آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)

[رها_رها]

سلام
داره گریم می گیره
چرا این رنگ؟
خیلی چشمو می زنه
خیلی تیره است خودش موجب افسردگی می شه

[mahtab_r]

آره منم موافقم ...
پس واسه تو هم طوسیه ... و آبی ..

راستی خوبی مونا جونم ... دلم خیلی واست تنگ شده ..... هر جا هستی موفق باشی ....

[bahar2]

یه چیزی .... کانون چرا اینقده زشت شده .. طوسی و آبی ( برای همتون همینجوریه ؟! ) ... من چشام اذیت می شه ...
نگید که همه ی این کارا به خاطر یه دکمه ی تشکر بوده .....

سوال منم همینه!
البته یه چیزایی بهتره شده مثل اینکه...آپگرید کردن شاید..

سحر جون خوش اومدی
برات آرزوی موفقیت و پاکی دائمی میکنم


پانیذ جون
حتما خیلی سختی کشیدی تا 112 روز پاکیت رو نگه داری
ولی خب این حس ... رو هم نباید دست کم گرفت :cool:
فکرشو نکن گلم ...
میدونم که تو خیلی با ارداه ای و پشتکارت زیاده
این شکست هم فقط یه درس بود
مگه نه؟!


خانومای گل به شدت به دعاتون نیازمندم
دیشب خیلی نزدیک بود که.........
ولی گفتم نــــــــــــــــــــــــــه !
حسی که الان دار اینه :
راه بسی طولانی است و من هنوز در خم یک پیچم!


مواظب خودتون باشید
به خدا سپردمتون

[رها_رها]

سلام دوستای گلم
ممنون مهتاب جون ،قربونت بشم منم دلم برات تنگ شده
سحر جون ما دوس داریم بیشتر باهات آشنا بشیم
پاااااااااااااااانیذ کجایی من نگرانم بیا دیگه

[پانیذ]

سلام من خوبم دیروز از دست خودم عصبانی بودم
ببخشین اگه شما رو هم تو نگرانی انداختم شاید اگه زودتر باهاتون صحبت می کردم کار به اینجا نمیکشید
سعی میکنم فراموشش کنم و دوباره تلاشم رو آغاز
از همتون هم برای دلداری و همدردیتون ممنونم
دوستتون دارم
برام دعا کنید

[تبسم]

سلام به همگی.خیلی اینجا وحشتناک شده.
سحر جون خوش اومدی
پانیذ جون ناراحتش نباش اصلا گلم
همتونو دوست دارم زززززززززززززززیاد
منم خوبم و با اراده دارم میرم جلو
تازه برا من آدمکا نیست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

[هورا]

کانووووون چه بلایی به سر قیافه ات آوردن؟؟؟
بابا چرا افسرده شدی !
بچه ها کانون خیلی قیافه اش دپرسناک شده
چشمارو هم اذیت می کنه ! باهاتون موافقم
تبسم جون منم شکلک ندارم
پانیذم...گل نازم منم باهات همدردم... حستو کاملا درک می کنم... بیا با هم این بار حداقل تا 4 ماه ولی برای همیشه ترکش کنیم
مریم جون بابت مطلبت خیلی ممنونم واقعا زحمت کشیدی گلم
سروناز جونم خیلی خوشحالم که پرانرژی برگشتی ما دوست داریم از خاطرات سفرت برامون بگیا....توی پیام خصوصی هم می تونی از اوضاع و احوالت بگی
سحر جوون عزیز دلم خیلی خیلی خوش اومدی
امیدوارم اینجا بهت خوش بگذره و روزای پاکیت به بی نهایت برسه
ماها اینجا خیلی باهم صمیمی هستیم و همه به هم کمک می کنیم تا ترک کنیم
دوست دارم تو هم فعال تر باشی و از روحیاتت بگی تا با هم آشنا بشییییم
اینم یه هورای جانانه به افتخار ورودت به گروه:
هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
دیگهههه
آها بچه ها موافقین هرکسی راهکارهایی که موقع ناراحتی ها و مشکلات باید انجام داد تا انرژی های منفیمون تخلیه بشه و دوباره شاد بشیم رو بگه تا در نهایت به یه جمع بندی برسیم و دیگه کسی به خاطر مشکلاتش نشکنه؟؟؟
اگه موافقین پس نظراتونو بگین
دوستای گلم همتونو خیلی دوست دارم...اگه کمتر میام به خاطر اینه که مهمون داریم و حسابی سرم شلوغه

---

آخیییییش
درستش کردم داشت سرم درد می گرفت
بچه ها برای تغییر پوسته برین توی کنترل پنل -> ویرایش اختیارات -> اختیارات دیگر -> Pro Blue
بعد درست میشه
راستش خیلی خوب شده وقتی روی ارسالات جدید کلیک می کنی دیگه نمیره صفحه اول میره توی آخرین صفحه
از مدیرا به خاطر زحماتشون ممنونم

[باران..]

سلام

فراخوان مهم

دوستان عزیزی که در ترک مسابقه ی ماهانه مشکل دارن
یا مدت زیادی هست که در مسابقه ی 10 روز موندن
راه ترک آسان ابداع شد

ایده ی اصلی این کار از جووس هست"البته خودش خبر نداره "

در صورت تمایل برای خروج از مسابقه ی ماهانه -البته در صورت داشتن شرایط-و شرکت در مسابقه ی 10 پله ی طلایی بهم نامه بدین


10 پله ی طلایی

[nilo]

سلام بچه ها خوبين؟
من امروز بعد 17 روز شكستم
الكي الكي
يعني خيلي آسون و در حالي كه خدا اومد دستمو گرفت تا نشكنم
اما من دختر بدي شدم همه چيز يادم اومد تمام بديهاش همه كسايي كه بهم اميد داشتن اما من ....
از اين به بعد بيشتر سعي ميكنم
واسم دعا كنين

[سها]

سلام
آیا کسی به این لیست اعتراض دارد؟؟؟

مهتاب/117 روز
هورا/ 8 روز
پانیذ/4 روز
رها/99 روز
تبسم/ 15 روز
سروناز/28 روز
نیلو/ 1 روز
مریم/ 4 روز
_______________دوتا عضو جدید گروه هستن..
بهار/25 روز
سحرجوون/14 روز
نگار____________بیخبرم ازش..فقط بهم گفت که اوضاعش خوب نیست!!!
_______________این دوستان رو کاملا بیخبرم ازشون.
سانی
نپتون
پاییز___________دوست خوبم که دیگه دلش نمیخواد توی کانون اعلام وضعیت کنه..
سحر___________اسمش از گروه خط خورد ..خوش گفته بود که دیگه نمیاد کانون..
___________________________________________________________________________

خب خانمهای عزیز..
میبینم که کلا گروه خوابیده.....چرا؟

مهتاب...هورا....کجایین شما؟
راستش خودمم همچین حال خوشی ندارم...استرس درسمو دارم....

شماها چی کار میکنین؟؟؟

بیاین بگین دیگه....


امشب نتایج ارشد رو اعلام میکنن...دلم میخواد پانیذ با دست پر بیاد بهمون خبر بده....دعاش کنین بچه ها...
باران جون و تنها جون هم کنکور دادن....کاش همشون قبول بشن...
پسرا هم که به ما چندان مربوط نیست....
انشاالله اونا هم به اونچه که حقشونه برسن.

کنکوریای گروه...بهار و تبسم...خوبین؟ چه کردین؟...بهار تو هم کنکور داری یا امسال میری پیش؟!!!

سحر جوون کوشی خانم؟؟؟؟ما راهت دادیم ...خودت کجایی؟؟/!!!:s:

نیلوی گلم..
اگه میدونی میتونم بهت کمک کنم برام بگو که چی الکی الکی اذیتت کرد....تا با هم واسه رفعش راه حل پیدا کنیم..

مریم جون اون تاپیک راز مونده ها....منتظرم..هم من هم بقیه بچه ها.....

سروناز جون پس چی شد انرژی؟؟!!تعریف نمیکنی از سفرت؟!

نگار خانم من منتظرت هستم ها....

پاییز جون تو خوبی عزیزم ؟

رها جون من با تمام قوا دارم میرم به جنگ کتابام...شدیدا توصیه میکنم تو هم شروع کنی....
_______________________________
من بازم خواهش میکنم که منو بیخبر از خودتون نذارین......

در پناه امن یاد خدا،ایام به کام...یاعلی.

[bahar2]

سلام به همگی
آخش...پوسته کانون چه خوب شده
دست مدیران دردنکنه

آره سها جونم من میرم پیش...
درسا هم بد نیست سلام دارن خدمتتون!
اوضاع هم خدارا شکر خوبه فعلا
به لیستت هم من به نوبه خودم اعتراضی ندارم!
روز همتون خوش

[نگار]

سلام گل دخترا
من اومدم.
قراره امشب دوباره شروع كنم. خدا كنه نشكنم.ببخشيد كم ميام. همتون رو دوست دارم.
واسم دعا كنيد.
بزاريد يه كم از علت هاي شكستام بگم:
خدا رو فراموش كردم. چون سرم به دانشگاه گرم بود.
تو زندگيم به مشكلاي بدي بر خوردم كه داشتم ديوونه مشدم فقط مي خواستم آروم شم كه اونم نشد.بدتر شدم.
چيزاي تحريك كننده دم دستم زياد بود و........
اصلا حس ندارم بقيش رو بنويسم.
خيلي خسته ام.

---

راستي الان چراغ ياهوي رضا روشن بود. واسش پيام فرستادم جواب نداد. دلم يه كوچولو گرفت. ولي بازم اميدوارم

---

نگار گلم:
من سوال میپرسم..واسه اینکه بررسی کنیم و به نتیجه برسیم و اشتباهمونو دوباره تکرار نکنیم..

الان با انجام این کار ناراحتی ها برطرف شدن؟!
چی رو از دست دادی و در عوضش چی بدست آوردی؟

اگه این کار ناراحتت میکنه(سوال کرن رو میگم) بگو تا یه تدبیر دیگه بیاندیشم..

سلام سهاي من.
نه برطرف كه نشد هيچ، بدترم شد. جاي خدا تو زندگيم كمه. خيلي وقته باهاش حرف نزدم. اگه داشتمش پيروز بودم

[mahtab_r]

سلامممممممممم
خوبید خانومای نسیم حیاتی ...
چه خبر... چرا همه آرومن و البته ساکت ....
( البته خودمم جزءتونم .. چرا که : این هفته ها یا امتحان دارم .. یا باید پروژه های درسا رو تحویل بدم ... ) چقدر زندگی سخته
--------------

یه سوال مهم : چرا اومدیم تو کانون ؟
ممنون می شم اگه همه جواب بدنبه این سوال .... ( البته نه مثل قبلا ، که همه فقط حرفا رو بخونن و هیچ کس عمل نکنه ...)

جواب خودم :
واسه اینکه نشد تو تنهایی ترک کنم ... واسه اینکه نمی دونستم چطوری ترک کنم .. واسه اینکه نمی دونستم چرا این کارو می کنم و و و

هزار تا دلیل که اومدم و فعالیت رو تو کانون ادامه دادم ...

فکر کنم فهمیده باشید چرا همچین سوالی کردم ...
من میام عضو کانون می شم ... و گاهی میام می گم شکستم و ..." همین "
هیچ کاری نمی کنم ... نمی گم چرا شکستم .. نمی گم حالا باید چطوری جلوشو بگیرم .... خوب پس وقتی دوستم بشکنه .. اونم مثل من ...
خوب ، چطوری می تونسته جلوی اون شکستن رو بگیره .... هیچ ایده ای نداشته ... هیچ راهکاری جلوی پاش نبده ...

یادتون باشه .... پیش گیری واسه قبل از شکسته ... ما نسبت به هم مسئولیم و البته فقط در صورتی می تونیم بهم کمک کنیم که خودمون و نفر روبرومون بخواد ...

دوستام ... نمی دونم .... ولی این خیلی ناراحت کنندست که ما فقط بیایم و بگیم "شکستیم "

می دونم شاید خیلی هاتون با خودتون بگید .. خوب من دوست ندارم تو بدونی که من چرا شکستم ... ( باشه نگید ... اما حداقل راهکارهاتون رو بگید ... این که دیگه شخصی نیست .. مطمئن باشید راهکاراتون خیلی به درد می خوره .. و ممکنه جلوی شکست یکی دیگرو بگیره ...
و این خیلی شیرینه که بفهمیم یکی با راهکارای ما تونسته خودشو و غریضشو کنترل کنه ... )

پس بیاین به هم کمک کنیم ...

-------------
موفق باشید ...
خانومای نسیم حیاتی ( البته به غیر از حامی های محترم ) یه سر به پیام شخصی هاتون بزنید ...
همتونو دوس دارم .............

---

آرزویی از ویکتور هوگو

اول از همه برايت آرزومندم که عاشق شوي،
و اگر هستي، کسي هم به تو عشق بورزد،

و اگر اينگونه نيست، تنهائيت کوتاه باشد،

و پس از تنهائيت، نفرت از کسي نيابي.

آرزومندم که اينگونه پيش نيايد، اما اگر پيش آمد،

بداني چگونه به دور از نااميدي زندگي کني.



برايت همچنان آرزو دارم دوستاني داشته باشي،

از جمله دوستان بد و ناپايدار،

برخي نادوست، و برخي دوستدار

که دست کم يکي در ميانشان

بي ترديد مورد اعتمادت باشد.



و چون زندگي بدين گونه است،

برايت آرزومندم که دشمن نيز داشته باشي،

نه کم و نه زياد، درست به اندازه،

تا گاهي باورهايت را مورد پرسش قرار دهد،

که دست کم يکي از آنها اعتراضش به حق باشد،

تا که زياده به خودت غرّه نشوي.



و نيز آرزومندم مفيدِ فايده باشي

نه خيلي غيرضروري،

تا در لحظات سخت

وقتي ديگر چيزي باقي نمانده است

همين مفيد بودن کافي باشد تا تو را سرِ پا نگهدارد.



همچنين، برايت آرزومندم صبور باشي

نه با کساني که اشتباهات کوچک ميکنند

چون اين کارِ ساده اي است،

بلکه با کساني که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذير ميکنند

و با کاربردِ درست صبوري ات براي ديگران نمونه شوي.



و اميدوام اگر جوان كه هستي

خيلي به تعجيل، پخته نشوي

و اگر مسنی، به جوان نمائي اصرار نورزي

و اگر پيري، تسليم نااميدي نشوي

چرا که هر سنّي خوشي و ناخوشي خودش را دارد

و لازم است بگذاريم در ما جريان يابد.



اميدوارم سگي را نوازش کني

به پرنده اي دانه بدهي، و به آواز يک سَهره گوش کني

وقتي که آواي سحرگاهيش را سر مي دهد.

چرا که به اين طريق

احساس زيبائي خواهي يافت، به رايگان.



اميدوارم که دانه اي هم بر خاک بفشاني

هرچند خُرد بوده باشد

و با روئيدنش همراه شوي

تا دريابي چقدر زندگي در يک درخت وجود دارد.



بعلاوه، آرزومندم پول داشته باشي

زيرا در عمل به آن نيازمندي

و براي اينکه سالي يک بار

پولت را جلو رويت بگذاري و بگوئي: اين مالِ من است.

فقط براي اينکه روشن کني کدامتان اربابِ ديگري است!



و در پايان، اگر مرد باشي، آرزومندم زن خوبي داشته باشي

و اگر زني، شوهر خوبي داشته باشي

که اگر فردا خسته باشيد، يا پس فردا شادمان

باز هم از عشق حرف برانيد تا از نو بياغازيد.



اگر همه ي اينها که گفتم فراهم شدديگر چيزي ندارم برايت آرزو کنم!

[تبسم]

سلام بچه ها نمیدونین چقدر دلم براتون تنگ شده بود.
این چند روز بدجور چسبیدم به درس
هنوز پاکم
مهتاب جونم و اما پاسخ شما:
راستش شنیده بودم که خودا.... ضررهایی داره و اومدم تو نت که بیشتر باهاش آشنا بشم وقتی دیدم همچین کانون با این بچه هاو حامی های فداکار هست گفتم خوب دلیل اینکه من که انقدر ترک کردم اما دوباره شکستم تنهایی و عدم وجود رقابت بوده و این چنین عضویت شروع شد و بعد فهمیدم که حدسم کاملا درست بوده

[سروناز]

سلااااااااااااااااااااااااام
من اومدم
بازم سفر بودم
ببخشید از همتون معذرت میخوام .
آقا ما شدیم مارکوپلو ...
از شمال اومدم ... فرداش عروسیه خواهر زادم بود ... جای همتووووووووووووووووووون خالیه کلی قر دادیم
دوباره 2 روز بعد رفتیم سفر ... و از اونجا یهویی . امام رضا گفت بیا که دلتنگتم . 24 ساعته رفتیم زیارت و برای همممممممممممممممممممممممتون دعا کردیم به خدا .
بعدشم اومدیم . یعنی دیشب ساعت 2 رسیدیم . 1ماه تو سفرم
فقط یه خبر بد ... تو این بین من شکستم و دسترسی به هیچ کس و هیچ جایی نداشتم که با کانون بگم ... من 28 شکستم و بعد پیش امام رضا انقدر گریه کردم و توبه کردم که قول دادم جبران کنم .
من 8 روزه که پاکم
دوستون دارم