندگیتون رو رو از چه دیدگاهی نگاه کنید بهش

من از دید قرانیشو یکم دست و پا شکسته ی جا گوش دادم میتونید دید های دیگه شو تحقیق کنید و برآیند بگیرید ازشون

از دیدگاه قران ما آفریده نشدیم مگر برای عبادت ( اونم عبادتی که به وسیله اون رشد پیدا کنیم)


(نماز ستون دین هست  شما اسکلت ی ساختمان رو در نظر بگیرید هرچی این ستون ها قوی تر باشن و مستحکم تر باشن ی حاشیه امنیتی داره برای ساکنینش ( امنیت و اسایش فکری و جسمی ) و جلو زلزله ها مقاوم تره

هرچی نمازتو با کیفت تر و اول وقت تر بخونید این حاشیه امنیت رو میده مثل ی دز محکم میشه براتون میشه ی عاملی که جلو فحشا رو میگیره )


ی سری اصول و فروع رو رعایت کنیم و با برنامه باشیم 

ما میگیم اصل عبادته مابقی میشن فرع تحصیل و ازدواج و..

تو برنامه هامون اولویت بندی رو اعمال کنیم

به ترتیب کارای مهم

همینجا مشخص میشه که سعی کنیم تو برنامه ای که داریم چهارچوبش و اون اصلش نماز باشه و مابقی رو بر اساس وقت های مابین نماز بچینیم

دنیال هدف و انگیزه باشید ایضا توی ترک

هدف ترکتون رو و نیتشو بکنید سمت خدا این میشه ی انگیزه ی هدف

اینجوری اگه زبونم لال شکست خوردیم و لغزیدیم دیگه خودخوری نمیکنیم چون برای خدا داریم ترک میکنیم

اون وقتی که صرف خودخوری میشه دیگه میره صرف ادامه همون برنامه میشه که برا زندگی داریم ( ی قسمتش برا ترکه)

اون تلقین منفی ها کار کسی نیست جز دشمن ما ادم ها که دشمنی ذاتی داره با ما ( شیاطین) شما گوش ندید به این تلقین منفی ها

به اون جواب ها توجه کنید و بهش جامه عمل بپوشونید

نقل قول: یوسف نبی علیه السلام گوید :
دیدن گرگ دشمن است خود را از او نگهدارد

منبع : http://www.persianfal.com/tabir/tag/%D8%...%B1%DA%AF/

میتونه همون شیطان باشه که دشمنه به شما هجوم شاید اورده که با همت خودتون و کمک خدا و به وسیله نماز و ی برنامه ریزی ردیف میتونید عقب برونیدش

هیچ وقت ناامید نشید هیچ وقت هیچ وقت هیچ وقت

یا علی
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


خیلی نگو من گناهکارم. 
هی نگو من گنهکارم. [تصویر:  hanghead.gif]
این را ادامه نده تا به یقین برسد. [تصویر:  no.gif]
روی صفات خوب و کارهای خوبت کار کن تا به یقین برسند. 53258zu2qvp1d9v
معصیت را به یقین نرسان. ایمان را به شک تبدیل نکن. 
اینکه به شما روزی داده، خلق کرده، اینجا نشانده، هیچ کدام دست ما نبوده است، همه را خدا کرده است. [تصویر:  flower4.gif]
در این یقین‌ها شک نکنید. از آن طرف پشت بام نیفتید! 
بعضی‌ها احتیاط می‌کنند عقب عقب می‌روند و از آن طرف پشت بام می‌افتند. 42
جماعت زیادی از آن طرف افتادند. اصلا من ندیده ام کسی از جلو بیفتد. همه از پشت سر می‌افتند. پشت رو هم افتاده‌اند، حالا چطور می‌شود بیاوریشان بالا! از پشت سر افتاده‌اند. 
وقتی بسم الله را بفهمید دیگر نه از جلو می‌افتید نه از پشت سر.[تصویر:  angel2.gif]



اگر چهار مرتبه بگویی بیچاره ام و عادت کنی، اوضاع خیلی بی ریخت می شود...1276746pa51mbeg8j 
همیشه بگویید الحمدلله، شکر خدا. بلکه بتوانی دلت را هم با زبانت همراه کنی. [تصویر:  chase.gif]
اگر پکر هستی دو مرتبه همراه با دلت بگو الحمدلله. آن وقت غمت  را از بین می برد...[تصویر:  47b20s0.gif]
امیدوارم جلوی زبانت را بگیری که موثر است. [تصویر:  128fs318181.gif]


هر وقت در زندگي‌ات گيري پيش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ 
زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتي که راهم را بستي؟ [تصویر:  consoling2.gif]
هر کس گرفتار است، در واقع گرفته يار است. [تصویر:  hearted-smiley.gif?1292867615]





(قسمتی از سخنان عارف بزرگ شیخ اسماعیل دولابی - برگرفته از کتاب طوبای محبت)
.
"!Be The Crazy Happy One"
.
[تصویر:  openpage_smile01_j_1448249f.png]
 سپاس شده توسط
سلام خدایا. من امشب اومدم کانون. کانون خیلیا امروز ناراحت بودن. ناراحت شدم. خیلی ناراحت شدم. به حال خودم گریه کردم. تا شاید سبک بشم اما سنگین تر شدم. خدایا نمیدونم چرا همش جمله آیت الله قاضی میاد توی ذهنم. همش توی گوشم میگه اگر نمازت را اصلاح کردی و به مراتب عالی نرسیدی , آب دهانت رو توی صورتم بریز. 


اومدم به تموم شماها اینو بگم. اگه نمازتون رو درست کردید و به مرتبه عالی نرسیدید هر جای دنیا باشید بگید میام تا آب دهانتون رو روی صورتم بریزید. این اولین جمله ای هست توی عمرم که تا حالا اینقدر جدی گفتم. حتی اگه روتون هم نشد یه شکلک آب دهانی درست میکنم میذارم داخل امضام . اگه نتیجه نگرفتی بیا آب دهانت رو بریز روی صورتم ولی از خدا ناامید نشو. از خدا ناامید نشو که ناامیدی خیلی بده. 

اگه دستت رو به خدا دادی و نتیجه نگرفتی بیا بزن تو گوشم. بیا تا میتونی منو بزن. به خدا وقتی میبینم یکیتون ناامیده میشینم گریه میکنم براش دعا میکنم. خدایی که مهربونه. خدایی که این همه خوبه. چرا باید رومون رو از اون برگردونیم؟

چرا نباید تلاش کنیم؟ چرا نگیم خدایا گذشته رو بیخیال از حالا ما رو reset کن . باز هم اینو میگم. فقط ناامید نشین. هر کاری میکنین برای رضای خدا باشه. 

به این پستم عمل کن. اول به خودم میگم. هر جا باشین میام. داخل و خارج برام فرقی نداره. ولی میام و باید منو بزنی. منو بزنی چون حرفی زدم که اگه تو نتیجه نگیری من رو حسابی بزنی. با هر وسیله ای فرقی نمیکنه. فقط بزن ولی ناامید نشو و از خود حقیقی ات دور نشو. 

خود خدا میگه: دلت را خانه ی من کن ,مصفا کردنش با من
به نام یگانه خدای هستی
ارادتمند شما

diamond111

[تصویر:  8.gif]
 
 سپاس شده توسط
گذشته از تمام اين حرفا .. 
سه ماه ديگه هم گذشت !
اما من .. 
ميگن تلخ ترين قسمت زندگی اونجاست که آدم به خودش میگه “چی فکر میکردمو و چی شد !”
منم خيلي فكر ميكنم .. 
[تصویر:  98886820611051912952.jpg]
 
4fvfcja
وقتي ميام كانون .. اول يك نگا به امضام ميكنم تا يك وقت كسي اون شخصيه چاخاله وسط امضامو نخورده باشه 22
خلاصه ديگه 22
چاخال و پاك باشيد 22
زندگی

آییییییییی زندگی

خسته ام

گوشه ی زندون غم

دست و پا بسته ام1276746pa51mbeg8j

  [تصویر:  final%204.png]
 
[تصویر:  05_blue.png]
عشق کل دنیا تو یه کلمه جمع شده
"فاطمه زهرا)س("
یعنی مظلومیتش و بخشندگیش دیوونم مییکنه به خدا
نه منو هر آدمی رو دیوونه میکنه
اخه کدوم آدمی تو شب عروسیش لباس عروسیشو میبخشه؟؟؟
سرچشمه همه پاکی و زیبایی ها و عشق ها فاطمه )س( است
فقط خدا کمکم این علاقه ای رو که دارم تا آخر عمرم نگه دارم و بیشترش کنم
بچه ها به خدا عشقش آدمتون میکنه
به علی قسم اگه این عشقو نداشتم شاید تا الان هزار بار بدتر از این کارای الانمو میکردم
فقط خدارو شکر که عشقش تو سینمه همین.
فقط آنان که هم آیین یاسند
حسین و کربلا را می شناسند . . .
 سپاس شده توسط
نصف کارایی که واسه ی پایان نامه ی ارشدم کار کرده بودم از بین رفت فقط به خاطر گیجی و تنبلی خودم. فقط به خاطر این عمل زشت.
هر چی به سرم میاد هر بلایی که میاد حقمه. تاوان این گناهه. من احمق نگاه کن که برای فرار از غم این مشکل تا الان 3 بار خودارضایی کردم و 4 نخ سیگار سنگین کشیدم. همه چیزو خراب کردم مثلا روز دهم پاکی من تو راه همیشگی بودم. وای بر من وای بر من که همیشه تقصیر خودم هستش. هیچکس از حال من خبر نداره هیچکس. از خودم بدم میاد.خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
مهم این نیست  که فقط روزای ترک رو بشماری و هی به خودت فشار و استرس وارد کنی. مهم اینه که اون روز علارغم همه کمی ها کاستی ها و ..... روز شادی واسه تو باشه.
 سپاس شده توسط
حس میکنم تو یه چاه عمیقی افتادم که اونقدر عمیقه که صدامو هیچکی نمیشنوه چه برسه منو کسی ببینه و کمکم کنه.
مهم این نیست  که فقط روزای ترک رو بشماری و هی به خودت فشار و استرس وارد کنی. مهم اینه که اون روز علارغم همه کمی ها کاستی ها و ..... روز شادی واسه تو باشه.
خسته شدم..
خسته شدم از این دوره ی الکی..
از شبایی که دلتنگ خدا میشم و برنامه میریزم واسه آدم شدن..
و ظهرهایی که..انگار نه انگار..!!
هه..سال پیش )که اون اولا بود( رو یادم میاد که مینشستم یه گوشه؛به خودم میگفتم..خوب پس چرا زودتر نمیرم بالاتر تو مسابقات مثلا و دیگه پاک شم؟؟!
(الان بهتره خط ستاره هارو نگاه نکنم1..بگذریم)

دیشب به من گفتن فقط از اینترنت واسه تو رفتن سایتای مسخره و وقت تلف کردن مونده..
وقتی حالت انکار گرفتم،گفتن خوب بگو این سایترو رفتم؛اینارو یاد گرفتم..
به خودم گفتم پس چرا لال شدی؟ بگو یه کانون هست..که بهترین هارو اونجا یاد گرفتی؛که زندگیرو اونجا فهمیدی..
بعدش به خودم گفتم حقته..این واسه اینه که اجر کانون رفتنتو با کار برعکسش خراب کردی..
تو کار خودم موندم..!
راهكار الهي ترك

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
 إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾


چرخه:
پس چون فراغت يافتي،[در طاعت] بكوش(٧) و با اشتياق بسوي پروردگارت روي آور(٨) -->آيا كار را بر تو راحت نكرديم؟(١-٢-٣-٤-٥-٦)

-->چون نفس را مشغول نكني،وي تورا به بازي ميگيرد<--
--->كار را بر نفست سخت گردان<---
(تو دهني به نفس با نه گفتن به تمايلات حتي حلال)
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
نقل قول: حس میکنم تو یه چاه عمیقی افتادم که اونقدر عمیقه که صدامو هیچکی نمیشنوه چه برسه منو کسی ببینه و کمکم کنه.
ببین داداش
دقیقا تو همین شرایط؛همین ک ته چاهی و هیچکس صداتو نمیشنوه
یکی هست ک دستشو به سمتت گرفته و میگه دستتو بده به من
اینجاست ک باید بهش اعتماد کنی و دستتو بهش بدی تا از چاه بیرون بیای
اینجاست ک فقط باید از خودش کمک بخوای نه بنده اش..........
فقط کافیه یبار صداش کنی و باهاش حرف بزنی
و دلتو صاف کن به سمتش
هرچی تو دلته بهش بگو
بخدا بهترین شنونده خودشه
گرچه ک فقط شنونده نیست
خودش راهنمای راهته
از دستش نده
هم این راهنما رو هم این فرصتارو..........
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  

سلام به همه

دوستان نمیدونم چطور درد دلم رو بگم ... 42

یه وضعیت رو توصیف میکنم شما ببینید درد هست یا نه

خیال کنید تو خونه تنها هستین ... خسته هستین ... تازه از بیرون اومدین
توی راه خونه فقط به تخت خواب فکر میکردین و هزار جور چیز دیگه53258zu2qvp1d9v

که ...

ناگهان تو خونه

یه سوسک میبینید خیلی شیک و مجلسی ... 22
میرین دمپایی و از قلاف درآرین که خیلی با اشوه میره زیر کمدتون ...

کمد کجاست؟ ... کنار تخت 22

دوباره چند خط اولم رو مرور میکنم ....

ای خدا چرا؟؟؟؟

آها راستی

پیف پافم نداریم ...22
دعا کنید حداقل تو حلقم نره4fvfcja
هر دم این بانگ برآرم از دل

وای این شب چقدر تاریک است

اندکی صبر سحر نزدیک است
5353
(1392 شهريور 12، 17:13)همای رحمت نوشته است: چو بید بر سر ایمان خویش می لرزم؟؟؟؟؟که دل به دست کمان ابروییست کافر کیش
هر چی فکر می کنم نمی فهمم...عاجز شدم.گویی هم خودم خدا را از یاد بردم هم خدا... گویی اصلا مرا خلق نکرده...
چرا این لعنتی را ترک نمی کنم؟
چرا انقدر افکارم پریشانه؟
ما ازموده ایم در این شهر بخت خویش.........بیرون کشید باید ازاین ورطه(؟املاش*)رخت خویش
نمی دونم...خب چرا اصلا پافشاری می کنم ترک کنم؟ مگه معتادم؟ شاید هستم خودم گفتم این لعنتی اعتیاد اوره...
ماه هاست خدا رنگی نداره در زندگیم.از خودم بدم می اد که در مشکلات می گم فقط خدا.یکم خرمون از پل گذشت کدوم خدا؟ چرا این جوریم؟
ارزوهای قشنگ بچگی کجاست؟
نیروی جوانی کجاست؟
اصلا این وسط من دارم چی می گم؟
شدم یک ادم منفعل....اه.یک چیزی کمه نمی دونم چی؟
از بس که دست می گزم و آه می کشم.....اتش زدم چو گل به تن لخت لخت خویش.
نمب دانم چرا تجربه نمی شه برام؟ یک بار این لعنتی اتیش زد به زندگیم. به خاطر خ.ا نتیجه کنکورم داغون شد. الان دوباره دارم خودم را نابود می کنم.
شاید لازم باشه منم مثل خیلی ها بزنم کوچه علی چپ!!! شاید لازم باشه منم بگم بی خیال ازوج و کمال واسه چی همین زندگی حیوانی را ادامه بدم.
لااقل اونجوری روان خودم را ازار نمی دم. لااقل اونجوری هر غلطی خواستم با خیال و وجدان اسوده انجام می دم.
شزاب تلخ می خواهم که مرد افکن بود زورش........ که تا یکدم بیاسایم ز دنیا و شر وشورش
تو این چند روز خیلی فکر کردم.پ
بار ها اومدم پست ها را پاک کنم و برم....  بار ها اومدم خداحافظی کنم بعد گفتم بی صدا برم بهتره....
اما چیزی مانعم شد.
اول ب خودم قول داده بودم به کانون خدمت کنم.
دوم گیر کردم این وسط.
نمی دونم چی درسته چی غلط.
می دونی برای وجدان راحت دو راه وجود داره.
یکی بزنی کوچه علی چپ و دنده بی خیالی. یا در راه خدا قدم برداری‌...
خواستم منم بی خیال شم اما برای بیخیال شذن باید از کانون رفت...چون کانون همش تلنگره برای وجدان ادمی.
توان تصمیم گیری ندارم.
گیجم پا درهوام و نمی دونم چی می خوام.
اصلا چرا دارم اینا رو می گم?
الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه
امروز باز این خاطرات قدیم اومد جلو چشام ...
نمیذارن چالشون کنم که ...
نمیذارن فراموش شه ...
همش آمیخته با حسرته ...
آدم دردش میگیره ...
شگفتا هر چه ترا به يادم بياورد، زيباست .

بوی نمور کوچه و کلمات ..
نگاه مورب کسی که از انتهای بن‌بست باز آمده است ..
و دستها، دامنه‌ها، روزنامه‌های عصر، پتوی کهنه‌ای بر هره‌ی ديوار ...
هرچه ترا به يادم بياورد، زيباست.


[تصویر:  0607.jpg]


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان