آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)

**Queen** · 1398 خرداد 3، 20:25

سلام
فعلا مسابقه ی گروهی نیست انشاءالله سری جدید به زودی شروع میشه

**حوا هستم** · 1398 خرداد 4، 1:11

(1398 خرداد 3، 17:24)cornrose نوشته است: شقایقم
همون smwarrior سابق
منم تو رو نمیشناسم

من یکمی اسمت برام آشنا هس ولی درست یادم نمیاد 53258zu2qvp1d9v

موفق باشی شقایق جون Khansariha (8)

(1398 خرداد 3، 20:25)Queen نوشته است: سلام
فعلا مسابقه ی گروهی نیست انشاءالله سری جدید به زودی شروع میشه

سلام ممنون ان شاءالله

**شادن** · 1398 خرداد 4، 10:30

بچه ها میگم چه خبر از دریاجون . زینبی..
مدتیه نیومدن کلا کانون
یادمه اوایل اومدنم ی مدیر بود اسمش سین سین بود تو ابان یهو غیبش زد دیگه هم برنگشت امیدوارم خوب باشه حالش

**formica** · 1398 خرداد 4، 12:10

زینبی که همون ادم برفیه میاد بازم کانون
دریاجونو منم نمیدونم اتفاقا دلم براش تنگ شده
سین سینو منم یادمه ولی چرا دیکه نیومده Hanghead

یه سریا میرن انگار دیگه نمیخوان برگردن Hanghead

**سها**

(1398 ارديبهشت 30، 20:35)لئا نوشته است: سلام
طاعاتتون قبول
شاید یکی از علت هایی که باعث میشه دیگه کانون نیان این باشه که کانون تو روند ترکشون تاثیری نداشته
همون چیزی که باعث شد خود من دو سال فاصله بگیرم از اینجا

سلام
ولی ب نظر من اگه کانون رو درست بشناسی و درست استفاده کنی حتما تاثیر می ذاره رو کلیت و جهت روند فعالیت های روزانه... چ برسه ب ترک..

با کانون‌میشه خودسازی کرد..
خوش اخلاق شد..

ابزار خوبیه..

و
حاشیه ها تو فضای مجازی زیاد شده..اینستا و تلگرام و چ و چ سهم وقتی ک مال کانون بود رو کم کرده.. اینه ک حواسی ک ب کانون اختصاصی توجه داشت ب چند جا توجه داره و نتیجه میشه یا کانون نمیایم یا اگه اومدیم سردرگم و بی بهره..

امیدوارم همین هایی هم ک هستیم بهترین نتیجه رو بگیریم..

ارادت فراوان..
بوس.
یاعلی.

**حوا هستم** · 1398 خرداد 8، 22:37

دیدم تو رهروان پیام دادن گفتم منم این جا پیام بدم پسرای کانون فکر نکنن ما نسیم حیاتیا حرفی برای گفتن این جا نداریم 4chsmu1

**Queen** · 1398 خرداد 8، 22:57

خوب کاری کردی عزیزم Khansariha (13)

چقدر این رهروانیا حرف برای گفتن دارند

بعد میگن خانم ها خیلی حرف می زنند

**می توانم** · 1398 خرداد 8، 23:00

سلام
خوبین؟

امروز خونه یه دوست متاهل بودم
یه کمی قلقلکم شد
بعد به خودم گفتم دزد نباش! رفتی خونه ی مردم یادت باشه که هر کی قسمتی داره
یه جوری دلم خیلی چیزا خواست

حالا که قراره حرف بزنیم
گفتم حال دلمو بگم بهتون

البته خیلی کوچولو بود قلقلکم اما خب دیگه

**Queen** · 1398 خرداد 8، 23:03

خب این طبیعیه ما مجردا با دیدن دوستای متاهلمون کمی قلقلکمون بشه

ما هم دل داریم Hanghead

**حوا هستم** · 1398 خرداد 8، 23:05

(1398 خرداد 8، 22:57)Queen نوشته است: خوب کاری کردی عزیزم
چقدر این رهروانیا حرف برای گفتن دارند
بعد میگن خانم ها خیلی حرف می زنند

همینو بگو والا بوخودا Khansariha (13)

الان نگاه کنی تعداد ارسالاشونم بیشتره بعد برای خانوما حرف در میارن

**حوا هستم** · 1398 خرداد 8، 23:08

(1398 خرداد 8، 23:00)می توانم نوشته است: سلام
خوبین؟

امروز خونه یه دوست متاهل بودم
یه کمی قلقلکم شد
بعد به خودم گفتم دزد نباش! رفتی خونه ی مردم یادت باشه که هر کی قسمتی داره
یه جوری دلم خیلی چیزا خواست

حالا که قراره حرف بزنیم
گفتم حال دلمو بگم بهتون

البته خیلی کوچولو بود قلقلکم اما خب دیگه

سلام میتوانم عزیزم و ملکه عزیز 4chsmu1

با کویین موافقم هر کسی دوس داره جدا شدن و یه زندگی جدا و خانواده تشکیل دادن تجربه کنه حالا یکی زودتر این اتفاق براش میفته یکی یکم دیرتر
به قول تتلو تو کوچه ما هم عروسی میشه Khansariha (13)

**می توانم** · 1398 خرداد 8، 23:10

یه خرده از یه کم گذشته البته

**حوا هستم** · 1398 خرداد 8، 23:20

(1398 خرداد 8، 23:10)می توانم نوشته است: یه خرده از یه کم گذشته البته

ای بابا چی بگم Hanghead

هیشکی لیاقت میتوانم عزیزمون نداشته تا الان
انقدر شرایط ازدواج سخت شده با این گرونیا کسی هم جرات نمیکنه ازدواج کنه حقم دارن یه مراسم ساده کلی خرج داره
البته خب ما ظاهر زندگی یه نفر میبینیم زندگی مشترکم مشکلات خودش داره

**می توانم** · 1398 خرداد 8، 23:27

چی بگم ...

ممنون که گوش کردین به حرفام

شمام اگه حرفی دارین بگین

**لئا** · 1398 خرداد 8، 23:42

از بین همکلاسی های دبیرستان من صمیمی ترین دوستم دیرتر از همه شون ازدواج کرد و الان بعد چند سال بچه هم داره
و من همچنان درگیر خ.ا Shy