انجمن شبانه روزی

**بارونی....** · 1391 دي 9، 20:06

(1391 دي 9، 19:52)سـُـها نوشته است: آآآآما..
امان از وقتي ي درس بيشتر از هم دوره اي ها مجبور بشي بموني تو اون فضا..
يا با 4 سال از خودت كوچيكتر بشيني سر كلاس فك كني رفتي مهد كودك...

آآآآآی گفتی سها.....:ep:..الان دارم خودمونو دلداری میدم....

حالا هی بیا به دونه دونه شون توضیح بده که بابا من عرضی رشد کردم...شیش تا مدرک دارم...

ولی هـعــــــــــــی بابا.....

بازم واسه همه که نمی تونی توضیح بدی که..... 1276746pa51mbeg8j

دیگه سرنوشت مام این بود...کلا با کوچیک تر از خودمون محشور بشیم

قابل توجه مونا، می توانم،مریم دو نقطه،وغیره.....بازم بگم 4chsmu1

...

بابا چقد بگم من 11 سالمه دست از سرم بردارین دیگه.....

**نمیدانم** · 1391 دي 9، 22:22

بچه ها کوشید؟!
نکنه دوشواریــــ دارید!؟ کم نیارید
باید با دوشواریـــ ها مبارزه کرد این جوری

با دوشواریـــ های بزرگ تر این جوری

**مریم ..** · 1391 دي 10، 0:49

يك توصيه

از صفحه ي ٦٥٥ درد دل شروع كنينبه خوندن و ٤،٥ صفحه اي بريد جلو 53258zu2qvp1d9v

حس و حال عجيبي بهم دست داد 53258zu2qvp1d9v

**Mobina** · 1391 دي 10، 16:04

سلام
این حرفایی که الان میخوام بزنم شبیه یه نامه ی خداحافظیه,یه خداحافظیه کوتاه مدت یا بلندمدت
فک کنم دیگه وقت رفتنم از اینجا رسیده
ازتون میخام حلالم کنید اگه ناراحتتون کردم
مواظب خودتون,پاکیتون و زندگیتون باشید
یا حق

**حمید خان** · 1391 دي 10، 18:23

ای وای

یکی قصد رفتن کرده 1276746pa51mbeg8j

یکی دیگه از بهترین های کانونی گذاشت و رفت 1276746pa51mbeg8j

تشکر میکنم ازتون بابت همه ی خوبیهاتون
همه ی کمک هاتون به بچه ها چ توی سی روزه چ جای دیگه
ایشالله هر جا هستین حوب و سلامت باشینو البته...به پاکی همیشگی رسیده باشین و با دست پر کانون رو ...

**باران..** · 1391 دي 10، 18:55

سلام بچه ها

معذرت می خوام جواب پیاماتون و از دیروز ندادم

راستش به شدت مریض شدم

فکر کنم دعای دوستان جواب داده : ))))))))))))

ابوالفضل خان برو شیرینی تو بخر که منهدم شدم

الآن از زیر سرم اومدم یکم بهترم گفتم بیام بگم بهتون که نگید این چه بی معرفتی بود

راستش برای تاپیک تمرین پرمشقت با علاقه تکلیفاتون و بنویسید...اگه کار داشتید آقا مجتبی هست ازش بپرسید

فعلا خدانگهدار همتون 303

**Alone man** · 1391 دي 10، 19:13

سلام
رفتم تخمه بخرم بشینم فوتبال ببینم آقای فروشنده گفت کیلویی 10 هزار تومان

:smiley-yell:
منم گفتم اندازه 1500 تومان بدهید لطفا 4fvfcja

خدایا به این تحمه ما هم رحم نکردن

**Ma Sa** · 1391 دي 10، 19:20

(1391 دي 10، 19:13)مـَرد نوشته است: سلام
رفتم تخمه بخرم بشینم فوتبال ببینم آقای فروشنده گفت کیلویی 10 هزار تومان :smiley-yell:

جدی؟؟؟
میپرسیدین تازش چنده؟ 4fvfcja

**Alone man** · 1391 دي 10، 19:24

تازه نداشت 4fvfcja

1500 2500 ـی داشت که بسته بندی شده بود 4fvfcja

**RaNg!N KaM00N**

آقا بگو چی گرون نشده؟ Smiley-face-cool-2

**سنــا** · 1391 دي 10، 21:05

صدای سنگین سکــــــــــــــــــوت در سرسرا پیچیده...

هعیییییییی 53258zu2qvp1d9v

آدم دلش میگیره!!! کجایین ایها الناس clapping

؟!

**پشتکار** · 1391 دي 10، 21:13

برید گروه همگانی نظرتون رو بگید Khansariha (8)

**می توانم**

لنگ
لنگ گرون نشده

ی برنامه طنزی بود تو حموم عمومی تونسته بودن از ی مسئولی وقت مصاحبه بگیرن مثلا بعد بهش م یگفتن گرونیه می گفت نه بابا ایناحرفه الان این لنگ رو می بینید من استفاده می کنم؟ از وقتی می بینم قیمتش همین بوده

می گم بازی کجا کجا؟ چند چند شدن ؟

ای خدااااااااا

کاش میامدین ادامه جشن دیشب رو می گرفتیم 4fvfcja

**آرشام**

میشه من یه حرف بی ربط بی ربط بزنم که کلی آدمم بعدش بیان مخالفت کنن و اینا؟

من کلا با این مسابقه ی کنترل نگاه و ذهن نمی تونم کنار بیام به دلایل مختلف!!!

می دونم اصولا قضیه رقابتی و اینا نیستا... ولی کلا قبول دارین اصلا عادلانه نیست دخترا شرکت کنن؟!

مگه اصلا دخترا مشکلی در زمینه ی نگاه دارن؟
یعنی اصلا مگه تا حالا شنیدین بگن فلان دختر «هیزه» یا «چش چرونه»!!!
اصلا واسه دخترا که معنی نمیده! مگه فرقی میکنه کلا!... یعنی اصلا حتی نمی دونما اما... شایدم واقعا نمی دونم

و در ضمن به نظرم خیلی نسبیه همه چیز توش...
یعنی خب فاصله ی بین یه نگاه بد و یه نگاه هویجوری و یه نگاه اونجوری قد یه پرک بال سوسکه.
یعنی خب آخه نمی خوام نتیجه گرا نگاه کنما... ولی مثلا حالا یه حالت خاص رو در نظر بگیرید که واسه ما که اینجاییم مطرح نیست، مثلا یه نگاه عاشقانه ی خیلی خالص و پاک هم از نظر بیلوژیکی ناخودآگاه اثر اونجوری میزاره بدون اینکه فرد بفهمه. یا حتی یه فکر محبت آمیز میتونه موثر باشه.

میدونم هدف مسابقه چیز دیگه ایه و خب هدف خیلی خوبیه ولی یه جوریه... یعنی نمی تونم بیام تو مسابقه اش شرکت کنم و بگم از عددی که جلوی اسمم مینویسم مطمئنم!

(1391 دي 9، 15:28)Amirhossein18 نوشته است: رسما سه دقیقه مونده
کمربند ها رو ببندین

من رفتمممممممممممممممممممممممم:22:

خب چرا با من اینکارو میکنین؟ چطور آخه دلتون میاد؟!

منو تو این موقعیت قرار ندین دیگه!!!
آخه حالا اگر دوستان از خوشحالی دچار سنکوب بشن چی؟
تو اورژانس کانون امکانات لازم رو برای رسیدگی به بیمار قلبی داریم؟!
اونم با این گرونی که دوستان اشاره کردن!

نمی دونم چرا همه دارن این روزا منو تنها میزارن!
اپیدمی شده لعنتی!
«یه نفر» که رفت کلا... داداشمم که رفت سربازی... رفیق دانشگاهمم فراغ التحصیل شد کلا رفت شهرشون شیراز... اون یکی رفیقمم که تقریبا متاهل شد دیگه دانشگاه نمیاد... امیرحسینم که بعد از مدتها دیده بودم رفت درس بخونه... ابول و میلاد رو هم تازه داشتم باهاشون آشنا میشدم و بهشون عادت میکردم که رفتن... هی روزگار... زندگی!

من مانده ام تنهای تنها! میان سیل غم! حبیبم رو میخوام! آی بری باخ بری باخ!:11:

**سنــا** · 1391 دي 10، 22:22

نقل قول: مگه اصلا دخترا مشکلی در زمینه ی نگاه دارن؟
یعنی اصلا مگه تا حالا شنیدین بگن فلان دختر «هیزه» یا «چش چرونه»!!!
اصلا واسه دخترا که معنی نمیده! مگه فرقی میکنه کلا!... یعنی اصلا حتی نمی دونما اما... شایدم واقعا نمی دونم

اولین مخالف

از اون لحاظ شاید دختر چشم چرون نداشته باشیم یا خیلی کم باشن

ولی نگاه کردن عکس ها و فیلم ها و سایتای بد هم شامل مسابقه میشه

که هم در دخترا هم در پسرا صدق میکنه

بله ehteram