امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

سلام بچه ها

اگر برای مسابقه اعلام وضعیت می کنید ، اگر دوست داشتین برای هفته قبلتون رو هم بگین ، چون من نتایج هفته پیش رو ندارم.

تشکر از دوستانی که اعلام وضعیت کردن

آقا ما در مورد پستاتون حرف زیاد داریم ، حالا شب اگر فرصتی بود میام یه خرده می حرفم
سلام دادشای عزیززززززززززززززززززز
من خیلی اینجا حضور فعال ندارم ولی همیشه از حرفاتون استفاده میکنم. 
قضیه این هفته ها ی سبز و قرمز چیه؟  
[تصویر:  15624161_425888184424770_624179248140753...%3D%3D.2.c]
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
53

[تصویر:  Untitled.png]
سلام به داداشای گل؛ ehteram
ان شاءالله که خوب باشید ... . ای کاش وضع گروهمون به حالت قبل برگرده و فعال تر بشه.
این هفته رو هم قرمز اعلام میکنم. همچون هفته ی پیش.
باید دید چه خواهد شد ... همچنان از خدا سپاسگزارم.

(1394 ارديبهشت 18، 13:26)به امید خدا. نوشته است: سلام دادشای عزیززززززززززززززززززز
من خیلی اینجا حضور فعال ندارم ولی همیشه از حرفاتون استفاده میکنم. 
قضیه این هفته ها ی سبز و قرمز چیه؟  


طرح هدایت گروه ها، مسابقات ترک دوره ایه. البته اسمشو دقیق نمیدونم. بگرد پیداش میکنی.
آقا قسمت نشد که ما زیاد بحرفیم ، ولی حالا یه نکته رو از من به یادگار داشته باشید ، خیلی مسئله مهمیه. به ترک هم مربوطه. 

فرض کنید شما می خواهید یه قله خیلی بلندی رو فتح کنید و شما در ابتدای کوهید ، مثلا هر چند 100 متر یه محلی هست برای استراحت و شما وقتی به اونجا برسید برای شما جشن می گیرن و به شما مثلا یه مدالی یا نشان افتخاری می دن. 
شما به دامنه کوه می رسین در حالی که چند کیلو نشان به گردن دارین ، این نشان ها کارتون رو سخت می کنن یا آسون؟ بعد از یه مدت اینقدر این مدالا سنگین می شه که شما دیگه نمی تونین بالا برین.

آقا مدال های افتخارتون رو بریزین دور و به قله نگاه کنین ، ببینین که آیا هدف شما اون مدالا بود؟ هدف قله بوده. همیشه همین طور بوده و هست. القابی که به آدم می دن ، آقای دکتر ، آقای مهندس و ... به قدری سنگین هستن که دست و پا گیر می شن ، تا وقتی خودتون رو از اون چیزایی که بهتون چسبیده رها نکنین نمی تونین قدم بردارین و آزاد و رها به سمت قله بدوین. 

این جا هم همینه ، این مسئله برای کسی که یه مدت زیادی ترک کرده خودش رو نشون می ده. ما تا وقتی که یک سال ترک نکردیم هدفمون می تونه یک سال پاکی باشه ، ولی وقتی که جشن یه سالگیت رو گرفتن و بهت مدال یک سال پاکی دادن و یه خرده با مدال پز دادی ، بعد بکن بندازش دور مدال رو ، حالا دیگه هدف یک سال پاکی نیست ، هدف 5 سال پاکیه. دیگه نباید یک سال پاکی برات ارزشمند باشه. این جور هست که می تونی جلو بری.

یا علی 
امام کاظم:هرکس بخواهد در هرجهتی قویترین مردم باشد،باید در همه ی امور بر خداوند توکل نماید.
سلام داداشا.
وقت قشنگتون بخیر.چه قدر خوبه که با تمام دردا و مشکلات و بعد از کلی کار و درس،کانون رو داشته باشی و بیای توش کامنت بذاری...
واقعا''کانون و گروه رهروان به من دلگرمی خاصی میدند...
خدا رو شکر...خدا رو شکر که تنها نیستیم،هم خدا رو داریم و هم اینکه همه مون توی این کانون دور هم هستیم و به هم دیگه دلگرمی و امید میدیم.
من که این روزا انرژی مثبت خوبی رو توی خودم احساس می کنم،و واقعا''از ته دل دوست دارم که این انرژی رو به بقیه ی داداشام هم منتقل کنم.
از خدا می خوام که دست همه مون رو بگیره...
واقعا''باید قدر تک تک لحظات و ثانیه های پاکی رو دونست و ازشون استفاده کرد،پاکی خیلی با ارزشه...
إن شاءالله خدا توفیق بده و همه مون تا ابد ترک کنیم و پاک پاک بشیم...
راستی نظرتون چیه ختم قرآنی،دعایی،ذکری چیزی هرشب بذاریم توی گروه؟ها؟خیلی خوبه،معنویت گروه هم بیشتر میشه.
ضمنا''یه تشکر ویژه هم از عاشق فاطمه زهرا می کنم؛مطلب سودمند و خوبی بود،دستت درد نکنه.
قاصدک جان،آرزو دارم که تو هم همیشه پایدار و سبز بمونی،مارو هم دعاکن.
آمور جان داداش،من وضعیت بدتر از تو رو هم تجربه کردم،یک هفته کامل خ.ا،اونم روزی یه بار نه،چندبار...
خب این مسلمه،هرچی بیشتر انجامش بدی،احساس بی خیالی نسبت به گناه پیدا می کنی و کاملا برات عادی میشه،مگر اینکه چند روزی بذاریش کنار و پاک باشی تا متوجه حرفم بشی.
خلاصه امیدوارم که اصلا''دیگه انجام ندی.یاحق
بچه ها نماز یادتون نره،خیلی توی پاکی تأثیر داره بخدا...
[تصویر:  05_blue.png]
سلام

به به ای ول داداش قاصدک

الحمدالله منم سه هفته سبز داشتم

یا علی53
نقل قول: آمور جان داداش،من وضعیت بدتر از تو رو هم تجربه کردم،یک هفته کامل خ.ا،اونم روزی یه بار نه،چندبار...
خب این مسلمه،هرچی بیشتر انجامش بدی،احساس بی خیالی نسبت به گناه پیدا می کنی و کاملا برات عادی میشه،مگر اینکه چند روزی بذاریش کنار و پاک باشی تا متوجه حرفم بشی.
خلاصه امیدوارم که اصلا''دیگه انجام ندی.یاحق

بر عکسشم هست....وقتی گناه نکنی حساستر میشه...من خودم اول نمیدونستم اینطوری....توی یه سایتی داشتم میچرخیدم که ربطی به چیز

بد نداشت یهو یه خانوم ناجوری پرید وسط صفحه وضعش خیلی خراب بود منم در لپتاپو همچین بستم جرات نمیکردم دیگه بازش کنم! چرا؟ 

چون میترسیدم ال سی دیش وسط صفحه کلید خورد شده باشه! 42

خداروشکر سالمه 4fvfcja

---------

دیروز یکم با دوچرخم رفتم بیرون هوا بخورم دوستای قدیمیم رو دیدم که سیگاری شده بودن.....

کلی حالم گرفته شد...اونا رفتن دانشگاه کلی برام ازش تعریف کردن...یکم دلم میگیره در موردش با کسی حرف میزنم 

چنتا مسابقه ی همینطوری با دوستام دادم چنتاشو از قصد شل رکاب زدم باختم روحیشون خراب نشه....ولی فکر کنم تابلو بود فول گاز نمیرم 42

اگه همش ببازن ورزش رو میبوسن میزارن کنار میرن مثل همونا سیگاری میشن! والا
سلام به رهروانی ها
شاد و قبراق و سرحال باشین ان شالله...

خدا رو شکر این چند روز خوب گذشته...
امیدوارم به ادامه دار بودنش...

ممنون از رضای عزیز و همین طور داداش درخشنده که بهم انرژی دادن...  53


هفته ی اول من سبز بود اما دو هفته ی بعدش قرمز...
دور بعدی مسابقه جبران می کنم...  

تو دور بعدی به همراه رضا و همساده کولاک می کنیم...
همین طور نمیدانم و دریل... 
هیچی نمی تونه جلودار ما بشه... جز خودمون...53258zu2qvp1d9v
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

سلام.

همه چیزو خراب کردم،هرچی انرژی مثبت داشتم همه اش از بین رفت،خیلی راحت تر از همیشه شکست خوردم،خیلی بی خود...
ولی باز نسبت به همیشه بهتر بودم،همیشه حدود بیشتر از۶بار انجامش میدادم،ولی امروز فقط٣بار،ضمنا''دیگه فیلم هم ندیدم.البته بازهم خوب نیست...
خدایا من رو ببخش...
دعا کنید بتونم دوباره بلندشم و شروع کنم...
بدبختی من اینه که هروقت درسی،کاری،مشکلی چیزی داشته باشم،برای اینکه بتونم راحت درس بخونم و به کارام برسم،خیلی زود میرم خ.ا میکنم تا دیگه فکرش مزاحمم نشه و تمرکز داشته باشم برای کارام...
نمیدونم با این درد و بدبختی چه کار کنم...شماها هم دچار میشید؟
کافیه فقط موقع کار و یا درس فکرش بیاد سراغم،همین که بهش فکرکنم،میرم زود انجامش میدم تا ازش راحت بشم...
البته این خوابای دیشب هم منو داغون کردن،سه شب پشت سرهم خوابای افتضااااااااااح دیدم،دوشب اول تونستم خودمو کنترل کنم و روزاش هم پاک بودم،ولی با خواب دیشب دیگه تحریکا شروع شد تا اینکه...
[تصویر:  05_blue.png]
(1394 ارديبهشت 19، 14:11)ali123 نوشته است: بدبختی من اینه که هروقت درسی،کاری،مشکلی چیزی داشته باشم،برای اینکه بتونم راحت درس بخونم و به کارام برسم،خیلی زود میرم خ.ا میکنم تا دیگه فکرش مزاحمم نشه و تمرکز داشته باشم  برای کارام...
نمیدونم با این درد و بدبختی چه کار کنم...شماها هم دچار میشید؟
کافیه فقط موقع کار و یا درس فکرش بیاد سراغم،همین که بهش فکرکنم،میرم زود انجامش میدم تا ازش راحت بشم...
البته این خوابای دیشب هم منو داغون کردن،سه شب پشت سرهم خوابای افتضااااااااااح دیدم،دوشب اول تونستم خودمو کنترل کنم و روزاش هم پاک بودم،ولی با خواب دیشب دیگه تحریکا شروع شد تا اینکه...


حسرت گذشته رو نباید خورد ، باید از گذشته درس گرفت. 

خیلی خوبه که شما الان فهمیدی مشکل چیه.

می دونی چیه ، چیزی هست که می گن بعضی موقع ها ما خودمون رو شرطی می کنیم ، مثلا بعضی جاها آدم کم رو می شه و نمی تونه صحبت کنه و ... 
شما خودت رو شرطی نکن ، این فکر رو بریز دور که برای درس خوندن قبلش باید حتما اون کار رو انجام بدی ، سعی کن با کمک یه چیز دیگه تمرکز کنی.
(1394 ارديبهشت 19، 14:01)ali123 نوشته است: سلام.

همه چیزو خراب کردم،هرچی انرژی مثبت داشتم همه اش از بین رفت،خیلی راحت تر از همیشه شکست خوردم،خیلی بی خود...
ولی باز نسبت به همیشه بهتر بودم،همیشه حدود بیشتر از۶بار انجامش میدادم،ولی امروز فقط٣بار،ضمنا''دیگه فیلم هم ندیدم.البته بازهم خوب نیست...
خدایا من رو ببخش...
دعا کنید بتونم دوباره بلندشم و شروع کنم...

سلام علی جان،
خوب باشی ان شاء الله

این نوشتی 6 بار یا 3 بار توی یک روز، منظورت چیه؟
به چه فاصله های زمانی؟
درست می شه ان شاء الله.

دیدید گاهی آدم "غسل-واجب" هست،
حالا به هر دلیلی اون دوش گرفتن به تاخیر میافته.
تو اون فاصله آدم هِی وسوسه می شه؛
ما که حالا افتادیم حموم رو، بذار یه بار دیگه هم خ.ا. کنیم.

مسابقه ی هفتگی رو داشته باشید،
مثلن در شروع هفته ی جدید، آدم وا می ده.
کل هفته هنوز مونده و هفته "قرمز" شده از همون اول!
شاید قیاس ش با اون "غسل-واجب" زیاد درست نباشه، ولی کمی هم وارد هست.
آدم می تونه برا باقی هفته بی انگیزه باشه.
نمدونم والا،
شما در رابطه با موضوع بالا چه نظری دارید!؟

در ضمن، این مسابقه ی گروهی توی تالار پسرانه ایده ی خیلی خوب ی هست ها.
53
[تصویر:  tree.jpg]

خُنُک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش  ***  بِنَماند هیچ ش الا، هوس قمار دیگر


" مولوی "

53   53   53

این بار، بی تاریخ؛
خسته ام،
آن همه روزها که قرار بود شروع ی باشند ...

53 5353
[تصویر:  05_blue.png]
تو رو خداااااااااااااااااااا یکی بم بگه این هفته سبز و قرمز چیه جریانش
[تصویر:  15624161_425888184424770_624179248140753...%3D%3D.2.c]
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
53

[تصویر:  Untitled.png]
به نام خدا
سلام دوستان همساده هستم یه دوست بهبودی
چهار روزه پاکم.

 داداش به امید خدا
هفته قرمز یعنی هفته ای که لغزش توش باشه.
هفته سبز یعنی هفته ای که پاک بوده باشیم.

داداش آرمین تو هم چشم مایی امید مایی خیلی دوستت داریم.

داداش درخشنده بابا پوریای ولی بابا جهان پهلوان تختی یه دستی هم رو سر ما بکش

داداش علی
خوب اصلا ما خودارضایی رو واسه نیاز جسمی دیگه انجام نمیدیم واسه لذت نیست واسه خوشگذرونی نیست.
ما نود درصدمون واسه فرار از تنش ها استفاده میکنیم. به عنوان یه مسکن
که البته این مسکن خیلی وقته اثر بر عکس میزاره.
 من یه مدته یه حس جدیدی رو تجربه میکنم.یعنی وقتی در برابر وسوسه ها مقاومت میکنم جوری خالی میشم و حس سبکی میکنم درست مثه بعد از خودارضایی که ذهنم خالی میشه.یعنی مسکن واقعی شهوترانی نکردنه به نظر من.خیلی خوشمزست این حس.ایشالا همه تجربه ش کنیم.

داداش نمیدانم
کاملا حق با شماست.
اصلا بعد هر لغزشی میگن سریع باید غسل کنی و سریع باید بیای به دوستات بگی که سریالی نشی.
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
 سپاس شده توسط
اولا سلام به همه
شکی نیست و شدیدا موافقم که ما برای فرار از تنش ها و تسکین اینکارو میکردیم
بچه ها یه رازی رو میخوام بهتون بگم
من دوران های مخالفی رو پشت سر گذارم
و درگیر زندگیم هستم که پر از تنشه
سابقه دارم...
نکته اصلی اینجاست که..
من به قدری حالم بده که (شاید باورتون نشه)
چشم دل من کور شده چشم و گوشم فقط بدی رو میبینه و میشنوه
سینه ام که جایگاه قلبمه درد میکنه
عجیبه هیچ روانشناسی شاید این دردو نفهمه
نماز ,مرور خاطرات خوب پاکیم کمی از دردم کم میکنه
این منم که از نفس اماره شکست خوردم
حتی موقع جنب شدنم مثل خودارضایی حالم بده همانقدر این کار نفسه
خدایا کی حرف منو باور میکنه دلم میخواد در مسیر روانکاوانه ی خودم برگردم به گذشته اما سخت درگیر درس و کارم ...
من یه ولگرد نیستم من بی استعداد نیستم خانواده دارم ابرو دارم پدرم و اعتبار داره
میگم ای خدا ای کاش اگه فقط جونم مونده جونمو بدمو رضایت تورو کسب کنم
only one ,one thing....geting rid of such dangerous habit.... not important  any problem...,but this problem....get rid it for all long life
ممنون داداش همساده ولی منظورم این بود که قضیه اش چیه؟ منم بخوام اعلام وضعیت هفتگی بکنم باید چکار کنم؟ 
بچه ها یچی بگم؟
من برا فرار از گناه خ.ا دارم همه زندگیم رو میذارم .مثلا اامروز از ساعت 5 بعد از ظهر یکسر اینجام الان ساعت 12 هستش  Vamonde
کلا نمیتونم کار دیگه کنم. کل تمرکزم رو گذاشتم که مرتکب خ.ا نشم. شمام همچین حالتی دارید؟
چطوری به برنامه زندگیتون میرسید؟ 
[تصویر:  15624161_425888184424770_624179248140753...%3D%3D.2.c]
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
53

[تصویر:  Untitled.png]

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 6 مهمان