آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)
ارسالها: 6,873
تاریخ عضویت: مرد 1396
اعتبار:
1,778
جنسیت: خانم
سپاس شده توسط
ارسالها: 1,332
تاریخ عضویت: ارد 1391
اعتبار:
423
جنسیت: خانم
1398 مهر 20، 1:28
ویرایش شده
البته دخترا تعدادشونم کمتره
ولی پسرا هوای همدیگه رو هم دارن
به همدیگه کمک میکنن
ولی ما
به نظرم ما هم دوتا دوتا گروه بشیم
هر روز از حال هم خبر بگیریم
به هم قوالای خوب بدیم و پاش بمونیم
اگه هر روز فکرت پیش این باشه که به دوست کانونیت قول دادی روزت خوب باشه سعیت رو هم میکنی که روزت خوب پیش بره
سپاس شده توسط
ارسالها: 13,892
تاریخ عضویت: دي 1390
اعتبار:
560
جنسیت: خانم
1398 مهر 20، 13:52
ویرایش شده
سلام
خوبین؟
دوستای خوبم مدتیه اصلا مثل سابق نیستم
نه تحت فشار روانی زیاد نه تحت فشار جسمی بلکه بیشتر پوچ و بی دلیل خ.ا انجام دادم
با توجه به کم شدن تعداد و اینکه خیلی وقته سریالی نشدم می شه گفت پیشرفت خیلی زیادی نسبت به خودم داشتم
از طرفی ام دلم میخواد جلوتر از این برم و دیگهتکرار نکنماما به نظرم از چنین اتفاقی خیلی دورم
اینم بگم که کم کم داره برای برداشتن این قدم دیر می شه
سپاس شده توسط
ارسالها: 1,332
تاریخ عضویت: ارد 1391
اعتبار:
423
جنسیت: خانم
(1398 مهر 20، 13:52)می توانم نوشته است: سلام
خوبین؟
دوستای خوبم مدتیه اصلا مثل سابق نیستم
نه تحت فشار روانی زیاد نه تحت فشار جسمی بلکه بیشتر پوچ و بی دلیل خ.ا انجام دادم
با توجه به کم شدن تعداد و اینکه خیلی وقته سریالی نشدم می شه گفت پیشرفت خیلی زیادی نسبت به خودم داشتم
از طرفی ام دلم میخواد جلوتر از این برم و دیگهتکرار نکنماما به نظرم از چنین اتفاقی خیلی دورم
اینم بگم که کم کم داره برای برداشتن این قدم دیر می شه
سلام
منم دقیقا همینطوریم
از طرفی هم از خدا شرم میکنم موقع اونکار
فیلم اینا هم اصلا نگاه نمی کنم
ولی به خیالپردازی عادت کردم معتادم یعنی
البته خیالپردازی هامم خاک بر سری نیست ولی آخر کار خراب میکنم
سپاس شده توسط
ارسالها: 6,873
تاریخ عضویت: مرد 1396
اعتبار:
1,778
جنسیت: خانم
من فکر میکردم فقط من ایجوری شدم و خیال پردازی دارم....
ظاهرا خیال پردازی خیلی خطرناکه ولی ب نظر من تخریبش کمتر از فیلمه..
منکه پیشرفتی ندارم و چند هفته ست همش تا ۱۰ میرم و از نو باز شروع میکنم.خسته هم شدم ولی خب هربار میگم ک باید جلو برم.
ما خسته ایم
سپاس شده توسط
ارسالها: 4,396
تاریخ عضویت: مهر 1394
اعتبار:
1,151
جنسیت: خانم
منم خیال پردازی دارم
سپاس شده توسط
ارسالها: 13,892
تاریخ عضویت: دي 1390
اعتبار:
560
جنسیت: خانم
سپاس شده توسط
ارسالها: 4,396
تاریخ عضویت: مهر 1394
اعتبار:
1,151
جنسیت: خانم
به قول لئا خاک بر سری نیست
مثلا فانتزی های عاشقانه و از این قبیل
سپاس شده توسط
ارسالها: 1,332
تاریخ عضویت: ارد 1391
اعتبار:
423
جنسیت: خانم
1398 مهر 20، 23:46
ویرایش شده
منم یه مدت درگیر رمان بودم ولی دیدم داره مشکلم رو تشدید میکنه گذاشتم کنار
الان نزدیک یک ساله که نمیخونم
پس مشکل اکثرمون خیالپردازیه
برای من مشکل اصلی همینه چون با فکر و خیال به خ.ا مبتلا شدم نه دست ورزی و فیلم و..
خیلی خوب میشه اگه راه حل ها رو هم بگید چطوری بذاریمش کنار؟؟؟؟
سپاس شده توسط
ارسالها: 4,396
تاریخ عضویت: مهر 1394
اعتبار:
1,151
جنسیت: خانم
منم از این قبیل رمان ها رو قبلا خوندم به خصوص رمان هایی که چاپ نشده اند و کلا فانتزی های عاشقانه اند
کاری که در حال حاضر می کنم می کنم اینه که وقتی متوجه میشم که ذهنم داره به سمت خیال پردازی های مخرب میره سریع مسیرش رو عوض می کنم به موضوع دیگه ای فکر می کنم یا به کارهای که قراره اون روز انجام بدم فکر می کنم
یه موردی هم آقای عاشق تو تاپیک کنترل نگاه و ذهن گفتن به نظرم جالب بود
این که تو اون لحظه یه تصویر گل یا درخت یا هر چیز دیگه ای رو مجسم کنید
اولش سخته ولی کم کم روی افکارتون مسلط میشید
برای شروع هم می تونید تو تاپیک کنترل نگاه و ذهن اعلام وضعیت کنید.
سپاس شده توسط
ارسالها: 13,892
تاریخ عضویت: دي 1390
اعتبار:
560
جنسیت: خانم
الان شما فکر می کنی بعضی چیزا مصیبته
اما برای دیگری نبود اون چیز مصیبته
من اصلا از این تخیلات ندارم
سی و یک سالمه ذره ای نمی تونم این تصورات رو داشته باشم
فکر می کنم شاید ۱۵ یا شونزده سالگی کمی داشتم
اما الان اصلا نه
چند روز پیش به سرم زد خ.ا کنم گوشیم جای دیگه بود نرقتم بیارم گفتم می خوای انجام بدی اوکی اما چیزی سرچ نزن
هر کاری کردم هیچ تخیلی نداشتم هیچ تصویری نداشتم
اون لحظه برام خوشحال کننده بود اما بعدش خیلی حالم بد شد
تو همه این سالها حتی وقتی آقایی بهم ابراز توجه یا علاقه کرده اصلا قلبم هیچیش نشده تازه بهم برخورده
سپاس شده توسط
ارسالها: 13,892
تاریخ عضویت: دي 1390
اعتبار:
560
جنسیت: خانم
خب مسلما این یه مشکله
خودمم می دونم
به قول خواهرم ما به خاطر پدرمون و زندگی زناشویی اقتضاحی که برای مادرمون درست کرده این طوری شدیم
ما نمی تونین عاشق باشیم
خداییش بگی کار هستم بگی خواستگار فراری ام
نه هیچ برنامه ای برای عقد ندارم
الان سعی کردم تصور کنم با یکی به فرض رفتم کافی شاپ ولی قشنگ سر سی ثانیه ذهنم پرش کرد
رقص؟ خیلی دوست دارم به عنوان یه هنر
که یه آقا یه خانم یا یه تیم با هم برقصیم برام جذابه اما نمی دونم چه ربطی داره
حتی با یه آهنگ می شینم رقصشو فکر می کنم چطور باید باشه
سپاس شده توسط
ارسالها: 4,396
تاریخ عضویت: مهر 1394
اعتبار:
1,151
جنسیت: خانم
1398 مهر 22، 20:28
ویرایش شده
البته فانتزی های هر کسی متفاوته
یعنی تا حالا به این فکر نکردی که یکی چطور بهت محبت کنه خوشحال میشی؟
سپاس شده توسط
ارسالها: 13,892
تاریخ عضویت: دي 1390
اعتبار:
560
جنسیت: خانم
نفهمیدی چی گفتم عزیزم
اشکالی ام تداره
فقط خواستم این نکته رو گوشزد کنم که این خیال پردازی ها طبیعیه
سپاس شده توسط
ارسالها: 4,396
تاریخ عضویت: مهر 1394
اعتبار:
1,151
جنسیت: خانم
(1398 مهر 23، 0:29)می توانم نوشته است: نفهمیدی چی گفتم عزیزم
اشکالی ام تداره
فقط خواستم این نکته رو گوشزد کنم که این خیال پردازی ها طبیعیه
الان این در جواب پست منه یا آتریسا
سپاس شده توسط
موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 8 مهمان