1389 آذر 12، 15:33
ویرایش شده
یک سؤال باقي ميماند که اگر كسي بخواهد به نشاط بيشتري برسد چه بايد بكند و چگونه انسان ميتواند به آرامشي كه به دنبال آن است دست يابد؟
براي جواب اين سؤال ابتدا بايد متوجه شويم همة انسانها در «روحشان» داراي سرمايهاي به نام فطرت هستند و لذا اگر از آن سرمايه درست استفاده كنند و بتوانند با فطرت خود کنار بيايند، به آرامش و نشاط حقيقي دست مييابند.
در اين بحث ميخواهيم عرض کنيم در واقع، همه حقيقت در درون «خود» انسان است اما او از آن غفلت ميكند. حضرت علي(ع) ميفرمايند:
اَتَزْعَمُ اَنَّكَ جِرْمٌ صَغيرٌ وَ فيِكَ انْطَوَي الْعالَمُ الاَكْبَرُ
تو ميپنداري كه همين جسم كوچك هستي، در حالي كه جهان بزرگي در نهاد تو پنهان است.
كسي كه به «خود»ش رجوع كند ميبيند بسياري از چيزهايي را كه ميطلبيده است در «خود»ش دارد؛ حتي خدا را! گفت:
آن كه عمري در پي او ميدويدم كو به كو........... ناگهانش يافتم با دل نشسته رو به رو
اگر انسان، «خود» را از غفلتها آزاد كند، معبود و آرزوي كلياش را روبهروي «خود» مييابد. زيرا انسان در درون «خود» خزينه و منبع و سرمايهاي دارد كه از طريق آن بهراحتي ميتواند با خدا ارتباط پيدا کند و اگر انسان از آن سرمايه غافل نشود و چيزهايي كه او را از آن غافل ميكند، بشناسد و آنها را از صحنة زندگي خود دفع کند، به خودي خود با خداوند مرتبط خواهد شد. گفت:
اي نسخه عالم الهي كه تويي ...........اي آينه جمال شاهي كه تويي
بيرون ز تو نيست هر چه در عالم هست .........از خود بطلب هر آنچه خواهي كه تويي
تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که که هیچ روشی توی ترک گناهان مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار نمیده !