آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

**MohseN72** · 1392 خرداد 21، 15:56

(1392 خرداد 20، 21:40)gedaye-zahra نوشته است: بچه ها یه سوال:

مشمولین سزبازی که میخوان اعزام بشن و غیبت هم نکردند و کد خوردند و مشخص شده که چه شهری و

چه ارگانی افتادند و باید یه 10 روز دیگه مثلا اعزام بشن...خب من سوال پرسیدم در یه صورت مشمولین میتونن 2 ماه عقب بندازند تاریخ اعزامشون رو که زودتر اقدام کنن واسه این کار...نه مثلا الان که کد خوردند و کار از کار گذشته...خب احتمالا هنوزم راههایی وجود داره واسه اینکه بشه 2 ماه تاخیر انداخت...

مثلا:1.مشمول پا یا دستش بشکنه و یا عارضه جسمی موقتی واسش پیش بیاد و یا مثلا یکی از اقوام درجه ی یک فوت شه تا بالاخره موافقت بشه که مشمول 2 ماه تاریخ اعزامش تاخیر بیفته...

خب من هیچ کدوم از این شرایط رو ندارم اما میخوام تاریخ رو بندازم واسه برج 6.

میخواستم بپرسم اگه نامه ی دکتر بگیرم و بفرستم تهران موافقت میشه...یعنی احتمال داره تهران بررسی کنه ببینه که بنده واقعا مشکل دارم یانه؟؟؟

کسی تاحالا براش اتفاق افتاده؟!!!

منتظر جوابتون هستم.ممنونم

داداش
من دفه اول ک کنکور دادم و قبول نشدم
از همه دنیا نا امید
برای اینکه عقب بندازم برا معافیت پزشکی اقدام کردم
نمره چشمام بالا بود
بهم می گفتن نمیشه
لب مرز معاف شدم
الان من توصیم اینه برا معافیت پزشکی الکی اقدام کن
مراحلش می تونه ی کم زمان بهت بده
حتی اگه معاف نشی
امتحانش ضرری نداره

**رامتین**

سلام برو بكس رهروان.

احوال اينترنتتون چطوره؟ سرعت داره؟ فيس بوك رو به راحتي باز مي كنه؟

من كه اينترنتم در كما به سر مي بره.

ببخشيد سر نمي زنم. دارم سعي مي كنم وقتم رو پر كنم تا اصلا موضوعي همچون خ.ا رو به كلي فراموش كنم.

اما باز تابستون اومده و اين منو مي ترسونه. از وقت زياد مي ترسم. هر كاري هم بكنم نميشه اوقات رو كامل پر كرد و اوقات بيكاري هم پيش مياد. وقتي هم كه بيكار باشم خودتون حدس بزنيد ممكنه چه اتفاقي بيفته!!!

راستي يه چيزو يادم رفت:

يه راه موثر مي خوام براي تقويت اعتماد به نفس.

اعتماد به نفسم به شدت ضعيف شده.

اينو خيلي وقت بود مي خواستم بگم اما همش يادم مي رفت.

هر كاريو شروع مي كنم از همون اول ميگم: «نميشه. نمي تونم. سخته و...»

با اين كه مدتي بعد مي بينم همون كارو به خوبي انجام دادم.

مي خوام اعتماد به نفسم بالا بره و توي هر كاري مصمم و ثابت قدم بشم.

مرررررررررسي دوستان.

**amoor** · 1392 خرداد 22، 0:35

سلام به رفقای عزیز ، راستش تنها امیدم به کانون و درواقع شما دوستای عزیزه، وضعیت من از همیشه بد تره. همین امروز ۴ بار لغزش داشتم، ای کاش میشد که از این وضعیت راحت شم. فعلا ...

**Alireza 68** · 1392 خرداد 22، 8:35

(1392 خرداد 22، 0:35)amoor نوشته است: سلام به رفقای عزیز ، راستش تنها امیدم به کانون و درواقع شما دوستای عزیزه، وضعیت من از همیشه بد تره. همین امروز ۴ بار لغزش داشتم، ای کاش میشد که از این وضعیت راحت شم. فعلا ...

سلام داداش گلم

خداروشکر که امیدت اینجاس و ناامید نشدی

چرا اینقدر کم و دیر میای فقط اعلام شکست میکنی و میری

ادم به چیزی که امید داره باید بیشتر بهش سر بزنه

میشه رها شد قبلا هم توسنی پس الانم میتونی

**EHSAN-BEST** · 1392 خرداد 22، 9:30

سلام به همه ی عزیزان 303

مرسی از دلگرمی هایی که بهم دادین از همتون تشکر میکنم

به لطف شما دوستان روحیم در حد تیم ملی هسته varzesh

خدا رو صد هزار بار شکر که سه روزه پاکم

آمور جان زود برو غسل کن و دوباره جنگیدنو شروع کن بدو پسر Khansariha (18)

**حمید خان** · 1392 خرداد 22، 12:17

سلام دوستان
خوبین؟
خدارو شکر چند روزه ک پاکیم بدون وسوسه و مشکلات دیگه
فقط از یک مشکل بزرگ تو کارم رنج میبرم
بسیار کم حوصله شدم
نه حوصله سروکله زدن با مشتری رو دارم
نه حوصله کار و تعمیر گوشی
مثال میزنم ک ...مثلا اگه یه گوشی رو روش کار کردم و مشکلش حل نشد دیگه حوصلم نمیزاره دوباره روش کار کنم
و همین معظلی شده برام
باعث شده ک بد قولی های بسیار زیادی برام پیش بیاد
و همینطور ناراضی بودن مشتری
به نظرتون راهکار چیست؟

**آرمین** · 1392 خرداد 22، 12:18

سلام به همگی 303

رفقا...
مجموع صلوات های دو روز گذشته، 126 عدد بود که به تاپیک ختم صلوات منتقل شد...
خیلی ممنون از عزیزان بابت همکاریشون... Khansariha (8)

امروز و فردا هم نوبت نفر بیستم لیست، داداش لاکی بوی عزیز هست... Khansariha (18)

کجایی داداش؟ clapping

لاکی بوی جان، مشهد مقدس تشریف دارن... و چند روزی نیست...
از من خواست که پیامش رو به شما برسونم...
سئوالش این بود که چطور می تونم واسه کنکور کارشناسی ارشد رتبه خوبی بیارم؟
فکر کنم رتبه ای در حد 1 منظورش بود... 4fvfcja

لطفا هر کس میتونه در این زمینه راهنمایی کنه...

1- جوان

2- رامتین 2012

3- حمید خان

4- آرمین 100

5- جاوید این لاو

6- مجتبی خلبان

7- میلاد +

8- رند

9- عمور

10-آبتین

11-مرد

12-امیرحسین خان

13-پشتكار

14-محسن 72

15-عمو سعید

16-علیرضا 68

17- حسام 313

18-اسنایپر 3

19-احسان بست

20- لاکی بوی....................22 خرداد
21- سعیدجی....................24 خرداد
22- گدای زهرا...................26 خرداد
23 - مرد............................28 خرداد
24 - آزاد 63..........................30 خرداد

یا علی...

**پشتکار** · 1392 خرداد 22، 15:15

(1392 خرداد 21، 19:14)ramtin2012 نوشته است:
راستي يه چيزو يادم رفت:

يه راه موثر مي خوام براي تقويت اعتماد به نفس.

اعتماد به نفسم به شدت ضعيف شده.

اينو خيلي وقت بود مي خواستم بگم اما همش يادم مي رفت.

هر كاريو شروع مي كنم از همون اول ميگم: «نميشه. نمي تونم. سخته و...»

با اين كه مدتي بعد مي بينم همون كارو به خوبي انجام دادم.

مي خوام اعتماد به نفسم بالا بره و توي هر كاري مصمم و ثابت قدم بشم.

مرررررررررسي دوستان.

سلام

داداش رامتین عزیز

من یه راهی رو بلدم که اعتماد به نفس و ارادت رو قوی می کنه.یعنی هر کاری که اراده کنی هیچ کسی توی وجودت نمی تونه مانع بشه .کسی اعتراض هم نمیکنه.نفس کسی هم در نمیاد.

نا امید نیستم که انجامش ندی ولی احتمالش رو ضعیف می بینم که بخوای انجام بدی.

فقط بگم که کاری رو که با یه نصف نون و یه لیوان آب می تونی در عمل انجام بدی خیلی بیشتره از کاری که با مرغ و برنج و خورش می تونی انجام بدی..

اگه می خوای آزادی عمل داشته باشی و هر کاری که اراده کنی بتونی انجام بدی ،پس به توصیه من عمل کن.من فقط وظیفه دارم بگم هر چند شاید کسی نخواد عمل کنه.فردا دیگه حجتی دارم که بگم ،من گفتم کسی گوش نکرد.

"اول این که باید نفست رو ضعیف کنی.نفس محل احساسات و تمایلات هست.اگه نفس قوی باشه خواسته ها و احساساتش رو به شما تحمیل می کنه،در نتیجه شما می شی اسیر و زیر دست اون و هر چی اون بگه شما تحت فشاری که بگی چشم انجام می دم.در این صورت به نظرت شما می تونی اعتماد به نفس اینو داشته باشی که هر کاری اراده کنی انجام بدی؟!به نظرت آزادی عمل خواهی داشت؟!من که بعید می دونم.

چه چیزی باعث می شه کاری رو که می خوای انجام بدی رو احساس کنی نمی تونی انجام بدی؟خوب من بگم؟به این علت که خواست شما با احساستون مقابل هم قرار می گیره و معمولا احساس پیروز می شه.احساس دست کیه؟احساس دست نفس شماست.نفس شما با احساسش نمی زاره که اراده کنی کاری رو که فکر می کنی درسته رو انجام بدی.

شما باید نفس رو اسیر کنید.وقتی اسیر شد دیگه احساسی از خودش برزو نمی ده و شما مانع احساسی برای انجام کار خود نخواهی داشت.حتی می تونی کاری کنی که اون احساسی که شما دلتون می خواد رو براتون ایجاد کنه.چون اسیر دست شماست.تحت سلطه ی شماست.تولید احساس رو شما تعیین کنید.نگذارید نفس شما آزاد باشه و خودش تولید احساس کنه که نمی تونید اراده به خرج بدین.این تا این جا...

ضعیف شدن نفس مساوی است با ضعیف شدن احساسات منفی مخالف اراده و خواست عقلانی شما.واسه همینه که امام علی علیه السلام می فرماید :وقتی که بر نفست غالب شدی اون موقع می تونی از عقلت منفعت ببری.

حالا چطوری ضعیفش کنیم؟طبق روایات فراوان از اهل بیت و التبه تجربه میلیون ها آدم از جمله خودم.راهش اینکه به اختیار خودت گرسنگی بکشی.و این کار سخته. پس راهش اینه که شما به یه روشی بر خودت گرسنه بودن رو واجب کنی.اون روش چیه؟تجربه من می گه روزه گرفتن باعث می شه به خاطر روزه هم که شدن گرسنگی رو تا یه زمان خاصی تحمل کنی بعد رفعش کنی.

باید خوراکت رو کم کنی.آدم زود تر تشنه می شه تا این که گرسنه بشه.روش من اینه که شما روز اول سحری فقط یه لیوان آب بخور و دیگر هیچ.بعد هنگام افطار فقط یک سوم معده غذا بخور بعدش یک لیوان آب و دیگه هیچی نخور تا سحری.باز هنگام سحری یک لیوان آب بخور و غذایی هم نخور.یه مدت همین طور برو جلو اگه دیدی گرسنگی دیگه امونت نمی ده ،یه وعده موقع سحری یک سوم معده غذا بخور و بعد ادامه بده.این رو یادت باشه به هر قیمتی باید همیشه یک سوم معدت حتما حالی بمونه.یعنی هیچ وقت پر نشه.بهت قول شرف می دم ،هر چه که دلت بخواد رو می تونی انجام بدی.

من خودم با یه نصف نون و یک لیوان آب در روز تونستم کاری کنم که اگه به جاش برنج و مرغ و خورش می خوردم شاید هیچ وقت تو عمرم انجام نمی دادم.

اگه هم تشنگی خیلی اذیت کرد.کمی آب اضافه کن ،به این صورت که لیوانت رو پر نمی کنی.یک سوم لیوان آب می خوری و صبر می کنی اگه باز عطش اذیتت کرد باز یک سوم.اینو برای زمانی می گم که دیگه واقعا قابل تحمل نباشه.

اگه سوالی هم داشتی در خدمتم.

**soheil70** · 1392 خرداد 22، 17:26

(1392 خرداد 22، 12:17)حمید خان نوشته است: سلام دوستان
خوبین؟
خدارو شکر چند روزه ک پاکیم بدون وسوسه و مشکلات دیگه
فقط از یک مشکل بزرگ تو کارم رنج میبرم
بسیار کم حوصله شدم
نه حوصله سروکله زدن با مشتری رو دارم
نه حوصله کار و تعمیر گوشی
مثال میزنم ک ...مثلا اگه یه گوشی رو روش کار کردم و مشکلش حل نشد دیگه حوصلم نمیزاره دوباره روش کار کنم
و همین معظلی شده برام
باعث شده ک بد قولی های بسیار زیادی برام پیش بیاد
و همینطور ناراضی بودن مشتری
به نظرتون راهکار چیست؟

سلام ...
دغدغه ی فکری داری برادر...
ذهنت کجا مشغوله؟...

من این مدلی ام:
کافیه یه چیز فکرمو مشغول کنه....دیگه عالم و آدمو فراموش میکنم...
همیشه هم اینطور بوده که اون داستان چه میخواستم چه نمیخواستم حل میشد و من الکی و بیخود فکرمو مشغولش میکردم....
در کل یا مثل من رو بیشتر از یه مشکل نمیتونی تمرکز کنی یا یه بی حوصلگی ساده س که اونم بخاطر اینه که اوایل ترکته که واسه اکثر ما ها پیش میاد......یه خورده بی تفاوت میشیم...که اونم....میگذره...

یا علی...

**آرمین** · 1392 خرداد 23، 9:40

(1392 خرداد 22، 12:17)حمید خان نوشته است: سلام دوستان
خوبین؟
خدارو شکر چند روزه ک پاکیم بدون وسوسه و مشکلات دیگه
فقط از یک مشکل بزرگ تو کارم رنج میبرم
بسیار کم حوصله شدم
نه حوصله سروکله زدن با مشتری رو دارم
نه حوصله کار و تعمیر گوشی
مثال میزنم ک ...مثلا اگه یه گوشی رو روش کار کردم و مشکلش حل نشد دیگه حوصلم نمیزاره دوباره روش کار کنم
و همین معظلی شده برام
باعث شده ک بد قولی های بسیار زیادی برام پیش بیاد
و همینطور ناراضی بودن مشتری
به نظرتون راهکار چیست؟

سلام داش حمید گل 303

خدا رو شکر که پاکی و بدون وسوسه و ... 317

کم حوصلگی یه بخش هاییش ژنتیکیه... مثلا داداش خودم تا جایی که یادمه از 2 سالگی کم حوصله بود... 4fvfcja

هنوزم که هنوزه همونه آقا... درستم نمیشه... 4fvfcja

ولی خودم شخصا وقتی خیلی سرم شلوغ باشه،کم حوصله میشم...
مثلا وقتی 10 تا کار باید انجام بدم، این جوری میشم...
یه دفعه می بینم 1 ماه گذشت، قرار بود اون کارا رو انجام بدم، آخرشم هیچ کدوم انجام نشده...
ولی اگه حتی روزی یکیشونو انجام می دادم، 10 روزه همه چی تموم شده بود...
یا کلا بی نظمی خیلی بدجور رو اعصابم میره و نتیجتا کم حوصله میشم...

اگه سرت خیلی شلوغه و از اون طرف کلی گوشی تعمیر نکرده داری؛ اول از همه یه برنامه بریز کارهای عقب افتادتو انجام بده...
مثلا یه اطلاعیه بزن تا 3 روز از پذیرفتن گوشی جدید معذوریم...

تو این 3 روز بشین هر چی گوشی داری تعمیر کن... خیال خودتو راحت کن از هر چی گوشی که از قبل مونده...
گوشی جدیدم تحویل نمی گیری، شرمنده ی کسی هم نمیشی...
هر وقت کارهای عقب افتادت تموم شد، با فراغ خاطر اطلاعیه رو برمی داری و به ادامه ی روند کاریت می پردازی...

نمی دونم دیگه... کلا به نظرم یه کاری کن نظم کاریت بیشتر بشه... وقتی آدم منظم باشه، خود به خود پرحوصله تر میشه...
مثلا اگه می دونی نمی رسی یه گوشی رو به موقع تحویل مشتری بدی، الکی بهش قول نده تا بعدا شرمندش بشی...
همین باعث میشه هم خودت ناراحت بشی هم اون، یا باهاش بحث کنی و اعصاب خورد بشه یا تبعات بعدی در ادامش...
اون گوشی رو اصن تحویل نگیری بهتره تا اعصابت خورد بشه بقیه کاراتم نتونی انجام بدی...
یه گوشی تحویل نمی گیری ولی به جاش با آسودگی خاطر، 3 تا گوشی تعمیر می کنی...
خدا روزیتم می رسونه... نگران اون یه دونه گوشی نباش که بگی از دستش میدم...

دیگه همینا به ذهنم میرسه... شرمنده... 53258zu2qvp1d9v

ایشالله هر چه زودتر پر حوصله تر بشی... Khansariha (18)

(1392 خرداد 22، 12:18)armin100 نوشته است: لاکی بوی جان، مشهد مقدس تشریف دارن... و چند روزی نیست...
از من خواست که پیامش رو به شما برسونم...
سئوالش این بود که چطور می تونم واسه کنکور کارشناسی ارشد رتبه خوبی بیارم؟
فکر کنم رتبه ای در حد 1 منظورش بود...
لطفا هر کس میتونه در این زمینه راهنمایی کنه...

الان حس می کنم دارم خودم به خودم جواب میدم... 4fvfcja

سلام لاکی بوی عزیز 303

کجایی؟ نیستی پسر؟ جات، خالیه... ایشالله، زودتر بیای پیشمون... Khansariha (18)

خب هر رشته ای با رشته ی دیگه فرق داره...
فکر کنم هم رشته ای هات، خیلی کمک های بهتری بتونن انجام بدن...

فقط من می تونم بگم ازش نترسی... از کنکور کارشناسی به نظر من خیلی ساده تره...
به اصطلاح، سیاه لشکرهای زیادی داره اما داوطلبای جدی واقعا تعدادشون خیلی کمتره...
واسه همین با یکم همت و پشتکار خیلی خوب میشه خودتو به رده های بالا برسونی...

اگه دانشگاه فارغ التحصیلیت هم خیلی جای خفنی نبوده، بازم نگران نباش...
نمونه های خیلی زیادی دیدم که یه جای خیلی بد درس می خوندن ولی دانشگاه های مطرح تهران قبول شدن...

آهسته و پیوسته درس خوندن هم خیلی مهمه...
این که 6 ماه روزی 6 ساعت درس بخونی، خیلی بهتر از اینه که 2 ماه روزی 12 ساعت بخونی، بعد خسته شی و کلا ولش کنی... همه ی زحمتتات هدر بره...
چون بعضی از دوستام دچار این مشکل شده بودن...

رتبه ی یک هم که گفته بودی، دور از دسترس نیست اصلا... 4fvfcja

مث کارشناسی نیاز نیست که باید حتما میانگین درصدات 95 باشه تا رتبه یک بشی!
ساده نیست؛ چون تلاش و زحمت می خواد...
ولی مطمئنم می تونی بهش برسی...

داداش جوان هم دستی در ارشد داره... رتبه خیلی خوبی هم آورده... حتما بهتر می تونه راهنماییت کنه...
من که دیگه همینا به ذهنم میرسه... شرمنده... 53258zu2qvp1d9v

14 صلوات از طرف من واسه همه چی از جمله قبولی کنکورت... Khansariha (18)

**آرمین**

یه داداش گل و جدید داریم که تازه به جمعمون اضافه شده

داداش مهدی اکس عزیز

خییییییییییییییییییییییلی خوش اومدی داداش به رهروان پاکی

کجایی داداش؟ بیا ببینیمت...

**رامتین** · 1392 خرداد 23، 19:55

داداش پشتكار خيلي ممنونم كه پاسخ دادي. انشاالله ماه رمضان هم در پيش هست و مي تونم از طريق روزه اعتماد به نفسم رو افزايش بدم.

الباقي دوستان هم اگه راهي بلدن لطفا بيان كنن.
ثواب داره ها. از خدا براتون قول 600 حوري گرفتم تو بهشت 4fvfcja

به شرط اين كه كمك كنين.
الان داداش پشتكار اون 600 حوري براش رزرو شده تو بهشت.

**mehdinet74** · 1392 خرداد 23، 22:17

سلام

دوستان چه طور هستن؟؟؟ خوب هستن؟؟؟ Khansariha (18)

50 روزه پاکم 317

**Mojтaba ρiloт** · 1392 خرداد 24، 2:14

(1392 خرداد 23، 22:17)mehdi0 نوشته است: سلام

دوستان چه طور هستن؟؟؟ خوب هستن؟؟؟

50 روزه پاکم

قهرمان دست ما رو هم بگیر Khansariha (46)

**آرمین** · 1392 خرداد 24، 9:22