آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

[جوادجان]

پست یازدهم:

ادامه

4. Transcending your emotions

In order to control your thoughts and ride out sexual arousal, it is very helpful if you can ‘transcend’ your emotions, as it were. Take a step back from them, lift your mind up out of the fog of emotion and hormones, and look down on your feelings objectively, as though they are something to be observed from a distance, rather than something that you are immersed in and being carried along by. This is something that I have learned to do over the past three years as I’ve struggled with anxiety. Now, when I have a feeling of anxiety and dread in my gut, rather than panicking or thinking that there is actually something to be afraid of, I just say to myself, ‘Oh, there’s that old familiar feeling of anxiety just above my stomach. That feeling is actually adrenaline that’s being released into my blood stream. It’s nothing to worry about, it’s just because my endocrine system is a little messed up.’ And so I ignore it. It’s the same with feelings of sexual longing or arousal, if you can lift your mind above the feeling, and look down on it, you can say, ‘Oh, I’m very aroused right now. In fact, my blood is pumping with endorphins and adrenaline. That’s because I just had a random thought about sex, and a whole lot of chemicals got dumped into my bloodstream. They’ll be gone in 10-30 minutes though, so just ignore it and get back to work.’ Being aware of your emotions and rising above them is a sweet skill to have, if you can cultivate it. This could be a great opportunity to learn it.

4- در مقابله با احساسات خود "دست برتر" باشید (بر احساسات خود غلبه کنید)

به منظور کنترل افکار و از راه به در کردن فکرای جنسی خیلی کمک کننده است اگر بتونید به احساسات در جریانتون غلبه کنید. یه قدم از دستشون بیاید عقب، ذهنتون رو از فضای مه آلود هورمون ها و احساسات بیرون بکشید و به احساساتتون علمی نگاه کنید مثل اینکه پدیده ای (علمی) هستند که بیرون از شما قرار دارند و شما قراره اون ها رو مشاهده و بررسی کنید نه چیز هایی که غرق در اون ها شدید و همه جا باهاتون میان.این نکته ایه که من توی این سه سال اخیر از مبارزه با "اضطراب" هام یاد گرفتم.
الان وقتی که احساس اضطراب و ترس توی دلم میکنم به جای این که بهراسم از این که واقعا یه چیزی برای نگرانی هست فقط به خودم میگم که 'بابا این همون احساس همیشگی که توی نواحی بالای معدم داشتم. این احساس در حقیقت ترشح آدرنالینه که توی جریان خونم آزاد شده ، چیزی برای نگرانی وجود نداره، این به خاطر اینه که سیستم هورمونی بدنم یکم بهم ریخته' به این ترتیب من نادیده می گیرمش. تمایل جنسی و تحریک و وسوسه هم همینجوره ، اگر شما بتونید ذهنتون رو از بطن اون احساسات بیرون بکشید و از بالا به احساساتتون نگاه کنید اون وقت میتونید بگید "الان که تحریک شدم به خاطر اینه که اندورفین و آدرنالین داره توی خونم به گردش در میاد. به خاطر همین یهو یه فکر جنسی به سرم میاد چون کلی مواد شیمیایی داره خالی میشه توی جریان خونم. این موادم تا 10 الی 30 دقیقه دیگه محو میشن خب پس باید نادیده اش بگیرم و برگردم سر کارام"
آگاه بودن نسبت به احساسات و از بالا نگاه کردن به اون ها یه مهارت خیلی شیرینیه البته به شرط این که بتونید به دستش بیارید. این قضایای جنسی فرصت خوبیه تا بدستش بیارید.

5. Being realistic about the increased sex drive in Stage 2 (hard mode)

It was very important for me to realise that “sexual pressure” does not relentlessly build up, making it harder and harder to keep my mind off sex, and leading to inevitable relapse. But my experience had always been that things seemed to get harder the longer I went without masturbation. Why was that? As explained above, I learned that regular ejaculation dulls the sex drive, and that after a week or two of abstaining, the sex drive returns to full strength, making it much harder to control. This was a whole new league that I was stepping into, and something I was not used to at all. But it was important to understand why this was happening, and to expect it, and to not freak out and think that I can’t handle it. On the plus side, the enhanced sensitivity to visual and mental sexual cues can actually be advantageous, because the burst of hormones which functions as a warning system, alerting you to turn the mind away from a sexual cue, becomes much more clear and noticeable. There is far less danger of finding yourself accidentally a long way down the path to masturbation, when the initial warning sign is so distinct.

5-در مورد ظرف جنسی(میل جنسی) که توی مرحله 2 (مرحله سخت) بحث شد واقع بین باشید
فهمیدن این مسئله که "فشار جنسی" با بیرحمی(به صورت خودکار) زیاد نـمیشه برای من خیلی مهم بود ، به این معنی که خود به خود هی کارو سخت تر و سخت تر کنه تا این که بالاخره من رو به سمت یه شکست اجتناب ناپذیر بکشونه.
اما تجربم همیشه اینجوری بوده که هر قدر که من بدون خودارضایی ادامه میدادم مسائل سخت تر و سخت تر میشدن . چرا اینطوریه؟ همونجور که بالا توضیح دادم انزال جنسی سکـس درایو (میل یا ظرف جنسی) رو خالی میکنه و بعد از یکی دو هفته خودداری دویاره سکـس درایو بازیابی میشه و کار رو برای کنترل سخت میکنه. فهمیدن این قضیه من رو وارد فضای جدیدی کرد که قبلا باهاش آشنا نبودم.
اما مهم بود که درک کنم چرا این اتفاق میوفته  در نتیجه هوشیارانه انتظارش رو بکشم و این که یهو قاطی نکنم و بگم من نمیتونم از پسش بر بیام.از طرف دیگه وقتی که سکـس درایو بالا رفته حساسیت بیشتر نسبت به وسوسه های ذهنی و بصری میتونه حتی کمک کننده باشه چون که ترشح هورمون ها (که بهت هشدار میده که "ذهنت رو از وسوسه جنسی دور کن" ) بیشتر و بهتر قابل درک میشه.
زمانی که هشدار اولیه خیلی واضح باشه خطر خیلی کمتر میشه نسبت به وقتی که یهو به خودتون میاید و میبینید با خودارضایی فاصله ای ندارید.


ادامه دارد...

[JAMASB]

حضور آقایون تو این دوره خوبه 6 تا گروه 5 نفره

[جوادجان]

پست دوازدهم:

ادامه:

6. Committing to short periods only, and using delaying tactics

By signing up to a ten-day experiment, I was motivated to finish the ten-day experiment, just to see how it went (particularly to see how Day 7 was, and whether Days 8-10 were easier than Day 7). And when I was tempted to masturbate during those ten days I was able to just stall for time, and put it off until the end of the ten days, with the promise that I could go back to masturbating then, if I liked. It’s much easier to say to yourself ‘wait a few days, then masturbate’, than it is to say ‘don’t masturbate now or ever again.’ And ten days seems so much easier and more manageable than ‘forever’. But by the time the ten-day marker came around, I was feeling great, and I realised that the ten days hadn’t been all that hard, and I was pumped at having gotten through the ten days. So I was ready to sign up for another ten days. I’m now on my seventh lot of ten days, and I still haven’t decided to go back to masturbating, although I’m open to it if I decide that it’s a better lifestyle.

6- قرارهای کوتاه مدت و استفاده از تاکتیک تاخیراندازی
با ثبت نام توی یک دوره ی 10 روزه من تههیج میشدم که آزمایش 10 روزه رو تموم کنم که ببینم چه اتفاقاتی میوفته (مخصوصا این که ببینم روز 7 ام چی میشه و این که آیا واقعا روز 8 تا 10 از روز 7 آسون ترند؟). و وقتی که وسوسه میشدم که خودارضایی کنم از انجامش طفره میرفتم و دست نگه میداشتم تا این که 10 روز تموم بشه با این قول که اگر مایل بودم بعد از پایاین اون دوره میتونم باز خودارضایی کنم.این که بگی "یه چندروزی صبر کن بعد خودارضایی کن" خیلی کار رو راحت تر میکنه تا این که بگی "الان تا همیشه نباید خودارضایی کنی". در واقع "10 روز" از "برای همیشه" بیشتر قابل مدیریت کردن بود. اما وقتی که مهلت 10 روزه فرا میرسید من حس عالی ای داشتم و متوجه میشدم که 10 روزی که گذروندم اونقدرم سخت نبوده وانگیزه دارم یه 10 روز دیگه هم برم. برای همین واقعا آماده میشدم که برای یه 10 روز دیگه هم ثبت نام کنم. الان من 70 روزه که دارم میرم و خیلی از این دهه ها رو گذروندم اما هنوز خودارضایی نکردم هرچند که راهش بازه که هروقت تصمیم گرفتم که خودارضایی کردن سبک زندگی بهتریه اون کارو انجام بدم

I reckon that making just a few big decisions in your right mind is better than making a whole lot of little decisions when you’re aroused. Who has the energy to repeatedly review all the reasons why they don’t want to fap every time a sexual thought pops into your head (especially in the fog of horniness)? Just trust yourself and trust that your decision/commitment to abstain for ten days is a good one, with the promise that you can fap at the end of the ten days if you still want to.

من عقیده دارم که این که آدم تصمیم های کم اما بزرگی رو با ذهن سالم و با آرامش بگیره خیلی بهتر از اینه که کلی تصمیم های ریز رو وقتی که تحریک شده و تحت فشار بگیره.کی میتونه که هر وقت یه فکر جنسی زد به سرش و در خماری شهوت زدگی قرار گرفت تصمیم درستی بگیره؟
پس فقط به تصمیم/قرارداد خودت اعتماد کن که 10 روز صبر میکنم و بعد 10 روز اگر خواستم خودارضایی میکنم.

7. Keeping a journal

Keeping the journal was really helpful in reinforcing the experimental aspect of it, and also giving me some perspective in the couple of harder patches – I could look at it from a 20-day perspective, or wherever I was up to, which would show me that what I was feeling was out of the ordinary, and temporary, and had only lasted a short time in the past. I used to think that the longer you go without orgasm, the harder it becomes. And that the pressure just builds and builds until you just can’t help yourself. Keeping this journal has shown me that the pressure actually resets overnight, and that I generally feel fine the next morning, even if I was feeling really aroused or ‘on edge’ the night before. As someone, somewhere, once said, ‘You can’t improve what you can’t measure’ (or something like that).

7- داشتن یک دفتر یادداشت روزانه
داشتن دفترچه یادداشت روزانه برای تقویت ماهیت آزمایشی قضیه (این که به چشم علمی نگاه کرد) کمک بزرگی بود.همچنین به من دید میداد تا بتونم توی قسمت های سخت تر ازش استفاده کنم یعنی با یه نگاه ساده یه دید 20 روزه میگرفتم که چه راهی رو اومدم.این به من نشون میداد که حسی که الان دارم یه حس عادیه و موقته و فقط زمان اندکی باقی میمونه.
من عادت داشتم که فکر کنم هر چی بدون خودارضایی پیش برم هی سخت تر میشه و این که فشار انقدر روم زیاد و زیاد تر میشه تا این که دیگه هیچ کاری از دستم بر نیاد اما این دفترچه بهم نشون داده بود که
فشار دوباره صفر میشه و من معمولا صبح روز بعد دوباره حالم ردیف میشه حتی اگر خیلی تحریک شده بودم یا این که لب دره بودم.
از یکی شنیده ام که "شما نمیتونید اون چیزی رو که نمیتونید اندازه بگیرید بهبود ببخشید"

8. Remembering past struggles, relapses and why you are doing NoFap

Although the last 70 days have been pretty easy, there have been a couple of times where I’ve thought, ‘I’m not enjoying this sense of sexual longing. I think I’d prefer to just go back to how it was, with the PMO.’ Or times when I really miss the nice feeling that masturbation used to give me. What was really helpful at those times was to look back over some journal entries I had made previously, and to see how frustrated and depressed I was that I simply could not overcome this habit, no matter how hard I tried. Having seen this, it was a no-brainer to keep going. I could clearly see that I am much happier overall now than I was back when I was masturbating regularly. Similar to this, sometimes when I’m tempted I visualise that moment right after I masturbate, when I’ve just broken a long period of successful abstinence. I remember how bad that feels, and how disappointed I am when I do that. This reality check usually puts to rest any illusions that I have that I’d be happier if I went back to the old ways, and reminds me that I’m actually feeling much better right now than I will be after I fap

8- یادآوری جدال ها و کشمکش های گذشته ، عقبگرد ها و این که چرا میخواید خودارضایی رو بذارید کنار
اگر چه این دوره 70 روزه نسبت به قبل خیلی آسون تر شده یه چندباری بوده که با خودم فکر کردم "از این عطش جنسی خسته شدم فکر کنم دلم میخواد که برگردم به عادت های گذشته یعنی پورن و خودارضایی و ..." یا چند باری که دوباره دلم هوس لذت خودارضایی رو کرده بود.چیزی که خیلی کمکم کرد اون مواقع این بود که یه نگاهی به اون چیزایی که قبلا وقت بدختی ها و شکست ها ثبت کردم بندازم و ببینم که چقدر ناامید و افسرده بودم که هرچقدر هم تلاش میکنم نمیتونم از پس یه عادت ساده بربیام. این کمک میکرد تا از کشمکش ذهنی دربیام و دوباره راهم رو ادامه بدم.خیلی واضح میتونستم ببینم که الان خیلی خوشحال ترم نسبت به زمانی که مرتبا خودارضایی میکردم.
درست مثل همین قضیه وقتی وسوسه میشم درست اون لحظه ی بعد از خودارضایی رو تصور میکنم همون لحظه ای که یک دوره ی موفق پرهیز رو به باد دادم. یادم میاد که چه حس بدیه و چقدر مایوس میشم از این که اون کارو کردم.
این بررسی واقعیت ها تمام اون توهماتی رو که من زمان های قدیم خوشحال تر بودم رو نابود میکنه و این رو بهم یادآوری میکنه که من حقیقتا الان احساس بهتری دارم



ادامه دارد...

[only bugati]

این برادر جواد جانو نمیشناسم 
ولی دمت گرم
ادامه بده من با این مهارتها 40 روز پاک موندم اما حقیقتا دعا و نماز اود وقتو ...... تاثیری واسم نداره
اما بقیه
خدا و پیر و پیغمبر و نذر و دعا  بدون برنامه و مهارت وقت تلف کردنه

[مهاجر]

سلااااااااااااااااااااام

چه گروه توپی داریمم ای ول

میخوایم بترکونیییییییییییییییییم

اندفعه ما اولیییییییییییییییییم به لطف خدا

گروه سوم:

sword.u.a.c

meysam tanha
 خواهم توانست
جوادجان
یا-حق

آقا اسم تعیین کنید که میخوایم روی دخترا رو کم کنیم





جواد جان، ممنونم بابت پست هات
خیلی خوب بودن
واقعا تا چشم تحت کنترل باشه ذهن هم تغذیه منفی نمیشه. فکر دیدن عکس و ... و ایجاد تخیلات رو در نطفه خفه کنید   و به قول داود گیوتین با گیوتین سرشو بزنید

---

این برادر جواد جانو نمیشناسم 
ولی دمت گرم
ادامه بده من با این مهارتها 40 روز پاک موندم اما حقیقتا دعا و نماز اود وقتو ...... تاثیری واسم نداره
اما بقیه
خدا و پیر و پیغمبر و نذر و دعا  بدون برنامه و مهارت وقت تلف کردنه

مشکل اینه که ما نه خودمونو شناختیم نه خدای خودمونو و نه پیغمبر و نه امام،نه عبادت و نه گناه رو
مگر ن حتما اونا هم مؤثر بود.
مسلما برای موفقیت و پیشرفت توی هر چیزی ام نیاز به برنامه هست

[meysam tanha]

تمام مقاله جواد جان در این کلام حضرت امیر(ع) هست: ایشان قریب به همین مضمون می فرمایند: فکر گناه رو ادامه ندید (اجازه اینکه ذهن با گناه مانوس بشه رو ندیم) که شما رو به دام خواهد انداخت.

[جوادجان]

این برادر جواد جانو نمیشناسم 
ولی دمت گرم
ادامه بده من با این مهارتها 40 روز پاک موندم اما حقیقتا دعا و نماز اود وقتو ...... تاثیری واسم نداره
اما بقیه
خدا و پیر و پیغمبر و نذر و دعا  بدون برنامه و مهارت وقت تلف کردنه

مشکل اینه که ما نه خودمونو شناختیم نه خدای خودمونو و نه پیغمبر و نه امام،نه عبادت و نه گناه رو
مگر ن حتما اونا هم مؤثر بود.
مسلما برای موفقیت و پیشرفت توی هر چیزی ام نیاز به برنامه هست

من نظرم اینه حقیقتا همه رو نمیشه با یه چوب روند
یه میدوون جنگ رو در نظر بگیرید
دین خدا بعضی ها رو با جگر شیر میفرسته توی میدون جنگ
برای بعضی ها هم مث من وسیله ی کم کاری میشه وسیله رفع عذاب وجدان
در کل اگر دیدید دینتون به جای این که وسیله پرکاری بشه وسیله کم کاری شده بدونید دعوای زرگریه

[meysam tanha]

نتیجه این شد که با خودم گفتم ، بهترین کار اینه که در شروع کار نمازم رو درست کنم.
چرا که در قرآن هم داریم نماز از بدی انسان رو دور می کنه.
گفتم نمازم رو درست کنم ، سروقت خوندن ، به جماعت خوندن ، با حضور قلب خوندن و ...
این طوری خدا هم بیشتر کمکم می کنه.

احسنننننننننت
وقتی خداوند فرمول قطعی پاکی رو بیان فرموده، چرا به این در اون در بزنیم؟
مگه نفرموده: ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر ؟
بیایم این دور، هر کسی در هر وضعی هست، تلاش کنه دست کم یه پله نمازش بهتر بشه.

سلام بچه ها فکر میکنم یه چیز جالبتر از این آیه در میاد. آیه میگه یاد خدا بالاتره یا احتمالاً قوی تره. من نمیدونم چرا امروز به این مفهوم همش میرسم که ذهن و فکر انسان از زشتی باید دور باشه. بهتر بگم ذهن و فکر رو از فحشا و منکر پاک کنیم خیلی راحت تر جواب میده. نماز هم باید همین خاصیت رو داشته باشه تا جواب بده. حالا دقیق نمیدونم ولی میشه اینجوری هم برداشت کرد.
نماز خیلی میتونه کمک کنه که ذهن ما از فحشا و منکر پاک بشه تا اونها رو انجام ندیم چون توی نماز باید یاد خدا باشیم و این با یاد گناه در تناقض شدیده.
الله اعلم

---

سلااااااااااااااااااااام

چه گروه توپی داریمم ای ول

میخوایم بترکونیییییییییییییییییم

اندفعه ما اولیییییییییییییییییم به لطف خدا

گروه سوم:

sword.u.a.c

meysam tanha
 خواهم توانست
جوادجان
یا-حق

آقا اسم تعیین کنید که میخوایم روی دخترا رو کم کنیم

آسمانی ها چطوره؟؟؟؟

---

من فکر میکنم بعضی از هورمون ها رو میشه با یه سری داروی گیاهی مثل عرق کاسنی که روزانه دو استکان صرف بشه به ارامش کشوند. یا بعضی صاف کننده های مزاج مثل همین برگه زردآلو و ... ویا جوشانده های شیرین شده با عسل می تونه به شدت روی اینکه بتونید حالت اوج فیزیکی اون رو راحت تر کنترل کنید کمک میکنه. درسته ذهن اول شروع میکنه ولی این مسائل تشدیدش میکنه و زور ما به ذهن نمیرسه.
بعضی از نا متعادل شدن های هورمون ها در بدن ناشی از غلبه برخی مزاج ها مثل سودا و یا صفرا در اثر خ.ا هستش.
میدونید یعنی چی؟ یعنی دور باطل
یعنی احتمالاً مزاج خراب باعث میل به  خ .ا میشه و خ.ا باعث خراب شدن بیشتر مزاج.
یعنی اینکار احتمالا باعث میشه مزاج بعضی از اعضا از حال تعادل خارج بشه. افسردگی ناشی از سوداست. اضطراب هم ناشی از عدم تعادل مزاجه. اینها خودشون هم از عوامل خ.ا هستن و هم از نتایجش.

به نظر من اصلاح مزاج واسه ماها به طور اساسی لازمه. خودم از وقتی یه کم پیگیرم احساس خیلی بهتری پیدا کردم.

[meysam tanha]

یه باری از امروز رو دوشته
که واسش یه عمره زمین میخوری
همه منتظر تا ببین که تو  کی از جاده عشق دل میبری
ولی ایستادن فقط کار ماست
ما که قصمون قصه ی خواب نیست 
بیا دل به دریا بزن شک نکن
سرانجام این رود مرداب نیست

---

ببین داداشم. شعر به این قشنگی می نویسم لایک نمیدی اونوقت مجبور میشم شعر اونور آبی میخونما. منم شب و نصف شب حالیم نیست.

خودتون خواستین دیگه

واویلا ویلی آخ دوست دارم خیلی

[جوادجان]

پست سیزدهم

ادامه
قسمت آبی رنگ قابل توجه آقا میثم که سوال داشت

SECTION C – Why the two-stage approach worked so well for me

1. It was like training wheels

One possible benefit of Stage 1 (easy mode) was that it gave me a couple of months to learn to control my thoughts in a less intense and easier setting. With regular ejaculation, my sex drive was dulled to a level that I was used to, which made my mind easier to control. Only when I had learned to control my thoughts on easy mode was I able to control my thoughts on hard mode. Having said this, I’m sure it’s possible for someone to learn to control their thoughts on hard mode, and skip Stage 1 if they prefer.

قسمت ج) چرا روش دو مرحله ای خیلی خوب برای من جواب داد

1- مرحله 1 مثل چرخ های کمکی سه چرخه بود (چرخ هایی که برای شروع دوچرخه سواری کودکان استفاده می شوند)

یک فایده ی احتمالی مرحله 1 این بود که به من چند ماه زمان داد تا یاد بگیرم فکرم رو با فشار کمتر و راحت تر کنترل کنم.با انزال جنسی منظم سکـس درایو من به یه سطحی که من عادت داشتم تقلیل پیدا میکرد بنابراین کنترل ذهنم رو آسون تر میساخت. درست زمانی که یاد گرفته بودم ذهنم رو توی حالت آسون کنترل کنم زمانی بود که دیگه قادر بودم ذهنم رو توی مرحله سخت کنترل کنم. با وجود همه ی این گفته ها من مطمئنم که این امکان برای افراد وجود داره تا ذهنشون رو روی حالت سخت کنترل کنند و اگر ترجیح میدند مرحله 1 رو رد کنند

2. It took me halfway with very little effort

My past addiction was partly to the intense mental arousal that accompanied porn and sexual fantasy, and partly to the physical pleasure of masturbation. Going through Stage 1 for a couple of months probably went a long way towards breaking the first half of that addiction – the addiction to porn and sexual fantasy. Once that was under control, I then went on to tackle the addiction to physical masturbation. I know that the general feel on the internet is that you should go cold turkey on porn and masturbation all at once, but it kind of makes sense to me to break down a really hard task into more manageable halves. Well, it worked for me anyway. Another benefit of Stage 1 was that it probably reset a lot of my brain wiring that had associated arousal and orgasm with porn and weird fantasy, and rewired it to associate arousal and orgasm with plain-as-vanilla, PIV, nothing else sex. Since Stage 1 was not really a challenge at all (hey, I can masturbate any time I want!), this meant that I could wean myself off porn and fantasy with no real effort.

2- یه میونبر بهم داد همراه با تلاش کمتر
اعتیاد قبلی من یک قسمتش تحریکات شدید مغزی بود که به پورنوگرافی و فانتزی کردن مربوط میشد و قسمت دیگش به لذت فیزیکی خودارضایی مربوط میشد. عمل کردن به مرحله 1 برای چند ماهی کمک بزرگی توی شکستن نیمه اول اعتیادم کرد (اعتیاد به پورن و فانتزی). زمانی که این مسئله قابل کنترل شد من به مقابله با قسمت فیزیکال اعتیادم ادامه دادم.
من به این مسئله واقفم که احساس عمومی توی اینترنت اینه که از روش "بوقلمون سرد" باید همزمان پورن و خودارضایی رو کنار گذاشت اما واسه من اینطور با معنی تر بود که یک هدف سخت رو به نیمه های قابل مدیریت تر تقسیم کنم.خب این روش در هر صورت برای من کار کرد.
یه فایده ی دیگه ی مرحله 1 این بود که احتمالا مداربندی های مغز من رو که تحریک جنسی رو با پورن و فانتزی های عجیب پیوند داده بود ریست کرد و دوباره مدار بندی رو تجدید کرد تا تحریک جنسی دوباره با عمل جنسی ساده و طبیعی پیوند بخوره (نه ژانر های دیگر جنسی)
از اون جایی که مرحله 1 آسون تر بود (هر وقت میخواستم میتونستم خودارضایی کنم) بنابراین تونستم همونجور که بچه را از شیر مادر میگیرند (wean) خودم رو از پورن و فانتزی کردن با رنج کمتری بگیرم




ادامه دارد....



دوستان در مورد اون قسمت مدار بندی های مغز بگم که مغز یک ارگان الکتریکی در حال رشد هست که هی در حال تقویت سیناپس ها تضعیف سیناپس ها و حتی نرون سازی هست. این که میگن مغز در اثر پورن دیدن سطح جدیدی از ارضا رو میسازه در واقع در واقعیت هم در حال ساخت مدار های جدید نرونی هستش.
برای مطالعه بیشتر میتونید توی یوتیوب در مورد موارد زیر یه اطلاعاتی بدست بیارید:
LTP: long-term potentiation
LTD: long-term depression
neuroplasticity

[meysam tanha]

So I prefer hard stage Mr Javad Jan.
Thanks for everything

[meysam tanha]

در تاریخ داریم که حضرت امیر (ع) جوانی رو در حال خ.ا دیدن و ایشون رو تعزیر کردن یعنی با دستهای مبارکشون اونقدر پشت دستهای اون جوان زدن تا سرخ شد بعدش هم از پول بیت المال واسشون زن گرفتن. اگه کسی این مقاله ی شما رو نخونده باشه نمیفهمه که چرا اینکارها رو که در ظاهر ربطی به هم ندارن انجام دادن. من نظر و فکر خودم رو می نویسم خدا بهتر عالمه.
اون تعزیر به نظرم واسه ایجاد تنفر ذهنی از اون کار هستش. یعنی هر وقت یاد اون عمل بیافته درد توی ذهنش هویدا بشه نه آرامش.
اما اون ازدواج واسه اینه که کسی که در گیر اینکاره باید ذهنش بره یه جای دیگه و آرامش رو اونجا پیدا کنه. یه جورایی مثل همون روش آسون که گفتن. بعد هم حضرت خیلی سریع عمل کردن که این بیماری ذهنی پیشرفت نکنه.

میدونید دلیل اینکه خیلیها ازدواج کردن اما هنوز خ.ا میکنن اینه که از خودارضایی تصاویر شیرین فقط توی ذهنشون هست. به عبارتی کتک نخوردن که درد یادشون بیاد. حضرت امیر(ع) میتونستن اون جوون رو دعوا کنن بعدش براش زن بگیرن ولی نه. ایشون امام معصومن و بی حکمت کاری رو انجام نمیدن. با دستای خودشون اینقدر میزنن که پشت دستای جوون سرخ بشه یعنی یاد کیف و لذت رو برای همیشه در نظرش و ذهنش به فراموشی سپردن.

وگرنه مگه شما کسی رو که می زنید واسش از پول بیت المال زن میگیرید؟؟؟؟؟؟؟؟

---

شده توی بچگی تون از یه چیزی یا اتفاقی ترس دائم داشته باشین. مثلاً از این که یه جریانی راجع به شما لو بره و همیشه از اون افرادی که میتونن همچین اطلاعاتی رو لو بدن بترسین و واهمه داشته باشین. ایجاد حس ترس تمام شیرینی یک واقعه رو میتونه با خودش ببره. فکر میکنم کار حضرت امیر (ع) با اون ابهتشون در هنگام اجرای حکم خدا کاری با اون جوون کرده باشه که تا آخر عمرش ندونه خ.ا رو با کدوم خ مینویسن  
هر کی فیلم امام علی (ع) روی توی صحنه جنگ صفین دیده باشه میفهمه من چی میگم. تازه اون فیلم بود.

[جوادجان]

دوستان با توجه به این که من وارد امتحانات دارم میشم بقیش رو میسپرم به کسایی که علاقه مند هستند خودشون بخونند. کلا دو قسمتش مونده

https://nofapsolideo.wordpress.com/2012/...f-failure/

[meysam tanha]

دمت گرم جواد جان. خیلی حال کردم با تجربیاتش. میدونی تجربیاتش با اون اطلاعاتی که من جمع کرده بودم تونست یه پازل رو توی ذهنم کامل کنه. واقعاً خدا خیرت بده. متشکرم

امتحانات رو هم خوب بدی انشاالله. البته من که دیگه داخل ایران نمیتونم امتحان بدم. خوشبحال شما که هنوز امتحان میدین.

[پارادایس]

سلام داداشا خوبین ؟
حال شما
اعضای گروه که در زیر اسمشونو اوردم لطف کنند برای گروهمون اسم پیشنهاد کنند

صادقین
جناب خان
hadi94
pedram71
اسم پیشنهادی من گروه پاراسایان
زحمت بکشن اسم پیشنهادیتون رو بهم اعلام کنین