امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

(1394 بهمن 17، 22:52)پارادایس نوشته است: اقا تموم شد به خیر و خوشی ی صلوات ختم کنین Confetti

خب خداروشکر
اینم صلواتش

[تصویر:  2_1_salavats.gif]
[تصویر:  15624161_425888184424770_624179248140753...%3D%3D.2.c]
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
53

[تصویر:  Untitled.png]
 سپاس شده توسط
اللهم صلی علی محمد و ال محمد
****************
53  53  53 (برای تعجیل در ظهور امام زمان (عج) صلوات) 53  53  53
صــــــوت بسیار زیـــبا : لـیـنک
سخنان زیبا علی اکبر رائفی پور در احیا نیمه شعبان : لــینک

[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
دوستان یه چیز بگم به حالم یه ذره بخندین!!!
الان ساعت دقیقا دوازده شبه و خوابم نمیاد و امروز اولین روز ترکمه ،میترسم برم توی رخت خواب!!![تصویر:  khansariha%20(13).gif]( همتون مدیونین چیز دیگه ای فکر کنین به جزاینکه :رخت خواب لولو داره ...من از لولوهاش میترسم!![تصویر:  khansariha%20(13).gif]
 سپاس شده توسط
دیشب واسه من شب خطرناکی بود. از این شبا که نصف شب بیدار میشی میزنه به سرت!!!! اقا منم ساعت 3/5 بود که بیدار شدم و منم که به شدت تحریک شده بودم(جالبه روز قبلش هیچ مشکلی نبود و شب با خیال راحت رفتم تو تخت) قصد کردم با گوشی برم تو سایتای خاک بر سری Khansariha (60)
ولی یه لحظه مکث کردم و سریع سایت کانون رو باز کردم و رفتم ماهانه و جمله داداش متوسل رو که واسه من نوشته بود دوباره خوندم. بعد از چند دقیقه که احساس کردم خطر رفع شد خارج شدم و خواستم که بخوابم ولی مگه ول کن بود این وسوسه؟؟؟
اقا دوباره رفتم سمت گوشی ولی اینبار فقط به خاطر گوش دادن آهنگ. بعد که چندتا آهنگ گوش دادم حالم بهتر شد و راحت خوابیدم و خدا رو شکر هیچ اتفاق بدی نیفتاد.
صبح که بیدار شدم نمیدونید چقد خوشحال بودم . واقعا فقط خواست خدا بود وگرنه من از پسش بر نمیومدم.
خدایااااا ممنـــــــــــــــــــــــــــــونننننننننننننننمممممم 317
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
 دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور 
تبریک می گم به دو تا داداشمون دریل و آرش

خیلی خوبه.
دریل خوش حالم برای این خوشحالیت.
تجربه پیروزی بعد جنگ نفس گیر ، تجربه عالی ایه.

آرش خان 53258zu2qvp1d9v
ممکنه آدم بره تو قفس شیر و سالم در بره
اما پسر تو نباید اصلا تو قفس شیر بری
خب اون خانم ساپورت پوش رو که دیدی ، باید فرار می کردی می رفتی یه عابر بانک دیگه.
یا اصلا می رفتی یه چرخ می زدی دوباره بر می گشتی. می ارزه انجام این کارا. 49-2
یه چی دیگه داداش ، شما خیلی باز تعریف می کنی ماجراها رو 4chsmu1
بابا فکر ملت این جا رو هم بکن Swear1 

........................................

عاشق این روز ها خیلی به رهایی فکر می کنه.
دلش لک زده برای یه پاکی بلند مدت.
براش دعا کنید. 53258zu2qvp1d9v
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
قصد پست زدن نداشتم نصفه شبی 
اما چون حرفای عاشق بهم چسبید خواستم منم عرض ارادتی بکنم اونم مختصر (!) 4chsmu1

منم مثل عاشق بلکه هم بیشتر خوشحالم برای دریل ک نشکست
شاید چون باهم همگروهی هستیم مزید بر علت خوشحالی من شده 49-2
و حرفای عاشق رو در مورد شیر و اینا کاملا تایید میکنم -نیاز بود من تایید کنم تا پذیرفته بشه 4chsmu1-
انسان عاقل کاری نمی کنه ک بعدا پشیمون بشه
بازی با دم شیر اونم از این نوعش اصلا جالب نیس
و بد دردسر میشه
و در مورد مطلب باز تعریف کردن بازم من حرف عاشق رو تایید میکنم - بازم نیاز ب تایید منه تا پذیرفته بشه 4chsmu1-
اصولا هر حرفی رو نباید ادم بزنه. حرف هم ک میزنه باید موقعیت رو بسنجه ببینه کجا داره اون حرف رو میزنه
این صحبت اگه جایی جز اینجا مطرح میشد قطعا بسیارجلوه زشتی به خودش می گرفت
اینجا چون پسرونه هست زیر سیبیلی ردش کردیم
این بحث انتقادی قضیه
بحث تشویقی قضیه اینه ک ذوق خوبی داری آرش عزیز فقط ی ذره مراعات کنی همه چی اوکی هست و ما لذت می بریم از شوخ طبع بودنت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دل طاهرم مثل عاشق لک زده برای یه اوج بلند
برا هر دو رنگی برو بچ دعا کنن
من ک همین الان برا عاشق (و البته بقیه)دعا میکنم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چقدم عرضم مختصر شد!
[تصویر:  15624161_425888184424770_624179248140753...%3D%3D.2.c]
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
53

[تصویر:  Untitled.png]
 سپاس شده توسط
(1394 بهمن 18، 23:05)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: تبریک می گم به دو تا داداشمون دریل و آرش

خیلی خوبه.
دریل خوش حالم برای این خوشحالیت.
تجربه پیروزی بعد جنگ نفس گیر ، تجربه عالی ایه.

آرش خان 53258zu2qvp1d9v
ممکنه آدم بره تو قفس شیر و سالم در بره
اما پسر تو نباید اصلا تو قفس شیر بری
خب اون خانم ساپورت پوش رو که دیدی ، باید فرار می کردی می رفتی یه عابر بانک دیگه.
یا اصلا می رفتی یه چرخ می زدی دوباره بر می گشتی. می ارزه انجام این کارا. 49-2
یه چی دیگه داداش ، شما خیلی باز تعریف می کنی ماجراها رو 4chsmu1
بابا فکر ملت این جا رو هم بکن Swear1 

........................................

عاشق این روز ها خیلی به رهایی فکر می کنه.
دلش لک زده برای یه پاکی بلند مدت.
براش دعا کنید. 53258zu2qvp1d9v
...........................................................
راستش خودم هم فکر میکردم دارم خیلی مسائل رو بی پرده میگم اما نگار منتظر بودم یکی بهم گوشزد کنه تا دیگه از این شیطونیا نکنم......اما به هر حال قصد من چیزی به جز سرحال آوردن دوستای انجمن نبوده و نیست.....باید شما ببخشید!....تا جایی که یادم باشه  از این به بعد  حرفهارو سر بسته ترمیزنم و توی لفافه میپیچم که احیانا تحریک کننده هم نباشه. 303
 سپاس شده توسط
والا همین الانشم تحریک زیاده. دارم میمیرم برای خواب ولی میترسم الان بخوابم دو ساعت دیگه بیدار شم و باز همون داستان. گیری کردیم. مثل یه طوفان میمونه که واسه یه مدت کوتاهی میاد و همه چی تو مسیرش رو داغون میکنه و من این وسط باید محکم به یه جا خودمو نگه دارم تا طوفان تموم بشه. 
خدایا خودت کمک کن
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
 دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور 
(1394 بهمن 19، 0:27)Deril نوشته است: والا همین الانشم تحریک زیاده. دارم میمیرم برای خواب ولی میترسم الان بخوابم دو ساعت دیگه بیدار شم و باز همون داستان. گیری کردیم. مثل یه طوفان میمونه که واسه یه مدت کوتاهی میاد و همه چی تو مسیرش رو داغون میکنه و من این وسط باید محکم به یه جا خودمو نگه دارم تا طوفان تموم بشه. 
خدایا خودت کمک کن
نگرانش نباش
همین نگرانی می شه مزید بر علت
توکل کن به خدا
تو قرار نیست کار اشتباهی بکنی.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
دوستان میدونین من چطور جذب اینجا شدم ؟!!
اولین مطلبی که خوندم از این سایت منو جذب کرد ....
یه آقایی بود که الان اسمش یادم نمیاد اما فکر کنم آدم سن بالایی بود و دکتر بود اگه اشتباه نکنم.
در اومده بود یه حرفی زده بود که من بار ها بهش فکر کرده بودم...
اون میگفت: عامل ترک عادت این نیست که شما همه ش به یادتون بیارین وهمش ازش فرار بکنین ......اون آقا داشت میگفت که برای خلاص شدن باید فکرتونو منحرف بکنین به کار دیگه.....

از نظر علمی هم حرفش کاملا درست بود....چون ثابت کردن که با هر بار فکر کردن به هر موضوعی ،،سلولی که اون موضوع رو ضبط کرده ،این بار قوی تر با سلولای دیگه ی مغزتون ارتباط برقرار میکنه ......پس اگه فکر بکنین هر دقعه دارین اون فکر رو بزرگ و بزرگ تر میکنین .
برای فکر نکردن به این کار و عمل ،باید فکرتون رو روی کار دیگه ای بزارین ...

تا حالا دقت کردین چرا میگن ریاضی رو نمیشه یه شبه یاد گرفت؟؟....دلیلش همین قضیه سلول های مغزمونه که با هر بار مرور اون مطلب ریاضی ،ارتباطش با سلولای دیگه قوی و قوی تر میشه ......

نمیخواستم حرفام اینقدر طولانی بشه ...ببخشید از دستم در رفت ...لپ کلام اینکه : فکر بهش نکنین تا به سراغتون نیاد و به یه چیز دیگه فکر کنین تا توی اون چیز قوی بشینhttp://www.ktark.com/images/sheklak/303.gif
 سپاس شده توسط
(1394 بهمن 19، 10:13)راسخ نوشته است: سلام

خداروشکر من چن هفته میشه که پاکم به برکت داشتن رژیم غذایی و گرفتن روزه هفته ای یکی دو روز خیلی کمک کننده بوده

ولی متاسفانه من یه مشکل اساسی دارم و اونم کنترل خشمه در این مورد خیلی ضربه دیدم حتی در مورد پاکی یعنی به پاکیم هم ضربه زده وقتی عصبی میشم مثل اینکه کنترل مو از دست میدم می پرم به این و اون یه حالت دیوانه وار جنون ....  چن وقته پاکم ولی این عصبیت حالت اعصبانی بودن و خشم کنترلش خیلی سخته خیلی سعی می کنم جلوی خودم بگیریم ولی نمی تونم این کار انجام بدم وقعی عصبی شدن همه چیزو فراموش می کنم دو حالت داره یا تخلیه اش کنم که باعث میشه با همه در گیر بشم یا اینکه تو خودم بریزم و اون هم با پاکیم ضربه میزنه متاسفانه راه حلی به ذهنم نمیرسه در این مورد اگه کسی اطلاعاتی در این مورد کمک کنه ممنون .

....................................................
سلام ...برار یه چند تا چیز که یادم میاد بگم شاید و امیدوارم که به دردت بخوره ....البته میتونه یکیش به تنهایی واست اثر بزاره و ممکنه هیچ کدومش روت اثر نداشته باشه..باید امتحانشون کنی ..اما به هر حال باید گفت:

1-به خودت با صدایی که میشنوی حتما بلند  بگو که آروومی و میتونی خشمت رو کنترل کنی(تورو خدا جمله بندیمو باش !! انگار از جنگ فرار کردم سربازای دشمن دنبالم هستن!! 4chsmu1 (حتما بگی تا بشنوی ...اولش یه ذره آدم احساس میکنه لوس بازیه ...اما بعدش که یه مقدار اثرشو میبینی دیگه این دیدو بهش نداری.)(من خودم یه زمانی جای انگشتام روی یه طرف دیوار اتاقم بود.)

2-یه کیسه بوکس کوچیک یا بزرگ بخر یا اگه نتونستی بخری با یه کیسه ماسه  (قبلا شن نوشته بودم اصلاح کردم آخه کدوم آدم عاقلی توی شن مشت میکوبونه×!! حاضرم توی سیمان روی دیوار مشت بکوبم اما توی شن محاله این کارو بکنم!!!)درست کن توی حیاط خونه آویزون کن بعد برو با مشت بکوبون بهش و به اهدافت فکر کن ....مزیت این کار اینه که هم به هدفات داری فکر میکنی و هم ورزش میکنی و هم انرژیتو تخلیه کردی که به سمت عادت نری و هم  عصبانیتت رو روی یه چیزی تخلیه کردی(البته اگه حیاط داشته باشی و مثل ما آپارتمان نشین نباشی...........البته سر و صدا هم داره این کار اما فکر کنم سرو صداش از درگیری لفظی و غیره کمتر باشه!!!9

3-یه پارچ آب خنک بزار توی اتاقت یا جایی که هستی و داتما آب بخور  و  نفسای عمیق بکش و باز هم به خودت بگو که اون آدم عصابانی و غزغرو نیستی!!!(البته این بدیش اینه که میگن آب برای کسی که شهوت داشته باشه مضره ...البته گفتن و میگن اما  دیگه راست یا دروغش رو من به شخصه متوجه نشدم و نمیدونم.....)

4-به اعضای خونواده و دوستات که باهاشون در ارتباطی (البته نه همه !!)بگو که همچین مشکلی داری و اگه باهاشون تندی کردی اونا کوتاه بیان...........فکر کنم شاید این یه مثدار بتونه کمک کنه×

دیگه چیزی فعلا یادم نمیاد اما باز هم اگه دیدی حرفام به دردت خورد پیام بده توی پروفایلم شاید چیزای دیگه ای به نظرم رسید!
موفق باشیو شاد و بدور از جاشیه! 303
5...راستی میتونی بری دنبال ورزش های رزمی که خیلی خشونت دارن .....فکر کنم بتونی اونجا خوب بدرخشی.(به این قضیه به دید مثبت نگاه کن شاید قهرمان آینده کیکبکس شما باشی!! Khansariha (46) 303
 سپاس شده توسط
خوب راستش باید بگم که این موردی که شما میگی رو تقریبا میفهمم....(البته از اون آدم ها هم نیستم که همه چی رو میگن درک میکنن!!...اصلا از این آدم ها یی که زیادی درک میکنن خوشم نمیاد...چون الکی درک میکنن.)...اماباید یه ذره یه چیزی بگم که شاید زیاد هم برات خوشایند نیست:
آدم ها در یک صورت از آدم های دیگه لطمه میخورن و اون زمانیه که ضعیف باشن.حالا از هر نظر !!)
الان هم اگه میبینی که بعضی هاروی مخت پاتیناژ میرن به این خاطره که تو ضعیفی عزیزم.......(تورو خدا با این حرفم جلوم جبهه نگیری ...فقط میخوام بهت بگم که کجای کارت داره میلنگه ..چون این  حرف و این قضیه ای که میگی سر خودم هم اومده!!....ولو شاید سر خیلیا هم اومده  حالا یکی کمتریکی بیشتر!!)

 نتیجه ی حرفام رو اینطور بهت بگم: ببین اون شخص یا اشخاص از کدوم نقطه ضعف تو دارن سو استفاده میکنن و روی اعضابت میرن بعد با قوی کردن خودت میتونی  جلوشون وایسی و حتی دیگه به خودشون جرات ندن بهت حمله کنن)

یه توصیه دیگه هم دیگه برات دارم که یه مقدار اولش سخته :
باید برای آرامش روح و ذهن خودت هم که شده  ببخششون!!...واسه این نبخش که اونا بخشیده بشن  واسه این ببخش که خودت راحت باشی.

.................................
 سپاس شده توسط
سلام به همه 
بالاخره به لطف خدا شد و من توی رهروان هم عضو شدم . می خوام اول از حسم بگم
می دونین من فکر کنم کم سن و سال ترین فرد توی این انجمن با 14 سال سن منم ولی خب این از جهاتی خوبه و از جهاتی هم بد .
بدش اینه که خب آدم خجالت می کشه و ...
ولی خوبش اینه که خیلی زود تر ایشالله ریشه اون گناه رو از داخلم خشک می کنم و آزاد میشم . 
من تا الان سه روز پاکی داشتم وتوی مسابقه ده روزه عضو شدم برام دعا کنین تا بتونم توی مسابقه برنده بشم . برام دعا کنین تا فردا همین موقع توی همین تاپیک و انجمن همین حس خوب و پاکی ای رو که الان دارم و داشته باشم . خلاصه ببخشید خسته تون کردم .
التماس دعا
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
(1394 بهمن 19، 21:38)یا علی گفتم و نوشته است: سلام به همه 
بالاخره به لطف خدا شد و من توی رهروان هم عضو شدم . می خوام اول از حسم بگم
می دونین من فکر کنم کم سن و سال ترین فرد توی این انجمن با 14 سال سن منم ولی خب این از جهاتی خوبه و از جهاتی هم بد .
بدش اینه که خب آدم خجالت می کشه و ...
ولی خوبش اینه که خیلی زود تر ایشالله ریشه اون گناه رو از داخلم خشک می کنم و آزاد میشم . 
من تا الان سه روز پاکی داشتم وتوی مسابقه ده روزه عضو شدم برام دعا کنین تا بتونم توی مسابقه برنده بشم . برام دعا کنین تا فردا همین موقع توی همین تاپیک و انجمن همین حس خوب و پاکی ای رو که الان دارم و داشته باشم . خلاصه ببخشید خسته تون کردم .
التماس دعا

.........................................................سلام به شما عزیز جان...خوش اومدی به جمعمون
فردا برادر اگه سرحال و پاک بیای پیشمون خودم به جووون خودم یه دست برات تکوون میدم.
برات حتما دعا میکنم.
پاک پاکی رفیق.
....فردا بیا همین جا پاکیتو اعلام کن ما هممون باهاتیم 303 .
 سپاس شده توسط
(1394 بهمن 19، 21:38)یا علی گفتم و نوشته است: سلام به همه 
بالاخره به لطف خدا شد و من توی رهروان هم عضو شدم . می خوام اول از حسم بگم
می دونین من فکر کنم کم سن و سال ترین فرد توی این انجمن با 14 سال سن منم ولی خب این از جهاتی خوبه و از جهاتی هم بد .
بدش اینه که خب آدم خجالت می کشه و ...
ولی خوبش اینه که خیلی زود تر ایشالله ریشه اون گناه رو از داخلم خشک می کنم و آزاد میشم . 
من تا الان سه روز پاکی داشتم وتوی مسابقه ده روزه عضو شدم برام دعا کنین تا بتونم توی مسابقه برنده بشم . برام دعا کنین تا فردا همین موقع توی همین تاپیک و انجمن همین حس خوب و پاکی ای رو که الان دارم و داشته باشم . خلاصه ببخشید خسته تون کردم .
التماس دعا

سلام بر محمد عزیز
خیلی خوش اومدی به جمع پسراااا 317

دو تا نکته تو تایپیک خوشامد گویی بهت گفتم ک اگه یادت باشه اینا بودن؛
1-حالا ک تصمیم ب ترک این عادت زشت گرفتی باید سفت و سخت پای تصمیمت بمونی و هیچ وقت ناامید نشی از مسیری ک انتخاب کردی
2- استفاده درست و صحیح از ابزارهایی ک دم دستت هستن ک یکی از این ابزارها همین کانون خودمون هست.

یکی موند ک یادم رفت بگم. الان میگم. 
سومین نکته ای ک باید بهش توجه باشی اینه ک  درهر تصمیمی ک میگیری و میخوای بهش عمل کنی حتما توکل بر خدا کن
آیه قران هست ک میگه:
فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ
ینی همون لحظه ک عزم کاری کردی توکل کن به خدا
حتما نتیجه اش رو می بینی

خب فعلا تا همین جا کافیه
بازم اگه مطلبی بود تو بگو ما هم میگیم.

راستی خیلی خوشحالم بابت سه روز پاکیت
قدر لحظه لحظه پاکیت رو بدون نذار این روزهای پاک رو شیطون از کفت بقاپه
[تصویر:  15624161_425888184424770_624179248140753...%3D%3D.2.c]
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
53

[تصویر:  Untitled.png]
 سپاس شده توسط

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 6 مهمان