امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

سلام دوستان ببخشید بابت تاخير چن روزم متاسفم،متاسفانه پدر يكي از بهترین دوستام به رحمت خدا رفته ديگه باعث شد كلا همه چيزم بشه دلداري دوستم.بابت پاكيم هم توي اين چن روز به تنها چيزي كه فكر نكردم اين افكار جنسي بود.از داش آرمينمم بابت گروه بندي مچكرم خب فعلا باي
[تصویر:  05_blue.png]
سلام


واقعا عجب دنیایی شده


فدای شما ای شهدا1276746pa51mbeg8j


هر چی رفیق پیدا کنی، اگه وصل به خدا نباشه و تورو وصل به خدا نکنه
اصلا فایده نداره
همش ضرره
فدای شهدا ، که روحشون بیشتر از جسمشون کار می کنه


روز قبل تولدم ، یعنی دیروز عصر
رفتیم نزدیک حرم حضرت رضا علیه السلام
پاتوق کتاب شهرمون
(قرارم باشهدا این بود هر کدوم از دوستام ازشهرستان میان یه یادگاری که معمولا" کتابی از زندگی شهداس هدیه بدم بهشون)


هدایام تموم شده بود ، ترسیدم این چند روز آخر ، یکی از شهرستان بیاد دست خالی باشم


عصری رفتیم اول حرم زیارت ، با خودم گفتم محمد جواد( از دوستای گلم ، خیلی نورانیه ، عجیبه کاراش ) اومده مشهد و الان حرمه
دوستم که همراهم بود خندش گرفته بود


رفتیم زیارت ، حال عجیبی داشتم ، نمی دونم چرا ، رفتار زائران ، گریه هاشون
جاتون خالی نزدیک ضریح یه مدت وایسادیم ، یاد همتون بودم



زیارت نامه رو بسته بودم و با دلم با آقا صحبت می کردم
همش تو ذهنم این بود ، محمد جواد مشهده



اومدیم بیرون
رفتیم سمت پاتوق کتاب ، سه تا کتاب از زندگی شهدا خریدم
یه ساعت مونده بود به اذان مغرب
برگشتیم به محله مون ، اذان می دادن
پامو گذاشتم تو مسجد
دیدم پیامک اومد


محمد جواد بود : نوشته بود ، هم اکنون در حرم رضوی دعاگویتان هستم


منو می گی ، بغض گلومو گرفت


گفتم ای شهدا چرا زودتر خبر دارم نکرد ، وایسم حرم


از دیروز هر کار می کنم برم دیدنش

نمیشه


با کاروان اومدن
سخت می گیرن و نمی زارن تنها یه جا باشن


حالا قراره فردا برم محل اسکانشون


جالب تر از اون اینکه
بعد اینکه نماز مغرب رو تو مسجد محلمون خوندیم
از طرف حضرت رضا
نبات تبرکی آوردن برام


تو دلم گفتم، ای قربون دل باصفات محمد جواد
تبرکی شهدا و امام رضا سر جمع شد


عجب روزی ای داری پسر17


باور کنید از دیروز چند بار سر همین قضایا گریم گرفته


فدای خدا که اینقدر بنده های خوبشو دوست داره


خوش به حالش
با خدا خیلی رفیقه


1276746pa51mbeg8j


غبطه می خورم به حالش


رفتارش ، اعمالش ، همش منو یاد شهدا می اندازد


Khansariha (18)


راستی اینم بگم ، این اومدنش ، اونم شب تولدم


هدیه تولدم بود از سمت خدا



خیلی خوشحالمMuscular:22:Smiley-happy114


خدایا شکرت42
[تصویر:  %D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%DA%86%D8%B1%D8...7-6-62.gif]
ورزش دشمن خـ . ا

« اگر لذتِ تَرک لذتِ را بدانی/ دگر لذتِ نفس را، لذت نخوانی»
سلااااااااااااااااام به همگی 317

می بینم بچه های گروه بندی ها کم کم دارن می شتابن به این سو... 4fvfcja41
و همچنان گروه نارنجی پرچم به دست پیش رو هستن... در رأس اون ها هم آبتین... 317


به به حسین 422 عزیز...
کجا بودی داداش؟ خوبی؟ خوشحالیم که اینجایی..
به این هم گروهی هات بگو یه سرم اینجا بزنن... جای دوری نمیره... 4fvfcja
مرسی که پیشمونی...Khansariha (18)


داداش حامد خدا رحمتشون کنه... غم نبینی الهی... 1276746pa51mbeg8j
کنار رفیقت باش که به کمکت احتیاج داره.. دوستی ها به درد همین موقع ها می خورن... Khansariha (18)
خدا رو شکر که اوضاع پاکی هم خوب بوده این مدت.. سعی کن این ثباتی که تو این چند روز به دست اومده رو همیشگی کنی...
همین که تو خونه بی کار نباشی و با برنامه ریزی قبلی ذهنت درگیر جاهای دیگه باشه یه کمک خیلی بزرگ به خودت کردی...
پاک باشی همیشه... 53

داداش ما می توانیم خوش به سعادت خودت و خوش به سعادت دوستت... که این قدر اتصالاتتون نزدیکه به خدا و به شهدا...
قدر بدونی ها... 1276746pa51mbeg8j
همیشه این قدر خوشحال باشی ان شالله... 317
راستی جشن تولدت هم بچه ها این جا زحمتشو کشیدن ها... یادمون نرفته... cheshmak


وایسید... clapping
منم پاکم... :22:
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

دروووووووود
خسته نباشین دوستان
ممنونم از تمامی دوستان که مارو شرمنده کردنKhansariha (18)303Khansariha (8)
آقا این همگروهی های ما کجان؟
آییییییییییی
همگروهی ها؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟clapping
[تصویر:  05_blue.png]
(1392 شهريور 21، 12:57)پشتکار نوشته است: -------

سحرابی دیگر،امیدوارم از این به بعد سحرابی بهتر از گذشته شاهد باشیم.

آفرین به پاک بودنت.

-------

مرسی داداش پشتکار 


فقط شرمنده اینجا ریز بنویسم
سهراب با ه دوچشمه4fvfcjacheshmak
[تصویر:  05_blue.png]
سلام.

باز توی خواب شکستم.
انقد حالت گرفته میشه وقتی توی خواب و بی اختیار بشکنی...
نمی دونم چرا هر وقت می شکنم چند روز بعدش توی خواب و بی اختیار دوباره می شکنم؟ اصن یه وضعی...
می دونم که شکست حساب نمیشه.
ولی با روحیه آدم یه کاری می کنه...
به هر حال خداروشکر که به اراده خودم نبوده! و نیازی نیست زیاد بهش فکر کنم.
خلاصه در اولین فرصت غسل کردم تا ببینیم بعد چی میشه...
فعلا که ۸ روزه که پاکم.
فعلا بای..
[تصویر:  05_blue.png]
(1392 شهريور 23، 12:04)ramtin2012 نوشته است: سلام.

باز توی خواب شکستم.
انقد حالت گرفته میشه وقتی توی خواب و بی اختیار بشکنی...
نمی دونم چرا هر وقت می شکنم چند روز بعدش توی خواب و بی اختیار دوباره می شکنم؟ اصن یه وضعی...
می دونم که شکست حساب نمیشه.
ولی با روحیه آدم یه کاری می کنه...
به هر حال خداروشکر که به اراده خودم نبوده! و نیازی نیست زیاد بهش فکر کنم.
خلاصه در اولین فرصت غسل کردم تا ببینیم بعد چی میشه...
فعلا که ۸ روزه که پاکم.
فعلا بای..
سلام رامتین جان 303

اول از همه اینکه داداش ریلکس باش... کی داره با روحیت بازی می کنه؟ 4fvfcja

تو روزای اول بعد از شکست فشار زیاده رو آدم..
و این فشار تو هر کس پیامدهای مختلفی به وجود میاره... هر کس به نوعی...
اینم یه نوعشه!

حتی اگه فشار هم نباشه، اون ذهنیتی که آدم تو ضمیر ناخودآگاهش بعد از شکست به وجود میاد، این نتیجه رو میده...

خدا رو شکر که میگی با اختیار نبوده... پس دیگه نگران نباش... 1

چند تا چیز هم قبل از خواب حواست باشه:
1- حسابی فکرت رو کنترل کن (همین طور در طول روز)...
2- حتما ذکر بگو... یا چند آیه قرآن بخون... شده حتی سوره هایی که حفظی...
3- با خودت مرور نکن و نگو که ممکنه فردا صبح که از خواب پاشم، دوباره این اتفاق برام بیافته...

موفق باشی... 41

ادامه بده به روزای خوبت قهرمان.. Khansariha (46)
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

سلام همچنان پاکیم
بچه ها یه سوال
نمیدونم تاحالا پیش اومده براتون زود رنج وعصبی باشید
اینجورمواقع چکارمیکنید
داده ام دل به حسن سر به اباعبدالله
پدرم گفت به دلدادگیت ایول الله
بازم سقوط ... 1276746pa51mbeg8j
بازم افتادم... خیلی رو این دفعه حساب باز کرده بودم...
ولی چیکار کنم... نشد 1276746pa51mbeg8j
واقعا هنگ کردم...
حس میکنم این دفعه همه زورمو زدم ولی...
[تصویر:  1516091_1378333602425510_322294495_n.jpg]

535353
[تصویر:  05_blue.png]
(1392 شهريور 23، 15:49)روزبه نوشته است: بازم سقوط ... 1276746pa51mbeg8j
بازم افتادم... خیلی رو این دفعه حساب باز کرده بودم...
ولی چیکار کنم... نشد 1276746pa51mbeg8j
واقعا هنگ کردم...
حس میکنم این دفعه همه زورمو زدم ولی...
1276746pa51mbeg8j
لغزش واسه ما آدماست داداشم... نه؟
ما آدما عاری از اشتباه و گناه نیستیم که... وگرنه آدم نبودیم!
بالاخره هر کدوم از ما ممکنه یه جایی از مسیرمون اشتباه کنیم و به مشکل بخوریم...

مهم اینه که یاد بگیریم با این اشتباها درست دست و پنجه نرم کنیم...
رشد کردن با این اشتباهات رو یاد بگیریم... 
درس بگیریم ازشون...

این سری اگه زمین خوردی، حتما می دونی از چه ناحیه ای بوده... 
(یا کنترل نامناسب فکر؟ یا کنترل چشم؟ یا تن دادن ساده به یه وسوسه کوچیک؟ یا درگیر کردن دراز مدت خودت با وسوسه؟ یا برنامه ریزی نداشتن واسه لحظه ی اورژانسی؟ یا بی خیالی و بی انگیزگی تو روزای اخیر؟ یا...)
بالاخره یه چیزی بوده...
فقط کافیه دفعه بعد این اشکالی که داری رو برطرف کنی... همین... 1  

الان وقتش نیست خیلی با خودت 2 2 تا 4 تا کنی... یا خودتو زیر سئوال ببری و خودخوری کنی... اینا مال بعده...
فقط خواستم بگم یه دردی هست و یه درمون هم واسه اون درد هست...
ناامید نباش داداشم... Khansariha (18)

یه وقت خودتو از دست رفته نبینی ها... :smiley-yell:
اتفاقا برعکس...
از زمان حضورم تو کانون تا حالا این روزبه ای که این سری دیدم با همیشه فرق داشت... Khansariha (46)
واقعا مرحبا به همت و ارادت داداش... نزدیک یک ماه پاک بودی اگه اشتباه نکنم... حقیقتا آفرین...  41

تو فرصت مناسب ان شالله اشکالاتت رو در میاری و رفعشون می کنی...
اون وقت حتا میشی یه روزبه فوق العاده تر از این... cheshmak

تو این حال و هوای شکست هم نمون که مثل سم می مونه برات..
غسل کن و توبه... بعدم به کارای روزانت مشغول شو... دیگه فکرشم نکن...
و مراقبت از خودت رو هم فراموش نکن... 
مدیریت بعد از شکست هم فراموش نشه... سر بزن بهش... Khansariha (18)
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

سلاااااااااااااااااااااااااااااام


مسابقه داااااااریم 


کنترل ذهن و نت 


شروع از 25 شهریور تا 15 مهر


clapping یادتون نره شرکت کنید ها... خیلی می تونه کمکمون کنه... clapping


جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

(1392 شهريور 23، 17:48)armin100 نوشته است: یه وقت خودتو از دست رفته نبینی ها... :smiley-yell:

تهِ دلم یه امیدکی هست ولی... 1276746pa51mbeg8j
با خودم میگم اشکال نداره، بعد هر شکستی یه پیروزیه...
یاده دفعه پیش می افتم و دوباره یادم میاد که این حرفا خیلی تکراریه ... 1276746pa51mbeg8j
بعد این همه شکست هیچ پیروزیی نبود.. 1276746pa51mbeg8j
[تصویر:  1516091_1378333602425510_322294495_n.jpg]

535353
[تصویر:  05_blue.png]
(1392 شهريور 23، 19:16)روزبه نوشته است:
(1392 شهريور 23، 17:48)armin100 نوشته است: یه وقت خودتو از دست رفته نبینی ها... :smiley-yell:

تهِ دلم یه امیدکی هست ولی... 1276746pa51mbeg8j
با خودم میگم اشکال نداره، بعد هر شکستی یه پیروزیه...
یاده دفعه پیش می افتم و دوباره یادم میاد که این حرفا خیلی تکراریه ... 1276746pa51mbeg8j
بعد این همه شکست هیچ پیروزیی نبود.. 1276746pa51mbeg8j
امیدک چیه داداشم؟ معلومه که باید امیدوار باشی... clapping
تازه داری راه و چاه پیروزی رو یاد می گیری...
تازه پیچ و خم جاده داره دستت میاد...
می خوای ول کنی؟ 1276746pa51mbeg8j

همین مدتی که پاک بودی رو دست کم نگیر...
خودش یه موفقیته...
این دفعه درس می گیری و دفعه بعد میشه یه موفقیت بزرگتر... Smiley-face-thumb

همین که تو مسیر پاکی هستی می دونی چقدر ارزشمنده؟
ما که صرفا این جا دنبال نتیجه نیستیم... که بگیم N روز پاک شدیم و ...
حتی اگه تو این مبارزه با نفسمون کم بیاریم و شهید شیم، بازم تو مسیریم!
ترکت رو ببر سمت خدا...
بگو خدا می بینه تلاشمو... 
نباید کم بیارم...
باید خودمو سراسر انگیزه کنم و ادامه بدم..

پیش خودت نگو با این شکست باختم و باید از اول شروع کنم...
این اصلا دید قشنگی نیست...
روزشمار پاکی فقط صفر شده... همین! 1

مسیر پاکی رو ببین... بگو تو این مسیر 30 روزه ای که اومدم فقط یه لغزش داشتم...
بازم خدا رو شکر.. ان شالله از این به بعد اون یه لغزشه هم دیگه وجود نخواهد داشت... Smiley-face-thumb

یادت باشه اونایی که فکر کردن این حرفا تکراریه و تا ابد وضعشون همین جور میمونه،
تو همون تفکرات خودشون موندن و تا آخر هم وضعشون همین جور موند ها...  
از این فازها بیا بیرون که کار شیطونه... clapping

زود تند سریع تجدید عهد کن... انگیزه بده به خودت و دوباره یا علی بگو... 317
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

سلام بچه ها
حتما تو دور جدید مسابقات کنترل ذهن و نت شرکت کنید
خیلی خوبه


به به
گروه سبز: مجتبی پایلت - حمیدخان - حسین چار دو دو - آزاد 63

چه میکنن گروه کچلا ... 317
بکس خودتون با اختیار  اعلام کنید در چه وضعیتی هستین ؟ 317دیگه من به زور متوسل نشم 4fvfcja


من عالیم ...
وسوسه ای میاد و میره هرزگاهی ، اما بهش پاسخ نمیدم ....

خدارو شکر پاکم
داش حسین و حمید و ازاد چطورن ؟
باقی بکس چطورن ؟


داداش رند تبریک میگم ، تخم مرغ رنگی شدی ، ان شالله قسمت بچه ها دیگه هم میشه بزودی 4fvfcja
شگفتا هر چه ترا به يادم بياورد، زيباست .

بوی نمور کوچه و کلمات ..
نگاه مورب کسی که از انتهای بن‌بست باز آمده است ..
و دستها، دامنه‌ها، روزنامه‌های عصر، پتوی کهنه‌ای بر هره‌ی ديوار ...
هرچه ترا به يادم بياورد، زيباست.


[تصویر:  0607.jpg]
(1392 شهريور 23، 14:23)abtin نوشته است: سلام همچنان پاکیم
بچه ها یه سوال
نمیدونم تاحالا پیش اومده براتون زود رنج وعصبی باشید
اینجورمواقع چکارمیکنید
سلام داداش

دیگه منو شما که پیر شدیم
بچه نیستیم

باید تمرین کنیم تمرین تمرین

شهدا اهل تمرین بودن
الکی نیست
سخته

اول مشورت با یه متخصص
بعدشم هر کسی اخلاقیات خودشو بهتر می دونه
بشینیم فکر کنیم
یکم صبور تر باشیم
[تصویر:  %D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%DA%86%D8%B1%D8...7-6-62.gif]
ورزش دشمن خـ . ا

« اگر لذتِ تَرک لذتِ را بدانی/ دگر لذتِ نفس را، لذت نخوانی»

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 7 مهمان