امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

سلام برادران 4fvfcja
[تصویر:  51960705784679108839.jpg]
(1392 اسفند 3، 15:35)Alone man نوشته است: سلام برادران 4fvfcja
چطوری مرد؟؟4fvfcja
[تصویر:  MuALi.png]
سلام

امشب حالم گرفته شد

جایی که نباید می رفتم رفتم
از قبل پیش بینی می کردم
کوچه پشتی خونمون یه مرکز فرهنگیه

دوستم عصر قبل غروب تماس گرفت و گفت می خوام بیام برای رشته رزمی اون مرکز فرهنگی ثبت نام کنم
میای بریم؟!

من که زخم های دلم تازه  سربسته شده تو برخی مسائل ترسیدم همراهیش نکنم ناراحت بشه
به ناچار همراهیش کردم
این مرکز فرهنگی هر فعالیت فرهنگی که فکرشو بکنید رو داره
بعد رفتیم
چه جالب بود ناظم چهارم پنجم دبستان من نشسته بود پشت میز به عنوان مسئول بخش رزمی

مربی یکی از رشته ها به همراه ارشد کلاس دو تا از دوستان قدیمی من بودن

و از همه مهمتر که حالم رو این قضیه گرفت
حضور جوونا و نوجوونایی بود که دیدنشون و عرق ریختنشون منو یاد دوران جوانی خودم انداخت
حیف که دیگه دکتر گفته ورزش سنگین نکنی
حیف که این قلب ما دیگه یاریمون نمی کنه
حیف که پیر شدیم
چقدر ورزش رو دوست داشتم یادش بخیر
چقدر برای این ورزش درد کشیدم ، زخمی شدم ، گلومو پاره کردم
چقدر ...

یه کوه غم نشست روی سینم
دوباره زخم های سربسته شده روزهای جوانیم سر باز کرد ...

امشب واجب شده انگار یه دل سیر گریه کنم...

واقعا اگه جوونا بیان تو این باشگاه ها اونم با چه شهریه های کمی واقعا
دیگه انرژی های درونشون رو صرف چیزای بد نمی کنن

چقدر برای شون دعا کردم ، کاش هیچکدوم مثل من نشون
همیشه سالم باشن و عاشق ورزش

کاش پدر و مادرشون مثل الان که فرستادشون ورزش ، مثل پدر و مادر من مخالف ورزش نباشن

خیلی حالم گرفته شد...

واقعا جوانی کجایی که یادت بخیر...

بی خودی نیست که یکی سوالات قبر اینه که ، جوانی تو چجوری سپری کردی؟
عمرتو چیکار کردی؟

من خیلی راحت و رک می گم ، من هدر دادم ، گناه کردم ... نه دنیا سودی کردم و نه قیامت سودی می کنم

کاش امشب یه گریه ای بکنم وگرنه ...1276746pa51mbeg8j
[تصویر:  %D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%DA%86%D8%B1%D8...7-6-62.gif]
ورزش دشمن خـ . ا

« اگر لذتِ تَرک لذتِ را بدانی/ دگر لذتِ نفس را، لذت نخوانی»
(1392 اسفند 3، 22:22)ما می توانیم91 نوشته است: سلام

امشب حالم گرفته شد

جایی که نباید می رفتم رفتم
از قبل پیش بینی می کردم
کوچه پشتی خونمون یه مرکز فرهنگیه

دوستم عصر قبل غروب تماس گرفت و گفت می خوام بیام برای رشته رزمی اون مرکز فرهنگی ثبت نام کنم
میای بریم؟!

من که زخم های دلم تازه  سربسته شده تو برخی مسائل ترسیدم همراهیش نکنم ناراحت بشه
به ناچار همراهیش کردم
این مرکز فرهنگی هر فعالیت فرهنگی که فکرشو بکنید رو داره
بعد رفتیم
چه جالب بود ناظم چهارم پنجم دبستان من نشسته بود پشت میز به عنوان مسئول بخش رزمی

مربی یکی از رشته ها به همراه ارشد کلاس دو تا از دوستان قدیمی من بودن

و از همه مهمتر که حالم رو این قضیه گرفت
حضور جوونا و نوجوونایی بود که دیدنشون و عرق ریختنشون منو یاد دوران جوانی خودم انداخت
حیف که دیگه دکتر گفته ورزش سنگین نکنی
حیف که این قلب ما دیگه یاریمون نمی کنه
حیف که پیر شدیم
چقدر ورزش رو دوست داشتم یادش بخیر
چقدر برای این ورزش درد کشیدم ، زخمی شدم ، گلومو پاره کردم
چقدر ...

یه کوه غم نشست روی سینم
دوباره زخم های سربسته شده روزهای جوانیم سر باز کرد ...

امشب واجب شده انگار یه دل سیر گریه کنم...

واقعا اگه جوونا بیان تو این باشگاه ها اونم با چه شهریه های کمی واقعا
دیگه انرژی های درونشون رو صرف چیزای بد نمی کنن

چقدر برای شون دعا کردم ، کاش هیچکدوم مثل من نشون
همیشه سالم باشن و عاشق ورزش

کاش پدر و مادرشون مثل الان که فرستادشون ورزش ، مثل پدر و مادر من مخالف ورزش نباشن

خیلی حالم گرفته شد...

واقعا جوانی کجایی که یادت بخیر...

بی خودی نیست که یکی سوالات قبر اینه که ، جوانی تو چجوری سپری کردی؟
عمرتو چیکار کردی؟

من خیلی راحت و رک می گم ، من هدر دادم ، گناه کردم ... نه دنیا سودی کردم و نه قیامت سودی می کنم

کاش امشب یه گریه ای بکنم وگرنه ...1276746pa51mbeg8j
سلام داداش ما میتوانیم.
حالت خوبه؟Khansariha (18)

داداش مگه شما چند سال سن دارین؟
غیر از اینه که نهایتا 25 26 28 سال سن دارین؟
جوونی به دله...اون دلو اگر زنده کنی وقتی شدی 40 سال هم باز همپای جوونا میدوی و مثله یه جوون از دل میگین...

ببخشید ولی من فکر میکنم همین تلقین هایی که شما میکنین بیشتر داره شما رو پیر میکنه...
داداش منم ادمی هستم که تلقین بیشتر عقبم انداخته تا هرچیز دیگه...
این سرزنش های لعنتی که بی جا به خورد خودمون میدیم...
باور کن میشه...
اگه نمیشد خدا تورو به حال خود وا میذاشت تا دیگه حتی یه ذره هم از کارای کرده ات پشیمون نشی..
پس تورو به حاله خودت وانذاشته..یعنی چی..یعنی اقای ما میتوانیم هنوز تو بنده ی خوب منی که داری افسوس میخوری...
پس من منتظرتم بنده ی نازنینم...من منتظرتم ..بنده ی عزیزم اینقدر سرزنش نیاز نیست..فقط یه ذره حرکت کن...

من دارم صدات میزنم هروقت بیای طرفم قدمت مبارک...
خیلی وقته منتظرته..میدونی از کجا احساس میکنم؟به خاطر اینکه همون قدر خودت میخوای ولی خب این شیطون لعنتی داره ادمو ناامید میکنه...



 شخصی از امام علی(ع) پرسید: بزرگترین گناه کبیره کدام است؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند: مایوس و ناامید شدن از رحمت الهی. میزان الحکمه جلد 3صفحه



ناامیدی و افسوس خوردن تاکی؟
یه ذره خودمونو ببخشیم چون تا زمانی که خودمونو نبخشیدیم بخشش خدا هم به هیچ درد ما نمیخورد.


ببخشید منظورم کلی بود و مخاطب اولش هم خودم.53

پرواز برای نفسی که خدواندگار ترسیم کننده ی زندگی اش اورا به چالش کشانده است


 تقریبا میشود گفت غیر ممکن شده اشت...


سلام
ما می توانیم 91

در کنار مشکلاتت بنشین.
فقط در حالت انتظار باش.
آنچه که هستی و آن چه که هست رو بپذیر.

آن وقت دل شروع می کنه آرام شدن.

آنچه که انجام میدی مشکلات رو سخت تر می کنه و بی قراری رو بیشتر.

پس بنشین و با مشکلاتت همراه شو.

ذات دنیا همینه.
اما آخرت فرق می کنه.


اسارت نفس،اراده را قوی می کند

فهمیدم هنگامی که فقط نصف نون می خورم ارادم قوی تره تا موقعی که هر چی دلم بخواد می خورم

برای نا امید شدن دلیلی وجود ندارد

[تصویر:  final%201.png][تصویر:  05_blue.png]
آقا کم کم داره اعصابم بهم میریزه22
من خیلی میزنم جدول 224fvfcja
2 شب پشت هم !!22
برم دکتر؟
[تصویر:  51960705784679108839.jpg]
سلام به همه گل پسرا عزیز
حالتون چطوره؟ خوبین؟ خوشین؟ اوضاع خوبه؟ 
من سامانم تازه ثبت نام کردم گفتن باید اینجا عضو بشم حالا اومدن که راهنماییم کنید بی زحمت
امیدوارم بتونم به کمک خدا و شما پاک باشم و بمونم
از الان بگم اومدم بترکونماااااااا 317
[تصویر:  05_blue.png]
سلام سامان عزیز به کانون ترک و گروه رهروان خوش اومدیKhansariha (18)

قبل از شروع به هر کاری اول به نظرم یکم شناخت پیدا کن نسبت به خ ا و این غریزه

http://www.ktark.com/Forum-%D8%B4%D9%86%...9%86%D9%87

و بعدش هم این فرم رو پر کن و تو همون تاپیک بنویس

http://www.ktark.com/Thread-%D8%AA%D9%85...8%AF%D8%AA
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


سلام به همهی داداش های عزیز.53

زندگیتون شاد و سلامت53

شاید قدری طولانی بشه...

یادمه دوباره شکسته بودم...

حالم اصلا خوب نبود...

دوباره ناامید شده بودم...

اخه از بس تویه سایتها گشته بودم و هی نکات قابل پیشگیری رو نوشته بودم...

اما بعد از مدتی از گذشتن شکست و بازگشت به سمت پاکی یا دوباره مغرور شده و یا دوباره

فراموش کار...و جوون هم که اگه مواظب نباشه با یه تلنگر وا میده...

خدایا من بدم...من شکستم...زیر دوش حموم موقع غسل با خودم میگفتم این بار اخره..دیگه انجامش نمیدم..اما وقتی این فکرای تکراری

که قبلا هم اومده بود سراغم-میکردم حالم از خودم به هم میخورد!میدونی چرا؟

برای اینکه میدونستم حالا که غریزه ات رو ارضا کردی معلومه که میگی دیگه نمیکنم!!!

اگه مردی زمانی که وسوسه میشی این حرفو بزن!!!

خیلی حسه بدیه...

همه (منظور از همه...کسایی هستند که پشیمون میشن )فکر میکنن تنها خودشونن که این وضعیت دارن(تویه اون موقع)

فکر میکنن دیگه هیچ راهی نیست..دیگه نشدنیه..اخه تاکی...باید اینجور باشم...

گدای زهرا الان 4 ساله اینجوری هستی پس چرا هیچ تغییری نکردی؟!!

گدای زهرا ایا امید هم داشتی یه روزی ترک کنی؟
راستش بعد از اینهمه ناامیدی دوباره شروع میکردم اما چون مراقبت مداوم روی برنامه ام نداشتم بعد از

 مدتی همه چیو فراموش میکردم
و دوباره غافل میشدم از همه چیز و شکست را نصیب خودم میکردم...
بعضی وقتها هم افسردگی نتیجه اش بود...تنها بودن...ناراحت شدن..اینا رو باید خیلی کم کرد...
واسه ما سمه...اینا ناامیدی میارن...
ناامیدی رفیق خود ارضایی هست!!!
من دوباره برنامه نوشتم ولی مردونه یه موضوع رو بیشتر روش کار کردم...

باور کنین منم مثله کسایی که قبلا شکست خوردند یا بی برنامگی داشتم و یا مراقبت بر برنامه نداشتم...

داداش علیرضا یادشونه که 4 - 5 شکست در روز رو نصیب خودم کردم..

میدونم اوج پوچی نصیب ادم میشه...مگه غیر از اینه!!!؟

ولی خب یه بار یه موضوع رو بیشتر روش کار کردم...

اینکه تنهایی رو خیلی کمتر کنم(ادمی بودم که روابط اجتماعی ام خیلی ضعیف بود..والانم دارم روش کار میکنم)

و اینکه مواظب افکار و احساساتم باشم

پس زمانی که احساسات و تفکرات منفی اومد سراغم(که معمولا زمان تنهایی میاد یا زمانی که پیش رفیقان ناباب هستیم)

دو کار را انجام بدم...
1. یا طرز فکر عوض و مدیریت شود
2.موقعیت عوض شود

اینا رو تویه همین کانون خودمون خوندم و نوشتمشون.

و اینکه مدتی کوتاه یه بنده خدا اومد تویه زندگی بنده و هدفم شفاف تر شد...
والان میتونم بگم این هدف سهم عظیمی داره تویه پاکی من...گرچه مواردی که گفته شد هم اگر رعایت نمیکردم
الان ...

درحالت کلی بی هدف نمیشه...اگرم بشه مدتی دل مردگی میاد سراغمون و کم انگیزه میشیم...

اینا از ته دلی بود که خودش یه زمانی دلمردگی و پوچی محض رو مثله همه ی ادمهایی که دچارشن تجربه کرده...
فکر نکنین که تنها خودتونید...باید جنگید.منم هم دعا کنید حافظ تجربه هایی باشم که دارم.53

پرواز برای نفسی که خدواندگار ترسیم کننده ی زندگی اش اورا به چالش کشانده است


 تقریبا میشود گفت غیر ممکن شده اشت...


(1392 اسفند 4، 16:21)Alone man نوشته است: آقا کم کم داره اعصابم بهم میریزه22
من خیلی میزنم جدول 224fvfcja
2 شب پشت هم !!22
برم دکتر؟
سلام...

نه بابا ، به خیلی چیزا بستگی داره
مثلا یکیش خوراک ، یکی افکار

من یه دوستی دارم ، اهل خ ا هم نیست
پسر خوبیه
ولی بعضی اوقات می گه تو هفته هر شب جنب شده
می گه دیگه خجالت می کشم برم حمام


دوشب که چیزی نیست

ان شاءالله تنظیم میشه
الهی که داماد بشی
[تصویر:  %D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%DA%86%D8%B1%D8...7-6-62.gif]
ورزش دشمن خـ . ا

« اگر لذتِ تَرک لذتِ را بدانی/ دگر لذتِ نفس را، لذت نخوانی»
سلام پسرا

دلم برای همتون تنگ میشه

برای یه مدت می رم مرخصی
شایدم مرخصی ابدی

فدای همتون

دعامون کنید...

53535353
[تصویر:  %D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%DA%86%D8%B1%D8...7-6-62.gif]
ورزش دشمن خـ . ا

« اگر لذتِ تَرک لذتِ را بدانی/ دگر لذتِ نفس را، لذت نخوانی»
سلاااااااام همچنان پاک واستوار:22:
داده ام دل به حسن سر به اباعبدالله
پدرم گفت به دلدادگیت ایول الله
سلام به همه
چطورین بچه ها؟ همه خوشحالن؟
من که خوشحالم و پاک البته فعلا امیدوارم شمام همینطور باشینvarzesh
[تصویر:  05_blue.png]
سلاااااااام
همچنان پاک303
داده ام دل به حسن سر به اباعبدالله
پدرم گفت به دلدادگیت ایول الله
مدت هاست احتلام نداشتم.
ظهر هم که خواب بودم تماما تو خواب تو فکر این بودم که برم خ.ا کنم خدا را شکر از خواب بیدار شدم
از خودم بدم می اد
الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان