1391 مرداد 2، 21:59
داش کریم خوش اومدی.....همچنین یوزر عزیز..............
امید جان آشه کشکه خالته........بخوری پاته نخوری هم پاته....
عمار جانم که آقا میلاد شد........یه قدم نزدیک تر شدی برادر........
(1391 مرداد 3، 1:10)همایون نوشته است: سلام
من خوبم
شما چطورید؟
یه 4 ماهی میشه فعال نیستم
(1391 مرداد 3، 8:36)حمید خان نوشته است:با سلام خدمت شما جنگجویان
و دوست تازه واردمون
(البته تازه وارد که نه ..کم فعال) داداش همایون
بچه ها من اول صبحی به یه مشکلی بر خوردم که تا حالا تجربش نکرده بودم
از اول ماه رمضون تا حالا خوب بودم و مشکل تحریک و اینا رو نداشتم
تا امروز صبح که م ح ت ل م شدم
و این حس بجای اینکه کمتر بشه بیشتر هم شده و چند بار میخواستم بشکنم ولی یاد شما منو از کارم وا داشت
تا جایی که مجبور شدم صبح زود از خونه بزنم بیرون
ولی هنوز حس تجریکم کمتر نشده
وای خدا دارم میترکم
و یه سوال
بعد اذان محتلم شدم
روزه ام باطله یا نه
(1391 مرداد 3، 19:19)تنها ترین سردار نوشته است: سلام به همه همرزمای دلاور خودم
همه خوبییییییییینِ؟
نماز روزه های همه تون قبول باشه.
بچه ها تو این لحظه های افطار که دعاها مستجاب میشه برای همدیگه دعا کنیم ...
التماس دعا