امتیاز موضوع:
  • 14 رأی - میانگین امتیازات: 4.29
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)

سلام به همگی مخصوصا سروناز خانوم عزیزم چرا ناامیدی تو انقدر؟تلاشتو بکون به حال خوب و غروری که از ترک حاصل میشه فکر کن از هورا و سهام ممنونم بابت توجهشون به من با بقیم کمکم آشنا میشم انشاالله 53258zu2qvp1d9v
بذارید منم بازم رد پا بذارم ...
ماشاءالله من چقدر رد پا دارم .... cheshmak

راههای رسیدن به آرامش

*یاد بگیرید که گاه مسائل را رها سازید.
بدین معنی که به هر مسئله‌ای دائما گره نخورید. وقتی همیشه و همه جا فکر مسائل خود هستید و به مرور آنها می‌پردازید، در واقع همیشه بار اضافی را با خود حمل می‌کنید، که این خود سبب ایجاد اضطراب و استرس در شما می‌گردد. بیاموزید که با یک ذهن رها و آزاد زندگی کنید. این امر به شما کمک می‌کند تا با هر محرک کوچک و یا مانع جزئی آشفته نشوید.

*به خود و خدای خود ایمان داشته باشید.
اگر به خود و خدای خود ایمان داشته باشید، براحتی از عهده مشکلات زندگی برخواهید آمد و ثابت قدم و مطمئن در راه رسیدن به اهداف خود گام بر خواهید داشت.

*مثبت اندیش باشید.
اگر دیدگاه مثبت اندیشی نداشته باشید، همه چیز می‌تواند بی‌فایده و بی‌ثمر باشد. داشتن نگرش مثبت و امید ، بهترین سلاح در مقابل ترس و اضطراب است

*نسبت به انتظارات و برنامه‌های خود واقع بین و منطقی باشید.
توانائیهای خود را در موقعیتهای خاص بشناسید و نسبت به عدم توانائیها و ضعفهای خود واقع بین باشید. هر چقدر نگرش شما نسبت به مسائل زندگی منطقی‌تر باشد، به آرامش بیشتری دست خواهید یافت.

*نسبت به انسانها ، عشق بی قید و شرط خود را نثار کنید.
شما می‌توانید از دوستان ، همکلاسیهای خود شروع کنید. یاد بگیرید که آنها را بدون قید و شرط دوست بدارید، در مقابل ضعفهای آنها صبور باشید و خطاها و اهمال کاریهایشان را ببخشید. هر چقدر نسبت به دیگران بخشش بیشتری داشته باشید، احساس شادی و خرسندی بیشتری را تجربه خواهید کرد.

*معنای فداکاری را لمس کنید.
دست بخشش داشته باشید، ولی انتظار بازگشت نداشته باشید. دیگران را به شیوه خودشان خوشحال کنید. به افراد بی پناه و یتیم و فقیر کمک کنید. برای آنهایی که خواهان یاری گرفتن از شما هستند پشت و پناه باشید، و بدون آن که منتی بر آنها نهید تکیه گاهشان باشید، هر چقدر بیشتر ببخشایید، از الزامات و قید و بندها بیشتر رها خواهید شد.

*افکار خود را بازسازی کنید.
در افکار و عقاید خویش نسبت به شخص خود ، بازنگری کنید. بیاموزید در مقابل خویشتن صبور باشید و ارزشها ، استعدادها و مهارتهای خود را ارج نهید. خود را بدون هیچ قید و شرطی دوست بدارید. هر گونه ترس و تردید غیر منطقی که در مورد خود دارید، کنار بگذارید. اگر دیدگاه مثبت و سالمی را در مورد خود داشته باشید، یاد خواهید گرفت که خود را بدون قید و شرط قبول داشته باشید.

منبع : http://daneshnameh.roshd.ir
نشان 100 روزه
 .........[تصویر:  medal.png].........

هر لحظه ای که بر فرزند آدم بگذرد و او به یاد خدا نباشد ، روز قیامت حسرتش را خواهد خورد .

رسول اکرم (ص)
(1388 اسفند 19، 16:12)تبسم نوشته است: سلام هم گروهی های عزیز من.من که حالم خوبه ایشالا شما هم خوب باشین.ببخشید سها جونم من تقریبا هر روز میام اما تازه فهمیدم که هر وقت میام باید از خودم اثر بزارم.از حالا هروقت میام از خودم یه ردپایی به جا میزارم .Khansariha (48)41Khansariha (48)

تبسم عزیزم.
(بهت گفته بودم که هر بار اسمتو میخونم لبخند میزنم؟!!...خیلی انتخاب قشنگی کردی...)
هدف گروه ها و این قوانین و اینا اینه که به هم کمک کنیم..حالا اگه من و دوستات ندونیم مشکل چیه..یا اینکه آیا اصلا مشکلی هست؟..قاعدتا کمکی هم نمیتونیم بکنیم..

میتونی در کنار اثری که از خودت به جا میذاری حتی اگه فقط یه تشکره..حرفات رو هم با دوستات در میون بذاری و جواباشونو بشنوی..
اینطوری هم دوستیمون محکمتر میشه و هم اینکه حتما چیزای تازه یاد میگیریم..

منتظرت هستم .. حتی اگه فقط ردپا بذاری...cheshmak


(1388 اسفند 19، 18:48)sani نوشته است: سلام به همگی مخصوصا سروناز خانوم عزیزم چرا ناامیدی تو انقدر؟تلاشتو بکون به حال خوب و غروری که از ترک حاصل میشه فکر کن از هورا و سهام ممنونم بابت توجهشون به من با بقیم کمکم آشنا میشم انشاالله 53258zu2qvp1d9v

سلام عزیزم..
اگه یه کمی صفحه های گروه رو ورق بزنی با روند کلی گروه آشنا میشی و اگه از خودت برای بچه ها بگی ما باهات آشنا میشیم...

خانمهای محترم..
نظرتونو در مورد پیشنهادی که دادم برای کمک به سانی جون که نگفتین...46
(اینکه براش پیام بدیم و خودمونو معرفی کنیم..)
بی زحمت همینجا خودتونو معرفی کنین...53258zu2qvp1d9v

سها:
24 ساله از اصفهان..از تیر امسال اومدم کانون..از همون موقع هم ترک رو
شروع کردم و به مدد و لطف خدا تا حد زیادی موفق بودم..
کامپیوتر میخونم ..اما اندازه دو زار هم دوسش ندارم ..
کانون برام مثه دوسته...بی نهایت دوسش دارم..
چون چیزی رو بهم داد که تا این سن خودم نتونسته بودم به دستش بیارم..(ترک رو میگم)
و دلیل حامی شدنم هم اینه که بتونم به کسایی که مثل قبلا من هستن کمک کنم..
از هیچ کمکی دریغ ندارم ...و کلا همه رو هم دوست دارم...
خیلی از بچه ها هم بهم میگن مامان..53258zu2qvp1d9v
راستی یک ماهی هم هست(شایدم بیشتر) که مدیر تالار مذهبی شدم.42

دیگه همین...
________________________________________________
لطفا بقیه هم خودشونو معرفی کنن...چیزایی رو که دوست دارین بگین.....cheshmak

مواظب دوستای من باشین..
ایام به کام..یاعلی.
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

سانی جون ...
سلام ... من سروناز 25 سالمه از تهران 53258zu2qvp1d9v
شبی که راه پیدا کردم کانون داداش مهتی694fvfcja حسابی کمکم کرد . کلی هم خفتم کرد که تا ترکم نده ولم نمیکنه . خلاصه همه بچه های مانون خوبن و عالی . انگار دوباره دارم تو دانشگاه درس می خونم .
به این نتیجه هم رسیدم درس خوندن تو ایران با این وضع 2زار ارزش نداره . هیچکی نمیگه خرت به چند من ؟؟؟؟17
واسه همین ادامه ندادم دیگه و لیسانس موندم . الانم فقط میخورم و میخوابم ... بازم میخورم4fvfcja
سفر میرم . از شلوغ پلوغی هم بدم میاد . منتظرم وقت پیدا کنم همش سرک بکشم تو کانون . مخصوصا تو مشاعره که پایه ام با داداش پوریا و آنتی جون . کل کله 53258zu2qvp1d9v خلاصه همه همو دوست داریم . تو رو دوست داریم . میدونم ما رو هم خیلی دوست داری4fvfcja
راستی ... عاشق پیتزا هستم و ترن هوایی و هویج بستنی . حالا پرتغال فروش کوووووووو؟؟؟
گفتم همرو بگم خودتو و سها رو راحت کنم .
4fvfcjaKhansariha (48)
1کم هم تو خودمم . یعنی ... ناناحت و دپسرده . همین . شناختی منو ؟؟؟؟Khansariha (134)1744337bve7cd1t81
دلا دیدی که خورشید از شب سرد ، چو آتش سر ز خاکستر برآورد
زمین و آسمان گل رنگ و گلگون ، جهان دشت شقایق گشت از این خون
نگر تا این شب خونین سحر کرد ، چه خنجر ها که از دلها گذر کرد
ز هر خونِ دلی سروی قد افراشت ، به هر سروی تذروی نغمه برداشت
صدای خون در آواز تذرو است ، دلا این یادگار خونِ سرو است
سها اولین نفری بود که خودشو معرفی کرد منم می خوام آخرین نفری باشم که خودمو معرفی کنم4fvfcja
منتظر بقیه هستیییییم53258zu2qvp1d9v
بهترین راه پیش بینی آینده،ساختن آن است

زندگي يک آرزوي دور نيست؛ زندگي يک جست و جوي کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟

زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛ هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛ با صدايي سبز ميخواند تو را
زير باران آتشي در جان توست؛
قمري تنها پي دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛

زندگي يک مقصد بي انتهاست؛ هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست...


راستش از بی احترامی ها و نا مهربانی ها خسته شدم ... اینجا روزگاری جای مهربونی و محبت بود ... ولی متاسفانه مدتیه که دیگه اون رنگای قشنگ کمرنگ شدن ... امیدوارم شماها که هنوز اینجایین دوباره بهش رنگ بدین وزیباترش کنین (البته از درون و نه فقط در ظاهر) ... براتون دعا می کنم ... فراموشم نکنین ... حلالم کنین ... التماس دعا ... دلم برای تک تکتون تنگ میشه ... خیلی دوستون دارم
:13:

سلام
من مريم هستم 25 ساله ليسانس مديريت دولتي دارم و خيلي دوست دارم ادامه تحصيل بدم تا سطح دكتر او شايد بالاتر... ولي انگيزه كافي ندارم وزودي حوصلم سر ميره امسال امتحان دادم اما براي سال ديگه حتما بيشتر ميخونم و تلاش بيشتري ميكنم با توكل به خدا .
اهل سرسبزترين شهر ايران عروس مازندران رامسر هستم.
كلا تا سن 22 دور از دنياي س/ك/س و بي خبر بودم و بعد هم بله منم ازاين دنيا خبر دار شدم از خرداد 86 اين عادت بختكش انداخت تو زندگيم..
از مرداد 88 وارد كانون شدم به هر حال نتونستم ركورد يه ماه بزنم اما خوب پيشرفتي هر چند كوچيك هم خوب براي ما . به نماز و روزه و وواجبت خيلي اهميت ميدم گرچه سراسر لغزشم اما به هرحال از خدا دوري نميكنم و تنها رشته وصلش نماز رو تا سعي دارم كنار نميزارم در هر شرايطي باشم شايد سستي كنم ولي باز برميگردم.
عاشق مسافرت هستم و دلم ميخواد با دوستان برم همش بگردم و شاد باشم عاشق رقص ورزش بزن بكوبم .اما متاسفانه تو خونه همه بهم ميگن غمگين همش تنها هستم و ميگن خودت تو اتاقت زنداني ميكني.
در حال حاضرم دو تا مشكل جسمي پيدا كردم ونياز شديد به دعا دارم .
عاشق بچه ها كوچيك ماماني هستم .
و تنها عشقم درياي علائق زيادي دارم و روحيه حساس و طبعي عاشقونه .
ديگه نميدونم چي بگم . آشپزي رو خيلي دوست دارم و كارهاي هنري مثل نقاشي و موسيقي و قلاب بافي و خياطي رو دوس دارم تو هر كد.ومشونم به غير موسيقي يه چيزايي بلدم . كلا به قول گفتني همه ميگن برا خودم كدباتو هستم البته نه تعريف از خودم باشه .
علاقه زيادي دارم از تمام چيزاي كامپيوتر سر دربيارم و زبانم تقويت كنم .
يه مدتي خوب پيش ميرم ولي بعد درجا ميزنم تو رسيدن به جيزهاي كه دوست دارم
خوب گفتن اين چيزا باعث شد يه خورده يادم بياد چه چيزاي رو بلدم يه حس خوب بهم دست داده احساس پوچي ميكردم و اينكه هيچي بلد نيستم و خوب بود يكي از دوستان خواست از خودمون بگيم و منم امشب كلي حرف زدم .
يا علي
در پناه خدا
راهی به سوی خوشبختی وجودندارد ، خوشبختی خود راه است .راهی که از درون شما آغاز می شود و به کمک توانایی و قابلیت شما در جهان بیرون تجلی می یابد . ( وین دایر )
سلام

قابل توجه دوستان این معارفه برای "تبسم " گلم هم هست...
آخه اونم ما رو خیلی نمیشناسه...53258zu2qvp1d9v

ممنونم از سروناز عزیز و مریم جون...

بقیه دوستان منتظرم ها....مونا خانم..مهتاب گلم..پانیذ عزیزم...و هورا جان...

و سحر عزیز کجاست؟؟؟؟17
چرا پست نمیزنه؟؟؟؟

پاییز جون هم حالش بده فکر کنم...گفته بود سرما خودره...انشاالله که خوبه خوب میشه و زودی میاد پیشمون..

نیلو جان هم همچنان قهره....چرا؟؟؟؟Khansariha (134) نیلوووووووو....بیا......


مواظب دوستای من باشین..

5353535353535353535353
سهم هر کس یه شاخه...ناقابله...

ایام به کام..یاعلی.
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

سلام
یه سوال17
ما که قبلا خودمونو معرفی کردیم چرا باز بگیم؟42
سها جان سحر نمیتونه پست بده و ....خلاصه مشکل پیدا کرده برای اومدن،قراره یه سفر هم بره،ازم خواسته فعلا تا وقتی نمیتونه بیاد من براش اعلام وضعیت کنم.
نیلو هم نمیتونه وارد شه،هر کاری میکنه نمیشه.
حالا جواب سوال من....؟؟؟؟؟
چقدر مردن خوب است
چقدر مردن،
-در این زمانه که نیکی
حقیر و مغلوب است-
خوب است
سلام....

من مهتابم .... 23 سالمه .... صادره از تهران .cheshmak
دانشجوی رشته ی کامپیوتر ..... ترم آخر(لیسانس) .... اگه خدا بخواد .

برای اینکه بیکار نباشم بعداز ظهرا می رم تدریس ... دروس تخصصی کامپیوتر و ICDL ... ولی خوب هدفم این نیست ...
تدریسو خیلی دوست دارم ... اما دوست دارم .. یه کاره ثابت داشته باشم .. با حقوق ثابت ...
امسال ارشد شرکت نکردم ، چون می خوام با پول خودم برم دانشگاه ... ( خرجم زده بالا )

از تفریحاتم : شنا ... ( که وقت نمی شه زیاد برم ) ، از آشپزیم بدم نمیاد ، فقط باید حوصلشو داشته باشم ... ولی خدائیش دسپختم حرف نداره ... خیاطیم دوست دارم ... البته فقط در این حد که واسه خودم مانتو بدوزم ...

عاشق گشت و گذارم ... اما با این حال زیاد بیرون نمی رم ... مگر اینکه یکی پایه بشه و..... مسافرتم خیلی دوست دارم ... اما فقط 4 روز ... دیگه خیلی زیاد بشه 6 روز ... بعد 6 روز دوست دارم برگردم خونه .... کلافه می شم ...

از 4/بهمن عضو کانون شدم و از همون روز پاکم ...

نماز می خونم .. البته تنبلی هم می کنم ، خیلی زیاد ....
روزه نمی گیرم ... چون باید بعدش یکی جنازمو جمع کنه ... cheshmak
دیگه چی بگم ؟!!!

از خصوصیات شخصیم : یا خیلی آرومم یا خیلی شلوغ ... معمولا میانه ندارم ... ولی اکثرا خیلی شلوغم ...
تقریبا همیشه می خندم ... حتی در بدترین شرایط زندگیم می خندم ... ( البته خندم می گیره ، نمی دونم چرا ؟) ... ولی خصلت بدی نیست ... اما خوب بعضی جاها خیلی بد می شه ... مردم فکر می کنن دارم مسخره می کنم ...
نمی تونم سریع با کسی اخت ( دخترخاله، پسرخاله )شم ... طول می کشه ... ولی خوب اگه با کسی دوست شم و راحت شم ... دوستیمو بهم نمی زنم ... ( البته تا حد ممکن، و تا جایی که ازم سوءاستفاده نشه ... ) مگر اینکه خود طرف بخواد بهم بزنه ...

یه خصلت خیلی بدم : اگه چیزی یا کسی رو خیلی دوست داشته باشم و حتی عاشقش باشم ... خیلی راحت می زارمش کنار .... طوری که طرف مقابل فکر می کنه هیچ حسی نسبت بهش ندارم ... ولی از داخل داغون می شم ... ( البته برای حفظ غرور خوبه )

از چیزایی که خیلی می ترسم و واقعا تحملشون برام سخته :
سوسک .... بلندی ... رعد و برق ....

آهان عاشق لواشکم ... ( مثل همه ی دخترای دیگه ) + شکلاتای کاکائوئی ( بازم مثل همه ی دخترای دیگه )

بسه دیگه ....
موفق باشید ....
مواظب خودتون باشید ....
نشان 100 روزه
 .........[تصویر:  medal.png].........

هر لحظه ای که بر فرزند آدم بگذرد و او به یاد خدا نباشد ، روز قیامت حسرتش را خواهد خورد .

رسول اکرم (ص)
هورا جان و سها جان اگه لطف کنید جواب منو بدید ممنون میشم
منتظرم
گفتن این چیزا به نظر نمیاد به ترک کمکی کنه
البته این نظر شخصی منه
چقدر مردن خوب است
چقدر مردن،
-در این زمانه که نیکی
حقیر و مغلوب است-
خوب است
Smile 
(1388 اسفند 20، 13:46)پاییز نوشته است: سلام
سها جان سحر نمیتونه پست بده و ....خلاصه مشکل پیدا کرده برای اومدن،قراره یه سفر هم بره،ازم خواسته فعلا تا وقتی نمیتونه بیاد من براش اعلام وضعیت کنم.
سلام عزیزم..
دست گلت درد نکنه که منو از نگرانی در آوردی...
هم تو لطف کردی هم سحر عزیز که خبر داد....


(1388 اسفند 20، 13:46)پاییز نوشته است: نیلو هم نمیتونه وارد شه،هر کاری میکنه نمیشه.
ممنون عزیزم..
بهم گفت راهنماییش کردم...باید تنها جون اقدام کنه....

(1388 اسفند 20، 20:24)پاییز نوشته است: هورا جان و سها جان اگه لطف کنید جواب منو بدید ممنون میشم
منتظرم
گفتن این چیزا به نظر نمیاد به ترک کمکی کنه
البته این نظر شخصی منه
چشم عزیزم جواب میدم....

قطعا این چیزا دونستنش به ترک کمک نمیکنه..کاملا صحیح..
اما تو مطمئنی به چندتا پست قبلی من دقت کردی؟؟42
قصد من از اینکه خواستم مختصر توضیحی از خودمون بدیم این بود که به سانی جان و تبسم عزیز برای آشنایی با خودمون کمک کنیم..

قبول کن که اگه بدونی داری با کی حرف میزنی خیلی راحت تری...
و اینکه همون اول گفتم ..
ما ها قصد داریم در کنار ترک کردنمون دوستای خوبی هم برای هم باشیم..
ولازمه دوستی اینه که تا حدی همو بشناسیم..
میدونم که معرفی کردیم...
اما خیلی سخته اون نوشته ها رو پیدا کردن و دونستن جزئیات..
درواقع این کار خیلی حوصله میخواد...42

و
عزیز دلم بگو که دوست داری واسه کمک به ترک چی کار کنیم...پیشنهاد بده...
منتظرم...53258zu2qvp1d9v

مواظب خودت باش..
موفق باشی...یاعلی.
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

سلام منم میخوام خودمو معرفی کنم41clapping41
اول باید از سها جونم تشکر کنم مرسی عزیزم پدر مادرم انتخاب قشنگی داشتن که این اسمو برام انتخاب کردم. تبسم 17 ساله فکر کنم از همتون کوچیک ترم، رشته کامپیوتر و خیلی به رشتم علاقه دارم.خیلی شلوغ میکنم و همیشه میخندم و همیشه در حال رقصیدن هستم اصلا اهل قهر کردن نیستم.امسال میخوام برم دانشگاه لطفا همه با هم روبه آسمون دعا کنین که قبول بشم.از 2اسفند عضو شدم و از همون وقت تا حالا ترک رو شروع کردم. برا شروع کافیه اگه سوالی داشتین در خدمتم. 317

نشان 100 روزه
.........[تصویر:  medal.png].........

[تصویر:  23e325e16617.png]

........
......
....
..


\"اگه رنگین کمان رو بخوام باید زیر بارون خیس شدن رو تحمل کنم\"

\"از درخت خوشم میاد اگه باد بیاد خم میشه اما هرگز نمی افتد\"


[تصویر:  3qsmub0t9vacvs1i5y5.jpg]
درسته پیدا کردن اون پستا سخته اما من اصلا مایل نیست این قدر با جزییات خودم رو معرفی کنم
به نظرم خیلی جالب نمیاد
همین که بگم چند سالمه و چی میخونم و از کی این کارو میکنم و تا حالا برای خوب شدن چه کارا کردم کافیه اما این همه جزییات...
لازمه بیشتر روی این عادت تمرکز کنیم
برای ترک،برای از یاد بردنش
ما در واقع کاری نمیکنیم،قبول داری؟
من میشکنم به شماها میگم شما آرومم میکنید و به صورت خصوصی میگید چی کار کنم
اما بهتره هر چیزی توی گروه مطرح شه،درسته؟
بحث کنیم که مثلا چطور وقتی توی شک و تردید انجام دادن یا ندادن این کار هستیم چی کار کنیم؟
هر کسی میتونه تجربه خودشو بگه.
این یه مثال بود53258zu2qvp1d9v.
چقدر مردن خوب است
چقدر مردن،
-در این زمانه که نیکی
حقیر و مغلوب است-
خوب است
سلام تبسم جون...

سلام مریم عزیزم...

و
پاییز جان
قبول دارم...ما کار خاصی انجام نمیدیم..
چون من کاملا اعتقاد دارم که هر کس باید راهشو خودش پیدا کنه...
مگه موارد خاص...
و
اینکه تمرکز کلی سایت روی همین موضوعه...تمام تاپیکا تالارهای تجربیات و کنترل و ...
پرن از مطالبی که برای ترک باید بدونیم..
اگه بخوایم تکرار مکرارت کنیم چه لذتی میبریم؟همون مطالب رو میشه خوند و به عمل بهشون اهتمام کرد..

البته این نظر منه ...
و اینکه خیلی اصرار دارم هورا بیاد به خاطر اینه که از روش اون هم بهره ببریم..


حالا حتما میگی پس این حمایت و گروه و اینا چیه ؟؟!!!
من میگم
داستان این گروه ها (البته از نگاه من) همدلیه و اینکه بدونیم تنها نیستیم ....
و البته همون موارد خاص...

تاکید میکنم ایننایی که من گفتم همش دیدگاه منه...

و
من توی اون پستی که خواستم خودمونو معرفی کنیم
گفتم که به اندازه ایی باشه که لازم میدونین...تو هرچی رو که دوست داری بگو...

53258zu2qvp1d9v
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

ببخشید انگار من کلا بی ربط حرف میزنم و پرتم از همه چی
ببخشید
چقدر مردن خوب است
چقدر مردن،
-در این زمانه که نیکی
حقیر و مغلوب است-
خوب است

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 6 مهمان