امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

آرشیو تجربیات شما در ترک

پاکی مون رو چطور حفظ کنیم؟
با کمک کردن...

یکی از چیزایی که خیلی بهم کمک کرده، کمک کردن به دیگرانه...

همیشه کمک هام در حد توانم بوده... کوچیک و کم تاثیر... و شایدم بی تاثیر!
اما تاثیری که واسه خودم داشته خیلی بیشتر از این حرف ها بوده...
ازم آدم قوی تری ساخته... محکم تر و باارده تر...

دادن یه حس خوب به بنده ای از خدا، حسی صد چندان خوب تر واسه خود آدم به جا میذاره... 1
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

 سپاس شده توسط
سلام
منم میگم پاکیمون رو اینطوری حفظ کنیم:

وقتی ب ی جای رسیدیم ک حس کردیم دیگه حالمون خوبه.. خطر کم شده.. و مقاومتمون بالا رفته..
باید آروم آروم هم بزنیم وجودمونو و ببینیم عیب های دیگه ای ک داریم چیا هست؟

بعد کنار حفظ کارهای ک واسه ترک میکردیم.. ب تلاش و فکر و بررسی برای رفع اون عیب بپردازیم..
هر چی خودسازیمون زیاد باشه پاکیمون محفوظ میمونه..1


در پناه خدا..
یاعلی.53
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

 سپاس شده توسط
تجربه اقای اقیانوس اراده در مسابقه بیست روزه


(1394 ارديبهشت 2، 22:44)اقیانوس اراده نوشته است: یه مورد جالبی امروز برخوردم
دیدین تو تاریخ یه جنگ هایی بوده یه قهرمان شکست می خورده حلقه محاصره روز به روز تنگ تر می شده , شهرهایکی بعد از دیگری بدست دشمن می افتاده تا قلعه اخر

در خط آخر مقاومت ناگهان قهرمان ما به کمک یه چیزی خواه ملیت یا مذهبش در اخرین نبرد پیروز می شه
و ,,,,,
این جاست که ورق بر میگرده , شهرها یکی بعد از دیگری آزاد می شه تا دیگه اثری از دشمن نمی مونه ,,, و پیروزی نمایان می شه

این الان قضیه من و احتمالا شماری از شماست

امروز داشتم تو گوگل دنبال یه تصویر برای برای یه کلمه خوب بودم که ناگهان یه عکس خیلی بد اومد... یه لحظه عین قبل شدم ولی بیشتر از صدم ثانیه طول نکشید...  
صفحه رو بستم و گفتم یعنی این می خواد منو منحرف کنه ? زهی خیال باطل اینا که چیزی نیست ! من که یک مسلمانم , تن هزار نفر از اون فریب خورده ها رو به یک تار موی مولام نمی دم

چنان روحیه ای برام ایجاد شد که الان هزاربار اون عکس رو ببینم , یه تف روش نمیندازم !
ما جز به راه های مشروع تن به برطرف کردن نیازهای دنیا نمی دیم , ما از این نیازها پلی می زنیم به نیازهای والاتر , ما از عشق زمینی به عشق حق تعالی می رسیم

حس می کنم الان دقیقا اولین قلعه رو از شیطان پس گرفتم , از اخرین راه های نجاتم پلی به سمت پیروزی زدم ,
درست لحظه ای که نفس فکر می کرد داره ضربه اخرو می زنه , اولین ضربه کاری رو بهش زدم

درس و ذکر و نماز و بزرگ نکردن یه چیز بی اهمیت با اراده
 شد 4 تا درس تا اینجا

[تصویر:  nasimhayat.png]
سلام

یه تجربه ای که این مدت خیلی بهم کمک کرده
تمرکزِ ... روزی چند دقیقه چشماتون رو ببندین فقط نفس بکشین
تمرکز کنین روی شنیدن صدای نفس هاتون وقتی هر روز تمرین کنین 
دیگه صداهای اطراف رو نمیشنوین ، توی نماز فقط نماز میخونی و به خدا فک میکنی
موقع غذا خوردن فقط غذا میخوری موقع درس خوندن فقط درس میخونی
تمرکز و تصویر سازی نسبت به اون هدفی که میخوای بهش برسی
اگه فکرای بد زیاد میاد توی ذهنتون باید با چیزای خوب جایگزینش کنی
مثل ذکر ، باید این کارو کنیدا باید !

اگه واسه هر روزت هدفی نداشته باشی و خودت رو مشغول نکنی
احتمال شکست زیاده ، هر ساعت باید مشغول بود 
بشین فکر کن و هدفی واسه خودت مشخص کن
هم تلاش کن تا بهش برسی هم مشغول میشی و فکرای بد سراغ ادم نمیاد
واسه رسیدن به هرچیزی باید بهایی داد ، 
واسه ارامش درون هم باید به نفست سختی بدی

افضل ذکرها ذکر عملیه
که ترک معصیته
حالا که ماه رجبِ 
اگه براتون مقدوره اعتکاف اسم بنویسین
اگر نمیتونین هر شب با خدا حرف بزنین 
حتی چند دقیقه ، باید واسه خدا وقت بزاری... 
خیلی تاثیر داره...
حرف بزن اشک بریز اروم شو
هر وقت دیدی داری میبری سجاده رو پهن کن
سرت رو بزار بر مهر ، بگو خدا کمکم کن... 
به جان خودم هر چی مشکل تو زندگیمونه بخاطر گناهه 
یه مدت گناه نکنیم رحمتش از زمین و اسمون میباره به زندگیمون

یه جوری باید خدارو هر لحظه تو زندگی لمس کرد
باید هر لحظه متوسل باشیم به ائمه
موقع اذان ، توی قنوت نماز، بعد نماز دعای فرج خیلی کمک میکنه به پاکی

و همیشه امیدوار بودن به اینکه کمکمون میکنن
اگه گناهی میکنین صدقه بدین بعدش
باعث میشه حال عبادت تو زندگی از بین نره
و نماز نماز نماز... 
خیلی به این فکر کردم که چرا نماز دو سال پیشم از الانم بهتره
ایا بیست سال دیگه باید نمازم همینطوری باشه... 
اصلا زشت نیس ادم بیست سال اول دبستان بمونه !
باید هر روز نمازمون بهتر و با معرفت بیشتری خونده بشه
کنترل اعضا جوارح و دایم یاد خدا بودن خیلی کمک کنندس

ما اگه لحظه ای خدا مارو به خودمون وا بزاره به گناه میوفتیم
پس باید دائم یاد خدا باشیم تا دائم حواسش بهمون باشه
توجهی دائمی...

تا جایی که میتونین خودتون رو از نامحرم دور نگه دارین
عجیب تاثیر گذاره...
حتی توی روایاتم داریم
اگه اشتباه نکنم ، کسی که بخاطر خدا نگاهش رو از حرام می پوشاند
خدا ایمان و لذت عبادت رو توی وجودش قرار میده

نماز اول وقت هم خیلی مهمه

و در اخر اگر عزم بندگی کردی ؛ 

یا دست رفاقت ندهُ دست نگه دار
یا تا ته خط حرمت این دست نگه دار ! 1

ببخشین اگه طولانی شد
مواردی بود که بمن کمک کرد

امیدوارم همیشه خوب و سلامت باشین
در پناه خدای مهربان
یا علی 53
 زندگی ات را با اراده خودت تغییر بده


 هر روز یه قدم

 هر چند کوچک

 به سمت آرزو هات بردار ...


 سپاس شده توسط
سلام


تجربیات آقای man mitavanam  در تاپیک مسابقه رهایی ماهانه

(1394 ارديبهشت 7، 9:04)Man Mitavanam نوشته است: سلام 303


یه روش کلی که برا خودم استفاده کردم تاالان تا تحمل کنم روزای سخت پاکی رو:


درسته نگاه و ذهنم این اواخر منحرف میشه ولی سعی نمیکنم این انحراف منجر به دست ورزی بکشه و از سایت های بد دوری میکنم و فیلتر شکنم رو حذف کردم


این روش خیلی برام کارساز بود که نمیذارم کار به دست ورزی بکشه درسته اولش ذهن هی فکر و خیال میکنه ولی اخرش خسته میشه و حس فکر کردن به اونا از بین میره


روش دومم اینه که خودمو با اهنگ و کارای دیگه مشغول میکنم و سعی میکنم تو لحظه اول که فکر بد اومد به ذهنم سریع از خودم دور کنم


سوم اینکه هربار میگم حداقل برای اون روز خودمو کنترل کنم و برا اون روز به قول داداش همساده شهوت رو تغذیش نکنم


چهارم اینکه روزای قبل پاکی رو اصلا دوست نداشتم و همش اشفته و افسرده بودم عصبی بودم ولی الان به قول خانوم میتوانم نمیخوام داغون بشم و دلم بشکنه و حس نامیدی وجودمو بگیره و از طرفی هم سلامت جسمانیم رو از دست بدم


پنجم اینکه برای ترکم یه هدفی دارم و سعی دارم به اون برسم


ششم اینکه گاهی وقتا به همچین حسی دارم که اگه مقاومت کنم دربرابرش چی به سرم میاد؟؟ایا میمیرم؟؟؟


هفتم اینکه از خدا کمک خواستم و اونو صدازدم و تازگیا حس میکنم داره پشتیبانیم میکنه بااینکه همیشه پشتیبانم بوده و حسش نکردم


همچنین یه نگاهی به بهترین ها انداختم و دیدن مدت روزای پاکیشون این شور و شوق رو درمن ایجاد کرد که ایا من هم میتونم؟؟؟؟
به خودم گفتم که بهتر نیس توهم امتحان کنی خودتو محک بزنی ببینی میتونی دووم بیاری یانه؟؟؟؟امتحان کردن که ضرری نداره




واینم اخرش اضافه کنم که من اصلا کنترلی رو تغذیم ندارم و هیچ نوع خوراکی رو برای خودم محدود نکردم حتی اون خوراکی هاکه میگن انرژی رو بیشتر میکنه
و همچنین از تنهایی هم دوری نکردم بیشتر روزای من تنهایی تو اتاقم میگذره
ادم باید یاد بگیره که تو تنهایی بتونه با این جوونور مبارزه کنه جلو جمع که فایده نداره ....


ببخشین خیلی پرحرفی کردم  Khansariha (8)
(1394 ارديبهشت 8، 18:19)دانیال_98 نوشته است: تو فیزیک یه قانون داریم به اسم گرانش !!! فرمولش اینه  m1*m2/r^2 می تونی m1 رو اراده خودت در نظر بگیری و m2 رو عامل تحریک کننده اگه فاصلت ® زیاد باشه تاثیرش خییییلی بیشتر !!! یعنی هرچی ارادت کم باشه و اون چیز هرچیی قوی باشه اگر فاصلت زیاد باشه نیروش کمتر میشه و می تونی بهش غلبه کنی 128fs318181  !!!
یه بنده خدایی می گفت این گناه مثل یه سطل آشغاله که می خوای از خونت بزاری بیرون و خیییلی سنگینه درسته که ممکنه وسط راه خسته شی و سطل رو زمین بزاری ولی سطل به عقب بر نمی گرده مگه اینکه خودت بهش لگد بزنی !!!
و علاوه بر این نباید برای بیرون بردن سطل تمام زندگیت رو مختل کنی !! ما کنارتیم و خدا پشتته در پناه خدا Khansariha (18)

[تصویر:  nasimhayat.png]
از alireza68 


شما هم تلاش بیشتری رو انجام بده

با خودت فکر کن که

 کنترل انجام این کار دست خودته هیچ کسی مجبورت نمی کنه


 درسته وسوسه میاد سراغ ادم همون لحظه کافیه یه دوری تو حیاط بزنی از سر آدم می پره
 سپاس شده توسط
مغرور نشو!



حضرت امام صادق (ع) : خداوند می داند گناه برای مومن بهتر از عجب است و اگر چنین نبود هرگز او را به گناه مبتلا نمی کرد!

بحار الانوار  ج 69 ص 315


مغرور شدن به دلیل ترک ، از شکست هم خطرناکتره
انقدر خطرناکه که بخاطر همین غرور مبتلا به شکست میشیم تا از این غرور رهایی پیدا کنیم
غرور و عجب نور بندگی و خشوع انسان رو از بین میبره !

حضرت علی (ع):

چون راه خویش را یافتی ، در راه بندگی پروردگارت خاشع ترین فرد باش.
 سپاس شده توسط
تجربه خانم آزادم از مسابقه ی رهایی ماهانه



(1394 ارديبهشت 24، 20:45)azadam نوشته است: نشستم فکر کردم فهمیدم دلیل شکستم چیا بود میگم تا برای بقیه هم تجربه ای باشه

اول اینکه این یه نیازه و طبیعیه که باشه ولی مجردا باید مراقب باشن تا این نیاز بیشتر از هدفهاشون توی زندگی نباشه ینی بیشتر از اون فکرشونو مشغول نکنه چون مانعشون برای رسیدن به بهترین ها میشه

دوم این اواخر کنترل ذهنم رو از دست داده بودم و دلیلشم میدونم   (مهمترین دلیلشه)

سوم یه مقداری از خدا دور شدم و نمازامو یه خط درمیون میخوندم

چهارم زیادی خودمو بیکار کرده بودم و فعالیت مفیدی انجام نمیدادم ورزشم کم شده و غذام زیاد 



و نتیجه یه لحظه غفلت اینه که الان واقعااااااااااااااااا اعصابم خورده و حالم بده 
سلام 

یک تجربه بسیار طلایی برای بنده ،

وقتی انسان وسوسه می شه ، فکر می کنه در موقعیتی قرار گرفته که اگر فلان کار رو انجام نده لذت بسیار بزرگی رو از دست می ده. 
و اگر روی خواسته ی دلش پا بذاره ، لذت بزرگی رو از دست می ده. درسته؟

وقتی وسوسه شدی ، به این فکر کن که الان وقتشه.
وقتشه که به خدا نشون بدی تو می تونی. نشون بدونی که تو لایقی. تو ضعیف نیستی. تو اراده ات مثل کوه محکمه.

وقتی وسوسه شدی به این فکر کن که الان در موقعیتی قرار گرفتی که می تونی خیلی به خدا نزدیک بشی ، بشی بنده خوب خدا.
دیدگاهت رو عوض کن ، وسوسه که شدی به لذت بسیار بزرگی می رسی ، ولی نه با عمل کردن به وسوسه ، بلکه با پا گذاشتن روی خواسته ها خلافت. 
 سپاس شده توسط
(1394 ارديبهشت 27، 21:45)عاشق فاطمه زهرا نوشته است:
درسته که روزامون ممکنه کم باشه
ولی اون چیزی که مهمه اینه که چقدر واسه پاکیمون تلاشم می کنیم.

چقدر برنامه ریزی داریم برای پاکی؟

در روز چند دقیقه رو اختصاص می دیم تا اون روز رو پاک بگذرونیم؟

منم مثل شما باید از اول شروع کنم.  23
چاره ای نیست.
این دفعه تصمیم گرفتم بیشتر به نمازام برسم. این تاپیک می تونه خیلی کمک کنه

تصمیم گرفتم برای کارام برنامه ریزی داشته باشم. این تالار میتونه کمک کنه

و همچنین تصمیم گرفتم هر روز سوره واقعه رو بخونم و این رو ترک نکنم.
می دونم که با تمام این اوصاف هیچ گریزی از وسوسه نیست ، ولی این کارا قطعا کمک کننده است.

من تلاش خودم رو می کنم و باقیش رو به خدا می سپرم.

اگر که پاکین ، ما رو خوش حال می کنین ، اگر هم که خدای ناکرده روز بد داشتین ، شاید بتونیم این جا به هم کمک کنیم.

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
(1391 بهمن 19، 11:28)Nika نوشته است: بچه ها به خودتون مغرور نشيد

از طرفي خودتونو ضعيف هم نبينيد.اين رمز موفقيته 

با خداباشيد خدا كمكتون ميكنه.... نميگم يهويي همه نمازهاتونو بخونيد ...

رهروآن است كه آهسته وپيوسته رود  ذكربگيد آيات قران رو زمزمه كنيد
 سپاس شده توسط
از آقای هبوط

باید با افکار بد قاطعانه و خیلی فوری برخورد کرد .
 سپاس شده توسط
(1394 خرداد 24، 12:36)No WonDerLand نوشته است: دیدم اصلا ذهنم عادت کرده به خیال پردازی

واسه همین دفعه پیش که دوباره شروع کردم به خودم گفتم باشه خیال پردازی میکنم ولی نه خیال پردازی  ... مثلا من که آرزوم هست سرپرست یه بچه یتیم بشم مثلا در مورد اون فکر می کنم که چه شغلی داشته باشم  و ... یا چطوری میتونم به این آرزوم برسم و ....

با اینکه شاید این فکر ها سودی نداشته باشه ولی همین که دیگه اصلا خیال پردازی .... و.... ندارم خیلی خوبه
(1394 خرداد 28، 22:02)مرد مجاهد نوشته است: یه نکته ی هشدار دهنده هم بگم؛
اینکه در ترک گناه و عادت خ.ا. دست دست نکنیم و بهترین تلاشهامون رو بکنیم.

الان که مبتلا به این بیماری شدم، میبینم که چند سال پیش شاید راحت تر میتونستم این کار رو ترک کنم؛
اما الان باید ضمیر ناخودآگاهم رو هم درمان کنم.
البته این برای بهونه گیری نیست
همین حالت اگر درمان نشه میتونه به حالت حادتری منجر بشه، پناه بر خدا.

غرض اینکه فکر نکنیم این خ.ا. ها مجانیه! هزینه ی سنگین به ازای هر کدومش بر وجود کریم ما تحمیل میشه.

یا علی

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان