امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

درووووووووووووود

303برو بچ چطورین؟303

به به  دادا کجا بودی تو آخه ؟Kool

Khansariha (18)ایول به بازگشت قهرمانانتKhansariha (18)


بابا بزرگ چطوره؟Smiley-face-cool-2

بابایی پاهات چطوره؟42
بهتره؟1744337bve7cd1t81


داداش آبتینKhansariha (18)

ایول به تو داداشی

یه مطلبی فقط هس

مراقب باش زیادی به روزای پاکیت فکر نکن و نشمارشونcheshmak


موفق باشین303
[تصویر:  05_blue.png]
سلام
من بعد یه مدت طولانی برگشتم کانون ، البته دست پر نیومدم 46
بچه نسبتا بدی بودم تو این مدت ، ایشالا از این به بعد رو خدا کمک کنه .
 



[تصویر:  75695203938362816554.jpg]


[تصویر:  05_blue.png]
همچنان پاکیم
داده ام دل به حسن سر به اباعبدالله
پدرم گفت به دلدادگیت ایول الله
سلام بر تمامی مردان رهرو کانون ترک. خوب هستین ان شا الله؟؟؟؟


برو بچ تریپ خفن قراره تا محرم بترکونیما. من که توپم.


امیدوارم همگی خوب و خوش و خرم باشین
به نام یگانه خدای هستی
ارادتمند شما

diamond111

[تصویر:  8.gif]
 
سلام

عیدتون مبارک53317:22:

یه هفته نتم قطع بود
دلم حسابی براتون تنگ شده بود

هنوز پاکیم و پرچم بالاست

ان شاءالله از شش ماه دوم سال 92 تا ابـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
پاک باشیمcheshmak

التماس دعا1276746pa51mbeg8j
[تصویر:  %D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%DA%86%D8%B1%D8...7-6-62.gif]
ورزش دشمن خـ . ا

« اگر لذتِ تَرک لذتِ را بدانی/ دگر لذتِ نفس را، لذت نخوانی»
در عالم دیوانگی ام بود..بدتر از احساس پوچی چیزی نبود که نصیبم شود و اون یعنی روندی که به دیوانگی و نابودی نزدیک میشد

وسوسه ها در آن عالم هم ادم را تنها نمیگذاشت...مثل ادمی که نه راه پس دارد نه راه پیش...دلم میخواست با 

تمام وجودم فریاد زنم اما ناتوان بودم...هیچ گونه نیرویی برای دم زدن با او وجود نداشت...

به ناچار راه موافقت با تمامی وسوسه ها را باید در پیش میگرفتم اما هیچ گونه آرامشی در اون نمیدیدم...

شاید ان هم به خاطر گرایش هایی که به او داشتم بود!

بارها با خودم میگفتم یعنی امکان بازگشتی وجود دارد؟یعنی ممکن است دوباره همه چیز رنگ رو بگیرد؟

یعنی ممکن است این ذات پاک که به خاطر کج فهمی ها راه لجاجت پیش گرفته بر سر عقل آید؟

ناامیدی بیداد میکرد و گه گاهی دل خود را خوش میکردم ولی نمیشد از واقعیت فرار کرد...

واقعیتی که بارها و بارها به خودم میگفتم نکند خواب باشد و این همه اتفاق همه اش رویا باشد!!

و چقدر دلم میخواست همه اش خواب باشد و به ناگاه بلند شوم و همه چیز را مثل سابق نظاره کنم ولی امان

از این همه خیالاتی که مرا بیشتر در اعماق خود فرو میبرد و هیچ نتیجه ای حاصل نمیشد...

هجمه های ناامیدی از همه طرف وجودم را فرا گرفته بود...

انگاری بعضی اوقات میخواستم با سراب خودم را سیراب کنم

ولی تشنگی ام به خاطر دوندگی به سوی آن بیشتر میشد...

دیگر او را به سخره گرفته بودم راحت می بستم و راحت زیرش میزدم

اما صبوری های او بیشتر مرا عصبانی میکرد و جالب تر از آن جانب به حق گرفتن های خودم...

تنها بودم و احساس بی هویتی ام مرا آزار میداد

اینک دیگر دلیل اشتباه آمدن به این کویر سرد و بی روح- که جز تاریکی چیزی نصیبم نمیکرد- از نظر افتاده بود

چرا برای بعضی هاشان هوا تاریک و خموش و بعضی هاشان صاف و روشن است؟


با خودم میگفتم ایا اینبار تلاشم به ثمر مینشیند؟

آیا اگر بار دیگر به زمین خوردم بلند میشوم؟

اگر بار دیگر به زمین خوردم چه؟

ایا باز هم اجازه ی بلند شدن داده میشود؟

آیا بازهم صبوری میکند که بلند شوم؟

نمیدانم ولی توجهاتش رو احساس کردم...
اینبار واقعا او را حس کردم...
انگاری زندگی همش خموشی و تاریکی و پوچی نیست...
انگاری میتوان در این مسیر به دنبال چیزهایی ارزشمند گشت!
شاید بتوان با پیدا کردن ابزار ارشمند هدف را شناخت و به دنبال آن با اشتیاق
زندگی را ادامه داد...
وچقدر زندگی معنا دارد و هنوز نفهمیدم انرا...

و الان خوشحالم به زمین خوردن هایم خوشبینانه تر نگاه میکنم...
خوشحالم که دیگر تاریکی محض را پیش و روی خودم نمیبینم و ان کورسوی نور مرا به زندگی امیدوار کرده است...

دلم میخواهد مسیرم پرنور و پرنور تر شود و وسایل سفرم در مسیرم هویداتر شود...

و امروز خود را امیدوارتر از دیروز و آینده ام روشنتر از امروز احساس می کنم...

پرواز برای نفسی که خدواندگار ترسیم کننده ی زندگی اش اورا به چالش کشانده است


 تقریبا میشود گفت غیر ممکن شده اشت...


سلام
پااکى تا محرم
هنوز سبز
خداروشکر
عاقبت این عشق هلاکم کند

درگذر کوی تو خاکم کند......

[تصویر:  07165097414216144584.jpg]
[تصویر:  05_blue.png]
سلام بر همه. همچنان پاکی پابرجاست
به نام یگانه خدای هستی
ارادتمند شما

diamond111

[تصویر:  8.gif]
 
سلام به داداشای گلم

19 روز پاکم، امروز تموم شه میشه 20 روز Khansariha (8)

برام دعا کنید 53
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
سلام بر همگی. من هم 5 روزه که پاک. خیلی خوشحالم. برام دعا کنین
به نام یگانه خدای هستی
ارادتمند شما

diamond111

[تصویر:  8.gif]
 
سلام.
هرچند شاید کمی دیر، اما، عید غدیر رو به همه ی شما تبریک میگم.
امروز ۴۹مین روز پاکی بود.

مدتی هست که کمتر سر می زنم...
حال خوبی ندارم...
پاکم ولی حالم خوب نیست...
قصد کردم دیگه درمورد خ.ا به افکار ناامیدکننده و منفی توجه نکنم...
ولی...
یه چیزی هست که زیاد در ذهنم تکرار میشه: «قسمت نیست که پاکیم ادامه پیدا کنه.»
باوجودی که به «قسمت» اعتقادی ندارم... ولی... خب... شاید...
دلیلی هم که برای قانع کردن خودم می تراشم هم اینه که وقتی که پاکیم به مرز ۲ ماه می رسه...
مثل همین الان...
ناامیدی ها، عدم کنترل خودم، عصبانیت، ناراحتی ها و... به سرحد خود می رسند...
و از سال گذشته تا همین لحظه ۹۹ درصد شکستام از همین رو بوده...
این چند روزم ترجیح دادم کمتر سر بزنم...
[تصویر:  05_blue.png]
سلام

داداش رامتین ممنونم ازت

خداروشکر که خوبی

میشه اول تعریفتو از قسمت بهمون بگی؟42

قسمت از نگاه من شاید باشه تقدیری که خدا در نظر گرفته

مگه میشه خدا خوبی و پاکی کسی رو نخواد؟

لطفا خودتو با این حرفا گول نزن Khansariha (18)


اگه قسمتت پاکی نبود که کلا با اینجا نباید اشنا میشدی

و اصلا هم نباید از اول به فکر ترک میوفتادی53258zu2qvp1d9v

به قصدت توجه کن و به این افکار ناامید کننده توجه نکن

به منم میگفت که به بیست روز برسی میشکنی چون یک ساله اینجوری بودی!

خداروشکر به لطف و کمک خدا تونستم بیست رو هم رد کنم

تو هم توجه نکن به حرفاش و همراهیش نکنKhansariha (18)

خداروشکر ما هم 33 روزه پاکیم

یکم میزان تحریکات و وسوه ها زیاد شدن امیدوارم که خدا بازم کمکم کنه53

یا علی
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


سلام همچنان پاکم
داده ام دل به حسن سر به اباعبدالله
پدرم گفت به دلدادگیت ایول الله
دروووووووووود


آخی 
چن وقت بود اینجا پست نزده بودم الان دلم براتون تنگ شده بوKhansariha (18)

مخلص بابا بزرگ303

داداش آبتین ایول داری با همین فرمون به پیشKhansariha (18)
کار خوبی کردی روزا رو نمی شمریcheshmak

داداش رامتین
 حرفا میزنی ها
خود ما از بس این دو روز باقسمت کشتی گرفتیم تمام کت وکولم درد می کنه42
قسمت کجا بود بزن لهش کن

بسی این چن روز وسوسه شدیم Kool


ولی ناراحت نباشین

پرچم بالاست317
[تصویر:  05_blue.png]
سلام و عرض ادب

فدای داداشی های پاک

داداش آبتین مواظب باش
شیطان یهویی نمیاد سراغمون

پله پله و یواشکی زیر پامون رو خالی می کنه

خیلی مواظب باش ته دلت رو خالی نکنه

محکم باش

داداش آبتین جون فدات بشم Khansariha (48) ایول داری

داداش علیرضا هم ایول داره

داداش حجت؟!!!!!!!!!!!!17

مواظب خودت باش ، یه ماه از شش ماه دوم گذشتا

ان شاءالله همه موفق باشید

برامون دعا کنیدKhansariha (18)53
[تصویر:  %D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%DA%86%D8%B1%D8...7-6-62.gif]
ورزش دشمن خـ . ا

« اگر لذتِ تَرک لذتِ را بدانی/ دگر لذتِ نفس را، لذت نخوانی»

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان