1390 بهمن 12، 0:33
دلم تنگ شده. دلم برای دوستام تنگ شده.
می خوام برم.
نوبهارم کن، نوبهارم
(1390 بهمن 11، 23:41)همایون نوشته است: شنیدم جوخه ی انفجار منفجر شده
سهیل به نظرت این گروه تا کی اینجوریه؟
(1390 بهمن 12، 0:33)سعیدسیزده نوشته است: من خسته شدم. از این همه شکست خسته شدم. غم و اندوه وجودم رو گرفته.
دلم تنگ شده. دلم برای دوستام تنگ شده.
می خوام برم.
(1390 بهمن 13، 16:39)---- نوشته است: داداش سعید من که گفتم چی کار کن!!
اسم ها رو بنویس روی کاغذ بعد مچالشون کن بعد مثالا به بابات بگو دوتا شو بر داره این جوری معلوم میشه
فقط شارژ من همراه اول باشه لطفا
داداش همایون رو تو برگ ردون سمت بالا داری پایین پرت می کنی