1391 مهر 20، 20:48
ویرایش شده
منم راز دارم وگرنه می گفتم ولی خوب نمیشه دیگه
-------
ان شالله که خوب میشن بریم عیادت پس
ا، من ارسال مونا خانوم رو الان دیدم
بله، می گفتم یه غروب سرد زمستون بود که داشت برف می اومد شدید و اقای سلام داشت تو اتوبان همت می رفت که ...
هرچند حال و روز زمین و زمان بد است \ یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشته ای که به پابوس آمده \ انگار بین رفتن و ماندن مردّد است
اینجا مدینه نیست، نه اینجا مدینه نیست \ پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟
حتی اگر به آخرخط هم رسیده ای \ اینجا برای عشق شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل می شود \ جایی که بین عالم و آدم، زبانزد است
هر جا دلی شکست به این جا بیاورید \ اینجا بهشت، شهر خدا، شهر مشهد است
حسین ارام جانم، حسین روح و روانم
بیا نگار اشنا، شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما