1392 بهمن 5، 18:37
اونروزا شاید بهتر میرفتم
بهتر واسه اینکه از کانون استفاده بهتری می کردم
دعام کنین بچه ها
مررسی
(1392 بهمن 5، 19:13)نیکو نوشته است: سلام می خواستم بدونم فکر کردن وتجسم کردن یک رابطه جنسی هم خ.ا محسوب میشه؟؟
(1392 بهمن 6، 18:37)فرناز92 نوشته است: من دیگه از خودم خجالت میکشم
نمیخوام بشکنم نمیخوام برم تو سایتای اونجوری نمیرمم ولی من داستان عاشقانه بیشتر روم تاثیر داره یعنی با چیزایی که اکثرا تحریک میشن نمیشم ولی کافیه یه چیز رومانتیک بخونم به لطف خدا و کمک و وجود این سایت و کمک شماها نشکستم ولی جلوی ذهنمو نمیتونم بگیرم میدونم که نمیتونم معنی نداره ولی واقعا موندم.اعصابم خورد شده. واقعا دیگه خجالت میکشم برم تو مسابقه کنترل نگاه ذهن بنویسم کنترل ذهن 0 . میخوام روزام خوب باشه نه پاک ولی بازم خدا رو شکر با اینکه خیلی شرمندشم هیچ وقت دستمو ول نمیکنه.
اینقدر میرم تو فکر و خیال که دیگه دارم افسرده میشم چند وقته همش تو اتاقمم نمیرم پیش خانوادم که واسه خودم رویا ببافم یه ذره دیگه ادامه پیدا کنه زندگیه خیالیم به دانشگاه رفتن بچهامم میرسه
عین دخترای 14 ساله شدم.از دست خودم خسته شدم.
یه ذره داشتم خوب پیش میرفتم به خودم مغرور شدم اینجوری شد .
ببخشید خیلی حرف زدم.
(1392 بهمن 8، 14:57)Mahbo0be نوشته است: سلام بچه هامنم قبلا اینطوری میشدم گاهی وقتا بدون اینکه خودم بفهمم دارم چیکار میکنم تو خواب خ.ا می کردم ولی کم کم خوب شد.
خوبین؟خوب پیش میرین؟
من دیشب خوابیده بودم.بعد نصفه های شب ناخوداگاه بیدار شدم.اون حسه اومد شراغماصلا انگار کنترلم دست خودم نبود.اما بعدش بکم با خودم حرفیدم.یاد کانون کردم....
بعدش دوباره سریع خوابم برد !!!!!
برام جای تعجبه که چرا اینطوری شد اخه من خواب خواب بودم