امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
47)

حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند
:



نشانه‏هاى پرهيزکاران


و از نشانه‏هاى يکى از پرهيزکاران اين است که او را اينگونه مى‏بينى،
در ديندارى نيرومند، نرمخو و دورانديش، داراى ايمانى پر از يقين، حريص در کسب دانش، و با داشتن علم بردبار، و در توانگرى ميانه‏رو، در عبادت فروتن، و آراسته در تهيدستى، در سختى‏ها بردبار، در جستجوى کسب حلال، در راه هدايت شادمان، پرهيزکننده از طمع‏ورزى، مى‏باشد،
اعمال نيکو انجام مى‏دهد و ترسان است، روز را به شب مى‏رساند با سپاسگزارى، و شب را به روز مى‏آورد با ياد خدا،
شب مى‏خوابد اما ترسان، و برمى‏خيزد شادمان، ترس براى اينکه دچار غفلت نشود، و شادمانى براى فضل و رحمتى که به او رسيده است. اگر نفس او در آنچه دشوار است فرمان نبرد، از آنچه دوست دارد محرومش مى‏کند، روشنى چشم پرهيزکار در چيزى قرار دارد که جاودانه است، و آنچه را ترک مى‏کند که پايدار نيست، بردبارى را با علم، و سخن را با عمل، درمى‏آميزد

پرهيزگار را مى‏بينى که: آرزويش نزديک، لغزشهايش اندک، قلبش فروتن، نفسش قانع، خوراکش کم، کارش آسان، دينش حفظشده، شهوتش در حرام مرده، خشمش فرو خورده است. مردم به خيرش اميدوار، و از آزارش در امانند، اگر در بيخبران باشد نامش در گروه يادآوران خدا ثبت مى‏گردد، و اگر در يادآوران باشد نامش در گروه بيخبران نوشته نمى‏شود، ستمکار خود را عفو مى‏کند، به آنکه محرومش ساخته مى‏بخشد، آن کس که با او بريده مى‏پيوندد، از سخن زشت دور، و گفتارش نرم، بديهاى او پنهان و کار نيکش آشکار است. نيکى‏هاى او به همه رسيده، و آزار او به کسى نمى‏رسد.
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
48)


حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :


ادامه...نشانه‏هاى پرهيزکاران

در سختى‏ها آرام، و در ناگواريها بردبار و در خوشيها سپاسگزار است، به آنکه دشمن دارد ستم نکند، و نسبت به آنکه دوست دارد به گناه آلوده نشود، پيش از آن که بر ضد او گواهى دهند به حق اعتراف مى‏کند، و آنچه را به او سپرده‏اند ضايع نمى‏سازد، و آنچه را به او تذکر دادند فراموش نمى‏کند. مردم را با لقبهاى زشت نمى‏خواند، همسايگان را آزار نمى‏رساند، در مصيبتهاى ديگران شاد نمى‏شود، و در کار ناروا دخالت نمى‏کند، و از محدوده حق خارج نمى‏شود، اگر خاموش است سکوت او اندوهگينش نمى‏کند، و اگر بخندد آواز خنده او بلند نمى‏شود، و اگر به او ستمى روا دارند صبر مى‏کند تا خدا انتقام او را بگيرد.
نفس او از دستش در زحمت، ولى مردم در آسايشند، براى قيامت خود را به زحمت مى‏افکند، ولى مردم را به رفاه و آسايش مى‏رساند، دورى او از برخى مردم، از روى زهد و پارسايى، و نزديک شدنش با بعضى ديگر از روى مهربانى و نرمى است، دورى او از تکبر و خودپسندى، و نزديکى او از روى حيله و نيرنگ نيست، (سخن امام که به اينجا رسيد، ناگهان همام ناله‏اى زد و جان داد. امام (ع) فرمود:   سوگند بخدا من از اين پيش‏آمد بر همام مى‏ترسيدم، سپس گفت: آيا پندهاى رسا با آنهاییکه پذيرنده آنند چنين مى‏کند؟) شخصى رسيد و گفت: چرا با تو چنين نکرد؟ امام (ع) پاسخ داد: واى بر تو، هر اجلى وقت معينى دارد که از آن پيش نيافتد و سبب مشخصى دارد که از آن تجاوز نکند، آرام باش و ديگر چنين سخنانى مگو، که شيطان آن را بر زبانت رانده است.
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
49)

حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :


ياد آخرت
اى بندگان خدا! شما را به پرهيزکارى سفارش مى‏کنم، که مهار شما در عبادت، مايه استوارى شماست، پس به رشته‏هاى تقوا چنگ آويزيد، و به حقيقت‏هاى آن پناه آوريد، تا شما را به سرمنزل آرامش، و جايگاه‏هاى وسيع، و پناهگاههاى محکم و منزلگاههاى پرعزت برساند، در روزى که چشمها خيره مى‏شود، و همه جا در نظر انسان تاريک و گله‏هاى شتر و مال و اموال فراوان فراموش مى‏گردد. زيرا در صور اسرافيل مى‏دمند، که قلبها از کار مى‏افتد، زبانها باز مى‏ايستد، کوههاى بلند و سنگهاى محکم فرو مى‏ريزد، و قسمتهاى سخت آن نرم چون سرابى مى‏ماند، کوهستانها با زمين هموار مى‏گردد چنان که نه پستى و نه بلندى موجود است، پس در آن هنگام نه شفاعت‏کننده‏اى است که شفاعت کند و نه دوستى که نفع رساند و نه پوزش خواستن سودى دارد.
.................
هشدار از غفلت زدگى
خداوند هنگامى پيامبر (ص) را مبعوث فرمود که نه نشانه‏اى از دين الهى برپا، و نه چراغ هدايتى روشن، و نه راه حقى آشکار بود. اى بندگان خدا! شما را به ترس از خدا سفارش مى‏کنم، و از دنياپرستى شما را مى‏ترسانم، زيرا دنيا خانه‏اى ناپايدار و جايگاه سختى و مشکلات است. ساکنان دنيا در حال کوچ کردن، و اقامت گزيدگانش به جدايى محکومند، مردم را چنان مى‏تکاند که باد سخت کشتى را در دل درياها مى‏لرزاند، برخى از آنان در دل آب مرده، و برخى ديگر بر روى امواج جان سالم بدر برده، و بادها با وزيدن آنها را به اين سو و آن سو مى‏کشاند، و هر جا که خواهد مى‏برد، پس آن را که در آب مى‏ميرد نمى‏توان گرفت، و آن را که رهاشده، به سوى مرگ مى‏رود.
اى بندگان خدا، هم اکنون عمل کنيد، که زبانها آزاد، و بدنها سالم، و اعضا و جوارح آماده‏اند، و راه بازگشت فراهم، و فرصت زياد است، پيش از آنکه وقت از دست برود، و مرگ فرا رسد، پس فرود آمدن مرگ را حتمى بشماريد،

و در انتظار آمدن مرگ بسر نبريد.

(فکر کنم یعنی دس بسینه نشینین )
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
50)


حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :
..................

ارزش پرهيزکارى


پس از ستايش پروردگار، همانا من شما را به تقوا  سفارش مى‏کنم، خدايى که آفرينش شما را آغاز کرد، و به
سوى او باز مى‏گرديد،

خدايى که خواسته‏هاى شما را برآورد،


و رغبت و آرزوى شماست،


راه راست شما به او پايان مى‏پذيرد، 


و به هنگام ترس و وحشت، او پناهگاه شماست.



همانا تقوا ، داروى بيماريهاى دل‏ها،


روشنايى قلبها،


و درمان دردهاى بدنها،


مرهم زخم جانها،


پاک کننده پليديهاى ارواح،


و روشنايى‏بخش تاريکى چشمها،


و امنيت در ناآراميها،


 و روشن‏کننده تاريکيهاى شماست. 


پس اطاعت خدا را پوشش جان قرار دهيد، نه پوشش ظاهرى،


 و با جان فرمانبردار باشيد نه با تن،


 تا با اعضاء و جوارح بدنتان درهم آميزد.و بر همه امورتان حاکم گردانيد،


اطاعت خدا را راه ورود به آب حيات،


شفيع گرفتن خواسته‏ها،


پناهگاه روز اضطراب،


چراغ روشنگر قبرها،


 آرامش وحشت‏هاى طولانى دوران برزخ،


 و راه نجات لحظات سخت زندگى،قرار دهيد


زيرا اطاعت خدا، وسيله نگهدارنده از حوادث هلاک کننده،


و جايگاه‏هاى وحشتناک که انتظار آن را مى‏کشيد،


و حرارت آتشهاى برافروخته مى‏باشد. 



پس کسى که تقوا را انتخاب کند،



سختى‏ها از او دور گردند،


تلخى‏ها شيرين،


 فشار مشکلات و ناراحتيها برطرف خواهد شد،


و مشکلات پياپى و خسته‏کننده، آسان،


و مجد و بزرگى از دست رفته چون قطرات باران بر او فرو مى‏بارند،





رحمت باز داشته حق باز ميگردد،




و نعمتهاى الهى پس از فرو نشستن به جوشش مى‏آيند،




و برکات تقليل يافته فزونى گيرند.




 پس از خدايى بترسيد که با پند دادن شما را سود فراوان بخشيده،


و با رسالت پيامبرش شما را نيکو اندرز داده،


 و با نعمتهايش بر شما منت گذاشته است،


خود را براى پرستش خدا فروتن داريد،


و با انجام وظائف الهى، حق فرمانبردارى را به جا آوريد.





.

مجتبی : ) چه خطبه زیبایی حضرت علی گفت انشاء اله قسمت بشه عربی اش رو بیارم : 

تقوا رو بیشتر مترجم های قرآ ن و نهج البلاغه گرفتن پرهیزکاری یا ترس از خدا ، در صورتی که معنی اصیلش بعد از تحقیق میشه : 

جانبداری خدا 

یعنی جانب همه چیش رو نگه داشتن ، منتها با عشق ، یعنی یه مراقبه عاشقانه . 

بعضی هم میگن تقوا همون عشق و رعایت خداست .
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
51)

حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :


آخرت گرايى

اى مردم! دنيا سراى گذرا! و آخرت خانه جاويدان است، پس از گذرگاه خويش براى سرمنزل جاودانه توشه برگيريد، و پرده‏هاى خود را در نزد کسى که بر اسرار شما آگاه است پاره نکنيد، پيش از آنکه بدنهاى شما از دنيا خارج گردد، دلهايتان را خارج کنيد، شما را در دنيا آزموده‏اند، و براى غير دنيا آفريده‏اند. کسى بميرد، مردم مى‏گويند: (چه باقى گذاشت؟)، اما فرشتگان مى‏گويند: (چه پيش فرستاد؟)

آمادگى براى سفر آخرت
آماده حرکت شويد، خدا شما را بيامرزد، که بانگ کوچ را سردادند، وابستگى به زندگى دنيارا کم کنيد، و با زاد و توشه نيکو به سوى آخرت باز گرديد، که پيشاپيش شما گردنه‏اى سخت و دشوار، و منزلگاههايى ترسناک وجود دارد، که بايد در آنجاها فرود آييد، و توقف کنيد،
آگاه باشيد، که فاصله نگاههاى مرگ بر شما کوتاه، و گويا چنگالهايش را در جان شما فرو برده است، کارهاى دشوار دنيا مرگ را از يادتان برده، و بلاهاى طاقت فرسا آن را از شما پنهان داشته است،

پس پيوندهاى خود را با دنيا قطع کنيد، و از پرهيزکارى کمک بگيريد.


4fvfcja53

مجتبی : 

برای بار چندم اشاره میکنم چون مهمه ، دنیا که حضرت علی میگن ، رو اگه توی قرآن بررسی کنیم میشه :  دار غرور ، یعنی  تفاخر ، خود مطرحی ، لهو و لعب . 

مخصوصا لعب و لهو ، 


یعنی بازی و بازیچه کار کردن و سرسری  زندگی کردن ، خیال و فکر  رو درگیر هر چیزی (بدون هیچ ارزش و اصولی ) کردن ، دنبال مفهوم نبودن ، دنبال معرفت  نبودن ، این که  آدم تشنگی خداخواهیش رو تشخیص نده و بجاش بره دنبال  سرگرمی برای  خاموش کردن این نیاز ، میتونه  حرف زدن باشه ، میتونه حتی کتاب خوندن باشه ، یا  گاهی دقیق که میبینیم متوجه میشیم ، کل زندگی یه نفر همه اش شده بازیچه و لهو و بی اساس ، همه اش شده ظاهر ، همه اش شده پوست ........ 

حتی علم ، عشق ، زندگی ، استراحت ، توی همه اش اگه نظر به وجه باقی داشته باشیم ،اون دیگه دنیا نیست ، بلکه  از آخرت هم باقی تره و بهتر ، این طور که خدا باشه اونجا ، و برای  خدا باشه ،
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
52)


حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :


روش استفاده از دنيا
با اين خانه وسيع در دنيا چه مى‏کنى؟ در حالى که در آخرت به آن نيازمندترى آرى اگر بخواهى مى‏توانى با همين خانه به آخرت برسى! در اين خانه وسيع مهمانان را پذيرايى کنى، به خويشاوندان با نيکوکارى بپيوندى، و حقوقى که بر گردن تو است به صاحبان حق برسانى، پس آنگاه تو با همين خانه وسيع به آخرت نيز مى‏توانى پرداخت.

برخورد با تفکر ترک دنيا
اى دشمنک جان خويش، شيطان سرگردانت کرده، آيا تو به زن و فرزندانت رحم نمى‏کنى؟ تو مى‏پندارى که خداوند نعمتهاى پاکيزه‏اى را حلال کرده اما دوست ندارد تو از آنها استفاده کنى؟ تو در برابر خدا کوچکتر از آنى که اينگونه با تو رفتار کند.
واى بر تو، من همانند تو نيستم، خداوند بر پيشوايان حق واجب کرده که خود را با مردم ناتوان همسو کنند، تا فقر و ندارى، تنگدست را به هيجان نياورد، و به طغيان نکشاند.

پندهاى جاودانه
پس آدمى بايد اندرزها را بپذيرد، و بيش از رسيدن رستاخيز پرهيزکار باشد، و به کوتاهى روزگارش انديشه کند، و به ماندن کوتاه در دنيا نظر دوزد تا آن را به منزلگاهى بهتر مبدل سازد، پس براى جايى که او را مى‏برند، و براى شناسايى سراى ديگر تلاش کند، خوشا بحال کسى که قلبى سالم دارد، خداى هدايتگر را اطاعت مى‏کند، از شيطان گمراه‏کننده دورى مى‏گزيند، با راهنمايى مردان الهى با آگاهى به راه سلامت رسيده، و به اطاعت هدايتگرش بپردازد، و به راه رستگارى پيش از آنکه درها بسته شود، و وسائلش قطع گردد بشتابد، در توبه را بگشايد، و گناهان را از بين ببرد. پس به راه راست ايستاده، و به راه حق هدايت‏شده است.
.................
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
57)


حضرت علی (ع) :
که درورد خدا بر او بادفرمودند :


ارزش ياد خدا
همانا خداى سبحان و بزرگ، ياد خود را روشنى‏بخش دلها قرار داد، تا گوش پس از ناشنوايى بشنود، و چشم پس از کم نورى بنگرد، و انسان پس از دشمنى رام گردد، خداوند که نعمتهاى او گرانقدر است، در دورانهاى مختلف روزگار، و در دوران فترت (تا آمدن پيامبرى پس از پيامبر ديگر) بندگانى داشته که با آنان در گوش جانشان زمزمه مى‏کرد، و در درون عقلشان با آنان سخن مى‏گفت. که چراغ هدايت را با نور بيدارى در گوشها و ديده‏ها و دلها برافروختند، روزهاى خدايى را به ياد مى‏آوردند و مردم را از جلال و بزرگى خدا مى‏ترساندند، آنان نشانه‏هاى روشن خدا در بيابانهايند، آن را که راه ميانه در پيش گرفت مى‏ستودند، و به رستگارى بشارت مى‏دادند، و آن را که به جانب چپ يا راست کشانده مى‏شد، روش او را زشت مى‏شمردند، و از نابودى هشدار مى‏دادند، همچنان چراغ تاريکيها، و راهنماى پرتگاهها بودند. همانا! ياد خدا را مردمى است که آن را بجاى دنيا برگزيدند، که هيچ تجارتى يا خريد و فروش، آنها را از ياد خدا باز نمى‏دارد، با ياد خدا روزگار مى‏گذرانند، و غافلان را با هشدارهاى خود، از کيفرهاى الهى مى‏ترسانند. به عدالت فرمان مى‏دهند، و خود عدالت گسترند، از بديها نهى مى‏کنند و خود از آنها پرهيز دارند. با اينکه در دنيا زندگى مى‏کنند گويا آن را رها کرده به آخرت پيوسته‏اند، سراى ديگر را مشاهده کرده، گويا از مسائل پنهان برزخيان و مدت طولانى اقامتشان آگاهى دارند، و گويا قيامت وعده‏هاى خود را براى آنان تحقق بخشيده است، آنان پرده‏ها را براى مردم دنيا برداشته‏اند، مى‏بينند آنچه را که مردم نمى‏نگرند، و مى‏شنوند آنچه را که مردم نمى‏شنوند، اگر اهل ذکر را در انديشه خود آورى، و مقامات ستوده آنان، و مجالس آشکارشان را بنگرى، مى‏بينى که آنان نامه‏هاى اعمال خود را گشوده، و براى حسابرسى آماده‏اند که همه را جبران کردند. اعمال کوچک و بزرگى که به آنان فرمان داده شدند و کوتاهى کردند، يا اعمالى که از آن نهى‏شده و مرتکب گرديدند، بار سنگين گناهان خويش را بر دوش نهاده، و در برداشتن آن ناتوان شدند، گريه در گلويشان شکسته، و با ناله و فرياد مى‏گريند و با يکديگر گفتگو دارند، در پيشگاه پروردگار خويش به پشيمانى اعتراف دارند. آنها نشانه‏هاى هدايت، و چراغهاى روشنگر تاريکيها مى‏باشند، فرشتگان آنان را در ميان گرفته، و آرامش بر آنها مى‏بارند، درهاى آسمان برويشان گشوده، و مقام ارزشمندى براى آنان آماده کرده‏اند، مقامى که خداوند با نظر رحمت به آن مى‏نگرد، و از تلاش آنها راضى، و منزلت آنهارا مى‏ستايد، دست به دعا برمى‏دارند، و آمرزش الهى مى‏طلبند، در گرو نيازمندى فضل خدا، و اسيران بزرگى اويند، غم و اندوه طولانى دلهايشان را مجروح، و گريه‏هاى پياپى چشمهايشان را آزرده است، دست آنان به طرف تمام درهاى اميدوارى خدا دراز است، از کسى درخواست مى‏کنند که بخشش او را کاستى، و درخواست کنندگان او را نوميدى نيست. پس اکنون به خاطر خودت، حساب خويش را بررسى کن زيرا ديگران حسابرسى غير از تو دارند.
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
53)
4fvfcja

پست خطبه 221  رو که با هم یه جا اورده بودم جدا جدا میارم ،

حضرت علی (ع) :
که درورد خدا بر او بادفرمودند :


هشدار از غفلت زدگى‏ها
شگفتا چه مقصد بسيار دورى، و چه زيارت کنندگان بيخبرى  و چه کار دشوار و مرگبارى!
پنداشتند که جاى مردگان خالى است، آنها که سخت مايه عبرتند، و از دور با ياد گذشتگان، فخر مى‏فروشند. آيا  انها به گورهاى پدران خويش مى‏نازند؟
و يا به تعداد فراوانى که در کام مرگ فرو رفته‏اند؟ آيا خواهان بازگشت اجسادى هستند که پوسيده شد؟ و حرکاتشان به سکون تبديل گشت؟ آنها مايه عبرت باشند سزاوارتر است تا تفاخر!
اگر با مشاهده وضع آنان به فروتنى روى آورند عاقلانه‏تر است تا آنان را وسيله فخرفروشى قرار دهند!
اما بدانها با ديده‏هاى کم‏سو نگريستند، و با کوته‏بينى در امواج نادانى فرو رفتند، اگر حال آنان را از  خانه‏هاى ويران و سرزمينهاى خالى از زندگان مى‏پرسيدند، پاسخ میدادند:
: (آنان با گمراهى در زمين فرو خفتند، و شما ناآگاهانه دنباله‏روى آنان شديد.)

بر روى کاسه‏هاى سر آنها راه مى‏رويد و بر روى جسدهايشان زراعت مى‏کنيد.
و آنچه بجا گذاشته‏اند مى‏خوريد، و بر خانه‏هاى ويران آنها مسکن گرفته ايد،
و روزگارى که ميان آنها و شماست بر شما گریه و زارى مى‏کند،
آنها پيش از شما بکام مرگ فرو رفتند، و برای رسیدن  به آبشخور از شما پیشی گرفتند .

:
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
54)

حضرت علی (ع) :
که درورد خدا بر او بادفرمودند :


-2
شرح حالات رفتگان

آنها داراى عزت پايدار، و درجات والاى افتخار بودند . پادشاهان حاکم، يا رعيت سرفراز بودند که سرانجام به درون  برزخ راه یافتند.
و زمين آنها را در خود گرفت، و از گوشت بدنهاى آنان خورد، و از خون آنان نوشيد. پس در شکاف گورها بى‏جان و بدون حرکت پنهان مانده‏اند. نه از دگرگونيها نگرانند ،
و نه از زلزله‏ها ترسناک، و نه از فريادهاى سخت هراسی دارند ،
غائب شدگانى که کسى انتظار آنان را نمى‏کشد، و حاضرانى که حضور نمى‏يابند،
اجتماعى داشتند و پراکنده شدند، با يکديگر مهربان بودند  و جدا گردیدند .
اگر يادشان فراموش گشت ،  يا ديارشان ساکت شد، براى طولانی شدن  زمان یا دورى مکان نيست،
بلکه جام مرگ نوشيدند،
گويا بودند و لال  شدند، شنوا بودند و کر گشتند، و حرکاتشان به سکون تبديل شد، چنان آرميدند که گويا بيهوش بر خاک افتاده و در خواب فرو رفته‏اند.

همسايگانى هستند که با يکديگر انس نمى‏گيرند، دوستانى اند  که به ديدار يکديگر نمى‏روند، پيوندهاى شناسايى در ميانشان پوسيده، و اسباب برادرى قطع گرديده است،
با اينکه در يک جا گرد آمده اند تنهايند، رفيقان يکديگرند و از هم دورند، نه براى شب صبحگاهى مى‏شناسند، و نه براى روز شامگاهى، شب، يا روزى که به سفر مرگ رفته‏اند براى آنها جاويدان است.

خطرات آن جهان را وحشتناک‏تر از آنچه مى‏ترسيدند يافتند، و نشانه‏هاى آن را بزرگ‏تر از آن چه مى‏پنداشتند مشاهده کردند.

و براى رسيدن به بهشت يا جهنم ،  تا قرارگاه اصلى‏شان مهلت داده شدند، و جهانى از بيم و اميد برايشان فراهم آمد، اگر مى‏خواستند آنچه را که ديدند توصيف کنند، زبانشان عاجز مى‏شد.
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
55)


حضرت علی (ع) :
که درورد خدا بر او بادفرمودند :


3_

پیام مردگان :

حال اگرچه  آثارشان نابود، و اخبارشان فراموش شده ، اما چشمهاى عبرت‏بين، آنها را مى‏نگرد، و گوش جان اخبارشان را مى‏شنود، که با زبان ديگرى با ما حرف مى‏زنند و مى‏گويند:
چهره‏هاى زيبا پژمرده، بدنهاى نازپرورده پوسيده شد، و بر اندام خود لباس کهنگى پوشانده‏ايم،
و تنگى قبر ما را در فشار گرفته، وحشت و ترس را از يکديگر به ارث ‏برده ايم. خانه‏هاى خاموش قبر بر ما فرو ريخته، و زيباييهاى اندام ما را نابود، و نشانه‏هاى چهره‏هاى ما را دگرگون کرده است.
اقامت ما در اين خانه‏هاى وحشتزا طولانى است، نه از مشکلات رهايى يافته، و نه از تنگى قبر گشايشى فراهم شد.
مردم!
اگر آنها را در انديشه خود بياوريد، يا پرده‏ها کنار رود،
مردگان را در حالتى مى‏نگريد که
حشرات گوشهايشان را خورده، چشمهايشان به جاى سرمه پر از خاک گرديده، و زبانهايى که با سرعت و فصاحت سخن مى‏گفتند پاره پاره‏شده،
قلبها در سينه‏ها پس از بيدارى به خاموشى گراييده، و در تمام اعضاى بدن پوسيدگى تازه‏اى آشکار شده، و آنها را زشت گردانيده،
و راه آفت‏زدگى بر اجسادشان گشوده شده، همه تسليم‏شده، نه دستى براى دفاع، و نه قلبى براى زارى دارند.
و آنان را مى‏بينى که دل هاى خسته از اندوه، و چشمهاى پرشده از خاشاک دارند،
در حالات اندوهناک آنها دگرگونى ايجاد نمى‏شود و سختى‏هاى آنان برطرف نمى‏گردد.

53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
56)


حضرت علی (ع) :
که درورد خدا بر او بادفرمودند :


4 و 5 _

عبرت از گذشتگان
آه! زمين چقدر اجساد عزيزان خوش سيما را که با غذاهاى لذيذ و رنگين زندگى کردند، و در آغوش نعمتها پرورانده شدند بکام خويش فرو برد.
آنان که مى‏خواستند با شادى غمها را از دل برون کنند، و به هنگام مصيبت با سرگرميها، صفاى عيش خود را بر هم نزنند،
دنيا به آنها و آنها به دنيا مى‏خنديدند، و در سايه خوشگذرانى غفلت‏زا، بى‏خبر بودند که روزگار با خارهاى مصيبت‏زا آنها را درهم کوبيد و گذشت روزگار توانايى‏شان را گرفت، مرگ از نزديک به آنها نظر دوخت، و غم و اندوهى که انتظارش را نداشتند آنان را فرا گرفت،
و غصه‏هاى پنهانى که خيال آن را نمى‏کردند در جانشان راه يافت،
در حالى که با سلامتى انس داشتند انواع بيماريها در پيکرشان، پديد آمد، و هراسناک به اطبا، که  دستور دادند گرمى را با سردى، و سردى را با گرمى درمان کنند روى آوردند که بى‏نتيجه بود زيرا، داروى سردى، گرمى را علاج نکرد، و آنچه براى گرمى بکار بردند، سردى را بيشتر ساخت، و ترکيبات و اخلاط مزاج را به اعتدال نياورد، جز آنکه آن بيمارى را فزونى داد، تا آنجا که درمان کننده  خسته،  و پرستار سرگردان، و خانواده از ادامه بيماريها سست و ناتوان شدند، و از پاسخ پرسش‏کنندگان درماندند، و درباره همان خبر حزن‏آورى که از او پنهان مى‏داشتند در حضورش به گفتگو پرداختند.

سختى‏هاى لحظه مرگ
يکى مى‏گفت تا لحظه مرگ بيمار است، ديگرى در آرزوى شفا يافتن بود، و سومى خاندانش را به شکيبايى در مرگش دعوت مى‏کرد، و گذشتگان رابه ياد مى‏آورد.
در آن حال که در آستانه مرگ، و ترک دنيا، و جدايى با دوستان بود که ناگهان اندوهى سخت به او روى آورد، فهم و درکش را گرفت، زبانش به خشکى گراييد. چه مطالب مهمى را مى‏بايست بگويد که زبانش از گفتن آنها باز ماند، و چه سخنان دردناکى را  از شخص بزرگى که احترامش را نگه مي داشت، يا فرد خردسالی که به او ترحم مى‏کرد ، می شنید و خود را به کری میزد .

همانا مرگ سختى‏هايى دارد که هراس‏انگيز و وصف ناشدنى است، و برتر از آن است که عقل هاى اهل دنيا آن را درک کند.


53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
چقدر یاد مرگ هستیم؟
نقل قول:
از جمله آثار یاد مرگ، رهایی از غفلت و هشیاری نسبت به حقایق مهم پیرامونمان می‌باشد. در واقع، ما انسان‌ها از یاد مرگ می‌ترسیم و فریب دنیا را می‌خوریم و به بازیچه سرگرم می‌شویم؛ در حالی که برای آخرت آفریده شده‌ایم؛ ولی این دنیا را که در آن هستیم دوست داریم.
مرگ، حقیقتی قطعی و غیر قابل انکار
مرگ حقیقتی قطعی و غیرقابل انکار برای هر موجود زنده می‌باشد که خداوند چشیدن طعم آن را به عنوان یک قانون کلّی بیان نموده، می‌فرماید: «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ»؛ «همه کس چشنده مرگ است.»
مرگ حقیقتی است که هر روز به طور آشکار آن را مشاهده می‌کنیم و یا چیزی در رابطه با آن می‌شنویم؛ امّا انسانی که علاقمند به زندگی دنیایی است و به بازیهای دنیایی سرگرم شده و گمان می‌کند که مرگ، نابودی است و زندگی بعد از آن هرگز معنایی ندارد، از یاد مرگ می‌ترسد و از نشانه های آن فرار می‌کند؛ در حالی که خداوند چنین انسانهایی را مورد خطاب خویش قرار داده، می‌فرماید:«أَیْنَمَا تَکُونُوا یُدْرِککُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ کُنتُمْ فِی بُرُوجٍ مُّشَیَّدَةٍ»؛ «هر کجا باشید، مرگ شما را فرا می‌گیرد؛ اگر چه در کاخهای بسیار محکم باشید.»
«قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُو مُلَـقِیکُمْ»؛ «بگو: مرگی که شما از آن می‌گریزید حتما شما را ملاقات خواهد کرد.»
اهمّیت یاد مرگ
یاد مرگ، نقشی بسیار سازنده در زندگی انسان دارد به گونه ای که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به یاد آورندگان آن را، هم درجه شهدا معرفی می‌کند: «قِیلَ یا رَسُولَ اللّه هَلْ یُحْشَرُ مَعَ الشُّهَداءِ اَحَدٌ. قالَ نَعَمْ مَنْ یَذْکُرُ الْمَوْتَ بَیْنَ الْیَوْمِ وَاللَّیْلَةِ عِشْرِینَ مَرَّةً؛ به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کردند: آیا کسی با شهدا محشور خواهد شد؟ فرمود: بلی، کسی که در شبانه روز بیست مرتبه مرگ را یاد کند.»
ایشان همچنین این افراد را زیرک‌ترین مردم می‌داند: «سُئِلَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله اَیُّ الْمُؤْمِنِینَ اَکْیَسُ. فَقالَ أَکْثَرُهُمْ ذِکْرا لِلْمَوْتِ وَأَشَّدُّهُمْ لَهُ اسْتِعْدادا؛ از حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله سؤال شد: زیرک‌ترین مردم چه کسی می‌باشد؟ فرمود: آن کس که بیشتر یاد مرگ کند و زیادتر مهیّای آن شده باشد.»
یاد مرگ می‌تواند آرزوها را کوتاه کند و موجب بی قراری و کناره گیری از خانه فریب (دنیا) گردد و آدمی را برای سرای جاودان آماده سازد؛ زیرا که آرزوهای طولانی، انسان را بیشتر در دنیا غرق و او را اسیر هوا و هوس نموده، در نتیجه عملش را بد می‌سازد
و این یاد مرگ به قدری مهم است که حضرت علی علیه السلام برای آن حقّی قائل شده، می‌فرماید: «ما اَنْزَلَ الْمَوتَ حَقَّ مَنْزِلَتِهِ مَن عَدَّ غَدا مِنْ اَجَلِهِ؛ کسی که فردا را از زندگی خود بشمارد، حق مرگ را چنان که در خور آن است رعایت نکرده است.»
آثار یاد مرگ
یاد مرگ دارای آثار بسیاری می‌باشد که در منابع اسلامی به آن‌ها اشاره شده است. ما در این نوشتار به برخی از آن‌ها خواهیم پرداخت:

۱٫ غفلت زدایی و آگاهی بخشی
از جمله آثار یاد مرگ، رهایی از غفلت و هشیاری نسبت به حقایق مهم پیرامونمان می‌باشد. در واقع، ما انسان‌ها از یاد مرگ می‌ترسیم و فریب دنیا را می‌خوریم و به بازیچه سرگرم می‌شویم؛ در حالی که برای آخرت آفریده شده‌ایم؛ ولی این دنیا را که در آن هستیم دوست داریم.
امام صادق علیه السلام در مورد تأثیر عمیق یاد مرگ بر بیداری روح و جان آدمی می‌فرماید: «ذِکْرُ الْمَوتِ یُمِیتُ الشَّهَواتِ فِی النَّفْسِ وَیَقْطَعُ مَنابِتَ الْغَفْلَةِ وَیُقَوِّی النَّفْسَ به مواعدِ اللّهِ وَیُرِقُّ الطَّبْعَ وَیَکْسِرُ اَعْلامَ الْهَوَی وَیُطْفِی ءُ نارَ الْحِرْصِ وَیُحَقِّرُ الدُّنْیا؛ یاد مرگ خواهشهای باطل را از دل زایل می‌کند و ریشه های غفلت را می‌کند و دل را به وعده های الهی قوی و مطمئن می‌گرداند و طبع را رقیق و نازک می‌سازد و عَلَمهای هوا و هوس را می‌شکند و آتش حرص را فرو می‌نشاند و دنیا را حقیر و بی مقدار می‌سازد.»
۲٫ زهد و بی رغبتی به دنیا
غفلت از مرگ، دنیا را در نظر انسان زیبا و با ارزش جلوه می‌دهد و او را سخت شیفته و واله خویش می‌گرداند، به طوری که عقل او را از درک هر حقیقت و واقعیتی همچون مرگ محروم می‌سازد؛ امّا انسان غافل، در راه رسیدن به خواسته های نفسانی از هیچ سعی و تلاشی فروگذاری نمی‌کند و از پای نمی‌نشیند. یاد مرگ از جمله آثار یاد مرگ، رهایی از غفلت و هشیاری نسبت به حقایق مهم پیرامونمان می‌باشد
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «اَکثِرُوا مِنْ ذِکْرِ الْمَوتِ فَاِنَّهُ یَزْهَدُ فِی الدُّنْیا؛ مرگ را بسیار یاد کنید؛ زیرا یاد مرگ از میل و رغبت به دنیا می‌کاهد.»
ابی عبیده از امام باقر علیه السلام تقاضای موعظه ای کرد، ایشان به عملی توصیه نمودند که اثر آن زهد در دنیاست: «قُلْتُ لاَِبِی جَعْفَرٍ علیه السلام حَدِّثْنِی به ما اَنتَفِعُ بِهِ فَقالَ یا اَبا عُبَیدَةَ اَکْثِر ذِکْرَ الْمَوتِ فَاِنَّهُ لَمْ یُکْثِر الاِْنسانُ ذِکْرَ الْمَوتِ اِلاَّ زَهِدَ فِی الدُّنْیا؛ به امام باقر علیه السلام عرض کردم: چیزی بفرمای که از آن سود برم. فرمود: ای ابا عبیده! زیاد مرگ را یاد کن! چه هر انسانی آن را بسیار یاد کند، نسبت به دنیا بی رغبت می‌شود.»
از جمله آثار یاد مرگ، رهایی از غفلت و هشیاری نسبت به حقایق مهم پیرامونمان می‌باشد. در واقع، ما انسان‌ها از یاد مرگ می‌ترسیم و فریب دنیا را می‌خوریم و به بازیچه سرگرم می‌شویم؛ در حالی که برای آخرت آفریده شده‌ایم؛ ولی این دنیا را که در آن هستیم دوست داریم
رسول خدا صلی الله علیه و آله در تفسیر زهد می‌فرماید: «الزُهدُ فِی الدُّنیا قَصرُ الاَْمَلِ وَشُکرُ کُلِّ نِعْمَةٍ وَالْوَرَعُ عَنْ کُلِّ ما حَرَّمَ اللّه؛زهد در دنیا [همان] کوتاه کردن آرزو و به جای آوردن شکر هر نعمت و پرهیز از تمامی محرمات الهی است.»
انسانی که دلبستگی‌هایی به دنیا پیدا کرده، بعضی از این دلبستگی‌ها به دلبستگی دیگری می‌انجامد تا او را هلاک می‌کند؛ همچنان که حضرت عیسی علیه السلام فرمود: «مَثَلُ طالِبِ الدُّنیا مَثَلُ شارِبِ ماءِ الْبَحرِ کُلَّما اِزدادَ شُربا اِزدادَ عَطَشا حَتّی یَقْتُلَهُ؛ حکایت طالب دنیا، حکایت کسی است که از آب دریا می‌نوشد. هر چه بیشتر بنوشد، بر عطش او افزوده شود تا او را بکشد.»
با یاد مرگ، به تدریج دیدگاه انسان نسبت به دنیا تغییر می‌کند؛ به طوری که به مقدار اندکی از آن راضی می‌گردد. امیر المؤمنین علیه السلام در این باره می‌فرماید: «مَنْ اَکْثَرَ ذِکْرَ الْمَوتِ رَضِیَ مِنَ الدُّنْیا بِالْیَسِیرِ؛ کسی که بسیار یاد مرگ کند، به مقدار کمی از دنیا راضی می‌شود.»

۳٫ کوتاهی آرزو
گاهی انسان در اثر فراموشی مرگ، غرق در دنیا و امور دنیوی می‌گردد و برای آنچه که هنوز به دست نیاورده، در دل، آرزوی وصال می‌نماید؛ اما هزار دریغ و افسوس که اجل به او مهلت نمی‌دهد و مرگ او را در کام خود فرو می‌کشد و آرزوهای دور و دراز را به خانه گور می‌برد.
یاد مرگ می‌تواند آرزوها را کوتاه کند و موجب بی قراری و کناره گیری از خانه فریب (دنیا) گردد و آدمی را برای سرای جاودان آماده سازد؛ زیرا که آرزوهای طولانی، انسان را بیشتر در دنیا غرق و او را اسیر هوا و هوس نموده، در نتیجه عملش را بد می‌سازد؛ همچنان که حضرت علی علیه السلام به این نتیجه ناپسند اشاره و به عنوان یک قانون کلی مطرح می‌نماید و می‌فرماید: «مَا اَطَالَ عَبدٌ الاَْمَلَ إلاَّ أَسَاءَ الْعَمَلَ؛ هیچ بنده ای آرزویش را طولانی نمی‌کند، جز اینکه عملش را بد می‌کند.»
در دستورات اسلامی نیز بر کوتاهی فکر و اندیشه در مورد ساعت‌های آینده دنیا، و منع از مشغول ساختن ذهن به امور دنیایی آتی، و مغتنم شمردن فرصت‌ها بسیار سفارش شده است؛ همچنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «اِذَا أصبَحْتَ فَلاَ تُحَدِّثْ نَفْسَکَ بِالْمَسَاءِ وَإذَا اَمسَیتَ فَلاَ تُحَدِّثْ نَفْسَکَ بِالصَّبَاحِ وَخُذْ مِنْ صِحَّتِکَ لِسُقمِکَ، وَمِنْ شَبَابِکَ لِهَرَمِکَ وَمِنْ حَیَاتِکَ لِوَفَاتِکَ، فَاِنَّکَ لاَ تَدْرِی مَا اسْمُکَ غَدا؛ چون به صبح می‌رسی درباره عصر فکر نکن و چون به عصر رسیدی درباره صبح فکر نکن. از سلامتی برای بیماریت و از جوانی برای پیریت، و از زندگی برای مرگت استفاده کن؛ زیرا نمی‌دانی فردا زنده ای یا مرده.»
انسانی که دلبستگی‌هایی به دنیا پیدا کرده، بعضی از این دلبستگی‌ها به دلبستگی دیگری می‌انجامد تا او را هلاک می‌کند؛ همچنان که حضرت عیسی علیه السلام فرمود: مَثَلُ طالِبِ الدُّنیا مَثَلُ شارِبِ ماءِ الْبَحرِ کُلَّما اِزدادَ شُربا اِزدادَ عَطَشا حَتّی یَقْتُلَهُ؛ حکایت طالب دنیا، حکایت کسی است که از آب دریا می‌نوشد. هر چه بیشتر بنوشد، بر عطش او افزوده شود تا او را بکشد
همچنین ذکر شده است که هرگاه کسی کاری را به زمان آینده محوّل می‌کرد، حضرت مسئله مرگ را به او یادآوردی می‌کرد و وی را سخت مورد توبیخ قرار می‌داد.
نتیجه سخن
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «فِکْرُ سَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبَادَةٍ سَنَةٍ؛ یک ساعت فکر کردن از یک سال عبادت کردن بهتر است.» این فکر کردن، علفهای هرز غفلت دل را می‌خشکاند، غریزه شهوت را به زانو در می‌آورد، اراده انسان را در مقابل سختی‌ها دوچندان می‌کند، آمال آدمی را کوتاه می‌سازد و دل را روشنی بخشیده، دلگرم به وعده های الهی می‌نماید؛ زیرا که دارویی است بر تمام دردهای جسمی و روحی انسان.
پس بسیار نیکوست که دست نیاز به درگاه بی نیاز دراز نماییم و دعایمان همان سخن امام سجاد علیه السلام باشد در آن هنگام که خبر مرگ کسی به ایشان می‌رسید و یا خود مرگ را یاد می‌کرد: «سَلِّمنَا مِن غُرُورِهِ، وَآمِنَّا مِنْ شُروُرِهِ، وَانصِبِ الْمَوتَ بَینَ اَیدِینَا نَصبا وَلاَ تَجعَل ذِکرَنَا لَهُ غِبّا؛ [خداوندا!] ما را از فریب دنیا به سلامت بدار و از شرّ و فساد آن ایمن بخش و مرگ را در برابر ما بنمایان و روزی مباد که از یاد مرگ غافل باشیم.»
در پایان، این نکته را متذکر می‌شویم که بسیار یاد مرگ کردن، به معنای از دست دادن شور و نشاط برای فعالیتهای دنیایی نیست و نباید چنین برداشتی از آیات و روایات مزبور کرد؛ بلکه اگر با این مقوله درست برخورد شود، سبب می‌گردد تا اعمال و رفتار ما جهت صحیح خود را بیابد و نه تنها در کارزار زندگی و فعالیت‌ها سست نشویم، بلکه نشاط مضاعف داشته باشیم؛ همانطور که معصومین علیهم السلام و بزرگان با وجود اینکه زیاد به یاد مرگ بودند و همیشه خود را مهیّای این امر می‌نمودند، در عین حال هیچ گاه از تلاش، حرکت و فعالیتهای خود نمی‌کاستند.
فرآوری : زهرا اجلال
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
به نام یگانه خدای هستی
ارادتمند شما

diamond111

[تصویر:  8.gif]
 
58)



...................................................
حضرت علی (ع) :
که درورد خدا بر او بادفرمودند :


هشدار از غرور زدگيها

برهان گناهکار، نادرست‏ترين برهان‏ها است، و عذرش از توجيه هر فريب خورده‏اى بى‏اساس‏تر، و خوشحالى او از عدم آگاهى است.



اى انسان!


چه چيز تو را بر گناه جرات داده؟


و در برابر پروردگار مغرور ساخته؟


 و بر نابودى خود علاقمند کرده است؟ 



آيا بيمارى تو را درمان نيست؟ و خوابزدگى تو بيدارى ندارد؟



چرا آنگونه که به ديگران رحم مى‏کنى، به خود رحم نمى‏کنى؟


چه بسا کسى را در آفتاب سوزان مى‏بينى بر او سايه مى‏افکنى يا بيمارى را بنگرى که سخت ناتوان است، از روى دلسوزى بر او اشک مى‏ريزى،


چه چيز تو را بر بيمارى خود بى تفاوت کرده؟ و بر مصيبتهاى خود شکيبا و از گريه بر حال خويشتن باز داشته است؟در حالى که هيچ چيز براى تو عزيزتر از جانت نيست!


چگونه ترس از فرود آمدن بلا، شب هنگام تو را بيدار نکرده است؟


که در گناه غوطه‏ور، 


و در پنجه قهر الهى مبتلا شده‏اى؟

چگونه بودن
پس سستى دل را با استقامت درمان کن،



 و خوابزدگى چشمانت را با بيدارى برطرف کن،


و اطاعت خدا را بپذير، و با ياد خدا انس گير،


و ياد آر که تو از خدا روى گردانى و در همان لحظه او روى به تو دارد، و تو را به عفو خويش مى‏خواند، و با کرم خويش مى‏پوشاند! در حالى که تو از خدا بريده و به غير خدا توجه دارى!



پس چه نيرومند و بزرگوار است خدا!



و چه ناتوان و بى‏مقدارى تو، 


که بر عصيان او جرات دارى،



در حالى که تو را در پرتو نعمت خود قرار داده، و در گستره رحمت او آرميده‏اى، نه بخشش خود را از تو گرفته، و نه پرده اسرار تو را دريده است. بلکه چشم بر هم زدنى، بى‏احساس خدا زنده نبودى، يا در نعمت‏هاى او غرق بودى، يا گناهان تو پرده‏پوشى شد، و يا بلا و مصيبتى را از تو دور ساخته است، پس چه فکر مى‏کنى! اگر او را اطاعت کنى؟



بخدا سوگند! اگر اين رفتار ميان دو نفر که در توانايى و قدرت برابر بودند وجود داشت


تو نخستين کسى بودى که خود را محکوم مى‏کردى، 


بر زشتى اخلاق 


و نادرستى کردار.
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
امام جعفر صادق عليه‏ السلام فرمودند : 

ياد مرگ، خواهش‏‌هاى نفس را مى‌‏ميراند،رويشگاه‌‏هاى غفلت را ريشه ‏كن مى‏‌كند،

دل را با وعده‌‏هاى خدا نيرو مى‏‌بخشد،طبع را نازك مى‏‌سازد،

پرچم‌‏هاى هوس را درهم مى‏‌شكند،

آتش حرص را خاموش مى‌‏سازد و دنيا را در نظر كوچك مى‏‌كند .
به نام یگانه خدای هستی
ارادتمند شما

diamond111

[تصویر:  8.gif]
 
[quote=مجتبی pid=37430 dateline=1269871305]حضرت علی (ع) :
که درورد خدا بر او بادفرمودند :


دنياشناسى
به حق مى‏گويم که دنيا تو را فريفته است، یا تو خود فريفته دنيايى، ؟

دنيا عبرت‏ها را براى تو آشکار کرده، و تو را به تساوى دعوت کرد،

دنيا با دردهايى که در جسم تو مى‏گذارد،

و با کاهشى که در توانايى تو ايجاد مى‏کند،

راستگوتر از آن است که به تو دروغ بگويد،

و يا مغرورت سازد.

چه بسا نصيحت‏کننده‏اى از سوى دنيا را متهم نمودى،

و راستگويى را دروغگو پنداشتى،

اگر دنيا را از روى شهرهاى ويران‏شده،

و خانه‏هاى درهم فرو ريخته

بشناسى،

آن را يادآورى دلسوز،

و اندرزدهنده‏اى گويا مى‏يابى

که چونان دوستى مهربان

از تباهى و نابودى تو نگران است.

دنيا چه خوب خانه‏اى است براى آن کس که آنرا جاودانه نپندارد،

و خوب محلى است براى آن کس که آن را وطن خويش انتخاب نکند،

سعادتمندان به وسيله دنيا در قيامت کسانى هستند که امروز از آن مى‏گريزند.

53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان