آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)

[سها]

سلام عزیزم..

وقتی میگم با روحیه ..میگی اینو از جلوی اسمم بردار...
اینم نمونه اش که تو انگیزه داری و روحیه..فقط باید برای خودت این خواستن رو تثبیت کنی..که میکنی..
و
لیست رو هم وقتی که بخوام تو تالار اصلی و به عنوان گزارش بزنم درستش میکنم .
حواسم هست...
یادت مونده که من دوستت دارم...نه؟!

موفق باشی..


و
تبسم عزیزم... تو فکر میکنی دل ما برات تنگ نمیشه آیا؟!:13:
درس بخون و موفق و با نشاط و تا همیشه پاک، بیا پیشمون...

یا علی.

[نگار]

سلام تنها جووووووووووووووووون
الان به سروناز حسوديم شد. درسته سرو ناز منه ولي حسوديم شد به من آفرين نگفتي

[پاییز]

خودم بهت میگم آفرین
آفریییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییین

[نگار]

سلام هورا جونم. خيلي خوش حال شدم سر زدي. ولي كاش دوباره برگردي.
تو جيجر مايي. قربونت برم من
بيا برگرد عزيز من كه بد جوري دلم تنگه...
بوووووووووووووووووووس

---

سلام پاييزم
فدات بشم خيلي آفرينت چسبيد.اصلا فكرشو نميكردم
مهربونمي گلم
بوووووووووووووووووس

---

سلام مهتاب گلم.
خوبي جيجر طلا.؟
فكر كنم اگه از هر كدوم از گل دخترامون بخواين كه به يه تازه نفس كمك كنن و بيان گزارشش رو بدن خوب باشه. نه اينكه اسم كسي رو بگن. اينجوري فكر كنم بهتره.

[پانیذ]

سلام علیکم
بابا تحویل خوب اینجا همه همدیگر رو تحویل میگیرن یک هم منو تحویل بگیره شوخی کردم
اومدم بگم خیلی دوستتون دارم دلم براتون تنگ شده اونم خیلی زیاد مخصوصا برای سها جون و هورا جونم و بقیه دخترا
دوستتون دارم خیلی زیاد

[mahtab_r]

سلاااااااممممم
چه خبره این جا .... واقعا همه همدیگرو تحویل می گیرن ... یکی هم منو دوست داشته باشه ....
چه خبر ؟!
آقا امین بابت داستان قشنگت مرسی ....
----
پاییز ، نگار ، تبسم ، هورا ... پانیذ ...
دلم واستون تنگ شده بود ..... کاشکی بیشتر بیاین ....
مونا ، مریم ، سحر ، نیلو، الی ، سروناز و ثانی چرا نیستید !!!!
کی میاین از خودتون اثر بذاری یا همون رد پا ... بیاید دیگه ...
-----------------------------------------------------------------------------
نحوه ی صحیح برنامه ریزی (به خاطر هورا )

از یک پروژه آسان شروع کنید،
به این سوالات پایه پاسخ دهید،
همچنان که به سوالات جواب می دهید، پاسخ ها را پیش روی خود نگه دارید:

می خواهید چه کار کنید؟
- هدف نهایی چیست؟ نتیجه چه خواهد بود؟
می تواند واضح یا مبهم باشد.

- گام های اصلی برای رسیدن به هدف چیست؟
خیلی وارد جزئیات نشوید و گسترده بیاندیشید.

- تا کنون چه کرده اید؟
به یاد داشته باشید که شما قسمتی از این مسیر هستید، حتی اگر از طریق تفکر باشد.. طولانی ترین سفر با نخستین قدم آغاز می شود

چرا می خواهید این کار را بکنید؟
- بزرگ ترین انگیزه تان چیست؟
اگر انگیزه منفی دارید، ذهنتان را مشغول نسازید. این یک شروع صادقانه و خوب است. با این همه، اگر انگیزه تان منفیست، دوباره بکوشید و آن را به گونه مثبتی بیان کنید.

- چه نتایج مثبت دیگری از رسیدن به این هدف حاصل می شوند؟
تعیین این نتایج، سودهایی را که ممکن است از آن ها اجتناب کنید، آشکار می سازد. به آینده ای بهتر بیاندیشید!

به هرچه در مسیرتان قرار می گیرد، توجه کنید.
-چه چیزی با قدرت شما قابل تغییر است؟

- به چه منایعی خارج از وجود خودتان نیاز دارید؟
منابع فقط مثل پول یا ابزار، فیزیکی نیستند و شامل زمان، افراد/استادها/افراد بزرگ تر، و حتی گرایش ها و رفتارها نیز هستند.)

- اگر پیشرفت نکنید چه اتفاقی می افتد؟
بد نیست کمی خودتان را بترسانید!

برنامه های خود را گسترش دهید؛ موارد زیر را لیست کنید:

* گام های اصلی و واقع گرایانه
یک پروژه زمانی که در مراحل مختلف ساخته شود، آسان تر است. با گام های کوچک شروع کنید. همچنان که پیش می روید، جزئیات و پیچیدگی ها را نیز بیافزایید.

* هر یک از این مراحل چقدر زمان می برد؟
یک برنامه زمان بندی به شما کمک می کند تا روند پیشرفتتان را مشاهده کنید. در مسیری که قرار است طی کنید، ایستگاه هایی هم وجود دارند، پس روحیه تان را تقویت کنید.

* چه موقعی از روز، هفته، و ... را به کار اختصاص می دهید؟
این به شما کمک می کند تا یک عادت کاری جدید را به خود بیاموزید.
یک محیط کاری خوب بسازید و از حواس پرتی ها دوری کنید (لذت بردن از یک کاری وقتی که از عوامل حواس پرتی به دور باشید، بسیار آسان تر است.)

* پاداش هایی که در هر ایستگاه خواهید داشت
و نیز چیزهایی که قرار است در هر ایستگاه از آن ها بپرهیزید.

* زمان لازم برای مرور
یک دوست مورد اعتماد بزرگتر یا خبره تراز خودتان بیابید تا به انگیزش و نظارت بر پیشرفتتان کمک کند.

موارد زیر را قبول کنید:

- آغازهای اشتباه و خطاها را به عنوان یادگیری تجارب بپذیرید.
آن ها می توانند خیلی مهم تر از موفقیت باشند.و به «تجربه» معنی می دهند.

- حواس پرتی ها و تنبلی ها
وجود آن ها را انکار نکنید ولی از وسوسه شدن و امتحان آن ها بپرهیزید.

- احساسات
وقتی کارها خوب پیش نمی روند، ناامیدیتان زا اقرار کنید. بپذیرید که مشکلی داشتید ولی کاری برای آن انجام دهید.

- تخیلات
خودتان را در موفقیت و کامیابی ببینید.

و نهایتاً: اگر تنبلی برایتان یک عادت است، آن را ترک کنید.
روی کارها و پروژه هایی که سررسیدشان نزدیک است، متمرکز شوید و از آن جا شروع کنید.

و در آخر :
برنامه ریزی و تنظیم وقت

حتما یه نگاهی بندازید ...

بچه ها این مطلب می تونه حداقل مشخص کنه کجای کارید .. بهتون انگیزه می ده ..
ازتون می خوام تا آخرشو بخونید ... با حوصله و با تامل ..
مرسی .

منبع : http://www.studygs.net
اگه تونستید یه سر به سایتش بزنید ..
ولی سعی می کنم .. مطالب جامع تری در باره ی برنامه ریزی بزارم

ببخشید که طولانی شد .
مواظب خودتون باشید .

[رها_رها]

سلااااااااااااااام به دوست جونای خودم
خوبین؟ خوشین؟

مهتاب جون من دوست دارم یه عالمه بیشتر از همه
پانیذ هم که داره می ترکونه همین روزا با مهتاب کاپ طلایی رو می برن بالا
منم خبر کنیدها می خوام ازتون عکس های خوشگل موشگل بندازم
بقیه بچه ها هم که ایشالا خوبن و همتونو دوست دارم

دیگه اینکه داستان آقا امین هم خیلی زیبابود
به نظر من هم قانون زندگی قانون باوره
هر لحظه به هر چی که باور و یقین داشته باشیم همون هستیم

دوستون دارم
مواظب خودتون باشید

[سروناز]

سلام دوستااااااااااااااااااااااااااااااااااام
من هستم ...
دلم براتون تنگ شده بود
من 9 روزه پاکم
شماها خوبین همتووووووووووووووون
دوستتون دارم

[نگار]

سلام گل دخترا.
امروز نزديك بود بشكنم
ولي اين كار رو نكردم. آخه ياد كانون و دوستاي خوبم و شرمندگي بعدش افتادم
خيلي سخت بود.

---

-پاییز جون/1 روز
2-مهتاب جون/82 روز
3--پانیذ جون/78روز
4-مریم جون/ 2روز
5-مونا جون/64 روز
6-سحر جون/50 روز
7-نیلو جون/12 روز
8-تبسم جون/57روز
9-سانی جون/32 روز
10-سروناز جون/8 روز
11-الی جون(نپتون)/29 روز
12-نگار جون/32 يا 33 روز

[سروناز]

من شکستم ...

---

منو بزنین ...
تو رو خدا یکی منو له کنه

[پانیذ]

سلام سروناز جون ناراحت شدم گلم که شکستی
اشکال نداره دوباره شروع کن عزیز تو میتونی فقط ببین اشکال کار از کجاست که این اتفاق تکرار میشه خواهر گلم برات دعا میکنم که فراموشش کنی و دوباره مثه همیشه شروع کنی.
منم این چند روزه خیلی حالم بد بوده ولی هر طور شده خودم رو سرگرم میکنم فقط یه چیز ناراحتی و افسردگی رو بزار کنار چون باعث تکرار همون چیز میشه.بهت توصیه میکنم که سعی کن زیاد ذکر بگی اگه برات سخته از 10 تا شروع کن وهر روز 10 تا بیشترش کن
عزیز دلم خیلی دوستت دارم و مواظب خودت باش سرو نازم
بقیه دخترااااااااااااااااااااااااااا مواظب خودتون باشین ها
دوستتون دارم

[سها]

سلام بر بانوان گرامی
شکست خوردگان و شکستنی های عزیز....
خوبین؟خوشین؟سلامتین؟

یه اعتراف بکنم و یه عذر خواهی و یه گله...و کلی حرف دیگه...تا ته پستمو بخونین ها....

______________________________________________
اعتراف به اینکه حس میکنم شما اصلا منو دوست ندارین...

و عذر خواهی بابت اینکه عملا هیچ کاری براتون نمیکنم....

و گله از اینکه چرا گروهمون اینجوریه؟!...چرا برای احوالپرسی میایم فقط..

دیروز 4 نفر از اعضاء گروه تو کانون باهم بودن..اما فقط یه پست زده شد....چرا؟!!!

بگذریم...
_______________________________________________________________

دارم بلند بلند فکر میکنم...یعنی میخوام با شماها فکر کنم....همراهیم کنین....باشه؟؟؟؟؟
ببینین ما 12 تا عضو داریم و دو تا حامی..

---------------حامی های موجود..
هورا ...رفت..
مهتاب
سها
--------این گروه خیلی خوب دارن پیش میرن..
پانیذ
تبسم
نگار
مونا
--------------متاسفانه این گروه خیلی موفق نیستن..و آمار شکستشوم بالاست...
سروناز
پاییز
مریم
---------------------این گروه تقریبا بیخبرم ازشون و البته با توجه به قبلا و حرفاشون بنا رو بر پاکیشون میذارم...
سحر ...گفته نمیاد
نیلو...کم میاد..و احتمالا اکانتش رو فراموش کرده..
نپتون...مطمئنم داره درس میخونه ...نمیاد
سانی..نمیاد..و البته گفت که گرفتاره..

پس عملا ما فقط 7 تا عضو فعال داریم...که من از همشون نظر میخوام...این یک دستور حمایتیست!!!

حالا....
با توجه به اینکه مهتاب جانشین رسمی هورا شده ...من ومهتاب قصد کردیم یه کاری برای گروه بکنیم...
مهتاب جون ببخش که دارم تو جمع مطرح میکنم..آخه قرار بود که خصوصی بگیم به بچه ها...

اما چی کار؟؟؟!!!!
اینکه بچه ها از هم حمایت کنن...
مثلا پاییز و مونا ..
یا سروناز و پانیذ...
و مریم و مهتاب..

یا حالا هر چینشی که ممکنه.......مطمئنن این روش خیلی کمک میکنه و توی موفقیت تاثیر داره...

دیگه اینکه در ازای هر بار شکست در کنار دلدداری که ما بهم میدیم و اون حرفای همیشگی..
شخص مورد نظر باید بره و یک کاری به عنوان جریمه انجام بده...
حالا یا مثه جریمه باران جون مجبورشه بره نماز شب بخونه..(در مورد ماها کمی اشکال داره ممکنه نشه!!)
یا یه مقاله بیاره و یه چیزی به بچه ها یاد بده...و البته در مورد "چیز"...

من فکر میکنم تو گروه ما خیلی اتفاق مفیدی نمیافته....
نمیگم لزوما در مورد "چیز" حرف بزنیم...که البته به قول مهتاب اگه ترک ما با شناخت باشه خیلی عالی تر پیش میریم..
اما میتونیم در کنار ترک به بازسازی روح و جسممون از آسیبهایی که این کار بهش بپردازیم...
و این کار سومیه که باید انجام بشه...

لااقل تا قبل از شدت گرفتن درگیری هایی که به خاطر درس ممکنه برامون پیش بیاد...

من میخوام هر کدو از بچه ها بیان و بگن که با کی راحتن ...
اگه دوست ندارین تو جمع باشه خصوصصی بهم بگین..

میخوام که در مورد این پست نظرتونو بگین و برسیم به عمل کردن..

میخوام که هممون موفق باشیم..

و یه سوال که اگه جوابشو بدین کمکم کردین...خواهش میکنم همتون لطفا...

"تا چه حد داری برای ترک تلاش میکنی؟..به خودت نمره بده از 1 تا 10..."


منتظرم..یا علی.

[پانیذ]

سلام سها جون راستش من یه مدتی هست که این احساس رو تو گروه میکنم.کما اینکه من چند دفعه برای بعضی از بچه ها پیام خصوصی دادم ولی جواب ندادن منم وقتی میام گروهمون رو این جوری سرد و ساکت میبینم ناراحت میشم چون دوست ندارم این طور باشه البته من خودم هم یه معذوریت هایی دارم که نمیتونم زیاد بیام ولی وقتی میبینم گروههای دیگه هر روز راجع به یه چیز صحبت میکنن منم ناراحت میشم
راستش به نظر من سها جون شما و مهتاب جون وهورای عزیزم (که رفت) چیزی کم نذاشتین برای بچه ها این ما خودمون هستیم که همکاری نمیکنیم سوء تفاهم نشه من خودم رو میگم
من موافقم ولی من خودم چون دایل آپ وصل میشم خیلی سرعت اینترنتم از شما کمتر هست وهمیشه هم نمیتونم آن باشم با این حال هر کمکی از دستم بر بیاد براتون انجام میدم
راستی من از فردا تا روز دوشنبه هفته دیگه دارم میرم شمال مسافرت و نیستمراستی من همچنان پایدارم به جای منم اعلام وضعیت کنین ها
سها جون راستی من اگه تا دوشنبه هفته دیگه نتونم اعلام وضعیت کنم از مسابقه که کنار گذاشته نمیشم
در مورد سوال آخر من نمره 9 رو به خودم میدم چون شده گاهی اوقات تا ساعت 3-4 صبح بیدار بودم و با خودم کلنجار رفتم که این کار رو انجام ندم و تا صبح صلوات فرستادم واستغفر الله گفتم
همتون رو دوست دارم:s:
به امید موفقیت و ترک همگی

[تبسم]

من به خودم نمره10میدم چون یا بهش فکر نمیکنم یا اگه لب مرز رفتم یه طوری خودمو به راه دیگه میکشونم و خداروشکر تا حالا راضی بودم از خودم(امیدوارم شما و خدا هم ازم راضی باشین)

من با مهتاب جون خیلی راحتم اما برام بقیه بچه ها هم هیچ فرقی نمیکنن(آخه تا حالا باهاشون برخورد خصوصی نداشتم اما میدونم که باهاشون راحتم)

و در آخر هر تصمیمی که برام بگیرین تابعم اما یه طوری تصمیم بگیرین که دیر به دیر میتونم بیام مشکلی پیش نیاد

[پاییز]

سلام
اگه گروه سرده به خاطر اینه که کسی حرف خاصی برای گفتن نداره
اگه کسی موفقه همه میایم بهش تبریک میگیم و اگه کسی ناموفقه باز همه میام حرفای همیشگیو میزنیم...
در هر صورت کسی حرف جدیدی نمیاد بزنه
در مورد راحت بودن،برای من فرقی نمیکنه
اما اگه قرار باشه باز مثل همیشه حرفای تکراری بزنیم به نظرم جالب نیست...
من به شخصه ترجیح میدم تنها باشم...
به خودم نمره 5 میدم.