1391 تير 31، 23:33
من میخواستم اعتراض کنم به مسابقه اما سناریوش قبلش به دستم رسید ببینید:
من :آقا من یه برنامه داشتم واسه مسابقه کنترل نگاه نمیشه صفرش نکنم.کلی طرح دارم واسه خودم.
دوستان:نه نمیشه تو هنوز اومدی جو رو به هم بزنی چرا فکر میکنی از همه بیشتر میفهمی؟ اگه میخوای از این کارا کنی حرف مفت کفش جفت
من:همشومتوجه شدم ولی این ضرب المثل آخریش یعنی چی؟
دوستان: یعنی راه باز جاده دراز خوش گلدی
من: متوجه شدم بجز این آخرش
دوستان:میگن بسکه کم سوادی مگه ما بیکاریم به تو ترکی فصیح یاد بدیم
من:هیچ راهی نداره یعنی که صفرش نکنم؟
دوستان: نه
من : پس دموکراسی کجاست؟
دوستان :دموکراسی میخوای برو کرواسی
من: حداقل بزارین مسابقه هفتگیمو برگزار کنم
دوستان: نه نمیشه
من :جان من بزارین
دوستان:باشه میزاریم برو حالشو ببر
و این چنین شد که:
مسابقه کنترل نگاه
نگاه نوع اول:0
نگاه نوع دوم:0
نگاه نوع سوم:0
جمع امتیازات:0
مسابقه ماه رمضان
سینر:30/1
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !
عاقبتت بخیر همسفر
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !
عاقبتت بخیر همسفر