1392 ارديبهشت 10، 0:43
ویرایش شده
(1392 ارديبهشت 9، 16:24)همای رحمت نوشته است: اه اه از خودم بدم می اد به هیچی پایبند نیستم ب خدا1اگه به خدا پایبند نبودی اصلا احساس گناه نمی کردی و اینجا نمی اومدی همین که زدی به ترک یعنی اتقاد به خدا
زبان پاک داشتم که ندارم اعتقاد ایمان پاک داشتم که اون ها را هم ندارم.
فقط چشمم باقی مونده که اونم ب امید خدا تا چند روز دیگه یر باد می ره....
می دونید الان از همه چی خستم خدا کجایی؟؟؟
چه سوال احمقانه ای من تو را گم کردم می پرسم کجایی؟؟؟!!!!! در واقع اون باید ازم بپرسه کجام؟؟؟
واقعا کجام ؟ ته جهنم...... خدا لعنت نه من را... افکارم... پریشانم...
اخه لعنتی چی کار داری می کنی؟؟ الکی الکی اینده ات را داری خراب می کنی؟
من که بزرگترین تحولاتی که کسی باورش نمی شه تو خودم ایجاد کردم حالا...؟
جون خودت تحول1!! چه مسخره... اون تحولاتت هم با وضعیت الانت به درد نمی خوره
.....
2زبان پاک هم میشه داشت!من خیلی غیبت مب کردم یه بار...... تو پستای قبلیم تو کانون هس فک کنم دو یا سه صفه قبل
3این که خسته ای طبیعیه چون داری می جنگی اگه وا داده بودی خسته نبودی
اما بخدا من این رو تجربه کردم هروقت می خوری زمین بلند شو،نمی دونم چی شد یهو نگاه کردم دیدم دیگه هیچ گرایشی به خ ا ندارم باور کن برام خ ا و مثخ سگ دویدن هم اندازه جذابیت داره(نمی دونم شایدم بدنم آسیب دیده)
4خدا میفرماید(حدودشو میگم)تو یک گام به سوی من بیا من ده گام میام تو آهسته بیا من شتابان میام پس پیدا کردن خدا هم سخت نیس
5کجایی؟تو بیدارترین وجدان آّباد که انقدر از گناهت خسته ای
6حضرت علی میفرماید باقیمانده عمر مومن بها ندارد چرا که از دست رفته ها را بدست می اورد و نداشته ها را کسب می کند پس آینده تو هرجور می خوای بساز
7لازم نیس رشد و تحولاتو به مسخره بگیری اگر الکی بود که همه کسبشون میکردن
8یاااااااااااااااااااااا علییییییییییییییی
(1392 ارديبهشت 9، 22:36)مـَرد نوشته است:اینجوری فک نکنک ازدواج خوب باشه قضیه حساسه بچه ها سعی کنید سند رواشناسی بیارید نه الکی نسخه بپیچید(1392 ارديبهشت 9، 22:31)حمید خان نوشته است:میفهمم حتی ازدواج هم بکنی تازه کمتر هم میشه !(1392 ارديبهشت 9، 22:24)مـَرد نوشته است: داداش حمید منم امروز همچین میزون نبودم ... یه لحظه به سرم زد فیلتر شکن رو روشن کنم برم با از اون غلتا ... نمیدونم چی شد فروکش کرد ... نشستم فیلم دیدم الانم اصلا اون جوری نیستم
بهتره پی ازدواج باشی ... سخت شده ازدواج هم ولی خُب دیگه راهی نمونده که ...
آره
خودمم به همین نتیچه رسیدم
ولی خب
نمیخوام دلیلم برا ازدواج فقط ...هوس باشه
منظورمو میفهمی؟
به نظرم اصلا مشکلی نداره ... به هر حال یکی از جنبه های ازدواج همینه
بهتره به مادرت و خانواده بگی کم کم برات آستین بالا بزنن ...
سنت پیغمبر ـه ... ثواب هم داره
(1392 ارديبهشت 9، 16:08)همای رحمت نوشته است: این چه استغناست یا رب؛ وین چه قادرحاکم است؟اسمیگل جان!این کهشکست رو راحت بخوری و سزیالی بشه مهلکه ترمز رو بکش
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست!
شکست پشت شکست خسته شدم!
یکشنبه (دو بار) امروز و ....
نمی دونم کتاب ارباب حلقه ها را خوندید یا نه اما در کتاب ارباب حلقه اسمش یادم رفته شخصیتی بود که دو شخصیتی شده بود یک شخصیت منفور و یک شخصیت خوب که مدام با هم درگیر بودن الان اون منم!!
هر شب تا خوابم ببره در حال توبه اما فردا صبح دوباره....
متنفرم از خودم متنفر....
هر چی بلا سرم بیاد حقمه!!!! هر چی
از رو این لعنتی از درسم هم عقب افتادم .
......
:smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell: