امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

علی خوبه که این باتجربه ها رو سراغ داری. پس بذار بزرگان کانون بیان و اگه مخالفتی باشه، صحبت کنیم.. یا اگه موافقن، راهکارا رو بگن
راجب پ.ن3 من فک نمیکنم صمیمیت از بین بره. چون کسی که میاد عضو سایت میشه، قطعا تصمیم به ترک گرفته و دیگه دنبال دختربازی و کارای چیپ نیست. صمیمیت هم به مرور زمان ایجاد میشه چون اون اولش ممکنه آشنا نباشن با جو. بعد که آشنا بشن حل میشه.
شاید آن نور که از پنجره می آید خداست.
                                                   شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست
شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی
                                                   معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست
او سر آغاز من است، جان من است
                                                   در تمام لحظاتم، حامی و حاضر  خداست
دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او
                                                   آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست
زندگی را زندگی خواهم نمود
                                                   هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست
 سپاس شده توسط
(1396 دي 18، 8:24)قاصدک نوشته است: سلام
قاصدک جون
من پیشنهاد لواشک رو کردم، الان یه پیشنهاد دیگه دارم که فکر می کنم خیلی عملیاتیه.
حرف های علی خیلی خوب بودن.
من می گم بیا و یه عادت خوب رو جایگزین تلگرام کن.
اولش خیلی سخته، اما خیلی سریع عادت می کنی.
مثلا می تونی مطالعه رو جایگزین تلگرام کنی،
روزی چند ساعت توی تلگرامی؟ یه کتاب بذار دم دستت، هر موقع دلت خواست بری تلگرام رو چک کنی، چند صفحه اون کتاب رو بخون.
برای شروع می تونی از یه کتاب طنز و جالب و جذاب استفاده کنی که کارت راحت تر بشه.
البته می دونم تو خیلی اهل مطالعه هستی، این به عنوان یه پیشنهاد بود.
یه چیزی: حالا که این قدر بحث شد، هر شب یه گزارش هم به ما بده که چه کردی تا حالا...

(1396 دي 18، 11:13)شازده کوچولو نوشته است: سلام به همه‌ی رهروانی‌های عزیز 303 53

اعلام وضعیت هفته اول: زرد

ارزیابی:

خداروشکر هفته‌ی نسبتاً خوبی بود،
شرایط و مشغله‌ی بیش‌تر کمک کننده بود.
ولی متأسفانه کنترل نگاه به خوبی انجام نشد و هفته‌ی زرد داشتم.

برنامه هفته بعد:

اهمیت بیش‌تر به کنترل نگاه
اهمیت بیش‌تر به نماز به خصوص نماز صبح
فعالیت درسی بیش‌‌تر و منظم‌تر

شازده جون اصلا غصه نخور عزیزم..
ما با هم ترک می کنیم و با هم جلو می ریم، زمین هم بخوریم دوباره بلند می شیم.
همین نمازی که گفتی، خودش می تونه خیلی آدم رو جلو بندازه. اصلا یه سکوی پرتابه.
از طرفی یه چیزی هست که نفس ادب می شه باهاش...

صبح باید از خوابت بزنی، بری وضو بگیری که قشنگ خوابت بپره، بعد دو رکعت نماز بخونی.
پیشنهاد می کنم همین نماز صبح رو بیشتر روش تاکید کن. زود تر از اذان بیدار شو، چند آیه قرآن بخون، بعد از نماز صبح تسبیحات بگو. دعای عهد بخون بعدش... طوری که کامل خوابت بپره 4chsmu1
*****
این جا می خواستم اعلام کنم که از این به بعد گروه جایی برای پیرمرد ها 
تصمیم گرفته که از رقیبش عقب نمونه... قراره ما روی نهج البلاغه کار کنیم.
این طوری که هر هفته یه خطبه یا یه فراز نهج البلاغه می خونیم و روش فکر می کنیم و نتیجه اش رو هم این جا بیان می کنیم.
اطلاعات بیشتر در پست های آتی. 4chsmu1
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
[quote pid='406461' dateline='1515435771']
 
این جا می خواستم اعلام کنم که از این به بعد گروه جایی برای پیرمرد ها 
تصمیم گرفته که از رقیبش عقب نمونه... قراره ما روی نهج البلاغه کار کنیم.
این طوری که هر هفته یه خطبه یا یه فراز نهج البلاغه می خونیم و روش فکر می کنیم و نتیجه اش رو هم این جا بیان می کنیم.
اطلاعات بیشتر در پست های آتی. 4chsmu1
[/quote]


خیلی عاالیه باریکلا. باید همدیگه رو تقویت کنیم. باید تا میشه از عقل و تفکر کار بکشیم. ذهن که قوی بشه اراده محکم میشه. ایول به پیرمردا
شاید آن نور که از پنجره می آید خداست.
                                                   شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست
شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی
                                                   معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست
او سر آغاز من است، جان من است
                                                   در تمام لحظاتم، حامی و حاضر  خداست
دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او
                                                   آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست
زندگی را زندگی خواهم نمود
                                                   هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست
 سپاس شده توسط
اگر تو زندگی زیاد پیش نیفتادیم همین که این خودارضایی ترک شد در محضر خدا خیلی پیش افتادیم چون کسی نیست که بگه آگاهانه تو دام این بلا گرفتار شده بلکه اکثرا ناآگاهانه افتادن تو این بلا،ولی این گناه اینقدر نزد خدا بده که تقاصش همین وضعیه که میبینیم پس ترکش دست کمی از جهاد نداره . 
اگر تنهاترین تنها شوم بازهم خدا هست
 سپاس شده توسط
(1396 دي 19، 0:21)drift نوشته است: اگر تو زندگی زیاد پیش نیفتادیم همین که این خودارضایی ترک شد در محضر خدا خیلی پیش افتادیم چون کسی نیست که بگه آگاهانه تو دام این بلا گرفتار شده بلکه اکثرا ناآگاهانه افتادن تو این بلا،ولی این گناه اینقدر نزد خدا بده که تقاصش همین وضعیه که میبینیم پس ترکش دست کمی از جهاد نداره . 
اگر تنهاترین تنها شوم بازهم خدا هست

خیلی خیلی صحبت زیبایی است 
گاهی به دام شیطان افتادن فقط و فقط یک لحظه است یک ثانیه است 
گاهی فاصله به دام افتادن فقط یک نا آگاهی ساده است
گاهی فقط یک کلام نا مربوط 
گاهی چند ثانیه معاشرت با یک دوست ناباب
بله دقیقا همه ما چنین حالت هایی یا مشابه این ها رو قبلا تجربه کردیم
و الان تقریبا هر روز داریم برای جبران یک اشتباه تلاش میکنیم 
بقولی اشتباهی که ناآگاهانه بوده
حالا دیگه همه چیز تموم شده 
راه اشتباه رفته شده و الان آقای اراده باید بتونه مثله اسمش باشه 
باید جنگید 
با گرگ درون مبارزه کرد 
دوستانه به هم کمک میکنیم که ثانیه ای  در مقابل شیطان درنگ و مکث نداشته باشیم  
نقل قول: قاصدک جون
من پیشنهاد لواشک رو کردم، الان یه پیشنهاد دیگه دارم که فکر می کنم خیلی عملیاتیه.
حرف های علی خیلی خوب بودن.
من می گم بیا و یه عادت خوب رو جایگزین تلگرام کن.
اولش خیلی سخته، اما خیلی سریع عادت می کنی.
مثلا می تونی مطالعه رو جایگزین تلگرام کنی،
روزی چند ساعت توی تلگرامی؟ یه کتاب بذار دم دستت، هر موقع دلت خواست بری تلگرام رو چک کنی، چند صفحه اون کتاب رو بخون.
برای شروع می تونی از یه کتاب طنز و جالب و جذاب استفاده کنی که کارت راحت تر بشه.
البته می دونم تو خیلی اهل مطالعه هستی، این به عنوان یه پیشنهاد بود.
یه چیزی: حالا که این قدر بحث شد، هر شب یه گزارش هم به ما بده که چه کردی تا حالا...
سلام
ممنون از پیشنهاد خوبت ..
راستش من زیادم اهل تلگرام و شبکه های اجتماعی نیستم .. فقط گوشی رو روشن می کنم دو تا پیامی که اومده می خونم و می بندم. کلا دو دقیقه هم نمی شه .. ولی در طول شبانه روز که هر از مدتی هی این کار رو تکرار کنی . نشونه وابستگی هست ولی اونچنان که برای بعضی ها میبینم که معتادن و ساعت ها گوشی از دستش نمی افته ، نه ، اینجوری نیستم ..
شاید در طول شبانه روز به نیم ساعتم نرسه .. ولی میدونی مشکل اینترنت چرخیدن های یهویی و دیدن چیزهای یهویی هست ..
درست می گی کاملا باهات موافقم .. اگر چیزی قراره گذاشته بشه کنار باید یک چیزی جایگزین بشه تا ذهن گول بخوره و بهونه نگیره ..
کتاب خوندن رو بشدت موافقم .. کلا من می گم تلگرام ارزش علمی نداره ، برعکس کتابه که علم ادمو بالا می بره ..
کتاب رو از چندین ماهه عملیاتی شروع کردم و جایگزین تلگرام کردم .ان شالله ادامه هم خواهد داشت ...
خب گزارش این چند روز هم بدم :

طبق حرف هایی که همه زدند و جمع بندی شد . یه سری اقدام کردم البته این برنامه 1 ماهه هست بعد از یک ماه دوباره تصمیم می گیرم .
 گوشی ساده جایگزین گوشی هوشمند شد . فقط بین ساعت 9 - 11 شب اجازه دارم که پیام ها رو چک کنم ... و موردی ضروری اگر نیاز شد استفاده بشه و دوباره خاموش بشه .. این برنامه تا 1 ماه اینده پا برجا می مونه تا بعد در موردش تصمیم بگیرم ...

نظراتی اگر داشتید بازم بگید ..
بعد شما هم بچه ها وضعیتتون رو بگید و بگید که چقدر وابستگی دارید به گوشی و ایا مشکلی ندارید یا دارید ؟ و می خوایین چکار کنید ..
ممنونم از همگی ... 53
[تصویر:  147.gif]
[تصویر:  ImamMahdi_mahdiyar_ir_Psd_7.jpg]
[تصویر:  05_blue3.png]
آفرین قاصدک

فردا شب بیا و تاثیرات مثبت و منفی این کارات رو هم برامون بگو.
مثلا این که ذهنت آروم تره و ....


آقای اراده

اسمتون خیلی زیباست.
نقل قول: راه اشتباه رفته شده و الان آقای اراده باید بتونه مثله اسمش باشه 
باید جنگید 
با گرگ درون مبارزه کرد 
دوستانه به هم کمک میکنیم که ثانیه ای  در مقابل شیطان درنگ و مکث نداشته باشیم 
دقیقا و این جنگ، همون جهاد اکبری هست که توی دین هم اومده.
نقل قول: بعد شما هم بچه ها وضعیتتون رو بگید و بگید که چقدر وابستگی دارید به گوشی و ایا مشکلی ندارید یا دارید ؟ و می خوایین چکار کنید ..
ممنونم از همگی ... [تصویر:  53.gif]
خدا رو شکر من خوبم.
هنوزم خیلی درگیرم با خودم. این هفته فرصت نشد ورزش کنم، اما از لحاظ درسی فوق العاده خوب بود. 317 
تقریبا به خیلی از کار های عقب مونده رسیدم و البته باید مسیر رو ادامه بدم.
بیماری قضاوت و مقایسه کردن دیگران با خود هم خیلی کمتر شده، اما همچنان هست.
این که هی توی ذهنم در مورد افرادی که می بینم داستان بسازم، اصلا خوب نیست.
این هفته دو تا خبر شنیدم که خیلی اذیتم کرد، تحت کنترله فعلا.

غیر از این ها به غیر از امروز 4chsmu1  از لحاظ غذایی و خوردن هم پیشرفت داشتم.
خوابم هنوز سرجاش نیست، امیدوارم امشب بتونم زودتر بخوابم.
کلا همه چی خیلی خوبه....

****
بچه های گروه پیرمردها 4chsmu1 
ان شاء الله برنامه ی نهج البلاغه رو جلو ببریم.
من خودم یک نهج البلاغه با ترجمه آقای دشتی خریدم.
شما هم می تونید بخرید، هم می تونید از اینترنت و این سایت مطالعه کنید.
برنامه این هست که توی عناوین بچرخید، یک خطبه، نامه یا جمله قصار رو انتخاب می کنید. آخر هفته یک شرح کوتاه از خطبه و نظرتون رو همین جا می نویسید.
شاید نیم ساعت هم ازتون وقت نگیره.
خطبه ی انتخابی تون رو هم اعلام کنید لطفا:
عاشق : خطبه ی ۲۱۴
دریفت :
شازده کوچولو :
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

نقل قول: فردا شب بیا و تاثیرات مثبت و منفی این کارات رو هم برامون بگو.
مثلا این که ذهنت آروم تره و ....

تجربه قاصدک در روز اول ترک :
آقا من صب تا حالا فکر می کنم یه چیز گم شده دارم .. کلا دور خودم می گردم ..
فکر نمی کردم تا این حد کمبودشو حس کنم .. هر از مدتی فکرم میره سمت گوشی .. یه بار بیاد حرفت افتادم کتاب دستم گرفتم و چند صفحه ای خوندم و فکر گوشی از ذهنم رفت .. یه بارم با این گوشی سادهه از این بازی مسخره ها انجام دادم ( از این بازیا که الماس های رنگی رو باید در یک راستا قرار بدی تا خونش زرد بشه) 22
هم اکنون که دارم این متنو می نویسیم دارم لحظه شماری می کنم بشه ساعت 9 و به مرادم برسم  22

کلا تجربه عجیبی بود ..
ان شالله روز های اینده این حس اذیت کننده از ذهنم خارج بشه .. 
به امید روز های خوب برای همه  53
[تصویر:  147.gif]
[تصویر:  ImamMahdi_mahdiyar_ir_Psd_7.jpg]
[تصویر:  05_blue3.png]
تنها استفاده من از گوشی زنگ و اس ام اسه گوشی ساده دارم
از تبلت هم فقط کانون + یوتوب + ایمیل  + نرم افزار انکی
برای ایسنتا و تلگرام هم اصلا خودمو محدود تکردم چون فعلا نیاز ندارم استفاده نمیکنم،ولی در آینده نه چندان دور اینستاگرام به مجموعه فوق اضافه میشه.
یک زمان تو کارگاه ساختمونی بجای الاف بودن لغات زبان با گوشی مرور میکردم خب اینجا گوشی مفید بود ولی الان تو کارگاه نیستم با پول گوشی ابزار کار خریدم.الانم اگر لازم بشه حتما گوشی هوشمند میخرم چون تو اوقات مرده وسط شهر یا جایی که منتطر هستیم چه کاری بهتر از مرور لغات زبان انگلیسی
کلا آدم باید ببینه چی نیازشه ،وقتی دیدم اینستاگرام الان برام وقت تلف کردنه پاکش کردم دیگه نیازی نبود نصب نکردم
آدم خودشو که نمیتونه گول بزنه
سلام،
ممنون به خاطر پیشنهاد خوب نهج البلاغه خوانی 128fs318181
من هم خطبه 99 رو انتخاب میکنم.

53  طرح ختم قرآن 53

 .
   از دسـت و زبان که برآید   ---   کز عهده‌ی شکرش به درآید
.
بچه ها فردا روز اعلام وضعیته.
این هفته شما خیلی خوب بودید. من که از خودم راضی بودم. شما رو نمی دونم.

اگر تا الان سبز بودید، ثابت قدم ادامه بدید برای فردا....
من که تا الان سبز بودم Khansariha (69)

(1396 دي 20، 19:03)قاصدک نوشته است:
نقل قول: فردا شب بیا و تاثیرات مثبت و منفی این کارات رو هم برامون بگو.
مثلا این که ذهنت آروم تره و ....

تجربه قاصدک در روز اول ترک :
آقا من صب تا حالا فکر می کنم یه چیز گم شده دارم .. کلا دور خودم می گردم ..
فکر نمی کردم تا این حد کمبودشو حس کنم .. هر از مدتی فکرم میره سمت گوشی .. یه بار بیاد حرفت افتادم کتاب دستم گرفتم و چند صفحه ای خوندم و فکر گوشی از ذهنم رفت .. یه بارم با این گوشی سادهه از این بازی مسخره ها انجام دادم ( از این بازیا که الماس های رنگی رو باید در یک راستا قرار بدی تا خونش زرد بشه) 22
هم اکنون که دارم این متنو می نویسیم دارم لحظه شماری می کنم بشه ساعت 9 و به مرادم برسم  22

کلا تجربه عجیبی بود ..
ان شالله روز های اینده این حس اذیت کننده از ذهنم خارج بشه .. 
به امید روز های خوب برای همه  53
قاصدک، به نظرم روز های آینده پیشرفت می کنی.
باز هم ما رو بی خبر نذار و مراقب خودت باش.


(1396 دي 21، 9:28)شازده کوچولو نوشته است: سلام،
ممنون به خاطر پیشنهاد خوب نهج البلاغه خوانی 128fs318181
من هم خطبه 99 رو انتخاب میکنم.
خیلی خوبه داداش، من که منتظرم متنت رو بخونم. Khansariha (56)
از دیشب که یه خرده نهج البلاغه خوندم، احساس می کنم که بهش معتاد شدم، دوست دارم بیشتر بخونم. 53258zu2qvp1d9v


(1396 دي 21، 18:16)aliunknown نوشته است: Hanghead بچه ها امروز از بس فکر کردم دیوانه شدم . ( هر فکری به جز افکار سه نقطه .... )
الان که نشستم دقیق همه چیزو برا خودم روشن میکنم میبینم باید یجوری این فکرا رو بریزم دور
به نظرم عامل اصلی اتفاقاتی که تو این یک هفته افتاد همین فکرا بود .....
فهمیدم بدجور راهو اشتباه رفتم . خداروشکر زود فهمیدم حداقل تا دیر نشده میشه یکاری به حالش کرد ...
هی 65
داداش می تونی افکارت رو این جا به اشتراک بذاری. کمک می کنه.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
(1396 دي 22، 12:11)aliunknown نوشته است: هممم بچه ها یچیزی بوده همیشه خجالت کشیدم از گفتنش . ولی گفتم خجالت تا کی . اومدم یکم در موردش براتون بنویسم . امیدوارم تصمیمم اشتباه نبوده باشه Shy
من یطوریم که نسبت به جنس مخالف هییییچ احساس سه نقطه ای ندارم . هیچوقتم نفهمیدم که این عادیه یا غیر عادیه .
وقتایی که با بقیه میرفتیم قدم زنی وقتی که یه دختر جلوشون سبز میشد بنده خداها دست و پاشونو گم میکردن . هر کی یجوری وسوسه میشد اما من هیچ احساسی بهم دست نمیداد . هیچی !
همین الانشم کلاسی که میرم با دخترا سر و کار دارم . یه پسر دیگه هم هست . میتونم درک کنم به بنده خدا چه فشاری میاد . اما طبق معمول من کار خودمو ادامه میدم و اصن انگار نه انگار چیزی هست . نمیدونم چجوری بگم انگار یه آدم فضاییم !!!
همیشه نسبت به این موضوع به چشم یه ویژگی نگاه کردم . گفتم یه نقطه ضعف کمتر دست شیطون میره . چون معمولا هم کلاسی های من وقتی بهشون فشار میاد واسه اینکه خودشونو یجوری جمع و جور کنن ( خودتون منظورمو میفهمید دیگه ) میرن تو پارک و همه ی زمین و زمانو رصد میکنن Hanghead Shy
دیگه چه عرض کنم . صبح تا حالا نشستم انقدر نوشتم تا ریشه یابی کنم ببینم دلیلی که باعث شده من تو این بحث زمین تا اسمون با بقیه فرق داشته باشم چیه ؟
تا اینکه رسیدم به موضوع تفکیک جنسیتی .....
من از بچگی تنها بودم . مامان و بابام که همیشه سر کار بودن . برا همین من همیشه یا پیش خاله هام بودم یا داییم . یجورایی تا ۳ سالگی اونا برام پدر و مادری کردن . اما یه اتفاقاتی افتاد که من از ۴ سالگی به بعد همیشه سرم به یه کلاسی بند بود . یروز کانون پرورش فکری یروز کلاس زبان یروز کلاس هنر و کلی چیز دیگه ....
اون زمان دختر و پسر مخلوط بودن . به نظرم اون کنجکاوی که من نسبت به دخترا داشتم همون موقع تموم شد و از بین رفت ولی برای بقیه که اصن با دخترا در ارتباط نبودن این کنجکاوی هی ادامه پیدا کرده و در نهایت تو سن بلوغ هم به اوج خودش رسیده و اونا رو به این کارا وا داشته . البته هیچ نظری ندارم شاید این فکرم کلا از پایه غلط باشه ، اما خوشحال میشم نظر شما رو هم در این مورد بدونم . شما هم مثل من هیچ احساسی ندارید یا اگه دارید خودتونو کنترل میکنید ؟ به نظرتون این یه بیماریه یا یه سری عوامل باعثش شده ؟
پ.ن :  دارم با ترس و لرز خیلی زیاد این پست رو ارسال میکنم ...


سلام برادر من نظر شخصی ام رو میگم , خب دیدی که تو داری یک دید اجتماعیه , اصلا لازم نیست آدم جلوی جنس مخالف دست و پاشو گم کنه , یا به همه حس داشته باشه, خب آدم تو جامعه کارشو انجام میده , اونها هم یک انسان اند ولی بنظر من اگر اون کسی که تو یک روز بهش حس پیدا کنی و با بقیه فرق داشته باشه پیدا بشه دیدت به این موضوع عوض میشه , فکر میکنم تو از اون دسته آدم هایی هستی که تا به کسی حس عاطفی نداشته باشی حس جنسی نداری , این چیز بدی نیست اصلا نگران نباش که خیلی خوبه و آدم نرمالی هستی 49-2
 سپاس شده توسط
سلام

قاصدک / گروه در محضر خدا / هفته دوم : سبز

برنامه هم نسبت به هفته قبل خیلی بهتر بود .... 53
برنامه کنترل نگاه بود .
و برای هفته آینده هم همینه
[تصویر:  147.gif]
[تصویر:  ImamMahdi_mahdiyar_ir_Psd_7.jpg]
[تصویر:  05_blue3.png]
 سپاس شده توسط
به نام خدا

راجب پستی که علی گذاشت یه چیز کوتاهی بگم. این سیاست غلطِ سیاست مدارای ما بوده که دختر رو از پسر جدا کنن. نتیجه ش شده همین که علی راجب رفیقاش گفت. اما خودش به صورت نمونه ای از کسی هست که توی اروپا رشد پیدا میکنه. ینی از لحاظ ارتباط با جنس مخالف. توی سن کودکی که اینجور کنجکاوی ها خودشو نشون میده، دوستای علی محروم از ارتباط بودن و حاصلش اینه که اونا با عقده بار اومدن. در حالی که علی خیلی راحت و بدون عقده میتونه زندگیشو بکنه.
حالا علی جون یه چیزی. این اعتیادی که قبلا به خودارضایی پیدا کردی نشونه ی اینه که گرایش به جنس مخالف هست. منتها دیدت به جنس مخالف 180 درجه نسبت به بقیه فرق میکنه. همون چیزی که آقا رضا هم گفت.
این چیز عادی ای هست. نگران نباش داداش.
-----------------
قاصدک جون برای اعلام وضعیت به موقعت ممنون. منتها طبق فرمتش اعلام وضعیت کن که امتیازو از دست ندیم. ینی برنامه های هفته گذشته و آینده رو هم بنویس
شاید آن نور که از پنجره می آید خداست.
                                                   شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست
شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی
                                                   معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست
او سر آغاز من است، جان من است
                                                   در تمام لحظاتم، حامی و حاضر  خداست
دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او
                                                   آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست
زندگی را زندگی خواهم نمود
                                                   هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست
 سپاس شده توسط
به نام خدا

اعلام وضعیت هفته دوم مسابقات گروهی

وضعیت پاکی:سبز

برنامه های هفته ی گذشته:
تمرین موسیقی عالی پیش رفت
پیگیری فارغ‌التحصیلی انجام شد
خواب متاسفانه فقط دو روز اول خوب بود. بقیه ش باز رفت روی 2
مطالعه ی روزانه که عالی بود. اشکم درومده از دست داستایفسکی.. لامصب خیلی عالیه کتاباش Khansariha (56)

برنامه های هفته آینده
کلاس زبانم شروع شده پس از این به بعد روزی نیم ساعت باید بخونم
تمرین موسیقی طبق معمول جلوبره
کتاب آموزشی نرم افزار مورد نظرمو بگیرم و شروع کنم
خواب رو بیارم روی 12 الی 12:30 (سه دوره س درگیر این کوفتی ام)  Swear1
شاید آن نور که از پنجره می آید خداست.
                                                   شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست
شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی
                                                   معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست
او سر آغاز من است، جان من است
                                                   در تمام لحظاتم، حامی و حاضر  خداست
دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او
                                                   آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست
زندگی را زندگی خواهم نمود
                                                   هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست
 سپاس شده توسط

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 9 مهمان