نهج البلاغة / ترجمه انصاريان، متن، ص: 329
74-و آن حضرت فرمود: نفس كشيدن انسان گام برداشتن او به سوى مرگ است.
75-و آن حضرت فرمود: هر شمرده شدهاى تمام شدنى، و هر انتظار كشيدهاى رسيدنى است.
76-و آن حضرت فرمود: زمانى كه امور مشتبه شود، پايان آنها به اوّلشان سنجيده شود.
77-از خبر ضرار پسر ضمره ضبابى است وقتى بر معاويه وارد شد و معاويه در رابطه با امير المؤمنين عليه السّلام از او پرسيد، ضرار گفت: شهادت مىدهم كه او را در بعضى از مواقف ديدم به وقتى كه شب پردههاى خود را فرو افكنده بود، و او در محرابش به عبادت ايستاده، و محاسنش را به دست گرفته و چون شخص مار گزيده به خود مىپيچيد. و مانند انسان غمگين گريه مىكرد و مىگفت:
اى دنيا، اى دنيا، از من دورى گزين، خود را به من عرضه مىكنى؟! يا آرزومندم شدهاى؟! زمان وصالت نزديك مباد، هرگز! غير مرا فريب ده، كه مرا به تو نيازى نيست، تو را سه طلاقه كردهام كه آن را بازگشتى نيست. زندگيت كوتاه، بزرگيت اندك، و مرادت كوچك است. آه از كمى زاد، و درازى راه، و دورى سفر، و عظمت قيامت!