آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

[عاشق فاطمه زهرا]

عاشق فاطمه زهرا سلام الله علیها / گروه تلاش و توکل / هفته ی سوم سبز
الحمد لله ،‌ الحمد لله ، الحمد لله.
پاکی بچه ها رو که می بینم ، اینقدری خوشحالم می شم که نگو.
بچه ها مرسی ، شما همتون قهرمانید ، حتی اگه کسی شما رو نشناسه.
تو آسمون ها ولی اوضاع فرق داره حتما!!!!!!!!!!!!

ارزیابی : این هفته الحمد لله با تمام مشکلاتی که داشتم و بالا پایین خیلی هفته ی خوب بود.
از لحاظ پاکی به جز این دو سه روز آخر ، بقیه اش عالی بود.
نماز هام خیلی خیلی خیلی نیاز به بازبینی داره.
از مسجد دور شدیم ، باید این ورا مسجد پیدا کنم.  

برنامه ی هفته ی بعد :‌
احتمالا کل هفته رو درگیر باشم.
حسودی نکنم اگر چیزی دیدم ، تو امیدت به خدا باشه.
تلاشت رو بکن حرفی نیست ،‌ اما بالا پایین زدن کلا جواب نمی ده.
باز هم به نماز هام رسیدگی کنم و کنترل ذهن و نگاه داشته باشم.
اگر شد اعلام وضعیت کنم در تاپیک قرارعاشقی و مسابقه ذهن و نگاه.

یا علی!!

[آرمین]

پست ها رو خوندم. این چه وضعشه هر کی دچار مشکل میشه، میذاره میره. 
آدمی که مشکل داره، به فکر راه حله. ریشه یابی. تلاش بیشتر. نه کمتر کردن تعامل و ارتباطات. 

ممنون از دوستانی که مشارکت فعال دارن تو گروه.
اسم نمی برم که ریا نشه. 

هم گروهی ها بدویین بیاین اعلام وضعیت. 

علی
در مورد مشکلی که گفتی؛ وضعیت خوابت چه جوره الان؟
چه ساعتی می خوابی؟ و چه ساعتی اون اتفاق برات می افته؟
هنوزم هر شب ادامه داره؟

رضا
مشکلی که ذهنت رو درگیر کرده بود، به کجا رسید؟
و
ممنون که دلایل ترکت رو اینجا نوشتی. 
درست میگی. باید جوری زندگی کنیم که نشون بدیم قابلیم. این قابل بودن خیلی مهمه. خدا هر چیزی رو به هر کسی نمیده. باید درست فکر کنیم و درست تر عمل. مراقب نیت هامون باشیم. اون وقت ببینیم خدا چه هدیه هایی بهمون میده. 

از ما می توانیم خبر دارید؟
به نظرتون چه طور میشه برش گردوند؟
حال پدرش هم متاسفانه خوب نبوده این مدت. 

[آرمین]

از برنامه ختم صلوات عقب افتادم.
14 صلوات به تفکیک واسه محمد و مجید عزیز. برای سلامتی و پاکی و عاقبت به خیری شون. 
برای اینکه خدا راه درست رو بهشون نشون بده و وقتی هم نشون داد، توان رفتن بهشون بده و چطور رفتن رو آموزش بده.

دوست دارم برای هر کدوم از دوستان که ختم صلوات شون بود چند جمله ای بنویسم. 
خدا رو چه دیدی؟ شاید دوست داشتن بخونن. 

خوب اگر بخوام راجع به دغدغه هام بگم  
الان دارم به دو تا چیز فکر می کنم یکی اینکه اگه الان بمیرم چقدر حیف میشه چون تا حالا زندگی نکردم بیشتر بنده ی عادتام بودم. دوست دارم حداقل طعم زندگی را قبل از مرگ بچشم. 
و یکی دیگه از چیزا میخوام لحظه ی مرگ چه چیزی داشته باشم که بگم خوشبختم(قطعا یکیش پاکی و آزادی از این عادته) مثلا تلاش کنم تا  لحظه ی دم مرگم  به محبت به دیگران و تلاش برای این کار یا تلاش کنم برای رسوندن خودم به جایی یا تلاش کنم برای کمک به دیگران یا کلن بی خیال همه ی اینا بشم و هر لحظه سعی کنم حس  خوبی داشته باشم و هدفم رسیدن به لذت هر لحظم باشه گر چه که زندگی ام بیشتر از لحظه ای نیست . خودم بیشتر فکر می کنم باید تلاشم را بکنم به یه جایی برسم که بتونم کاری برای دیگران انجام بدم

میگن ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است.

تا حالا زندگی نکردیم، پس الان وقت زندگی کردنه.   

خب
می خوایم الان زندگی کنیم.
بلدیم چطور زندگی کنیم؟ کی می دونه چطور باید زندگی کنیم؟ از کی باید یاد گرفت؟
خوبه به اینا فکر کنیم.
و
جمله ی آخرت خیلی خوب بود. 
جوری زندگی کنیم که تهش منتهی بشه به اینکه بود و نبودمون فرق داشته باشه. بگن حیف شد رفت.
برای اینکه به دیگران کمک کنیم، اول باید از پس خودمون براومده باشیم.   

امید جان از صمیم قلب امیدوارم موفق باشی.  

سلام به همه دوستانم
از همتون تشکر میکنم که منو یادتون بود
امشب 80 امین روز پاکی من میشه و از این بابت خیلی خوشحالم و خدا رو  شاکرم اما  میخواستم از کسانی که این انجمن رو اداره میکنن تشکر کنم من در این مدت که مشکل دار بودم همیشه به دنبال ادم هایی مثل خودم بودم(متاسفانه همه دوستانم خ ا رو جزی از زندگیشون میدونن) اما کسانی رو پیدا نمیکردم و حتی از روی ناچاری چند باری میخواستم به انجمن های NA  برم ولی همیشه به خودم میگفتم مشکل اونا یه چیز دیگه و من مشکل من یه چیز دیگه  برای همین همیشه در تنهایی ترک میکردم و همین تنهایی خیلی وقتا باعث شکستم میشد
ممنون منم جزی از خودتون دونستین و خوشحالم در جمعتون هستم

محمد عزیز ما هم خیلی برات خوشحالیم که به این موفقیت رسیدی. 

به موفقیت رسیدن سخت نیست. نگه داشتن و بهبودشه که سخته.
با یه قدم که جلو میریم هم موفقیم. اینکه بتونیم نگهش داریم مسئله است.

فکر کردی به اینکه چه کار کنی واسه نگه داشتنش؟
بشه 100 روز؟ بشه یه سال؟ بشه همیشگی؟

امیدوارم تو اوج موفقیت دقیق و زیرک و هوشیار باشی.   

تو این فرصت  کوتاه میخوام در مورد دوتا موضوع باهاتون صحبت کنم اولیش مربوط میشه تربیت بچه هامون من این طوری بزرگ شدم که دوره ای که باید بچه گی میکردم نکردم و الانم که باید احساس ادمای بزگتر داشته باشم الان دارم بچه گی میکنم یه جورایی دچار بحران هویت شدم که ناشی از عدم درست پشتیبانی و والدینمم اگه شما ها باشین بچه ها تونا چطوری بزرگ میکنین مثل من ؟یعنی نمیزارین تو دوران بچگی شیطونی بکنن یا برعکس  

زیباتر از چیزی که رضا کی وای نوشت چیزی من بلد نیستم مجید.
صحبت های عاشق هم خوب بود.

نگفتی بچگی کردنی که الان داری انجام میدی چی هست.
اما خب در هر حال من می نویسم.

کارهایی که باید تو زمان خودش انجام میشده نشده.
من دلم می خواسته شهر بازی برم و نرفتم. چرا بذارم عقده تو دلم بمونه؟
دلم دوچرخه سواری می خواسته و انجام ندادم؟ چه اشکالی داره انجامش بدم؟

درسته قطاربازی و ماشین بازی نمی تونم انجام بدم.
اما لااقل اون هایی که میشه رو حتما باید انجام بدم.

تا بچه نشیم و بچگی نکنیم به مرحله ی بعدی نمی ریم.

اگه تربیت درست اتفاق بیافته، هم بچه بچگیش رو می کنه و هم در این بچگی کردن به مرور زمان مسیر رشدش رو پیدا می کنه.
به سن بلوغ که میرسه واقعا از نظر عقلی میشه روش حساب کرد.

ما هر وقت تربیت کردن خودمون رو یاد گرفتیم، می تونیم به تربیت بچه هامون هم فکر کنیم.  

[rezaKy]

[quote pid='395890' dateline='1501861396']

زیباتر از چیزی که رضا کی وای نوشت چیزی من بلد نیستم مجید.

[/quote]
آرمین جون من خیلی مخلصتم داداش. خیلی گلی.   
راجب جمله آخری که گفتی واقعا موافقم. تا راه و رسم زندگی درست رو یاد نگیریم نمیتونیم کسی دیگه رو به اون راه راهنمایی کنیم.
یه دیالوگ قشنگ هست توی سریال Game of  Thrones, فرمانده ی نگهبانان شب به جان اسنو میگه: دوس داری یه روز رهبری کنی؟ پس یادبگیر چطور اطاعت کنی. 
این جمله از نظر منم بی ارتباط با بحثِ تربیت درست نسل بعد نیست.

[عاشق فاطمه زهرا]

امروز تجربه ی خوبی بود.

روز هایی که تنهاییم ، باید خیلی دقیق باشیم.
چون توی این روز ها خیلی فرصت خالی داریم.

روز های عادی ممکنه چندین ساعت با اعضای خانواده حرف بزنیم.
اما این جور روز ها ، ثانیه به ثانیه می گذره.

پس اگر درست برنامه ریزی نکنین ، ممکنه به خ.ا برسین.

بیکاری زیاد = خ.ا

از اون طرف هم نمی تونین زیاد خودتون رو خسته کنید.

شما به طور معمول ۱۵ ، ۱۶ ساعت در روز وقت دارید.
وقتی تنها باشید ،  کل این زمان برای خودتونه.

پس ازش درست استفاده کنید.

حتی اگر ۶ ساعت درس بخونید که به نسبت عدد خوبیه.
می تونید ۷ تا ۸ ساعت رو استراحت کنید.

توی هفت هشت ساعت می شه به یه مسافرت کوچیک رفت و برگشت.
منظورم اینه که این زمان خیلی زیاده.
.............

خدایا شکرت ، خدایا شکرت ، خدایا شکرت که تا الان تونستم پاک بمونم.
اگر شکسته بودم ، الان نالان بودم ، الان داشتم خودخوری میکردم و کاسه ی چه کنم چه کنم دست گرفته بودم.
این که الان حالم خوبه ، این که انرژیم فوله ، این که همه چی زیباست ، همه از لطف توست.

[New fighter]

۳۰صلوات برای عزیزی که امروز نوبتش هست

[طاهر]

سلام به همه،‌

در آخر حفظ پاکیم ، اولین اولیت من برای زندگیه.

وااااقعا عالی بود و کاااملا حقیقت عاشق عزیز.
خداروشکر که پاکم، دوباره انگار همه امیدشون نسبت به من برگشته، همه از من توقع دارن،‌ من میتونم زندگی کنم، من میتونم زبان بخونم ولی یادم نره، من میتونم باشگاه برم ولی دیگ خ.ا نیست که وزن و اعتماد بنفسمو بگیره،من دوباره دارم میشم همون آدم با روابط عممومی بالا.
من دوباره آرزو کردم و واسه زندگی دلیل پیدا کردم
تازه می فهمم اونایی که اینقدر بهم میگفتن زندگی خوبه و هیج وقت دیر نیست چی میگفتن، اون موقع اصلا درکشون نمیکردم و حق داشتم.
خدایا خیلی شکرت. پاکی اولویت اول زندگی منه،   
من تلاش خودمو میکنم و میدونم توام منو تنها نمیزاری،
 من به زندگی امید پیدا کردم خیلی خوش میگذره وامیدوارم بازم بهتر بشه.  خدایا این پاکی رو از من نگیر و به همه کسایی که تواین راه تلاش میکنن بیشتر کمک کن.
واقعا از ته دل خوشحالم بعد از 4سال  
خدایا خیلی شکرت‌
 به قول فامیل دور تو کلاه قرمزی به طرز مشکوکی داره بهم خوش می گذره، فک کنم دارم میمیرم:

ممنون مهندس 
این بجای همه حرفایی که میخواستم بزنم هست
به خوندن مجددش می ارزه

و اما اعلام وضعیت من

طاهر / گروه پاکان همدل/ هفته سوم سبز

ارزیابی هفته گذشته:
از لحاظ پاکی خداروشکر هفته خوبی بود
مطالعه هم تا حدودی داشتم ولی راضی نیستم
برنامه خواب همچنان بهم ریختس... سه و بعدترش ...
برای فعالیت های کانون هم تا اونجا که در توانم بود انجام دادم

هفته آینده:
دیگه روم نمیشه بگم همون برنامه هفته قبل
اما سعی میکنم باز حداقل به چند موردش عمل کنم
واقعا سخته استخوان در گلو باشی و بخوای کاری بکنی
نباید میگفتم ولی نمیشه خیلی پیچوند

---

برای ختم صلوات فردا هم نوبت بنده هست
ان شالله حضور بهم خواهم رسوند

[mohammad_93]

14 صلوات از طرف من برای یکی از بهترین ها انجمن اقا طاهر
ایشاالله همیشه موفق باشی

[nobody31]

سلام به رهروان پاکی
حالتون چطوره ؟ من که حالم خیلی خیلی خوبه ... و خدا رو خیلی خیلی شاکرم از این بابت
الحمدلله مسابقه ده روزه رو با موفقیت پشت سر گذاشتم و وارد مسابقه بیست روزه شدم ، از همین جا اعلام می کنم شکست توی مسیر ما وجود نداره و سرپرست های بخش های مختلف پیش رو بدونند ما تخته گاز میریم جلو  تا انتهای کار   .

 و داداش هیچکس عزیز
راستش درسته که  هیچکس اسم حساب نمیشه :
ولی چون شمایی  بخوای شما را هیچکسم صدا می کنیم 
ولی هر کدومشو دوست داشتی بگو که بگیم ، فعلا تا اطلاع ثانوی داداش  پر انرژی صدات می کنم 
راستش این قدر که پر انگیزه و انرژی مثبت هستی   
شک کردم یا شما چیزی مصرف می کنی   یا کلا من خیلی بی حالم 
به هر حال خوشحالم که اینجایی و 
خوشحال تر از اینکه شادی 

ممنونم امید جان ، فدای محبتت و این خوشحالی ها رو برای تو هم آرزو میکنم ، اما ، در باب اسم من ، کماکان تأکیدم بر اینه که هر چی دوست دارید صدا کنید ، بذارید اینجوری همه رو خلاص کنم :
اسم کاربری من : nobody31 اسم  مستعار : نوید ملقب به هیچکس   

در آخر حفظ پاکیم ، اولین اولیت من برای زندگیه. 

خدایا خیلی شکرت. پاکی اولویت اول زندگی منه،     
من تلاش خودمو میکنم و میدونم توام منو تنها نمیزاری،  
 من به زندگی امید پیدا کردم خیلی خوش میگذره وامیدوارم بازم بهتر بشه.  خدایا این پاکی رو از من نگیر و به همه کسایی که تواین راه تلاش میکنن بیشتر کمک کن. 
واقعا از ته دل خوشحالم بعد از 4سال 

من هم با عاشق عزیز و مهندس نازنین موافقم ، برای ماها پاکی باید اولویت اول زندگی باشه و شاید از یه منظر برای همه ی انسان ها پاکی به معنای اعم خودش باید اولویت اول باشه ... ما از سرچشمه ی پاکی مطلق اومدیم و قراره یه روز هم دوباره به اون مبدأ پاکی محض برگردیم ... مطمئنا هر چی در این بین هم پاکیزه تر باشیم به سرچشمه ی پاکی ها که خدا باشه نزدیک تریم ، وقتی قلب مون پاک و صاف باشه مثل آینه بهتر میتونیم پرتوهای زیبای هستی رو توش منعکس کنیم و به دیگران هم طعم لذت بخش پاکی رو بچشونیم ، توی این روزهای خوب که مسیر پاکی رو شروع کردم تنها چیزی که ناراحتم میکنه ، اینه که ای کاش زودتر پاک می شدم و زودتر زندگی خدایی رو شروع می کردم و زودتر نور الهی رو توی وجودم تزریق می کردم و به همین ترتیب زودتر این نور رو به اطرافیانم هم هدیه می کردم ، چه روزهایی که گذشت و من میتونستم خیلی بهتر از این باشم و بهتر از اینایی که بودم به اطرافیانم واکنش نشون می دادم و بهشون محبت می کردم و به یک معنا با این کار بهتر میتونستم دین خدا رو یاری کنم. بچه ها این حال خوبی که دارم و این حسرتی که همراهیم میکنه از گذشته ، دو عامل خیلی قدرتمند هستند در اینکه به من نیرو میدند برای حرکتم به جلو و برای همین با اطمینان پیش بینی می کنم عدم شکست ام رو در مسیر ، به لطف و فضل و مرحمت خدا ، قدرت وسوسه های شیطان در برابر عزم من هیچ اقتداری نخواهد داشت.ان شا الله
با این همه خطرات رو نباید نادیده بگیریم و اجازه ی پیدایش هیچ روزنه ای برای نفوذ شیطان رو نباید فراهم کنیم ، باید هوشیارانه تمام جوانب رو بررسی کرد و با ایمان و خرد و استفاده از فرصت های متعدد ، در مقابل همه ی تهدید ها و فشار ها محکم ایستادگی کرد.
من برای همه ی دوستان خوبم در اینجا دعا میکنم که در این مسیر خدا بهشون کمک کنه و متقابلا از همه تون میخوام که برای موفقیتم دعا کنید ، ممنونم

2- مقاوم بودن در برابر وسوسه ها در لحظه ی آغازین:
خدا رو شکر بهش احتیاجی نشد.
شایدم اون قدر مقاوم بودم که جرات نکرد با من در بیافته.  

احسنت به داداش آرمین عزیز ، میشه بگی علت این میزان از مقاوم شدن ات چی بوده ؟ خیلی دوست دارم بدونم.

الحمد لله ،‌ الحمد لله ، الحمد لله. 
پاکی بچه ها رو که می بینم ، اینقدری خوشحالم می شم که نگو.
بچه ها مرسی ، شما همتون قهرمانید ، حتی اگه کسی شما رو نشناسه. 
تو آسمون ها ولی اوضاع فرق داره حتما!!!!!!!!!!!!

عاشق جان این حرفت منو یاد یه جمله از شهید آوینی عزیز درباره ی شهدا انداخت ، خیلی قشنگه  ، ببین :
«آنها انصارالمهدی هستند و زمینه ی برقراری دولت کریمه ی آل محمد صلوات الله علیهم را فراهم می کنند ، هزار و چهارصد سال است که احادیث و روایات مسلمانان را به روزهایی این چنین و ظهور دلاورانی حقجو ، صبور و با استقامت بشارت داده است ، اکنون عصر تحقق آن بشارت هاست ، آنها اگر چه در زمین گمنام هستند اما در آسمان در بلندترین معارج جبروتی میان عرش نشینان کسی از ایشان مشهور تر نیست و آنچنان که در احادیث گفته اند شأن شان شأن انبیا است ، وقتی انسان در پرتو کلام معصومین علیه السلام و از چشم احادیث به ملت مسلمان ایران و دلاوران رزم آور این دفاع مقدس می نگرد ، ناگاه ماورای حجاب ظلمانی این روزمرگی ها و عادات مرسوم به حقیقتی متعالی و پر راز و رمز اما نامأنوس دست می یابد که او را سخت شگفت زده می کند ، انسان به طور معمول گرفتار غفلتی است که او را از شناخت هویت خویش در سیر تاریخ بشری باز می دارد حال آنکه بدون این شناخت هرگز نمی توان صراط مستقیم را بازیافت ، هزارها سال از هبوط آدم بر کره ی ارض می گذرد و همه ی آنان که از آغازتاریخ تا کنون بر این خاک زیسته اند به جز چند تن ، مرده اند ؛ تا امروز که نوبت به ما رسیده است ، ما نیز خواهیم مرد و در چشم آیندگان هیچ چیز جز هویت تاریخی مان باقی نخواهد ماند....»

طاهر / گروه پاکان همدل/ هفته سوم سبز

ارزیابی هفته گذشته:
از لحاظ پاکی خداروشکر هفته خوبی بود
مطالعه هم تا حدودی داشتم ولی راضی نیستم
برنامه خواب همچنان بهم ریختس... سه و بعدترش ...
برای فعالیت های کانون هم تا اونجا که در توانم بود انجام دادم

هفته آینده:
دیگه روم نمیشه بگم همون برنامه هفته قبل
اما سعی میکنم باز حداقل به چند موردش عمل کنم
واقعا سخته استخوان در گلو باشی و بخوای کاری بکنی
نباید میگفتم ولی نمیشه خیلی پیچوند

---

برای ختم صلوات فردا هم نوبت بنده هست
ان شالله حضور بهم خواهم رسوند 

و اما به عنوان اولین نفر در بامداد روز شنبه ، برای سلامتی ، پاکی ابدی ، توفیق در اهداف و عاقبت به خیر شدن داداش طاهر عزیز ، 34 صلوات می فرستم ، بله درسته ، خودشه 34 تا ، اشتباه ننوشتم ، به هرحال ارادت ویژه و حال خوبم چنین اقتضایی داشت ، 
اما طاهر جان ، یه خورده بیشتر از خودت بگو ، پیچوندن چه صیغه ایه ؟ داشتیم؟    امیدوارم با این سیل صلوات بچه ها ، یک هفته ی متفاوت رو برا خودت رقم بزنی ...  ببینم چیکار میکنی عزیزم 



و اما در پایان ، که عذر میخوام خیلی سرتون رو درد آوردم   میریم سراغ ارزیابی گذشته و برنامه ریزی آینده :


ارزیابی هفته گذشته :  (جلوی هر کدوم داخل پرانتز از ده به خودم نمره میدم)

* مطالعه ی روزانه یک ساعت زبان          (9)
* به پایان رساندن listen & type چهار جلسه از کلاس مدنظرم             (3)
* تعیین تکلیف نسبی مختصات منابع مختلف زبانی پروژه ام                 (0)
* اول وقت خوندن نمازهای یومیه (لااقل 5 تا نمازجماعت بزنیم به روح و روان این هفته)      (8)
* فتح یه ضرب مسابقه ده روزه  (ان شا الله با شادی تمام به استقبال میلاد امام هشتم میریم)          (10)
*  استارت کنترل نگاه و ذهن و ختم هفته اول با امتیاز کامل           (8)
* آماده سازی مبحث ورزش و باشگاه و این حرفا برای شروع                  (3)

خب ، در مجموع راضی ام ، اما با اونچه که مطلوبه از نظر خودم ، هنوز فاصله دارم از نقاط ضعفم کنترل نگاه بود که باید حواسم رو جمع تر کنم و همچنین خیلی نسبتا درس کم خوندم و باید بیشتر بهش توجه کنم ، نقاط قوت هم توجه خوبم به نماز بود و جدی گرفتن و تمرکز کافی برای ترک ده روزه و همینطور برنامه زبان روزانه ام.

برنامه هفته پیش رو :

* مراقبت بیشتر بر کنترل نگاه و ان شا الله امتیاز کامل مسابقه کنترل این هفته
* مراقبت کامل بر اول وقت خوندن نماز ها (و حفظ هر از گاهی نماز جماعت)
* ادامه ی مطالعه ی روزانه یک ساعت زبان
* ادامه ی اتمام کارم برای سه جلسه درس باقی مونده
* تعیین تکلیف نسبی مختصات منابع مختلف زبانی پروژه ام و به جلو بردن اون در هر شرایطی که لازمه
* پیشرفت بیشتر در برنامه ورزشی و شروع اش
* ادامه ی مسیر برای افزایش روزهای ترک و اتمام بخش بیست روزه (هرمیزان از تمرکز که لازم باشه مثل هفته ی قبل رو خرج این اولویت می کنم ، چون فکر میکنم کار درست همینه ، نظر شمام همینه دوستان؟ حتی اگه به زمین موندن بقیه ی کارها منجر بشه ؟ به نظر من شاید در کوتاه مدت احساس عقب افتادگی در انجام امورمون رو داشته باشیم اما در دراز مدت ، این استراتژی جواب میده و ما پیروز خواهیم شد  ، قبول دارید ؟)


دوستان خوبم ، دعا برا همدیگه فراموش نشه ، بعد نماز هامون برای همدیگه دعا کنیم 
مراقب خودتون باشید. 

[قاصدک]

قاصدک / گروه همیشه سبز / هفته سوم : سبز 

ارزیابی : کنترل اینترنت نسبتا خوب بود .
برنامه بعدی : اصلاحات رفتاری

[rezaKy]

14 تا صلوات از طرف من برای آقا طاهرِ گل. ایشالا که زندگیش پر از اهداف و پر از جنب و جوش باشه

[روزبه]

روزبه/ گروه تلاش و توکل / هفته سوم: سبز

این هفته خیلی رو برنامه نبودم...
مشکلی هم در زمینه انجام ندادن خ.ا نیست( کلمه انجام ندادن رو به ترک ترجیح میدم)
برنامه هفته بعد: ادامه برنامه های بلند مدت
دقت بیشتر روی انجام شدن برنامه

[drift]

15 صلوات برای طاهر عزیز

[sabour]

سلام همگی ..
دوستان من هفته ی گذشته ، متاسفانه زرد شدم . 
و برنامه ی هفته ی پیشم : راضی بودم . وقتی برنامو مینویسم بهشون عمل میکنم . ولی مشکل اینو دارم که از کم اهمیت ها شروع میکنم . 
ولی از پاکی ام نه ، قابل پیش بینی هم بود با طاهر حرف زده بودم دربارش ، اونو نمیدونم چیکارش کنم.
برنامه این هفتم : بررسی مباحث کلاسی که میرم و جلو بردن بخش عمده ای از پروژه ام.

[آرمین]

سلام
چه انرژی داره این هیچکس. بمب انرژی یعنی این. 
داداش تو با این انرژی، بهترین ها رو هم رد می کنی.  بیست روزه و سی روزه و اینا که سهله. 

صبور 
یک وقت ها که آدم هیچ کاری انجام نمیده و حال نداره، همون بهتر که با یه چیزی شروع کنه و بالاخره یه کاری انجام بده. حتا اگه کم اهمیت باشه.
من خودم کارهام رو با چیزی شروع می کنم که بهم انرژی میده و دوست داشتنیه. انرژی دریافت شده باقی برنامه رو جلو میبره.
و اینکه یه سری چیزا زمان داره. اگه انجام نشه، فردا انجام شدنش به درد نمی خوره. به فکر اینا باشیم. 
منتظرم هفته آینده سبز سبز ببینمت. 

روزبه
می خوای خودت رو اذیت نکنی اصلا هیچی ننویسی؟ والا.
خب برادر از اینا که تو نوشتی، چی باید دستگیرم بشه؟ 
رو فرم نیستی هم به من هیچ ربطی نداره. رو فرم شو بعد بیا اینجا برامون بگو. 

طاهر
14 صلوات برای تو که این قدر دوست داشتنی و عزیز برای من هستی. مثل برادر واقعیم می مونی. (کاش اون ها هم تا این اندازه به من نزدیک بودن.)
ان شاء الله به سلامتی کامل برسی. خدمتت تموم بشه و سرکار بری. یه همسر خوب و نجیب مثل خودت همراهت بشه. 
منتظر شنیدن حرف هات هستیم. بدون پیچوندن. 

میشه بگی علت این میزان از مقاوم شدن ات چی بوده ؟ خیلی دوست دارم بدونم.

آدم وقتی ذهنش جای دیگه باشه، انرژی ها هم جای دیگه میره.
کسی که به اندازه کار می کنه؛ تفریح کنه؛ مطالعه کنه؛ کنار خانواده اش باشه؛ ارتباط اجتماعی با دوستاش؛ وقت پیدا نمی کنه سراغ چیزهای بیهوده و بی ارزش بره. (من این طور نیستم؛ فقط تلاش می کنم که این طور بشم.)
واقعیت سرم شلوغه و وقت ندارم.  
بهش فکر نکنی، اونم کاری به کارت نداره.

هرمیزان از تمرکز که لازم باشه مثل هفته ی قبل رو خرج این اولویت می کنم ، چون فکر میکنم کار درست همینه ، نظر شمام همینه دوستان؟ حتی اگه به زمین موندن بقیه ی کارها منجر بشه ؟ به نظر من شاید در کوتاه مدت احساس عقب افتادگی در انجام امورمون رو داشته باشیم اما در دراز مدت ، این استراتژی جواب میده و ما پیروز خواهیم شد  ، قبول دارید ؟

کاملا موافقم.
یه چیزی که به نظرم مهمه همون بحث توجه به آلارم های بدن مون هست.

مثلا من اعصابم خورده. حوصله هم ندارم. حالا به زور می خوام خودم رو مجبور کنم بشینم درسی رو بخونم که نمی فهمم. خب معلومه آخرش به کجا میرسه.
بهتر اینه که یکی دو ساعت برنامه تفریحی  برا خودم بذارم. هم حالم خوب شه، هم حوصله ام سر جاش بیاد. بعد با آمادگی ذهنی بشینم درسم رو بخونم.

تمرکز کامل رو من این طور معنا می کنم ===> توجه کامل به وضعیت روحی، روانی و جسمی و آلارم های موجود ===> واکنش درست در هر لحظه با توجه به وضعیت و آلارم های موجود ==> این یعنی مراقبت درست از خودمون