آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)

[می توانم]

برنامه‌ی ختم صلوات گروهی

[b]«نسیم حیات»

mojgan: تاریخ 96/08/17
انیس: تاریخ 96/08/20
smwarrior: تاریخ 96/08/22
خدا همراهمونه: تاریخ 96/08/24

خاله شادن: تاریخ 96/08/27
chika: تاریخ 96/08/29
mojode_zamini: تاریخ 96/09/01
[/b] Queen: تاریخ 96/09/04

این اعضای گروه ها
و تاریخ اینکه کی چه روزی باید بیاد بحرفه
و اینکه چه روزی باید واسه کی صلوات بفرستیم و به حرفهاش با همه وجود بگوشیم

سلام دوستان
میتوانم جووون فدا انرژییییت

بچه ها یه سوال ، من نمیتونم امضامو بروزرسانی کنم . یکی توضیح میده چجوری امضا رو تغییر میدن؟
من میرم ویرایش امضا . بعد متنو مینویسم بعد گزینه امضای مرا در تمامی ارسالهای من نمایش بده بعد بروزرسانی امضا
ولی همش همون قبلیه رو میاره
میشه کمک کنید

قربون لپت عزیزم
وای رضوانه شاید امضات بلنده ؟
برای من پیش اومده عکس بزرگ باشه یا نوشته م طولانی
بعد عوض نکنه

سلام. سرگروه گروه ما کیه؟

مژگان حالا می خوای پستشونو بکنی ؟ 



اسمهای پیشنهادی و رای دهنگدان به هر یک :


گروه یک :
رویای پنهان : شقایق - مژگان
برکه پاکی : شقایق - مژگان - موجود زمینی

گروه دو :
شبنم های صبحگاهی : کویین
ثابت قدمان : کویین - موجود زمین
پیشتازان : کویین - موجود زمینی

خب بقیه از همین لیست به کدوم رای می دین ؟
نبینم که یکی اومده نسیم و رفته ولی واسه اسم رای نداده !
ببینم دیگه اعصابم خرد خاکشیر می شه

خاله شادن گفته سرش شلوغه برای سرپرستیه گروهش
کی از اون گروه دوست داره به جای خاله شادن کارا رو انجام بده ؟

خب می خواستم برنامه ریزی هر کدوم از افراد رو هم بنویسم ولی بمونه واسه سر گروه ها

برنامه ریزی بی گروه ها :
می توانم :
1- دکتر رفتن
2- حساب و کتاب
3- تمدید دفترچه بیمه
4- بررسی آزمون داوطلب آزاد ICDL درجه 2
5- رسیدگی به موها و ناخونها (آرایشگاهم باید برم)

رضوانه :
انجام دادن برنامم
خواندن قرآن
حفظ سوره لقمان تا هرجا که شد
قولی که به یکی دادم رو انجام بدم حتما زووووودتر
خواندن کتاب
بیخیالی طی کردن در مورد...
حرص نخوردن و آرام بودن که اگه بیخیال باشم این دو انجام میشه
دوشنبه پست ماهانه رو بذارم
زودتر رفتن از خانه در نتیجه ندویدن در خیابان و در نهایت به موقع رسیدن به مکان مقرر
تمرکز کنم روی کارم این چه وضعیه

ما بی نظیریم    

بچه های نسیم حیات بیاین بغلم  
بیاین حرفامونو بزنیم
از فحش و دری وری   تا درد دل   تا تشکر   تا انگیزه ها و شادیا  

منتظرتون هستم  


یه کمی ام تمیز باشین
دهه

[formica]

سلام
والا مشکلات من الان درحال حاضر چنتا مشکل دارم

اولیش اینکه وقتی بحثی میشه من اصلا نمیتونم احساساتمو کنترل کنم خودمم دارم میفهمم دیگه.وقتی تو ی موضوعی خوب فکر نمیکنم یعنی منطقی فک نمیکنم و احساساتی جواب میدم که بعدشم کلی برام ضرر داره بعدش واقعا خودخوری میکنم :/که چرا درست فکرنکردم.:(
و این خودخوری کردنه معمولی نیس و اغلب اوقات بشدت هست
چ جوری باید احساساتمو کنترل کنم؟خسته شدم اه
و یه موضوع دیگه اینه ک من دوست دارم تمام کارامو خودم تنهایی انجام بدم .ازینکه دوست داشته باشم بدم نمیاد ولی واقعا دوستی بنظرم فقط تنبل شدن خودته:/من وقتی واسه دوستم کاری میکنم یعنی بدون منت براش کاری میکنم و اصلا حساب کتاب نمیکنم ک اوو این کار ازمن انقد انرژی میگیره ولی وقتی انتظار دارم که اون طرف کاری برام کنه کاملا حساب کتاب میکنن
حقیقت اینه ک از دست یکی از دوستامم خسته شدم
نمی خوام بگم فقط تقصیر طرف مقابلمه
فقط حس میکنم نمیتونم با کسی صمیمی باشم-_-ازینکه هی وابسته باشم متنفرم و دوس دارم راه خودمو برم:/

چرا باید به دوست نیاز داشته باشیم اصلا؟:/

اهم.اگه از حرفام چیزی متوجه نشدین هم مهم نیس
ولی این چیزای ریز دارن اذیتم میکنن متاسفانه:/

[formica]

بچه هااسم گروهمونو میزاریم برکه ی پاکی تصویب شد
والا بخدا چیه مگه
انیس و خداهمراهمونه جان شما ک نظر نمیدین یعنی براتون مهمم نیس.پس نباید ناراحت بشین بخاطر انتخاب اسم
چون به اندازه ی کافی فرصت  بود برا نظر
باید بگردم یه امضای خاص درست کنم چش یه گروهی دربیاد
خبیث میشویم

:]]]

[دختر خورشید]

سلام دخترا
خوبید ؟ دلم برای همتون تنگ شده . خیلی سرم شلوغه . خیلی دوست داشتم این دور هم باهاتون باشم ولی ظاهرا برخلاف تصورم هر روز داره سرم شلوغ تر میشه .
خیلیییی زیااااد دوستون دارم

[rezvaneh]

سلام
مژگان جان میتوانم جان ممنون که جواب دادین   
ولی نه حجمش اصلا زیاد نیست همش چندتا کلمه س.حتی این عکس مسابقه دور سی و یکم رو گفتم حذف کنم شاید بخاطر اینه که نمیاد ولی حتی اینم حذف نشد
قسمت فنی تالار میشه کجا؟
مژگان جان دفعه پیشم شما عکس باجیلر سیسترزو گذاشتی تو پروفایلم خودم نمیتونستم بذارم.دیگه روم نمیشه مزاحمت شم
+ میتوانم جون قربون انرژی و حال خوبی که منتقل میکنی.مرسی ازت

+۱۴ صلوات برای شقایق جان.امیدوارم مشکلاتت حل بشن
.
.
و میخواستم بگم واقعا اون مشکل من تا حالا برای هیچکس پیش نیومده؟!
واقعا از خودم ناامید شدم...احساس گناهکار بودن دارم.خیلی بیشتر از قبل این حسو دارم....

[mojgan]

سلام
مژگان جان میتوانم جان ممنون که جواب دادین   
ولی نه حجمش اصلا زیاد نیست همش چندتا کلمه س.حتی این عکس مسابقه دور سی و یکم رو گفتم حذف کنم شاید بخاطر اینه که نمیاد ولی حتی اینم حذف نشد
قسمت فنی تالار میشه کجا؟
مژگان جان دفعه پیشم شما عکس باجیلر سیسترزو گذاشتی تو پروفایلم خودم نمیتونستم بذارم.دیگه روم نمیشه مزاحمت شم
+ میتوانم جون قربون انرژی و حال خوبی که منتقل میکنی.مرسی ازت

+۱۴ صلوات برای شقایق جان.امیدوارم مشکلاتت حل بشن
.
.
و میخواستم بگم واقعا اون مشکل من تا حالا برای هیچکس پیش نیومده؟!
واقعا از خودم ناامید شدم...احساس گناهکار بودن دارم.خیلی بیشتر از قبل این حسو دارم....

خواهش مى كنم عزيزم. زحمتى نيست. بفرست واسم. 
چه مشكلى گلم؟ 

[rezvaneh]

الان دوباره رفتم قسمت تغییر امضا ، نمیدونم چی شد که درست شد و تونستم بنویسم.ممنونم ازتون

مژگان جان این مشکل：

۱۴صلوات برای انیس جان 
+
بچه‌ها میشه به من کمک کنید
یه وضعیتیم اگه کسی بلد بود کمک کنه
شیطان وسوسه ای میکنه که به محض وسوسه انجام میشه و فرصتی برای جلوگیری ازش ندارم.البته جزو اون سه مورد مسابقه نیستن...نمیدونم چرا اینجوریم؟ایا بقیه هم هستن یا فقط من اینجوریم؟کسی میدونه دلیلشو؟ایا بخاطر زیادی گناه کردنه؟بخاطر اینه که نمیخوام گناه کنمه؟یا بخاطر دلیل دیگه ایه؟
خواهشا ازش نگذرید اگه میدونید جواب بدید.یک دنیا ممنون میشم

[می توانم]

هعی روزگار

بچه ها خیلی خستم
از خودارضایی از مجردی از بیکاری از بی فایدگی از بی هنری از زشتی از چاقی از تنهایی
کلا از اینی که هستم خسته م

برم بخواب شاید آروم شه مغزم

[mojode_zamini]

سلام دخترا
خوبین؟
خب همه پستارو خوندم حالا یکم مشارکت کنم
...
رضوانه جان منم باهات موافقم..
ولی وقتی به خودم نگاه کردم که شاید دو روز یه بار یا روزی یه بار بیست دقیقه نیم ساعت وقت میزارم برای کانون اومدنم..یعنی دردرجه اول کم کاری از خودمه..
هم میشه گفت سرمون سرگرم شلوغیای زندگیه هم گاهی اوقات خودم به شخصه دوست دارم حرفی و بزنم تو شبانه یا درد و دلا ولی وقتی فکر میکنم میخوام بنویسم پیشیمون میشم بخشیش این که یه موقع حرفی میزنم به کسی بر نخوره و ناراحت نشه بخشیشم اینه که به حرفا فکر میکنم تو ذهنم جوابم پیدا میکنم ولی حوصله ی جواب نوشتن و اونچه که تو ذهنم میگذره رو ندارم..
شاید اگ خودمون فعال تر شیم..هر تک تکمون..کانون به روزای شلوغش برگرده..

بعد رضوانه جون متوجه نشدم کدوم مشکلتو میگی که تا حالا برا هیچ کس پیش نیومده؟ چرا این حس و داری؟

.......

شقایق..کلا ادما و مخصوصا ما دخترا به نظرم چون هم احساساتی تریم هم دلمون زود تر میسوزه یهو یه تصمیمی میگیریم و حرفی میزنیم که بعدا پیش خودمون میگیم واقعا چرا من همچین حرفی باید میزدم؟؟
ولی خب حرفی که زده بشه زده شده..منم یه جورایی حسای تو رو دارم..به یه کسی یا دوستی حرفی میزنم ولی خب فکر میکنم نباید بهش همچین حرفی میزدم تا خود شب فکرم مشغوله بببین حتی ممکنه  طرف حرف منو همون آن یادش بره یا کدورت پیش نیاد یا اصن بهش فکر نکنه ها ولی خب خودم انقددر برای خودم بزرگش میکنم ک نگووو..

راهکارشم واقعا خودم هنوز به چیز درستی نرسیدم رسیدم میگم فقط بدون زیاد تنها نیستی

بحث دوست هم گفتی..صد در صد متوجه نشدم ولی..ببین هممون یه سری ادما تو زندگیمونن که اگر برگردیم عقب میگیم واقعا کاشکی فلانی و تو زندگیم وارد نمیکردم..بعد این حس که تو بی توقع کاری میکنی برای کسی و این که طرف مقابل همچین حسی داشته باشه نسبت ب تو تقریبا نیست تو اکثر ادما..همچین دیدگاهی ک تو داری من فقط نسبت به خانواده و دو سه تا از دوستای خیلی صمیمیم دارم بقیه دوستام تو دنیای واقعی چون میدونم و دیدم ازشون فقط منو برای وقت نیازشون میخوان منم رابطمو فقط در حد ظاهر نگه داشتم و وقتی بهشون نیاز دارم سراغشونو میگیرم چون این ادما وقتی برای منو احساسات و شخصیتم ارزش قائل نمیشم پس منم سعی میکنم نشم...

ولی اگه با یه دوست صمیمی به مشکل خوردی..به نظرم با هم حرف بزنین..و صادقانه حرفتو بگو..این ک چه کارا چه چیزایی اذیتت میکنه اگ واقعا صمیمه و میخوای این رابطه دوستی پابرجا بمونه  و برات مهمه به نظرم این صحبت و وقت گذاشتن لازمه..

ولی واقعا دوست یه نیاز خیلی خیلی زیادیه برای هر ادمی..مخصوصا ادمایی که رابطشون با خانواده زیاد خوب نیست و خواهر یا برادر بزرگتری که راحت باشن باهاشونم نیست..نمیگم بخش زیادیش ولی زیاد دوست نقش داره..
کلا ادم با ارتباطِ که زندس..اگه این تعامل بین ادما نباشه ک ادم از افسردگی و گوشه گیری میپوسه...چون تا یه حدی ادم کار خودشو بتونه انجام بده تا یه حدی احساساتشو بتونه پیش خودش کنترل کنه از یه جا به بعد یه دوستی که بتونه درکش کنه کمکش کنه و وقتشو بزاره برای ادم خیلی مهمه
خیلی حرف زدم
نمیدونم چقدر متوجه شدم از حرفاتو و چقدر منظورِ خودمو رسوندم

و 14 صلوات برای شقایق قشنگم

و 14 صلوات برای کوئین عزیزم
....

میتوانم مرسی از انرژیت و این که این جا رو سرپا نگه میداری  

برنامت خوب پیش میره؟

....

خاله شادن جونم...چیکا هم نظر بده اسم گروهمون تصویب شه یه امضا خوشگل بسازیم ..بزنیم رو دست اون یکی گروه  

....

منم این هفته خیلی بهتر از هفته ی قبل بود از نظر پاکی..مثل همیشه بود سرکار و دانشگاه و خونه و امتحان ..ولی امتحانامو خوب ندادم  چون نخوندم زیاد..خدا کنه بهتر بخونم..بیشتر توجه کنم...حال روحیم بهتر شده..اصن از اون موقع که میرم دانشگاه چون سرم شلوغ تر شده کمتر غصه میخورم و فکر میکنم..یهو یه موقعه هایی غم میگیرتم..ولی گریه میکنم خالی میشم ادامه میدم به زندگی...

فقط یه کارِ هنری و شروع کردم که واقعا واقعا تاثییرش خیلی خوب بود و ذهنمو به شدت مشغول خودش کرد...

هنرِ شماره دوزی..کیا اینجا انجام دادن؟؟

من خودم قبلا کلاس گلدوزی رفته بودم یه پیش زمینه ای داشتم..ولی شماره دوزی اصلا تا حالا انجام نداده بودم..یه گروهی بودم کار های دوستان و دیدم تشویق شدم منم یاد بگیرمو شروع کنم...خیلی خیلی راحت تره از گلدوزیه..یه طرح گلم انتخاب کردم..
بعد ویدیوهای سایت "هنری" رو دیدم و یکم تو نت سرچ کردم تونستم شروع کنم

شمام دوست دارین بیاین شروع کنیم
کیا حاضرن؟

[mojode_zamini]

هعی روزگار

بچه ها خیلی خستم
از خودارضایی از مجردی از بیکاری از بی فایدگی از بی هنری از زشتی از چاقی از تنهایی
کلا از اینی که هستم خسته م

برم بخواب شاید آروم شه مغزم

میتوانم اینو الان دیدم..

میتوانم منم از خودارضایی خیلی خسته شدم..

از این که میدونم بده از این که میدونم زندگیمو گرفته..انرژیمو گرفته بازم ادامه میدم..
از این که این شهوت لعنتی ته نداره..

از این که واقعا نمیتونم کاری کنم اطرافیانم حالشون خوب شه..

خیلی حسای منفیه دیگه..

از نبودن بابا...از قضاوتای ادما..
از عوض شدن نگاه ادما..

ولی واقعا این دنیا رنج و سختیه..اصن وقتی خودِ خدا گفته ما شما رو در رنج و سختی افریدیم..

دقیقا حکمت این ایارو هنوز بهش نرسیدم..قطعا خدا دلیل خوبی داشته..بدِ ما رو که نمیخواد..

ولی کاشکی قدرت درست زندگی کردنو تو وجودمون قرار بده..ارادمونو قوی کنه..

کمکمون کنه بلند شیم..وقتی بلند شدیم بهتر از قبل قدم برداریم

نا امید نشیم..

تلاشمونو کنیم..خدا هم دستمونو میگیره..اصلا این که بعد هر خ.ا بلند میشیم..باز امیدواریم..ته دلمون به نوری هست یعنی میشه بالاخره

میتوانم همه ادما به نظر زیبان..واقعا میگم..من خودم تا حالا نشده به کسی بگم چقدر زشته ..شده تو دلم بگم چرا تیپش این جوریه ولی نشده بگم زشته

منم بی عیب نیستم..ولی وقتی مهربونی گذشت و رفتار یه ادمو میببینم مجذوب اون رفتار و اخلاقش میشم..اصلا وقتی بهش فکر میکنم اخلاق و ویژگی های مثبتشه که میاد تو ذهنم نه چهره و اندامش

مجردی واقعا سخته...برای هممون دعا میکنم اگر میخوایم شرایطش جور شه و اون کسی که واقعا میتونیم اینده ی خوب و روشنی داشته باشیم بیاد..نه کسی که یه بارِ اضافه بشه به دل مشغولیامون

خوب بخوابی عزیزم

[rezvaneh]

سلام 
موجود زمینی جان ممنون که خوندی و نظر دادی

شماره دوزی همونه که خیلی خوشگله و روی یه وسیله پارچه ایه گرد نقش میزنن؟ببخشید خو اسمش نمیدونم چیه
اگه آسونه و زیاد وقت گیر نیس در حد یه ربع بیست دقه در روز اگه باشه، آقا من هستم.از یادگرفتن لذت میبرم. فقط خودت یاد میدی دیگه؟

و مشکلم 
الان من خودم واقعا نیاز دارم یکی به دادم برسه, خودم تو مشکل خودم گیر کردم ، نه غیر ازینجا جایی یا کسی رو دارم که بتونم بهش بگم نه خودم چیزی به ذهنم میرسه که چرا اینجوری شدم و چجوری کنترلش کنم
احساسمم که خب طبیعیه...گناهه ، لذتم داره...
خجالت میکشم از خدا، چجوری با من مهربونه چجوری هوامو داره با اینهمه گناه؟!؟
این مشکل：

بچه‌ها میشه به من کمک کنید
یه وضعیتیم اگه کسی بلد بود کمک کنه
شیطان وسوسه ای میکنه که به محض وسوسه انجام میشه و فرصتی برای جلوگیری ازش ندارم.البته جزو اون سه مورد مسابقه نیستن...نمیدونم چرا اینجوریم؟ایا بقیه هم هستن یا فقط من اینجوریم؟کسی میدونه دلیلشو؟ایا بخاطر زیادی گناه کردنه؟بخاطر اینه که نمیخوام گناه کنمه؟یا بخاطر دلیل دیگه ایه؟
خواهشا ازش نگذرید اگه میدونید جواب بدید.یک دنیا ممنون میشم

[می توانم]

خیلی شماره دوزی نازه
ولی من چشمام اذیت می شه
شما یاد بگیرید
بعدا عکسشو بذارید منم لذت ببرم

[chika]

سلاااام
شب همگی خوش
دختریا من نتم مشکلات داره ک حل نمیشه ب این زودیا
برام دعا کنین خیلیییی
من اسم پیشتازان رو دوس داشتم قشنگ بود
و این هفته هم سبز بودم
ارزیابی
یه عاااالمه سرم شلوغ بود کلللللللی حالم بد بود تازه سرماهم خووووردم دیگه کلا جونی برام نمونده
برنامه هفته اینده 
سروسامون دادن به همممممه چی از جمله درونم ک خیلی اشوبه

[chika]

سلاااام
شب همگی خوش
دختریا من نتم مشکلات داره ک حل نمیشه ب این زودیا
برام دعا کنین خیلیییی
من اسم پیشتازان رو دوس داشتم قشنگ بود
و این هفته هم سبز بودم
ارزیابی
یه عاااالمه سرم شلوغ بود کلللللللی حالم بد بود تازه سرماهم خووووردم دیگه کلا جونی برام نمونده
برنامه هفته اینده 
سروسامون دادن به همممممه چی از جمله درونم ک خیلی اشوبه

[formica]

بچه ها این امضا برا گروهمون

ببخشید دیگه کمی ها و کاستی هارو

من اولیشو خیلی دوس دارم بنظر شما کدومش خوبه؟

اول انتخاب کنین.بعد برا حجمش یه فکری میکنم

انیس و خداهمراهمونه اگه نظر ندین اولی رو میزارم