سلام گرم به نیکی یک بار برای همیشه گلم و پرواز مهربون
وای خدا رو شکر سه ماهی گذشته و چهار ماه هم داره تموم میشه و هنوز بچه ها سرپا هستن خدا رو شکر افرین بچه ها تا سافند چیزی نمونده من هم همون 26مرداد هست از 26مرداد تا الان نزدم براتون ارزوی موفقیت میکنم ایشالا ترک میکنید یا حق
هنوز واسادم ته خط اسفند همین ساله اگه بتونم تا اون موقع دووم بیارم همه چیز درست میشه دعام کنید
به وبلاگ استوارم تا اسفند 87 هم سری بزیند http://www.esfand87.blogfa.com
سلام
خيلي ناراحت بودم از اينكه در تاريخ 14 بهمن شكست خوردم و فكر ميكردم از مسابقه شما حذف شدم اما وقت گذاشتم و از اول، تاپيك هاي اين بخش رو خوندم و فهميدم كه خوشبختانه حذف نميشم پس احتمال خيلي زياد من جزء برنده هاي مسابقه شش ماه هستم. حالا ليست رو يك بار آپ تو ديت ميكنم.
1-پوریا
2-مقاوم(احسان)
3-نیکی
4-تورج
5-پردیس آشنا
5-امین
7-کیوان
8-مزامیر (احمد)
9-یک بار برا همیشه
11-پرواز
12-ليلي
13-mahdi
دوستان سلام خدا رو شکر از هموتن ممنونم که نداشتین و اگر هم داشتید بیش از 3بار نبوده واقا تبریک میگم به خودم میبالم که همچین دوستانی دارم انشالا که ترک میکنیم من که ترک کردم همون 26مرداد بوده اخریش فقط چند روز بیشتر نمونده طاقت بیارید و تلاش کنید یا حق
هنوز واسادم ته خط اسفند همین ساله اگه بتونم تا اون موقع دووم بیارم همه چیز درست میشه دعام کنید
به وبلاگ استوارم تا اسفند 87 هم سری بزیند http://www.esfand87.blogfa.com
چه باحاله سفر در زمان
می خوام دوباره اینجا رو بسازم
چه باحال میشه ها
میگم خدا دید من واسه کنکور نمی خونم گفت یه سفری به گذشته بکن از هفته بعد که دیگه کنکورتم دادی دوباره کولاک کن اینجا
راستی بچه ها من اسم کسایی که توی مسابقه خرداد ماه برنده شدن رو دارم
سعی می کنم به کسایی که می تونن توی مسابقه 6ماه اسم بنویسن پیام خصوصی بدم
فکر نکنین به فکرتون نیستماااا
البته هنوز برای نوشتن لیست اسامی توی اینجا زوده چون باید قوانین رو هم دوباره بنویسیم و کار زیاد داریم اما واسه اینکه یادتون نره که هنوز باید توی مسابقه باشین و روحیه هاتونم حفظ کنین سعی می کنم بهتون پیام خصوصی بدم دوستان در اسرع وقتتتت
موفق باشیییین
بهترین راه پیش بینی آینده،ساختن آن است
زندگي يک آرزوي دور نيست؛ زندگي يک جست و جوي کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟ زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛ هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛ با صدايي سبز ميخواند تو را
زير باران آتشي در جان توست؛
قمري تنها پي دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛ زندگي يک مقصد بي انتهاست؛ هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست...
راستش از بی احترامی ها و نا مهربانی ها خسته شدم ... اینجا روزگاری جای مهربونی و محبت بود ... ولی متاسفانه مدتیه که دیگه اون رنگای قشنگ کمرنگ شدن ... امیدوارم شماها که هنوز اینجایین دوباره بهش رنگ بدین وزیباترش کنین (البته از درون و نه فقط در ظاهر) ... براتون دعا می کنم ... فراموشم نکنین ... حلالم کنین ... التماس دعا ... دلم برای تک تکتون تنگ میشه ... خیلی دوستون دارم
دوباره،
شیطون فکر کرده اگه اینجا رو بهم بریزه ما پس میکشیم،کور خوندی
1-ليلي/29تير88/0
2-مهدی/29تیر88/0
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
بهترین راه پیش بینی آینده،ساختن آن است
زندگي يک آرزوي دور نيست؛ زندگي يک جست و جوي کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟ زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛ هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛ با صدايي سبز ميخواند تو را
زير باران آتشي در جان توست؛
قمري تنها پي دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛ زندگي يک مقصد بي انتهاست؛ هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست...
راستش از بی احترامی ها و نا مهربانی ها خسته شدم ... اینجا روزگاری جای مهربونی و محبت بود ... ولی متاسفانه مدتیه که دیگه اون رنگای قشنگ کمرنگ شدن ... امیدوارم شماها که هنوز اینجایین دوباره بهش رنگ بدین وزیباترش کنین (البته از درون و نه فقط در ظاهر) ... براتون دعا می کنم ... فراموشم نکنین ... حلالم کنین ... التماس دعا ... دلم برای تک تکتون تنگ میشه ... خیلی دوستون دارم
سیگاری نیستی
که طول یک خیابان تاریک را روشن می کند
تو بوسه ای نیستی
که از لبهایت ...
برمی داری
مرا به کودکی های دورم می بری
به دوری های کودکی ام از تو من نیامده ام که از این خیابان بگذرم
و برای دلخوشی کسی
شاد باشم
گریه کنم
و یا گلی را به اتفاق اسم تو
دوست بدارم
من این خیابان را زیسته ام
گریسته ام
و در آن خواهم مرد
دیری است که دعاهایمان »ندبه« شده است و هر صبح جمعه مشعل چشم های ما با زلال اشک روشن می شود. و من در کوچه های سرگردان »غیبت« تو را می جویم شاید مرا به میهمانی نگاهت بخوانی.