آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

[عمو سعید]

داداش سعید جسمو ولش ... روحت چی؟

[حمید خان]

راستی بچه ها ...

چقدر دلم برا امید تنگ شده

یادش بخیر چقدر باهم حرف میزدم شب تا صب

چه پسری بود ... حیف که بینمون نیست

آخ گفتی عمو
منم دلم خیلی براش تنگ شده
نمیتونه از یاد و خاطر مادرش دل بکنه بیچاره
خدا سایه پدر و مادرتونو از سرتون کم نکنه

---

قولنامه ی جنگجویان (1) رمز بسم الله
تاریخ شروع 1391/06/03
تاریخ اتمام 1391/06/10
1- سهیل
2- نیو میلاد
3-امور
4- علیرضا68
5- حمید خان
6-مکتوب
7- عمو سعید
8- تنکس گاد
9- سپهر پاک
10- رند
11- احسان پلیس
12-

[سعیدسیزده]

خب شاید اگه ناراحت نشم پس برای روحم هم ضرری نداره.

اصلا چرا ما رو اینقدر از این کار می ترسونن. چرا ما نباید به جنس مخالف نگاه نکنیم؟!

مگه نمی گیم هر چیزی متناسب با ذاتش عمل می کنه؟

خب اگه ذات ما این چیزا رو بپسنده چرا باید سرکوبش کنیم؟!

من از این تناقض خسته شدم:smiley-yell:

همش می شکنم بعدشم نارحت میشم. خب اگه من تمایل به این کار دارم چرا باید بعدش ناراحت بشم؟!

[EHSAN-BEST]

[/quote]


سلام گلم
خوبه همیشه فعال باش تو گروه
چشم اسم شما هم اضافه میشه
اسمت هم که خوبه من هر وقت اسم پلیس به گوشم میخوره ناخوداگاه تنم میلرزه
[/quote]
همین رو میگم میخوام اسمم رو عوض کنم که تن تو نلرزه لوتی

[عمو سعید]

سعید جان

یه چیزی هست به نام "فطرت"

من دقیقا یادمه

اولین باری که این کارو انجام دادم ...

اصلا نمیدونستم چیه

ولی

خیلی ناراحت شدم از کارم

این یعنی اینکه اصل مسئله ایراد داره

[سعیدسیزده]

عمو سعید

از این جواب های تکراری هم خسته شدم. تو مدرسه اینقد مارو از این کار ترسوندن که اگه بعد از شکست بمیریم هم جای تعجب نیست.

من میگم اگه من از شکستنم ناراحت نشم اون موقع باید بزور خودمو ناراحت کنم که مبادا .....؟!

من فکر نمی کنم بعضی از این چیزایی که به ما میگن درست باشه!

[عمو سعید]

یه چیز یادم رفت بگم

ما وقتی با استفاده از قوه تخیلمون یه سری مصوراتی تو ذهنمون ایجاد میکنیم

و با اونا به اوج شهوت میرسیم به اصطلاح

وقتی خ.ا میکنیم یه جوریایی داریم تو ذهنمون تو فضای غیر واقع با اون مصورات خودمونو میبینیم

پس به خاطر اونا این کار رو میکنیم

اما بعدش وقتی از حال و هواش اومدیم بیرون ... یعنی کارمونو انجام دادیم

میفهمیم هیچ کدوم از اون تصورات وجود خارجی ندارن و واقعا تصورات بودن ...! (از نظر خودم خیلی جالبه!)

اون موقع هست که ذهن آرامش بعد از رابطه جنسی طبیعی رو میخواد ... که نیست همچین چیزی!

پس ذهن قفل میکنه به تعبیر خودم ... انگار به اون چیز نرسیدیم ... به طور کامل

ناراحتی از اینم میتونه باشه

[حمید خان]

خب شاید اگه ناراحت نشم پس برای روحم هم ضرری نداره.

اصلا چرا ما رو اینقدر از این کار می ترسونن. چرا ما نباید به جنس مخالف نگاه نکنیم؟!

مگه نمی گیم هر چیزی متناسب با ذاتش عمل می کنه؟

خب اگه ذات ما این چیزا رو بپسنده چرا باید سرکوبش کنیم؟!

من از این تناقض خسته شدم:smiley-yell:

همش می شکنم بعدشم نارحت میشم. خب اگه من تمایل به این کار دارم چرا باید بعدش ناراحت بشم؟!

داداش سعید درسته که ما به این غریزه احیاج داریم و یه نیاز طبیعیه بدن هستش ولی
آیا راه تخلیه ش اینه
چطور شما میگی که هیچ ضرری نداره در صورتی که همه به متضرزر بودنش اعتقاد دارن
حالا چه روحی چه جسمی
میدونی من بیشتر ضعیفی چشمم رو از ضررهای خ ا میبینم
و همینطور ضعیف شده حافظه
کمر درد
لرزش دست
نداشتن تمرکز لازم برای انجام کارها
و...
اینا همه از عوارض خ ا هستش
بله رفیق هر چیزی یه راهی داره و راه برطرف کردن نیاز جنسیمون خ ا نیست
بلکه ازذواجه

[عمو سعید]

راستی ...

مگه فقط تو دین و مملکت ما این کار خطاست؟؟؟

[سعیدسیزده]

ولی من بر خلاف عمو سعیدم

من تجربه ازدواج رو داشتم. برای من خ ا لذت بخش تره. چون هر زیباترین جنس مونث محدودم می کنه(بالاخره هر زنی یه ایرادی داره)

اما ذهنم هیچ وقت محدودم نمی کنه. من هر وقت دوست داشته باشم می تونم هر چیزی رو که دوست دارم بیارم جلوی ذهنم

اما همسر اینطوری نیست

[رامین.]

سلام

اینجا چرا اینجوری شده؟

دیروز تاحالا چندتا شکست

من خودمم حال چندان خوبی ندارم همین حالاشم به زور خودمو نگه داشتم

هرچی میکشیم از این نگاه هامونه

بیست روزه پاکم ولی این چند روزه از صدتا شکست هم برام بدتر بوده

اینجور نمیشه باید یه تصمیم جدی گرفت. از این به بعد میخوام همه بدنم پاک باشه

با اینجور پاکی ظاهری حال نمیکنم باید پاکی از ریشه درست باشه. به قول عمو سعید خشت اول گر نهد معمار کج / تا ثریا میرود دیوار کج

ی سوال

دوستان به این سوال جواب بدید

چرا خود ارضایی میکنید؟

دلایلی که باعث میشه سمتش بری

بزرگرترین مشکل من اینکه هدف ندارم.

من تو تنهاییام خیلی راحت میتونم خودمو کنترل کنم.تو سخترین شرایط میتونم خودمو کنترل کنم ولی وقتی هدف نباشه ترکم دیگه مفهومی نداره

تو جامعه خیلی راحت میتونم نگاهمو کنترل کنم..... ولی هنوز تصمیم جدی برای ترک نگرفتم

من اوایل که اومده بودم کانون برای ترکم هدف داشتم ولی بعد از دوماه سر راهم سنگ افتاد خیلی دست و پا زدم به چیزی که میخوام برسم ولی نشد.

الان هم ترکم تفریحیه کلا کانون اومدنم تفریحیه برای فرار از مشکلات میام کانون. این چند دقیقه که هر روز میام کانون یکم با بچه ها که صحبت میکنم روحیه م بهتر میشه.مشکلاتم یادم میره این چند روزی هم که پاک موندم برای اینکه تو جو کانون یه دل خوشی داشته باشم

[عمو سعید]

http://www.newlifehabits.com

چک کن این سایتو ...

ببین چقدر ملت درگیرن تو دنیا

(ف ی ل ت ر ه)

[سعیدسیزده]

خب حمید خان

اگه این ضررها تو من نباشه چی؟

من فکر می کنم اگه دو روز یه بار این کار رو بکنم هیچ ضرری جسمی برام پیش نیاد.

تو دین مملکت این کار خطاست. شاید درون بعضی ها هم این کار خطا باشه. ولی اگه فطرت کسی این ار رو خطا ندونه

اون وقت باید چی کار کنه؟!

[عمو سعید]

خب حمید خان

اگه این ضررها تو من نباشه چی؟

من فکر می کنم اگه دو روز یه بار این کار رو بکنم هیچ ضرری جسمی برام پیش نیاد.

تو دین مملکت این کار خطاست. شاید درون بعضی ها هم این کار خطا باشه. ولی اگه فطرت کسی این ار رو خطا ندونه

اون وقت باید چی کار کنه؟!

اون وقت

ببین خدا و پیغمبرش و کار درستا چی میگن ...

ببین دکتراش چی میگن ...

هم شرعی ... هم علمی

[حمید خان]

انسان موجودی به شدت لذت گراست به شدت
برای همین هم
هر چی نفسش بگه براش خوشاینده
دوست داره صبح تا شب به حرف نفسش گوش کنه
اما از اون طرف هم انسان موجودی به شدت با اراده س
با هر بار انجام خ ا اراده ش ضعیف و ضعیف تر میشه
تا جائی که جزئی از روند زندگیش میشه
و اگر انجامش نده انگاری چیزی گم کرده
باز از اون طرف با هر بار مقاومت اراده ش قوی و قویتر میشه
تا جائی که کنترل زندگی رو بدست میگیره