آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

[صادقین]

سلام
صادقین/ گروه جنگجویان سرنوشت/ هقته دوم سبز
خدا رو شکر

این هفته توی کنترل ذهن یه مقدار ضعیف بودم.به خاطر مسائل پیرامونم.
باید بیشتر کار بکنم.
کنترل تغذیه رو هم مثل همیشه به طور جدی دنبال کردم.

از دوستان همگروهی هم می خوام که بیان بگن برنامه هفتگی شون چطور پیش رفت؟
حتی اگه قرمز هم هستن بیان بگن چی شد که قرمز شدن؟
ما همه یک گروهیم.

موفق باشید

حسين/جنگجويان سرنوشت/هفته دوم قرمز
همگرويا متأسفم.يه مشكل ريشه اي تو ترك داشتم كه باعث شد بشكنم،اين اواخر هر دفه شكستم بخاطر همون مشكل بوده،،،بعدا در موردش بيشتر توضيح ميدم:-o

همین که مشکل رو متوجه شدی یعنی قدم اول.
قدم بعدی هم اینه دنبال راهکار مناسب باشی. و در آخر در جهت رفعش تلاش کنی.
ان شاء الله موفق و پیروز باشی

[دکتر آرش!]

سلام عاشق جان
روی جفت چشام فیلم بد ممنوع
ممنونم بخاطر گوشزدهای زیبا و دلنشینتون (درباره قسمت قرمز جونم براتون بگه که من متاهلم!)
میخوام امشب یکم درد و دل کنم راسش خیلی دوس داشتم قبلا این حرف ها رو به شما جوون ترها میگفتم ولی حقیقتا ترس از قضاوت داشتم
میترسیدم بگید ای بابا این دیگه چقدر کثیفه ولی الان احساس میکنم بهتره به همتون اخطار بدم
اهای بچه های مجرد اهای جوونترهایی که حدود بیست سال دارید
ترک کردن الان راحته

هرچی سن بره بالاتر و این کار ادامه پیدا کنه ترک کردن سخت تره (من الان 12 ساله گرفتارم و تا خرخره توی لجنم شمایی که یکی دوساله هرچند بنظرتون شیرین بیاد ولی تازه تا مچ پا هم فرونرفتید خودتون رو سریع بکشید بیرون)

.............................................................................................................................
سلام به همه دوستان.
چقدر این حرفای اقا محمد به دل میشینه...
منم خودم متولد 71 ام......حدود دوازده سالی هست منم این مشکل رو دارم...
اون حرفش که نوشته شما فقط تا مچ پا فرو رفتید به نظرم بهترین تعبیری بود که تا به حال شنیدم در این مورد!
خوشحالم که دوستامون حرفای دلشون رو بدون کم و کاست مینویسن.
میگن : حرفی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.
بر دل من که نشست حرفات آقا محمد عزیز.
امیدوارم به دل دوستامونم نشسته باشه.
برات آرزو دارم ، اون فاصله هایی که گفتی ، اونقدر زیاد بشه که دیگه به چشمت نیاد.

[عاشق فاطمه زهرا]

سلام
مشارکت عاشق

فکر می کنم این شکست آخریم ، علت اصلیش این بود که ظهرش دل پدرم رو بدجور شکستم ،
البته شب که فهمیدم رفتم از دلش درآوردم ، ولی خب شیشه بند زده ، مثل اولش نمی شه.
ظهرش دل پدرم رو شکستم ، شبش هم خودم و عهدم رو شکستم.
نمی دونم ، شایدم این نباشه ، ولی فقط این به ذهنم می رسه.

دفترچه ای رو که توش تاریخ های شکستم رو ثبت می کردم ، گمش کردم. خیلی بد شد.
اگر داشتمش می رفتم نگاش می کردم و یادم می اومد که هر دفعه سر چی شکستم. یه جوری می تونستم ریشه یابی کنم.
چه کنم حالا؟

[دکتر آرش!]

سلام به همه.

مخصوصا به عاشق عزیز.
راه حلش ساده س.....
شما امروز یه دفترچه دیگه تهیه کن....قول بهت میدم طولی نکشه اون یکی دفترچه ت پیدا بشه دقیقا بشینه کنار همین دفترچه!...

شما امتحان کن !....



شب همگی خوش....همتون خوب بخوابین رفقا....

[آقای ضربتی]

سلام من هم سبز و با روحیه ادامه میدم

[Pirooz2019]

[b]به عاشق فاطمه زهرا

بهتره کلا این گناه رو فراموشش کنی ...
سعی کن بتونی انکارش کنی و به خودت بقبولونی که قبلا هیچ وقت این کار رو نکردی ...
اگه گذشته ی خودت را آلوده بدونی وقتی حالت بد می شه مقاومت کردن در برابرش سخت تر می شه ...
اینجوری وقتی حالت بد می شه بهش پناهنده نمی شی
[/b]

[همساده]

به  نام خدا
مشارکت همساده
سلام ببخشین اینو اینجا میگم ولی واقعا فشار روم هست مجبورم بگم.اگه دیدین مخالف قوانین هست ویرایشش کنید یا حذفش کنید.
من چند وقت پیش فیلم زشتی دیدم که در اون از حیوانات هم استفاده شده بود ولی من تا آخر نگاه کردم. بعد از چند مدت هر وقت یادم میاد که من به این مرحله رسیدم که شهوت بهم دستور میده یه همچین فیلم غیرطبیعی و غیرنرمالی رو هم نگاه کنم حالم از خودم به هم میخوره و حالت ترس هم بهم دست میده که چرا اینقدر پیشرفته شده بیماریم.وحشتناکه وحشتناک دوست دارم گریه کنم.یادمه دبیرستانی بودم تو یه جمعی شنیدم که موقع بسته شدن نطفه یه آدم ملعون که فکر کنم شمر ملعون بود یا یکی از همون نامردا سگ هم در انعقاد نطفه ش شریک شده اینقدر حرف برام سنگین بود که حالت تهوع گرفتم و سر درد گرفتم. بعد الان...
مرسی که به حرفام گوش دادین خدا رو شکر که میتونم حرف بزنم خدا رو شکر که شما رو دارم.

[Pirooz2019]

این نتیجه اعتیاد به فیلم های مستهجنه ...
که آدم را تسلیم خواسته های شهوانی می کنه ...
کم کم به یه جایی می رسه که آدم شرمش می شه همچین فیلم هایی را هم دیده یا دلش خواسته ببینه ...

---

چند لحظه پیش داشتم مطالب سایت دیگه ای رو می خوندم
به این نتیجه رسیدم افرادی که در دوران مجردی به فیلم و خ . ا اعتیاد دارند و ترکش نمی کنند تو دوران متاهلی هم گرفتارش هستند و یا نمی تونند ترکش کنند

[عاشق فاطمه زهرا]

همساده جان
اگر دقت کرده باشی ، بعضی صحنه ها بعد از یه مدت برای انسان عادی می شه و دیگه راضی کننده نیست.
مثلا همین موضوعی که شما گفتی ، بعد از یه مدت برات عادی می شه. (اگر پیگیرش باشی و دائم ببینی)

یه رفیق درب و داغون داشتم یه بار می گفت : این چه وضعشه ، همش ایده های تکراری (منظورش فیلم های مستهجن بود)
 می گفت دیگه تمام این ها برای من عادی شده و من رو راضی نمی کنه.
حالا شما فکر می کنی در این مرحله آدم متنبه می شه؟ نه! به جاش آدم می گرده دنبال کار جدید ، ایده جدید.
و این سیکل باطل تهش تباهیه ، باید ما افسار نفسمون رو دستمون بگیریم. راه دیگه ای نیست آقا.
چطور می شه طرف شصت سالشه ، زن و بچه هم داره ، ولی متعرض بچه مردم می شه؟
توی همین تاپیک می خوندم ، از بلاهایی که سر بچه های همین جا اومده.

داداش همساده ، جدی باید جلوش در بیایم.

[mamad68]

سلام دوستای گلم

امروز 10 روز عالی داشتم فقط 1شب رفتیم خرید حدودا یکی دو دقیقه چشم چرونی داشتم بقیش پاکه پاک

خدایا عاشقتم
خدایا شکرت شکر شکر ...
باورم نمیشه این منم، کسی که بدون خ.ا خوابش نمیبرد (تقریبا یک ماه بعد از اولین خ.ا این اتفاق افتاد که قبل از خواب با اینکار خودم رو خسته میکردم تا خوابم ببره و تقریبا تا چند روز بعد ورودم به کانونم ادامه داشت)

خداجونم شکرت
میدونید من چه روزایی داشتم؟!
روزی بود که من (من احمق) بیشتر از 10 بار این کارو انجام دادم تا حدی که (دقیقا جلوی چشمامه) یک هفته مشکل جسمی داشتم!! (جنون محض)
هر چند بازم احساس ارضا شدن نداشتم بازم یه چیزی کم بود بازم دلم میخواست ...

میدونید چی رو از دست داده بودم که حالا داشتم با یه چیز پوچ و کثافت پرش میکردم؟

خدا

خدا رو ترک کرده بودم یا در اصل فکر میکردم خدایی وجود نداره
نماز: چی بود اصلاً
آخوند: این که فقط سوژه بود برا مسخره کردن

ای وای برمن

امروزه اگه دوباره مرتکب این گناه بشم از ته وجودم میفهمم که از خدا دور شدم که این اتفاق افتاده
و غرور، غروره از پاکی که از هزارتا شیطون بدتره

دعا کنید که این ته مونده عادات زشتمون هم از بین بره تا خالص بشیم برای امام زمانمون (عج)

و خداوند بسیار توبه پذیر است.

[Pirooz2019]

داش ممد
جنبه ی معنوی زندگیت رو تقویت کنی خ.ا و چشم چرونی از زندگیت محو می شن .


روزایی بود که سمت کوچکترین گناهی نمی رفتم فقط به عشقه اینکه با نماز  عشق کنمو با خدا حرف بزنم .

[amirhossein77]

سلام،اولا عذر میخوام خیلی رک و روراست میگم چون بالاخره باید مطرخ شه
لطفا کمکم کنید
موندم بالاخره با غریزه ی جنسی چه کار باید کرد
من که الان جوونم ازدواج هم نکردم باید انرژی و تمرکزمو بزارم روی پیشرفت و درس خوندن..
از طرفی وقتی چند وقت مثلا چند هفته اسمتمنا نکنم غریزم شدید تر میشه و ممکنه کار بدتری بکنم....
بهترین راه برای جوونی مثل من چیه؟؟؟

کسی نیست؟؟؟؟

[omidreza]

سلام اقای امیرحسین منم در به در دنبال همینم

هرکس که کنارگذاشته به یه طریقی این کاررو کرده وبعدشم
مدیریتش کرده
فقط میدونم انقدر باید جلو خودتو بگیری تا براون مسلط بشی

کسی که این کاررومیکنه و حس میکنه غریزش شدید شده
جوری که باید تخلیه بشه ودر عین حال سعی میکنه
مرتکب گناه نشه

خدا کاری میکنه که در حالت خواب  تخیله میشه
اصطلاحا میگیم زده به جدول

البته این نظر منه
بازم باید نظرات دیگرانو جویا بشی

من به این نتیجه رسیدم یه کسایی مثل من هرچه محدودتر
باشن از لحاظ امکاناتی مثل گوشی و کامپیوتر و این جور چیزا
که شرایط گناه
روراحتتر میکنه کمتر سراغ این کارا میرن

من چون کارنامم تواین کار درخشانه
این راه رو براخودم خوب میدونم

[طاهر]

سلام گل پسرا
اخرین پستی ک اینجا زدم رو یادم نمیاد کی بود و برا چی بود
اما اینش مهم نیست خیلی
مهم اینه ک پر از دل تنگی ام و عاجز از بیانش
دلم ی دل سیر حرف زدن میخواد تو کانون
نمیدونم چی منو دور کرده از اینجا و نمیگذاره برگردم
هرچند ک ایام ب کام نیست 
اما خدارو شکر وضع پاکی بد نیست

[عاشق فاطمه زهرا]

سلام طاهر جان
غریبگی نکن ، یه چند تا پست بذاری یخت آب می شه.  
احوالات؟

سلام،اولا عذر میخوام خیلی رک و روراست میگم چون بالاخره باید مطرخ شه
لطفا کمکم کنید
موندم بالاخره با غریزه ی جنسی چه کار باید کرد
من که الان جوونم ازدواج هم نکردم باید انرژی و تمرکزمو بزارم روی پیشرفت و درس خوندن..
از طرفی وقتی چند وقت مثلا چند هفته اسمتمنا نکنم غریزم شدید تر میشه و ممکنه کار بدتری بکنم....
بهترین راه برای جوونی مثل من چیه؟؟؟

یعنی راه دیگه ای وجود نداره؟
درست غریزه جنسی خیلی قویه ، ولی ما با تغییر دادن سبک زندگی و تغذیه نکردن شهوت ، می تونیم بهش غلبه کنیم.
..........................................

عرضم به حضورتون این روزا تو فکرم ، اتفاقات خوب همین طوری پشت سر هم برام ردیف شدن.
اما من فکرم جای دیگه است. چه طور می شه ترک کرد؟