1402 آبان 4، 14:56
ویرایش شده
تو یک کتابی که در مورد اخلاق کاری خوندم. کتابش در خصوص برنامه نویس ها بود ولی دیدم در همه شغلها این مورد خیلی مهمه و فقط برای برنامه نویس ها نیست و میشه به سایر شغلها تعمیمش داد.
متن اون قسمت رو براتون میگذارم اینجا حوصله داشتید بخونیدش. خالی از لطف نیست:
اخلاق کاری
حرفه شما مسئولیت شما است. این وظیفه کارفرمای شما نیست که اطمینان حاصل کند کار شما قابل فروش هست یا خیر این مسئولیت کارفرمای شما نیست که به شما آموزش دهد یا شما را به کنفرانسها بفرستد یا برای شما کتاب بخرد. این چیزها مسئولیت خود شما است وای به حال توسعه دهنده نرم افزاری که حرفه خود را به کارفرمایش سپرده است.
برخی از کارفرمایان مایل هستند برای شما کتاب بخرند و شما را به کنفرانسها و کلاسهای آموزشی بفرستند بسیار خوب، آنها به شما لطف میکنند؛ اما هرگز در دام این فکر نیفتید که این مسئولیت کارفرمای شما است اگر کارفرمایتان این کارها را برای شما انجام نمیدهد باید راهی پیدا کنید تا شما این کارها را برای خودتان انجام دهید همچنین این مسئولیت کارفرمای شما نیست که به شما برای یادگیری زمان لازم را بدهد برخی کارفرمایان ممکن است این زمان را فراهم کنند حتی ممکن است برخی از کارفرمایان از شما تقاضای چنین زمانی را بکنند؛ اما مجدداً میگویم آنها در حق شما لطف میکنند و شما باید به طور مناسب از آنها قدردانی کنید این لطفها چیزی نیست که شما از کارفرمایتان توقع داشته باشید.
شما به کارفرمای خود میزان مشخصی از زمان و تلاش را مدیونید. برای واضح تر شدن بحث، اجازه دهید از استاندارد ۴۰ ساعت کار در هفته ایالات متحده استفاده کنم. این ۴۰ ساعت باید برای حل مشکلات کارفرمای شما صرف شود نه برای حل مشکلات شما شما باید برای ۶۰ ساعت کار در هفته برنامه ریزی کنید. ۴۰ ساعت برای کارفرمایتان ۲۰ ساعت دیگر برای خودتان. در طی این ۲۰ ساعت باقی مانده باید بخوانید، تمرین کنید آموزش ببینید و سایر کارهای لازم برای بهبود حرفه خود را انجام دهید.
می توانم فکر شما را بخوانم که میگویید: پس خانواده ام چه میشود؟ زندگی ام چه می شود؟ آیا باید اینها را فدای کارفرمایم بکنم؟
من اینجا در مورد کل زمان آزاد شما صحبت نمیکنم. در مورد ۲۰ ساعت بیشتر در هفته حرف میزنم. این زمان تقریباً معادل با سه ساعت در هر روز است. اگر شما از زمان ناهار برای خواندن استفاده کنید، در راه رفت و آمد خود به پادکست ها گوش دهید و ۹۰ دقیقه در هر روز را صرف یادگیری یک زبان جدید کنید، تمام زمان مورد نظر را پوشش داده اید.
بیایید حساب کنیم یک هفته ۱۶۸ ساعت است. ۴۰ ساعت را به کارفرمای خود بدهید و ۲۰ ساعت دیگر را هم به حرفه خود اختصاص دهید. ۱۰۸ ساعت باقی میماند. ۵۶ ساعت دیگر برای خواب کنار بگذارید. پس ۵۲ ساعت برای هر کار دیگری که میخواهید زمان خواهید داشت.
ممکن است نخواهید چنین تعهدی داشته باشید بسیار خوب پس نباید خودتان را یک حرفه ای بدانید. حرفه ای ها برای مراقبت از حرفه خود، زمان صرف میکنند.
احتمالاً فکر میکنید که کار باید در محل کار بماند و نباید آن را با خود به خانه ببرید. موافقم شما نباید طی آن ۲۰ ساعت برای کارفرمایتان کار کنید در عوض باید روی حرفه خود کار کنید.
گاهی اوقات این دو با یکدیگر همتراز میشوند. گاهی اوقات کاری که برای کارفرمای خود انجام میدهید، برای حرفه شما بسیار سودمند است. در آن صورت صرف بخشی از ۲۰ ساعت برای کارفرمایتان معقول است؛ اما به خاطر داشته باشید که آن ۲۰ ساعت برای شما هستند. در نتیجه باید طوری استفاده شوند که شما را به عنوان یک حرفه ای ارزشمندتر کنند.
شاید شما فکر کنید که این دستورالعملی برای فرسودگی شغلی است! برعکس این دستورالعملی برای جلوگیری از فرسودگی شغلی است. احتمالاً شما یک توسعه دهنده نرم افزار شده اید چون در مورد نرم افزار مشتاق هستید و میل شما به حرفه ای شدن، از آن اشتیاق نشأت می گیرد. در طی آن ۲۰ ساعت باید کارهایی انجام دهید که این اشتیاق را تقویت کنند. این 20 ساعت باید سرگرم کننده باشد!
The Clean Coder: A Code of Conduct for Professional Programmers
Book by Robert Cecil Martin
ترجمهٔ حسین مسعودی و مهرداد عباسی
نشر تولید علم فرزانگان برنا