امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مطالعه گروهی کتاب

#16
سلام
تمام مواردی ک تو مقدمه بود برای من صادقه . حتی کارایی ک دوستشون دارم رو اهمال میکنم..

فقط تکنیک پنج دقیقه تا حدی برای من جواب میده اونم باز قوه قهریه یا اظطرار باید باشه تا برم سمتش..
البته ک از اونجایی ک اوضاع من بده از طریق دیگه هم دارم میگردم تا  ریشه اهمال کاری هام رو پیدا کنم... 17

با اشتیاق با هم پیش بریم ان شا الله ک ختم ب خیر باشه.

یاعلی.
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

#17
با اینکه کند دارم پیش میرم. 
ولی خب دارم میام  4chsmu1
.
.
.

نکاتتون خیلی خوب بود. ممنونم ازتون  53
یه تجربه ای رو خواستم در میون بزارم. نمی‌دونم به دردتون میخوره یا ن.
سعی کنید تو بحث زمان های مرده خیلی خیلی سختش نکنید.
من چند وقت پیش که نکته ی استفاده از زمان های مرده رو یه جای دیگه خونده بودم، 
چه تو اتوبوس، چ پیاده روی، چ بین کلاس و ... کل زمانم رو میزاشتم واسه خوندن یه مطلب جدید و اصلا به خودم استراحت نمی‌دادم. 
هی با خودم میگفتم نهههههههه
از زماااااان هااااااای مرده باید استفاده کررررد 
(با لحن سخنرانی انگیزشیا بخونید 4chsmu1 )

انقدر تو این فکرا بودم، تا بعد از یه مدت به خودم دیدم پنچر کردم   Gigglesmile

خلاصه خواستم بگم بزارید یه سری از زمان ها، مرده بمونن.
اگه خیلی خیلی خیلی بخواید مرده ها رو زنده کنید، خودتون بعدش می میرید 4chsmu1

همین 65
هزار دشمنم ار می‌کنند قصد هلاک

گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک


[تصویر:  woman-praying-free-bird-enjoying-nature-...00-256.jpg]
#18
من همزمان با برنامه ریزی اینجا پیش میرم و فصل دو رو هم خوندم ولی چند روز فرصت نوشتن پیدا نمیکنم.
هفته دیگه مفصل میام در مورد کتاب نظراتمو میگم که چی فهمیدم؟ چی ذهنمو درگیرش کرده؟ کلید واژه های کلیدی از این دو فصل برای من چیا هستند و....
[تصویر:  Untitled_2.png]
#19
سلام

فصل دوم تموم کردم و خیلی مطالب متنوعی داشت از مغز و تعریف اهمال کاری و اقدامک های کمک کننده.

اولویت بندی کار ها که چهار دسته تقسیم میشن کمک میکنه تا کار ها طبق اون اهمیتی که دارن انجام بدیم ، نه اون کاری که میل داریم اول انجام بدیم و اهمیت خاصی هم نداشته باشه .

اگه امکانش باشه مهم ترین کار صبح انجام بدیم اون روز حس خوبی داره  Khansariha (56)
 سپاس شده توسط
#20
سلام 303 

خب قرار بود از شنبه هفته پیش شروع کنم ولی با 11 روز تأخیر امروز شروع کردم 53258zu2qvp1d9v 

نیم ساعته فصل اول رو مطالعه کردم 65 
فصل دوم رو فردا میخونم.

خلاصه فصل اول که آرمین نوشت خیلی برام جالب بود چون خلاصه هایی که معمولاً تلاش می‌کنم بنویسم از خود متن کتاب بیشتره 4chsmu1 

بریم که با اهمال کاری مقابله کنیم Khansariha (69)
چرخ گردون گر ندارد سازگاری با دلت
دست در جیبت کن و جدی نگیرش، بیخیال [تصویر:  4chsmu1.gif]
 سپاس شده توسط
#21
سلام

دو فصل اول رو مطالعه کردم 
گاها برای غلبه به اهمال کاری و استفاده از تکنیک ها هم اهمال کاری میکنم vayy
53 برنامه ریزی روزانه  53 

در این دنیا اگر غم هست
صبوری کن خدا هم هست
 سپاس شده توسط
#22
سلام

چیزی که بیشتر از همه به دلم نشست این بود:

«اگر بتوانیم در مواقعی از خواسته‌هایمان دست بکشیم و آن شیرینی‌های زندگی را در لحظه نخوریم و مدتی صبر کنیم، در ادامه می‌توانیم شیرینی‌های خوشمزه‌تر، بهتر و بیشتری داشته باشیم».

مثلاً نیم ساعت برنامه مطالعه داریم. اون نیم ساعت رو اهمال‌کاری می‌کنیم. عوضش 3 ساعت تو شبکه‌های اجتماعی پرسه می‌زنیم و خودمون رو مشغول می‌کنیم تا با اون نیم ساعت مواجه نشیم.  Hanghead خب چه کاریه؟ 17 از اون شبکه اجتماعی حاضر شو به‌صورت موقت دست بکشی تا به برنامه مطالعاتی برسی. بعد که نیم ساعت مطالعه‌ات تموم شد، برو یه تفریح درست و حسابی انجام بده. کلی هم بهت خوش می‌گذره. خیلی بیشتر از اون پرسه زدن‌های الکی تو شبکه‌های اجتماعی.  317

نکته کنکوری: از من نشنیده بگیرید. ولی در خصوص خ.ا هم مصداق داره. هر کی ازش در لحظه دست کشیده بعداً شیرینی‌های خوشمزه‌تر و بهتر و بیشتری نصیبش شده.  4chsmu1
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

#23
(1402 آبان 17، 22:32)زینبی نوشته است: سلام

دو فصل اول رو مطالعه کردم 
گاها برای غلبه به اهمال کاری و استفاده از تکنیک ها هم اهمال کاری میکنم vayy


سلام

اولا اینکه تغییر کم‌کم رخ میده. اصلاً جای تعجب نیست. مقاومت افراد در برابر اهمال‌کاری متفاوته. ولی بالاخره این مقاومت می‌شکنه.  Smiley-face-biggrin
و
قبلش یه نکته دیگه بود ها. اونم نکته خوبی بود. گفتم بعداً میام در موردش صحبت می‌کنم که دیگه پاک شد و انگار قسمت نبود. 42
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

#24
سلام


منم خوندم فصل دوم رو Khansariha (84) 


اهمال کاری یعنی کار مهمی که تورو به اهدافت میرسونه انجام ندی به جاش بری کارهای بیهوده انجام بدی

منی که صبح تا شب کار میکنم هم ممکنه اهمال کار باشم ؟ بله ..  اینکه کار انجام بدیم با اینکه کار خوب انجام بدیم خیلی فرق داره. 
سرشلوغی صرفا به این معنی نیست که داریم کارهای درست رو انجام میدیم.

خیلی کارها ممکنه جز وظایف ما نباشه ولی به جای اینکه بسپریم به افراد دیگه ،وقتمون رو با اون ها پر کنیم

خیلی وقت ها اولویت بندی درستی نداریم و به جای انجام کارهای مهم و غیر فوری  ،میریم سراغ کارهای غیر مهم و غیر ضروری

برای غلبه بر اهمال کاری باید  از لذت های زودگذر بگذری تا بتونی به لذت های بلند مدت و ماندگار برسی.



بخش احساسی مغز ما دوست نداره پیشرفت کنه ، بلکه دوست داره تا حد ممکن حالت موجود رو حفظ کنه تا کمترین انرژی رو مصرف کنه
بخاطر  همینه که ما خیلی وقت ها بهونه میاریم :نمیشه ! نمیتونم ! این چیزها برای من صدق نمیکنه  ، تو کشور من جای پیشرفت نیست ، 
من آدم بدشانسی ام ، من سرمایه ندارم و... 
چون میخوایم تو همون حالتی که هستیم بمونیم و تغییری نکنیم ...چون تغییر کردن هزینه و تلاش میخواد و نیازمند صرف انرژیه.

فرمول موفقیت اینه : کاری رو انجام بدی که دیگران حاضر نیستن اون کارها رو انجام بدن .
#25
سلام

خیلی ممنون از مشارکت‌‌هایی که دوستان در خصوص فصل دوم کتاب داشتن.

بریم که هفته سوم رو شروع کنیم.  Khansariha (69)

موضوع فصل سوم: اهمال‌کاری به دلیل مسائل گرایشی Khansariha (56)

بعد از مطالعه، مشارکت فراموش نشه.  49-2
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

#26
سلام 303
 به دلیل سفری که داشتم نتونستم نظراتمو در مورد فصلهای گذشته بگم. 65
امروز فصل سوم رو مطالعه کردم و نظرمو برای هر 3 فصل یکجا میگم و امیدوارم از این به بعد بتونم با گروه پیش برم و در کنار فعالیت گروهی نتایج بهتری بگیرم. Khansariha (56)

فصل اول:
همونطور که دوستان اشاره کردند، صحبت از یک تکنیک به نام 5 دقیقه کرده که اگر کاری رو دوست نداریم یا حسشو نداریم اون کار رو انجام بدیم فقط تصمیم بگیریم 5 دقیقه از اون رو انجام بدیم.
من در استفاده از این تکنیک گاهی موفق بودم و گاهی نه. Hanghead موفقیتش که مشخص هست 4chsmu1 ولی عدم موفقیتش نشات گرفته از این بود که اهمال کاری و تنبلی من اینقدر زیاد میشد که حاضر نمیشدم حتی برای 5 دقیقه هم زمان بگذارم و بعدها فهمیدم این مورد بخاطر افسردگی که داشتم و میل به ادامه زندگی رو تا حدودی از دست داده بودم و دلم نمیخواست هیچ کاری کنم و انگار با خودم لج کرده بودم و خودمم متوجهش نبودم. Hanghead
به نظرم کسی که این حالت رو داره این تکنیک براش موثر نیست Shy ولی اگر کسی که انگیزه و هدف داره و سستی میکنه بخاطر تنبلی و خوصله امون نمیکشه و میگیم حالا وقت هست دیر نمیشه اونوقته که اگر یکم زور بالا سرش باشه کارشو انجام میده این تکنیک براش بسیار موثره و خیلی از ماها مدلمون اینطوریه که باید زور بالا سرمون باشه تا کاری رو انجام بدیم.  53258zu2qvp1d9v
باید باشگاه بریم و زیر نظر مربی باشیم تا ورزش کنیم. 65
باید کلاس زبان بریم تا زبان بخونیم وگرنه نمیخونیم و زبانمون خوب نمیشه. 65
و خیلی از این مدل کارها که تو زندگی همه مون کم و بیش پیدا میشه. 65
در ادامه هم نکاتی مهم گفته شده که باید توجه کنیم بهش برای این تکنیک وگرنه دچار شکست میشیم در استفاده از این تکنیک:
اینکه فکر نکنیم که این تکنیک قراره معجزه کنه و صبر و تلاش مستمر هر چند کم بسیار سازند و مهم است و یک روزه با مطالعه این کتاب و انجام یک بار این برای کاری به نتیجه نمیرسیم. در اصل این تکنیک برای انجام مستمر کارهامون هست که بتونیم به هدفمون برسیم نه اینکه از این تکنیک استفاده کنیم و زود به هدفمون برسیم. Khansariha (69)
من به دادن جایزه به خودم خیلی معتقدم و همیشه جایزه هام به خودم کتاب بوده و با توجه به گرون شدن کتابها بازه زمانی که بشه به خودم جایزه بدم رو بیشتر میکنم من اسم این کار رو روش خرده نون گذاشتم چون هر چقدر از مسیر میرم جلوتر به یک تکه نون میرسم و میتونم به عنوان جایزه در نظرش بگیرم و بخورمش.  Confetti
مکتوب کردن قول برای من زیاد نتیجه نداده چون وقتی قولی رو به خودم رو می نویسم کاملا دیگه از ذهنم خارج میشه و این مشکلی هست که من دارم و همه اینجور نیستن چون من برای حذف افکار منفی از شیوه ی نوشتن استفاده میکنم و ذهنم خالی کنم و متاسفانه ناخواسته برای این مکتوب کردن قولم ذهنم همینکارو میکنه و از ذهنم پاکش میکنه و اون کار و هدف شدت و خواستنش برام کم میشه و بعد به ددلاینش که میرسم تو سر خودم میزنم که کلی کار هست باید انجام میدادم. 65 از همین روش برای حذف حواس پرتی ها استفاده میکنم و متاسفانه به کسی هم نمیتونم هدفمو بگم چون علاوه بر افکار منفی خودم باید افکار و قضاوتهای دیگران رو هم که روم تاثیر میگذاره مدیریت کنم و از ذهنم ازادشون کنم و کارمو سخت تر میکنه. Hanghead
من به شدت عاشق زمانهای مرده ام و تجربه خودم به خودم ثابت کرده تنبلی میکنم در تایم مناسب کارمو انجام نمیدم ولی تونستم با زمانهای مرده اون رو جبران کنم و این بده چون تصور کنید اگر از زمان برنامه ریزی شده ام در کنار زمان مرده ام استفاده کنم چقدر کیفیت کارم به خاطر تایمی که خواهد داشت بهتر خواهد شد. Khansariha (69)

فصل دوم:
متاسفانه من هم جزو آن دسته از آدمهایی هستم که انگشت اشاره به خودم میگیرم و خودمو با منطق زیر سوال میبرم و توجهی به احساسات و روحم ندارم و شاید نشات گرفته از اینه که یاد گرفتیم اگر معلمی سخت گیر تر باشه بهتر و باعث شده ما هم تبدیل شیم به معلمان سرزنشگر تا شاید خودمون رو براه راست هدایت کنیم. Hanghead
من به این باور رسیدم که مغز دوست داره در شرایط امن خود باشه و تغییری در شرایطش نده و هر گونه تغییری رو فکر میکنه برای بدن خطر داره مثال ساده اش مثل وقتی که میخوایم لاغر شیم و غذا کم میخوریم و وعده ایی رو حذف میکنیم الان دکترها به این نتیجه رسیدن اگر بخواین برای لاغری یک وعده غذای اصلی رو حذف کنید مغز تصور میکنه میخواد وارد دوران قحطی بشه و بجای اینکه مثل سابق کالری سوزیشو داشته باشه بجاش کالری سوزی رو کم میکنه و بیشتر مواد چربی و مغذی و .. رو در بدن ذخیره میکنه. گاهی فکر میکنم در عین اینکه پیچیده و قوی هست اگر تقویتش نکنیم مغزمون یه عضو خنگ و احمقه. Swear1
 واقعا این مهمه بدونیم چرا اهمال کاری میکنیم و چه بازه هایی از روز و شب دست به چنین اینکاری میزنیم و یک چیزی که مهمه اینکه یادمون نره اینکه میگیم زمان هست عجله نکن اشتباهه اگر کاری که الان امروز در ساعت 12 باید انجام بدم و میتونم انجام بدم رو انجام ندم به من امروز و ساعت 12 رو دوباره نمیدن تا بتونم جبرانش کنم و باید از زمان و فردا و فرداهای دیگه ام بزنن. Swear1 دوران مدرسه در طول ترم درس نیمخوندم و میذاشتم شب امتحان و میگفتم وقت هست و همیشه اون شب قبل امتحان یا مهمون داشتیم یا باید جایی میرفتیم یا مریض میشدم و اتفاقی دیگه میوفتاد و همیشه شاکی بودم چرا اینجوری میشه و بعدها فهمیدم که دختر خوب از زمانت درست استفاده کن تا کارت دقیقه نودی نشه و به بن بست نرسی. Swear1
همونطور که تو کتاب هم گفته انواع اهمال کاری مختلفه و به صورت زیر هست: Nevisandeh
گرایشی: فرار از زحمت، لج کردن، ترس از شکست و موفقیت، کمال گرایی، تصمیمات هیجانی.
شناختی: زحمت گریزی، ناتوانی در تصمیم گیری، ناتوانی در درک و حل مساله، تردید به خود، تصورات نابجا و بهانه جویی, نامنظم بودن، افراط کاران
جسمانی: خستگی، استرس، بیماری.
آنلاین: دیگه اینم خودتون خوب میدونید یعنی چی.

فصل سوم:
تو این فصل میاد راهکارهای نشات گرفته از فرار از زحمت، لج کردن، ترس از شکست و موفقیت، کمال گرایی، تصمیمات هیجانی رو بهمون میگه.
برای فرار از زحمت راهکار تعیین جایزه بهتر عمل کرده تا سایر موارد.
برای لج کردن من یاد گرفتم مدتی کوتاهی از انجام اون کار به خودم آرامش بدم و صرفا بخاطر علتی که باعث شده لج کنم هیجانی تصمیم نگیرم. گاهی چند قدم عقب رفتن برای دویدن و رسیدن به خط پایانی لازمه. سایر راهکارها برای من تاثیری نداشته.
برای ترس از شکست و موفقیت، همیشه به اون حرف امام علی توجه میکنم از چیزی میترسی یا بدت میاد ولی باید یاد بگیری شیرجه بزن و در اون غرق شو و بعد میفهمی اونقدرها هم ترس نداره من به شدت از این راهکار بسیار استفاده کردم.
و ای داد بیداد که هنوز در پیشگویی نکردن مشکل دارم ولی این جمله کتاب که خوندم خیلی دوست داشتم و باید بیشتر به خودم بگم:
" میتوانم شکست خوردن را بپذیرم اما تلاش کردن را نه"
برای کمال گرایی، خیلی وقت هست همینطور این کتاب گفته رو خودم کار میکنم و توجه کنم حداقل 70 – 80 درصد کار یا هدفم بهش برسم کفایت میکنه و دوباره تلاش میکنم بهترش میکنم جالبه که این مورد رو بنیانگذاری سایت علی بابا(اون سایت خارجیش) هم تو مصاحبه هاش گفته.
برای تصمیمات هیجانی هم از تکنیک لج کردنم استفاده میکنم و میگذارم کمی آروم بشم و مجددا تصمیم بگیرم.
[تصویر:  Untitled_2.png]
 سپاس شده توسط
#27
سلام

من امروز فصل دوم رو شروع کردم.
به خاطر سرعت مطالعه ام نمیتونم تمرکز کنم و روش ها رو اجرا کنم، با این حال میتونم بگم دارم اثر حضور توی این برنامه مطالعاتی رو میبینم؛ ولو در حد مرتب کردن رخت خواب 42
چرخ گردون گر ندارد سازگاری با دلت
دست در جیبت کن و جدی نگیرش، بیخیال [تصویر:  4chsmu1.gif]
 سپاس شده توسط
#28
(1402 آبان 20، 20:05)مهدوی نوشته است: سلام

من امروز فصل دوم رو شروع کردم.
به خاطر سرعت مطالعه ام نمیتونم تمرکز کنم و روش ها رو اجرا کنم، با این حال میتونم بگم دارم اثر حضور توی این برنامه مطالعاتی رو میبینم؛ ولو در حد مرتب کردن رخت خواب 42

سلام
من هم میخوام فصل سوم رو شروع کنم و باید بگم با اینکه تلاش جدی بابت اجرایی کردن روش‌ها نداشتم اما اثرش عالی بوده. امروز دو تا از کارهایی که ماه‌ها اهمال‌کاری داشتم رو انجام دادم و خیلی خوشحالم.  317
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

 سپاس شده توسط
#29
به نظر من خوندن این کتابها کمک میکنه ما یاد بگیریم چ تکنیکهایی وجود داره و میتونیم در طول زمان برحسب شرایط یادمون بیاد و تا حدی ازشون استفاده کنیم. 
اگر قرار باشه هر بار کتابی میخونیم و تکنیکهاشو بخوایم همزمان اجرا کنیم و کاملا و زندگیمون رو براساس اون تکنیکها پیاده کنیم نمیشه و کار سختتر میشه و کلا بیخیال کتاب خوندن میشیم.
من همیشه به دوستام میگم اگر حتی 5 الی 10 درصد از انچه خوندیم رو گوشه ذهنمون داشته باشیم تا روزی بکارمون بیاد حسابی برد کردیم.
[تصویر:  Untitled_2.png]
 سپاس شده توسط
#30
سلام 

منم قدم مثبتی که با خوندن این کتاب برداشتم این بوده که

کاری که مدت ها در حد ایده مونده بوده تو ذهنمو و هر بار بهش فکر میکردم و بعد میترسیدم از شروعش و فک میکردم از پسش برنمیام رو  شروع کنم..

هدفم رو نوشتم .. قدم های اجرایی رو نوشتم و شروع کردم به انجام قدم اول  49-2


آقای مهدوی به نظر منم قرار نیست همه نکات کتاب رو کامل اجرا کنیم
همین که یک نکته از هر کتاب یاد بگیریم و با همون یه نکته تغییری هر چند کوچک تو زندگیمون ایجاد کنیم خودش کلی ارزش داره Khansariha (69)
ببینید اون یه نکته ای که قراره زندگی شمارو تغییر بده چیه ؟
من تا حالا قول دادن به دیگران بهم کمک کرده  و نوشتن اون اقدامک های فصل دو کمکم کرده برم دنبال کار خوب و ارزشمندی که منو به هدفم میرسونه .. نه صرفا کارهایی که روزم رو پر کنم باهاش
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان