1389 دي 26، 22:28
خوبید ؟ خوشید ؟
چه خبرااا ؟
دماغتون چاقه ؟
انرژی دارین ؟
متاسفانه من خیلی نمیتونم بیام کانون
مراقب خودتون هستین که ، هان ؟
حواسم به همتون هستااااا
گیتا خانم این دفعه محکمتر ادامه بدید
زینب خانم اشکال نداره ، دوباره از اول با انرژی شروع کنید ، یا علی ..
کاتالان جان من خودمم گیجم ، یکی نیست بگه آخه چرا قوانین رو توضیح نمیدییییییییین
شوخی کردم ، همون توضیحات تولد40 جان کامل بود
تبسم خانم خیلی خوشحالم که انقد انرژی دارین ، فقط مراقب باشید سوژه ی پرشان نشین
بقیه دوستان : دم همتون گرم .. از هادی گرفته که هی از تبصره استفاده میکنه تا خانم ها و آقایون آرشام ( بچه حرف گوش کن )، ترک ( دلسوز و فعال ) ، شاینی ( خوب و مهربون ) ، داوود ( با معرفت )، اتریال ( خانم ایده ، که البته تو این مسابقه نیستن ) ، به یاد حق ( دلسوز و مهربون) ، حسن یوسف ( مهربون و با روحیه ) ، معین ( با اراده و با مرام) ، ققنوس ( به فکر بچه هاست )، زینب ( با اراده ) ، محمد ( خیلی نمیاد کانون ) ، امیر حسین ( توبه 18 ، دوسش داریم ) ، توبه (با اراده ولی از رنگا عصبانیه )، الون ( مهربون و دلسوز ) ، استارلیت ( مهربون و با اراده ) ، رکسانا ( با اراده ) ، ری لایف (با شعور ) ، دیگه تمومه ( محکم ) ، تولد40 ( با مرام ) ، مهدی63 ( با اراده ) ، میلاد ( یار دبستانی ما که بردنش )، رها_رها ( که زیاد خبری ازشون نیست ) ، بهار ( مهربون و دلسوز) ، گیتا ( با انرژی ) ، بی ستاره ( انقد غمگین نباش ) ، حامد حامد ( با اراده ) ، اوکتای ( دوست خوب من ) ، اول زندگی ( کجایی تو بابا ؟ ) ، علیرضا ( اش خوشم میاد ) ، رضا ( کشتی منو با این داستان ستاره هات ) ، هورا ( آبجیه گله بچه های کانون که قهر کرده ) ، tired ( مهربون و با انرژی ) ، رز زرد ( داداش گل من که با کانون قهر کرده ) p500 ( محترم ) مسعود تنها ( با اراده اما خبری ازش نیست ) ، مسعود ( با اراده ، منتظریم بیای ماهانه ) ، ماه ( محکم ) ، یووه ( با اراده، از قدیمیای کانونه هااااا ) ، پرشان ( مهربون ، ترکونده با پارازیت ، بابا خوش فکر ، بابا ایده ، بابا فوران نبوغ ) ، پاییز ( محکم ، دلسوز اما حیف که رفت ) و و و و دوستان زیاده دیگه که اسمشونو الان تو خاطرم نیست اما تو دلم هست
مدیرا رو هم بگم
سلام ( مهربون و سرد ، به فکر کانون ، متفکر )
سها ( مهربون و گرم ، دلسوز ، به فکر کانون ، بعضی وقتا یه نمه خشک ( با جذبه )، بابا فقط بعضی وقتا )
پوریا (مهربون ، با معرفت و تند ( به صورت چیلی ) ، پایه کانون ، منظورم اساس نیستاا ، یعنی 24 ساعته کانونه )
مجتبی ( مهربون و آروم ، انده فلسفه )
امیر علی ( مهربون ، دلسوز و آتیشی یا بهتر بگم دو آتیشه )
مهتاب ( مهربون و دلسوز و آروم )
عماد (مهربون ، اولین اعتبار دهنده ، جای منو گرفت )
هادی ( بسه دیگه ، تورو یه بار گفتم .. مهربون و شوخ ، اینم پایه ی کانونه)
یادی از باران ( شاد ،مهربون ، با روحیه ، پر انرژی ) و تنها ( دلسوز و مهربون و با جذبه )
تارک ( مهربون ، روحیه دهنده ) ، نیما ( محترم و مهربون ) و ......
دیگه نبود ؟
اینایی که گفتم فقط چنتا از خصوصیت های اخلاقی زیبای شما دوستان عزیزم هست
همیشه به یادتون هستم
.... حالا همچین تریپ برداشتم انگار میخوام کانون رو ترک کنم
احتمالا 2 3 ساعت دیگه دوباره میام کانون
اوه مخم سوت کشید از بس درس خوندم
423 تا تست عقب افتادم
کجا بودم ؟ آهان
عمق ترک خوردگی در بتن ... ( اهم ، میخواستم بگم من مهندس عمرانم )
بسه دیگه من برم
مراقب خودتون باشید
همیشه اینطوری بخندین :
تا برنامه ی بعدی خدانگهدار
.
خدایا همه جا هستی و تو به خواسته هایم از من آگاه تری و تو از من به من نزدیک تری .
در همه ی امور یاریم ده که تو در یاری نمودن من برای رسیدن به آرزوهای پاکم از من مشتاق تری .
فقط کافیست امور کارهایم را به تو واگذار کنم ای قدرت واقعی و بیکران ، بی شک برآورده می شود .
در همه ی امور یاریم ده که تو در یاری نمودن من برای رسیدن به آرزوهای پاکم از من مشتاق تری .
فقط کافیست امور کارهایم را به تو واگذار کنم ای قدرت واقعی و بیکران ، بی شک برآورده می شود .