آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)

[mahtab_r]

بچه ها باز نتونستم..... نتونستم....

عزیزم ... تو خیلی خوب پیش رفتی .. و مطمئنا می تونی رکوردهای بیشتر از این هم بزنی ...
اما قبلش بگرد و دلیل شکستت رو پیدا کن و براش راه حل داشته باش ..

مثلا اگه شبه ... برو پنجره روب از کن ...و به بیرون نگاه کن . فکرت رو آزاد کن و ببین بیرون از محل خوابت زندگی جریان داره ... بدنتو با آب سرد ( یخ ) شستشو بده ...و آیت الکرسی بخون .

صدرا سلام خانومي چرا قبلش نيومدي اينجا؟؟؟؟؟؟؟؟

خانوما ..
ما همیشه بادی به این فکر کنیم ، که کانون همیشه در دسترس نیست ، مثلا شبه یا مثل موقعی که کانون خراب بود و نمیشد که بیایم .
باید کانون و راهکاراش رو سرلوحه ی راهمون قرار بدیم ... اما بهش تکیه نکینم .

سلام به همه,
متاسفم که دیر به دیر میام,یه کم گرفتاریام زیاد شده و سرم خیییییییییییییلی شلوغه.
بچه ها من از نظر جسمی خیلی خوب پیش رفتم و از اون موقعی که تصمیم به ترک گرفتم دیگه اون کارو انجام ندادم,ولی...
ولی یه وقتایی که تنهام یا بیکارم یا حتی شبایی که بی خوابی میزنه به سرم,نمی تونم فکرمو کنترل کنم و تو ذهنم به چیزایی فکر میکنم که نباید فکر کنم,به نظرتون این مشکلو چه طوری حلش کنم؟:question:خواهش میکنم کمکم کنید.
راستی...امیدوارم امتحاناتونم خوب بدید,واسه منم دعا کنید چون وقتم واسه درس خوندن خیلی کمه...
فکر کنم تا 4 تیر دیگه نمی تونم بهتون سر بزنم,پس تا اون موقع
خداااااااااااااااااااااااااااااااااحفظ

عزیزم .. سعی کن تمرکز داشته باشی ..
سعی کن به خودت تمرکز کردن رو یاد بدی ...

و البته گاهی تلقین موثره ... مثلا شبا ، به خودت تلقین کن که خسته ای و. روز پر مشغله ای داشتی ( حتی اگر اینطور نیست . ) مغز انسان زود باوره ...

بعدم دعا كنيد اورژانسي نشم فكرا داره ازار ميده

من همیشه می گم که باید در عسن آگاهی ترک کرد . یعنی باید به جایی برسیم که خودمون نخوایم خودار.. کینم . حتی اگر تمام شرایط محیا بود ، خودمون به این کار راغب نباشیم ( آگاهانه و اصولی )

اما در حین ترک لازمه که برای مدت کوتاهی خودار... رو فراموش کنیم . و فکر می کنم که تو هم در این مرحله ای .
برای مدتی کوتاه سعی کن به عین عمل فکر نکنی ... تا اوضاع آروم تر بشه .

شکستم...همین

عزیزم ، گاهی لازمه که آدم طور دیگه ای به زندگیش نگاه کنه .

گاهی مشکلات واقعا بزرگن ...و گاهی ما دوست داریم ، بعضی چیزها رو مشکل جلوه بدیم و بزرگشو.ن کینم ...

برای رهایی یا ترک لازمه که آرامش فکری داشته باشی.

... به زندگیت .. به روزهای گذشتت ....از یه بعد دیگه نگاه کن ، از نظر یه شخص سوم .
در مورد خودت قضاوت کن ( عادلانه و صادقانه )
و
ببین مشکل از کجاست .
---------------------------
و د رآخر ...

خانومای مهربون نسیم حیاتی مراقب خودتون باشید . و مراقب لحظه هاتون باشید .

بیاین بیشتر خودمون رو دوست داشته باشیم .
و با خودمون مهربون تر باشیم .

برای تک تکتون دعا می کنم .

[ماینز]

واییییییییییییییییییییییییی خدا
از خودم خسته شدمممممممممممممممممممممممم...........آخه تا کی؟؟ ها؟؟؟؟معادله ی ساده ایه...ما به درد هم نمیخوریم....باید بذارمش کنار..اما چرا اینکارو نمیکنم؟؟؟
چرا این ارتباط لعنتیو کش میدم؟؟؟؟؟؟
دلم میخواد همه ی این احساسو بالا بیارم و راحت شم....همه ی خاطراتشو.....همه ی بودنشو......
خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

[تبسم]

ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام بچـــــــــــــــــــــــه ها چطورین خوبین؟

دلم براتون یزره شده بود.
دیگه نمیدونم چی بگم فقط میگم ببخشین که دیر میام اما خواهش میکنم دیر اومدنم رو به حساب بی توجهی نزارین به خدا هر روز بهتون فکر می کنم.

[skyson]

سلام
من تازه اومدم اینجا.چیزی نمیدونم
اسمم.... هرچی دوست دارید صدام کنید.همون پسر آسمان فکر کنم خوبه.سهای عزیز ممنونم از پیام راهنما.
دوستان میشه منو اینجا راهنمایی کنید!!!
من اومدم اینجا با کمک شما خودمو پیدا کنم هرکی میدونه من کی ام؟ کجام؟ لطفا کمک کنه.قول میدم اگه پیدا شدم به گم شده ها کمک کنم...

[ماینز]

خدایاااااااااااااااااا
بچه ها.دارم دق میکنم.... حرف زدن آرومم نمیکنه........خودارضایی داغونم میکنه.له میشم.....دیروز دوبار.......امروزم نزدیک بود
ای واییییییییییییییییییییی

[skyson]

خسته ام.میدونم چقدر راه اومدم اما نمیدونم چقدر مونده.میخوام ادامه بدم سر بالایی رو بکشم برم بالا تا بهش برسم.اما راه تاریکه.چراغی ندارم ، کوله بارراهم شنگینه هر کی ببینه حسودیش میشه اما نمیدونه توش فقط گناهه که باعث سنگینیش شده،مهتاب هم نیست،گاهی یه نوری سوسو میزنه اما چشمام با دیدنش بسته میشن به این امید که اون نور همیشه هست.اما تا بازشون میکنم بازم تاریکی ، تنهایی . و حسرت دوستی که هیچوقت تنهام نذاشته.حسرت اونایی که خدایی هستن رو میخورم.من ادای اونا رو در میارم.هه .... خیلی خوش خیالم ، آخه یکی نیست بهم بگه پسر جون تو کجا و خدا کجا.یه عمری حرفشو گوش نکردی فقط ادعا کردی که تو صف خدا پرستایی.آبروت رو که نبرد هیچ... بین مردم عزیزتم کرد.اما نمک خوردن و نمک شکستن کارته آقای به اصطلاح پسر آسمانی.پسر آسمان؟!!! لابد آسمون جهنم .تو جات جهنمه ادعای آسمونیتم میشه!!!خیلی پر رویی.
همون حسی دارم که دانشجوی نا امید از امتحان داره و درسشو حذف می کنه.بارها و بارها صورت مسئله رو پاک کردم.به خودم امید الکی دادمواما په فایده.اعتماد به نفس کاذب بود همش.تو عمل ثابت کردم که اینکاره نیستم.
من پسر گناهکار جهنمی خسته ، تنها ، نا امید ....
حتی روم نمیشه از خدا چیزی بخوام.روم نمیشه به بالای سرم نگاه کنم.تو امتحان زندگی گند زدم.بدجوری خراب کردم.از خودم متنفرم.دیگه خدا چی بهم میداد؟هرچی خواستم داد،بهترینش رو.اما کو لیاقت و قدر شناسی؟کو تشکر عملی؟
روم نمیشه صداش کنم.بچه ها! من کی ام؟ کجام؟

[Mosafer kocholo]

سلام بر پسر آسمان
اولن من مسافر كوچولوي كانون ورودتونو تبريك ميگم.خوش اومدين.
دوم برام جالبه گروه ما دخترونست شما اينجا...!
وسومن...
گفتم : خسته ام .
گفتی : از رحمت خدا ناامید نشوید . (زمر ۵۳)
گفتم : هیچکس نمی داند در دلم چه میگذرد .
گفتی : خدا حایل است میان انسان و قلبش.(انفال ۲۴)
گفتم : جز تو کسی را ندارم .
گفتی : ما از رگ گردن به تو نزدیکتریم .(ق ۱۶)
گفتم : ولی انگار فراموشم کرده ای .
گفتی : بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را .(بقره ۱۵۲)
گفتم : تا کی باید صبر کرد ؟؟؟
گفتی : تو چه می دانی شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب ۶۳)
گفتم : تو بزرگی و نزدیکیت برای من کوچک خیلی دوره تا اون موقع چکار کنم ؟؟؟
گفتی : کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه . (یونس ۱۰۹)
گفتم : خیلی خونسردی .تو خدایی و صبور ! من بنده ات هستم و ظرف صبرم کوچیک ... یه اشاره کنی تمومه !
گفتی : شاید چیزی که تو دوست داری به صلاحت نباشه . (بقره ۲۱۶)
گفتم : انا عبدک الضعیف الذلیل... اصلا چطور دلت میاد ؟؟؟
گفتی : ان الله باالناس بالرئوف الرحیم . خدا نسبت به همه ی مردم - نسبت به همه - مهربونه .(بقره ۱۴۳)
گفتم : دلم گرفته .
گفتی : مردم به چی دلخوش کردن ؟! باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن . (یونس ۵۸)
گفتم : اصلا بی خیال توکلت علی الله .
گفتی : خدا اونایی رو که توکل می کنن دوست داره (آل عمران ۱۵۹)
گفتم : خیلی چاکریم .
ولی اینبار انگار گفتی حواست رو خوب جمع کن یادت باشه که بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت می کنن . اگر خیری بهشون برسه ، امن و آرامش پیدا می کنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن ، رو گردون می شن .خودشون تو دنیا و آخرت ضرر می کنن .(حج ۱۱)
گفتم : چقدر احساس تنهایی می کنم .
گفتی : من که نزدیکم (بقره ۱۸۶)
گفتم : تو همیشه نزدیکی ، من دورم . کاش می شد بهت نزدیک شم .
گفتی : هر صبح و عصر پروردگارت را پیش خودت با خوف و تضرع و با صدای آهسته یاد کن .
(اعراف ۲۰۵)
گفتم : این هم توفیق می خواهد .
گفتی : دوست ندارید خدا ببخشدتون . (نور ۲۲)
گفتم : معلومه که دوست دارم منو ببخشی .
گفتی : پس از خدا بخواهید ببخشدتون و بعد توبه کنید .(هود ۹۰)
گفتم : با این همه گناه ، آخه چکار میتونم بکنم ؟؟؟
گفتی : مگه نمی دونید خداست که توبه رو از بنده هاش قبول می کنه .(توبه ۱۰۴)

گفتم : دیگه روی توبه ندارم .
گفتی : (ولی) خدا عزیزه و دانا ، او آمرزنده ی گناه هست و پذیرنده ی توبه .(غافر ۲-۳)
گفتم : با این همه گناه ، برای کدوم گناهم توبه کنم ؟؟؟
گفتی : خدا همه ی گناه ها رو می بخشه (زمر ۵۳)
گفتم : یعنی بازم بیام منو می بخشی ؟؟؟
گفتی : بجز خدا کیه که گناهان رو ببخشه ؟ (آل عمران ۱۳۵)
گفتم : نمی دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم . آتیشم می زنه ، ذوبم می کنه ، عاشق میشم ... توبه می کنم خدااااااااااا.
گفتی : خدا توبه کنندگان رو دوست داره .
نخواسته گفتم : الهی و ربی من لی غیرک .
گفتی : خدا برای بنده اش کافی نیست ؟؟؟ (زمر ۳۶)
گفتم : در برابر این همه مهربونیت چکار می تونم بکنم خداااااااااا ؟؟؟؟
گفتی : ای مومنین ، خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید . او کسی هست که
خودش و فرشته هاش بر شما درود و رحمت می فرستن تا شما رو از تاریکی ها به روشنایی
بیرون بیارن . خدا نسبت به مومنین مهربونه . (احزاب ۴۱-۴۲-۴۳)
خداجونم دوست دارم بدون من جز تو كسي رو ندارم!
به مهربونيت قسم تنهام نذار...
(ببخشيد اينو تو تاپيك مناجاتم گذاشتم اما گفتم شايد به درد دوستامون بخوره)!
ماينر جونم قربونت بشم چي شده گلم نبينم ناراحتيتيو نازنين!
الان يه كاري كن حالو هوات عوض شه پاشو يكم قدم بزن برو يه دوش بگير نميدونم هرچي كه باعث بشه كمتر به چيزي كه ذهنتو درگير ميكنه فكر كني.
منم خيلي وقتا بين عقل و احساسم(قلبم) دعواست اما يه بار برا هميشه بشينو با خودت كنار بيا ببين با به دست آوردن خواسته ي دلت چي به دست مياري و به چه قيمتي ميدونم خيلي خيلي سخته اما يه بار برا هميشه فراموشش كن بعد ببين چه آرامشي داري خدا پشت و پناهت.
منم خدارو شكر خيلي خوبم.
خدا جونم شكرت

[ماینز]

چیز خاصی نشده...باز قاطی کردم و شکستم دیروز.....
راجع به فراموش کردنم.....مهم نیست.دیگه خیلی وقته کنار اومدم با این قضیه.فقط گاهی زخمای قدیمی سر باز میکنه.....همین

[Mosafer kocholo]

سلام
ماينر جونم فدات شم اشكال نداره حالا با كلي انرژي دوباره يه يا علي بگو و پاشو باشه.
ماهم كنارتيم
دوست ندارم ناراحتيتو ببينم.دلم ميگيره وقتي ميبينم اينطوري

[ماینز]

باشه مسافر کوچولوی عزیزم...مرسی که هستی کنارم
دعا کن براممممممممممم

[ماینز]

شکستم

[Mosafer kocholo]

ماينر چي شده خانمي ؟
چرا؟
فك كنم داري با خودت داري لج ميكني!
نميخواي حرف بزني شايد سبك شي
من اينجام پيشت!

[ماینز]

مسافر جونم ممنونم...نیازی نیست دیگه
دوستان به حد کافی دعوا و داد و هوار زدن سرم

[Mosafer kocholo]

خانمي مامانم كارم داره بايد برم .اميدوارم هرچه زودتر با خودت كنار بياي و به آامش برسي
دوستون دارم خانما شب بخير

[chika]

مسافر كوچولو اين ماينز خانوم گل گلاب يكم اول دعوا ميخواست چون ديگه خيييييلي داشت جاده خاكي ميرفت اگه كسي جلوشا نميگرفت چپ ميكرد ديگه چيزي ازش نميموند حالا اگه خدا بخواد داديمش تعمير و روغنكاري و اين صحبتا كه ماينز نونوار تحويلمون بدن كه ديگه جاده ها را عوضي تشخيص نده و يراست تا مقصد نوربالا بزنه ما را هم راهنمايي كنه عوضي نريم
دخترااااااااااااااااااااااااااااااااا فردا شب ارزوهاست
دعا فراموش نشه
اخ كه چقدر دلم واسه ارامش تنگ شده بود عصر يه ارامش چند دقيقع اي اومد سراغم نميدونم منشآش كجا بود اما خيلي خوب بود دلم نميخواست ديگه به هيچي فكر كنم

انشاالله ارامش روح با پاكي ابدي نصيبمون شه