امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

سلام دوستان.

فرستاده شده از GT-I9300Iِ من با Tapatalk
 سپاس شده توسط
سلام

داداشای گروه ما چطورن ؟ بقیه چطور ؟

اقا ما همچنان پاکیم 49-2

برنامه هم مرتب پیش رفته ...

دعا کنین این چند روز هم به خیر و خوشی تموم شه ..
[تصویر:  147.gif]
[تصویر:  ImamMahdi_mahdiyar_ir_Psd_7.jpg]
[تصویر:  05_blue3.png]
سلام به همگی
آرمین هم چنان ســــــــــــبز...  317

قاصدک خوش اومدی... جات حسابی خالی بود...  49-2
تو نبودت کلی هم غیبتت رو کردیم... آخ که چقدر مزه داد... 4chsmu1

miracle عزیز خوش اومدی...
اگه سئوالی داری این جا می تونی مطرح کنی...  Khansariha (18)

مهندس جان
چرا خو نمیگی؟
عکس رو به خاطر همون عدم علاقه گفتم...
خوبه داداش... بذارش باشه...  Khansariha (18)
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

سلام من هفته ی دومم قرمز بود Hanghead
شرمنده بچه ها شدم
 سپاس شده توسط
سلام
چی شد پارادایس جان؟
یا علی بگو واسه ادامه مسیر... نذاری سریالی شه... 
هفته ی سوم ان شالله سبز سبز...  Khansariha (18)
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

 سپاس شده توسط
(1395 شهريور 24، 21:29)ی3آرمــین نوشته است: سلام
چی شد پارادایس جان؟
یا علی بگو واسه ادامه مسیر... نذاری سریالی شه... 
هفته ی سوم ان شالله سبز سبز...  Khansariha (18)

باور کن اصلا یادم نمیاد چیشده اهان یادم اومد احثاس سرخوردگیهای پیاپی که در وجودم بود
یادمه ی مطلب خوندم در مورد وسواس فکری
به کلی فهمیدم اون دکتر چیمیگفت
پیشنهاد میکنم به بچه ها هم در یوتیوب حرفاشو گوش بدن دکتر فرهنگ هلاکویی 
یادمه میگفت کسی که حواسش پرته مدام ذهنش پراکندست
ذهنش بازه که باید با دارو درمان بشه
مثل خونه ای که در و پنجره هاش همه بازه و سرما یا گرما به راحتی میاد و میره
که در نهایت درهارو طبقه بندی کنم ولی کم هستن فکر میکنم بیشتر از این حرفا باشن
مثلا یکی  از این درها احساس دلسوزی کردن برای دیگران منظورم بیش از حده
که در نهایت باعث میشه ادم احساس قربانی شدن کنه من خودم خیلی این موضوع برام پیش اومده
خلاصه...
چشم داداش ارمین همه تلاشمو میکنم بعدش ببینم خدا چی میخواد
راستی فکر وسواس کننده ام خیلی حرفه ایه مثلا من مدتها بود سینما نرفته بودم وقتی رفتم سینما موضوع فیلم انحراف جنسی بود
من هم تحریک شدم نا خوداگاه بدون اینکه بدونم و خودم متوجه باشم.....
دقت کنین میگم بدون اینکه خودم متوجه باشم منحرف شدم و با خودم عهد بسته بودم نگاه فیلم ناجور نکنم که دوباره متاسفانه...
ولی قدقنش کردم
چون نگاه کردن به فیلم پورن یه گرفتاریه جدیه و اعتیاد بهش هم گرفتاریه و حتی تو کشواری خارجی این جور فیلمارو جرم میدونن و پیگرد قانونی داره نگاه کردن و پیگیریشون چون همینطور که میدونین اعتیاد اوره باعث ترشح دوپامین در مغز میشه
 سپاس شده توسط
سلام شکر خدا 61 روز پاکم دعا کنید  پاک بمونم
________________________________________________
_________________________________________
__________________________________
__________________________
___________________
ای امید درهای بسته
[تصویر:  05_blue.png]
آقا من بالاخره بعد از 4ماه حقوق 2 ماهم رو گرفتم و چون اولین حقوق دریافتیم بود براتون شیرینی آوردم بفرمایید. نوش جون!
[تصویر:  paszamine_com_1577_1920%C3%971200.jpg]

(1395 شهريور 23، 21:33)Mohandes Sharif نوشته است: خدا وکیلی همین طوره .. همه بچه های گروه یکن .. من توشون نخاله در اومدم ..
داداش آرمان این چه حرفیه؟
خداوکیلی از دست ناراحت شدم. من خودم داغونترین فرد کانونم دیگه دیدید که بعد از بیوگرافیم چقد دوستان عنایت داشتند!
پس فکر نکن خودت نخاله ای! ما بیشتر از همه نخاله ایم!!!!!!!!! Khansariha (13)
اصلا چطوره دور بعد دوباره بیافتیم تو 1گروه و اسم گروهمون رو بذاریم نخاله های رهروان! 4chsmu1
راسی داداش چرا هی میری تو باقالیا! خب بگو چه خبره که اینقد تحریک میشی؟ از چیزی عصبانی هسی؟


شعار من: ناامیدی ممنوع
[تصویر:  zko_mxcpx3irr8xxxrsdbdjwa0n2.png]
دزد ناموس !



تازه جواني نُنُر و لوس بود 
پيشه ي او دزدي ناموس بود

هر شب و هر روز به شوقي عجيب 
بُود به دنبال زنان نجيب

حرص ببينيد كه زن نيز داشت 
باز به زنها نظري تيز داشت

بُود دگر زوجه ي چون ماه او 
كهنه به نزد دلِ نوخواه او

بس كه پيِ قُر زدن يار رفت 
عزّتش اندر سرِ اين كار رفت

بين رفيقان خود آن بَد سرشت 
گشت بسي شهره در اين كار زشت

تا كه شبي در گذر از سير و گشت 
با زن و با خواهر خود مي گذشت

چند نفر بي خبرِ بَد دهن 
چونكه بديدند وِ را با دو زن

چشم به ناموس وي انداختند 
مسخره كردند وسخن ساختند

گفت حريفي ز ره مكر و شِيد 
بي شرف امروز دو تا كرده صيد

دومي از شدت رشك و حسد 
گفت يكي زين دو به ما مي رسد

سومي افتاد جلو كاي پسر 
دست مـرا نيز بگير و بِبَـر

هر چه جوان سرخ شد و لب گَزيد 
بيشتر از پيش مزخرف شنيد

بس كه خجالت بكشيد از زنش 
غرقِ عرق گشت تمام تنش

گفت كه من كافرم ار زين سپس 
سر بِنَهم در پي ناموسِ كس

چشم به ناموس خلائق ببند 
تا كه به ناموس تو نايد گزند

حال خود ار زانكه نخواهي تباه 
بَهر كسان نيز تباهي مخواه

(شاعر:ابوالقاسم حالت)
أَعْدَي عَدُوِّكَ نَفْسَكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ - بزرگترین دشمن انسان، هوای نفس است

أفْضَلُ الجِهادِ جِهادُ النَّفْسِ عنِ الهَوى ، و فِطامُها عَن 
جَاهِدُوا أَهْوَاءَكُمْ كَمَا تُجَاهِدُونَ أَعْدَاءَكُم‏ - با هواهای نفسانی خودتان مثل دشمنتان بجنگید

به قبرستان گذر کردم صباحی شنیدم ناله و افغان و آهی شنیدم کله‌ای با خاک می‌گفت که این دنیا نمی‌ارزد بکاهی


 سپاس شده توسط
دریل / جنگجویان کاراییب / هفته دوم دو روز قرمز
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
 دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور 
 سپاس شده توسط
سلام.  

رزمجو  /  شوق پرواز / هفته دوم سبز
[تصویر:  1_sy21.jpg]

عمر را ضایع مکن در معصیت
تا تر و تازه بمانی جاودان

نفس شومت را بکش کان دیو توست
تا ز جیبت سر برآرد حوریان


چون بکشتی نفس شومت را یقین
پای نه بر بام هفتم آسمان

[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
آبتین /گروه جنگجویان کارائیب /هفته دوم /سبز سبز
داده ام دل به حسن سر به اباعبدالله
پدرم گفت به دلدادگیت ایول الله
علیرضا / رهجویان خدایی / هفته اول زرد
علیرضا / رهجویان خدایی / هفته دوم قرمز
 سپاس شده توسط
(1395 شهريور 25، 1:40)mamad68 نوشته است:
(1395 شهريور 23، 21:33)Mohandes Sharif نوشته است: خدا وکیلی همین طوره .. همه بچه های گروه یکن .. من توشون نخاله در اومدم ..
داداش آرمان این چه حرفیه؟
خداوکیلی از دست ناراحت شدم. من خودم داغونترین فرد کانونم دیگه دیدید که بعد از بیوگرافیم چقد دوستان عنایت داشتند!
پس فکر نکن خودت نخاله ای! ما بیشتر از همه نخاله ایم!!!!!!!!! Khansariha (13)
اصلا چطوره دور بعد دوباره بیافتیم تو 1گروه و اسم گروهمون رو بذاریم نخاله های رهروان! 4chsmu1
راسی داداش چرا هی میری تو باقالیا! خب بگو چه خبره که اینقد تحریک میشی؟ از چیزی عصبانی هسی؟

من هر چی بگم توجیهِ محمد جان ، میدونم تحت هیچ شرایط نباید این کارو کرد .
گفته بودم امسال ارشد دارم ، یه هفته زودتر اومدم شهرستان ، که خونه رو روبه راه کنم ، شروع کنم محکم واسه ارشد .. قرار هم بود اصن خونه نمونم ، ولی همون جمعه شبی که قرار بود شما بیاید ، تو خواب خیلی ناجور برگشتم و رگ گردنم به شدت گرفت . هی باید گرمش میکردم .. بیرون که میرفتم یه ذره باد میخورد ، دوباره دردش بیشتر میشد ، در حدی که گردنمو کج کرده بودم راه میرفتم ... مجبور شدم چند روز خونه بمونم تا بهتر شه ، تنهایی هم که سم ِ ترکه ، 
شاید بگین باز تنها موندی هم نباید این کارو میکردی ، ولی قلق ترک من نه نماز و نه روزه و نه منظم کانون اومدن ، که سرگرم بودنه فقط .. در حدی که به خودم بیام ببینم عه ، 19 روزه پاکم .
ایشالا از این هفته کلاسا تشکیل میشه ، منم صبح تا شب میرم کتابخونه ، خسته میشم وضعیت ترک ام هم بهتر میشه

(1395 شهريور 25، 12:36)™alireza نوشته است: علیرضا / رهجویان خدایی / هفته اول زرد
علیرضا / رهجویان خدایی / هفته دوم قرمز

Hanghead Hanghead  هییی ..
 سپاس شده توسط
(1395 شهريور 25، 13:05)Mohandes Sharif نوشته است:
(1395 شهريور 25، 12:36)™alireza نوشته است: علیرضا / رهجویان خدایی / هفته اول زرد
علیرضا / رهجویان خدایی / هفته دوم قرمز

Hanghead Hanghead  هییی ..

هفته سوم جبران میکنیم Hanghead
 سپاس شده توسط

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 9 مهمان