آینه چون نقش تو بنمود راست - خود شکن آئینه شکستن خطاست
آینه شکستن = حذف عکسو فیلم های... قفل کردن اینترنت بروسر برای محدود کردن سایتهای غیر مجاز، تنظیم بروسر برای عدم نمایش تصاویر، شکستن سی دی ها، کوبیدن سر به دیوار یا جاهای دیگر، توبه کردن ها، علامت زدن دست یا بستن دستبند یاداوری، فحش دادن به خود، زمین و زمان، گاز گرفتن مچ دست، عهد بستن با خود، قول دادن به دوست دختر/دوست پسر، و و و و و.....
خود شکستن = کانون ترک و دیگر هیچ.
من ترک می کنم
تو ترک می کنی
ما ترک می کنيم
نرم ابزاي رايگان و قدرتمند براي کنترل دسترسی اينترنتي شما به سايتهای نامناسب و در نتيجه ترک راحتتر و سريعتر خود ارضايي: http://s1.salfeld.net/prg/chico2011.exe
(1390 شهريور 13، 0:49)hooss301 نوشته است: مشه یکم بیشتر توضیح بدین ؟ منظورتون رو از نیروی برتر میگم
سلام دوست من
من فهميدم هر جا كه خودم روي فكر خودم باشم و از افكار خودم پيروي كنم لغزش كردم چون ما يه بيماري دارم يه اسم استمنا كه هم ما رو از لحاظ روحاني فكر و جسمي بهم ميريزيه
چون در واقع من اون لحظه سلامت عقل نداشتم ومجنون شهوت بودم شهوت يه روي قوي در من ريختنه كرده بود و فكر بيمار منم اونو بها ميداد بزرگش ميكرد ميگفتي وفتي غمگيني وفتي تنهايي عصبي هستي رنجش داري از كسي و غيره لغزش كن تا اروم بشي من باهات اما وقتي لغزش ميكردي دنبالش ميگشتي نبود و هم اون حادثه ها بود هم يه بار لغزش كه روج ادم ازار ميداد
ما فهميديم كه ديگه به نيروي فكر خودمون نبايد اعتماد كرد چون مارو به ناكجا اباد ميبره ما بايد از يه نيرويي بالاتر از نيروي خودمون كمك بگيريم بتونه سلامت عقل بما بازگردانه خيلي ها اين نيرو رو خداوند ميزارند به نظر من مهم نيست چي باشه چطوري باشه مهم اينكه در اثر وجودش من لغزش نكنم بجاي اينكه خلاها و كمبودام با استمنا پر كنم با نيروي برترم پر كنم تا يه نيروي نهايي و قويي باشه و منو هيچ موقع ول نكنه اين نيروي ابزاري داره كه ميتونه ما توي ذهنمون تقويتش كينم با نوشتن احساسات
اقرار به يه دوست درحال بهبودي
كمك به يه دوست در بيماري
خدمت و عشق دادن به ديگران
و غيره
از اين كه گفتم نيروي برتر چون ما مذهبي عمل نميكنيم بيشتر روحاني و اصول روجاني رعايت ميكنم اينكه نيروي برتر همون نيروي خداوند مهربانه كه بي نهايته
هر موقع من از اين نيرو و ابزار هاش استفاده كردم براي 24 ساعت پاك ميمونم اگر نه كه بيماري من شدت پيدا ميكنه و من هر روز بيماتر ميشم
نميدونم خلاف قوانين اينجا هست يا نه ولي هر كس خواست ميتونه با من در ارتباط باشه
ما كساني هستيم كه در نهايت شكست، باز هم تكيه گاهي از جنس خدا داريم
ســــــــــــلاااااااااااااااااااااام دلیل دیگه بالاتر از این که ووقتی نفس میکشم حس پاکی دارم کلی روحیه میگیریم.... و دیگه عذاب وجدان ندارم که این دفعه دفعه اخر بودددد!!!!!! و بـــــــاز آه نمیکشم و افسوس نمیخورم..!!!!!
کلی دلیل هست برا پاکی حتی خندیدن از ته دل نه از روی اجبار...!!! و ظاهر سازی هنوز اول مسیرم ولی سعی میکنم تا آخر برم... امید وااااارم تک تکتون روزی برسه که پاکی حقیقی رو با تمام وجود حس کنین..!!!
~~...ko0ochak basho0o ASHEgh ke ESHGH midanad ayin b0zo0org kardanat [email=r@A]r@A[/email]**!!!...~~
اول گلایه ای دارم از سیستم سایت که چون تعداد پستهام کافی نیست نمی تونم جواب پیام خصوصی دوستمو بدم چه معنی داره این کار؟! :smiley-yell:
و اما دلایل ترک : دلیل زیاده ولی اصلی ترین دلیل من اینه که کاری( گناه یا اشتباهی) که بهش مبتلا بودم احساس بدی بهم می داد چون عملی بود خلاف طبیعت انسانی من و از انجامش احساس پستی و عذاب وجدان می کردم. وقتی کاری رو انجام میدی که خجالت می کشی جلوی دیگران بهش اعتراف کنی پس حتما عمل زشتیه. به عنوان یه مرد یا پسر برای شخصیت و فطرتم این عمل خیای افت داشت و زشت بود... احساس ضعف و ناتوانی و بی ارادگی میکردم .... حتی ضعف جسمی و عدم اعتماد به نفس رو به دنبال داره... باعث میشه که نسبت به عمل طبیعی جنسی بی میل بشی و .... خیلی عواقب بد داره این عمل اعتیاد آور چون خلاف طبیعت انسانه اگر آدم رو در کنار دیگر جاندارها قرار بدی هیچ موجود دیگری غیر انسان خودارضایی نمیکنه خلاصه همه اینهارو گفتم ولی اصلی ترین دلیلم این بود که دیگه خلاف طبیعتم این عمل زشت رو مرتکب نمیشم
برای بقیه هم دعا می کنم ... مطمئنم و قول می دم اگر بخوان و اراده کنن امکان نداره که نتونن ترک کنن
همه دلیل من خداست وجود خدا لطف خدا خشم خدا مهر خدا فقط خـــــــــــــــــــــــدا
باز مى گردم بسوى تو در چنين حال، بازگشتن كسى كه از كرده پيشين خود پشيمان است
و از آنچه بر او گرد آمده نگران است و از ورطه اى كه در آن افتاده از روى خلوص شرمسار است و مى داند كه عفو از معصيت عظيم در نظر تو بزرگ نمى نمايد و در گذشتن از گناه بزرگ بر تو دشوار نيست و تحمل جرم هاى بيرون از حد بر تو گران نمى آيد و محبوبترين بندگانت نزد تو كسى است كه سركشى بر تو را فرو گذارد و از اصرار بر گناه، اجتناب كند، و طلب آمرزش را ادامه دهد و من نزد تو بيزارى مى جويم از آنكه سركشى كنم و به تو پناه مى برم از آنكه در گناه اصرار ورزم و براى آنچه در آن كوتاهى كرده ام از تو آمرزش مى طلبم و براى هر عملى كه از انجامش فرو مانده ام از تو يارى مى جويم
نه تنها من که تمام ادمیان مبتلایند به دردی که درمان ندارد.یک شب این هوس را از ادمیان بگرید که چون کودکی ناز به خواب روند.تب و تاب را بگیرید.اضطراب را بگیرید.خیال بوسه های داغ را بگیرید.یک شب ما را از جفت بودن برهانید.تو راست میگویی دلم.معصومیت که از سر انسان گذشت چه یک وجب چه صد وجب.فرقی به حال ما نمیکند.ای کابوس من.بهانه ی اسارت.بهانه ی تسلیم.پایان معصومیت!میل این دارم شبی دنیا را تنها گذارم.دنیا را به مردمانی که محکومند واگذارم.میل این دارم بمیرم وکنار لبم بنشیند هنگام مرگ-طرح شیرین وکودکانه ی یک لبخند.معصومیتم صورت سپیدم را -چون قاصدک هو کند تا اسمانها.خدایا از عشق دلگیرم.از جفت دلگیرم.از اسمان از بخت- از احساس از عقل-دیگر سراغی از عشق نمیگیرم.قول میدهم قبل از مرگم بمیرم.
پس قبل از اینکه به 3 برسیم قدر نعمت زندگی رو بدونیم
و برای زندگی ابدی توشه بیندوزیم ...
یک ... دو ... سه ...
باز مى گردم بسوى تو در چنين حال، بازگشتن كسى كه از كرده پيشين خود پشيمان است
و از آنچه بر او گرد آمده نگران است و از ورطه اى كه در آن افتاده از روى خلوص شرمسار است و مى داند كه عفو از معصيت عظيم در نظر تو بزرگ نمى نمايد و در گذشتن از گناه بزرگ بر تو دشوار نيست و تحمل جرم هاى بيرون از حد بر تو گران نمى آيد و محبوبترين بندگانت نزد تو كسى است كه سركشى بر تو را فرو گذارد و از اصرار بر گناه، اجتناب كند، و طلب آمرزش را ادامه دهد و من نزد تو بيزارى مى جويم از آنكه سركشى كنم و به تو پناه مى برم از آنكه در گناه اصرار ورزم و براى آنچه در آن كوتاهى كرده ام از تو آمرزش مى طلبم و براى هر عملى كه از انجامش فرو مانده ام از تو يارى مى جويم
می خوام سرنوشته شوم رو عوض کنم
نه سال خودارضایی کابوس برام ایجاد کرده اما نه تو خواب نه، تو زندگی واقعیم کابوس درست شده سرنوشته شومسیاهه سرنوشته شومپر از تحقیر شدنه سرنوشته شومترسناکه خیلی ترسناک سرنوشته شوم آخرشمرگه
می خوام سرنوشتمو عوض کنم،نمی تونم، اما شاید بشه، یه چیزی تو وجودم میگه میشه، اما 8 ساله نشده قبلنا تا یکسال اول خودارضایی خیلی با احترام بودم اما بعدش داغون شدم شکستم و خورد شدم تحقیر شدم و حالا یه سد همیشه جلومه