امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

آبجی ها حواستونو جم کنید
با داداش الکس موافقم
منم که پسرم یه چندباری موتوریا. یا ماشین میخواستن برسونندم ولی سوار نشدم
مواظب خودتون باشین
گرگا ول کن مرداشم نیستن دیگه چه برسه دخترا
ترم 1 امتحان اندیشه اسلامی داشتم

گوله گوله از آسمون برف می بارید

ترسیدم تاکسی گیرم نیاد دیر برسم زنگ زدم با آژانس برم...بهشون گفتم برای اینکه توی کوچه ماشینش یه وقت گیر نکنه خودم میام سر کوچه وایمیسم...

خلاصه این راننده اش یه پسر جوونی بود خیلی حرف میزد...هی سوال میپرسید..چند سالته ؟ چی میخونی؟میخوای بشم سرویست؟ فقط ساعت کلاساتو بهم بگو....پولم ازت نمیگیرم...بگو کی بر میگردی بیام دنبالت

منم مثل برج زهرمار با کلمه هایی مثل" اره...نه...ممنون....لازم نیست" جواب میدادم.

تو دلم هی خط و نشون براش میکشیدم که آخه راننده هم اینقدر بی چشم و رو؟

بزار امتحانم رو بدم برم خونه..به بابام میگم زنگ بزنه آژانس اخراجت کنن...حالت بیا سر جاش

خلاصه ازم شماره خواست گفتم موبایل ندارم..

تا اینو گفتم گوشیم زنگ خورد! اونم نیشش تا بنا گوشش باز....که اره موبایل نداری!!!

مامانم پشت خط بود : کیمیا کجایی؟ با چی رفتی؟ از آژانس زنگ زدن گفتن سر کوچه نبودی!!!!


نتیجه گیری: زنگ زدین آژانس ، مطمئن بشین آژانسه بعد سوار بشین...4chsmu1
یا عباس
نقل قول:
مامانم پشت خط بود : کیمیا کجایی؟ با چی رفتی؟ از آژانس زنگ زدن گفتن سر کوچه نبودی!!!!
این آخرش شبیه این داستان ترسناکا شده بود :21::d
یاده این داستا افتادم که پسر ـه به باباش میگه بابا تو به جن اعتقاد داری بابا ـه میگه اصلا جنی وجود نداره 
بعد پسرش میگه آشپزمون بهم گفت تو این خونه جن هست اونم میگه ما اصلا آشپز نداریم 22:d
پ.ن:چه ربطی داشت ؟22X_X
[تصویر:  51960705784679108839.jpg]
سلام رفقا.چیزه
مهمون نمی خواین?!!!
<align option="center" style="text-align: center;"><img src="http://www.hotup.ir/upload/49hy_چوب.jpg">http://www.hotup.ir/upload/49hy_چوب.jpg</img>[/align]<br />
<br />
[align=center]<color option="#339999" style="color: #339999;"><size option="medium" style="font-size: medium"><color option="#ff33ff" style="color: #ff33ff;"><color option="#ff3399" style="color: #ff3399;">بیچاره چوب کبریت[/color]<br />
[/color]<br />
<color option="#33ccff" style="color: #33ccff;"><color option="#cc33ff" style="color: #cc33ff;">آتش از سرش شروع شد</color></color><br />
<br />
[color=#33ccff]ولی به جانش افتاد</color>[/size]<br />
<br />
<b>[color=#33cc33]<size option="medium" style="font-size: medium">مواظب "افکارت" باش..</size>[size=medium].</b></color></size></color><br />
<br />
53258zu2qvp1d9v</align>
خو نخواین
چیکا کنم???
زودی میام حال همتونو می گیرم!!!
<align option="center" style="text-align: center;"><img src="http://www.hotup.ir/upload/49hy_چوب.jpg">http://www.hotup.ir/upload/49hy_چوب.jpg</img>[/align]<br />
<br />
[align=center]<color option="#339999" style="color: #339999;"><size option="medium" style="font-size: medium"><color option="#ff33ff" style="color: #ff33ff;"><color option="#ff3399" style="color: #ff3399;">بیچاره چوب کبریت[/color]<br />
[/color]<br />
<color option="#33ccff" style="color: #33ccff;"><color option="#cc33ff" style="color: #cc33ff;">آتش از سرش شروع شد</color></color><br />
<br />
[color=#33ccff]ولی به جانش افتاد</color>[/size]<br />
<br />
<b>[color=#33cc33]<size option="medium" style="font-size: medium">مواظب "افکارت" باش..</size>[size=medium].</b></color></size></color><br />
<br />
53258zu2qvp1d9v</align>
سلام چرا مهمون نمیخایم

بفرمایید دم در بده
بفرما بالا

فقط اجیل نداریم .شرمنده

نخودچی و کشمش و گندم و شادونه

من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید
خدا گفت : نه
آنها برای این در تو نیستند که من آنها را بزدایم .بلکه آنها برای این در تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی

[تصویر:  final%201.png]
[تصویر:  ec51f6eb240f.png]
من عشق دنيا رو  ميكردم وقتي جاي خواهرزده مو عوض ميكردم ... چندروز آوردمش پيش خودم  شيرشو گرفتم ازش  ...
الان ديگه بزرگ شده ... كلاس اوله  :ep:
چقدر زود بزرگ ميشن ...
شگفتا هر چه ترا به يادم بياورد، زيباست .

بوی نمور کوچه و کلمات ..
نگاه مورب کسی که از انتهای بن‌بست باز آمده است ..
و دستها، دامنه‌ها، روزنامه‌های عصر، پتوی کهنه‌ای بر هره‌ی ديوار ...
هرچه ترا به يادم بياورد، زيباست.


[تصویر:  0607.jpg]
سلام
:((
هيچ كدومتون تو سن بالا آبله مرغان نگيرين اللهي آمين...:(((((((((((((((((((((

اصن ي وعضي شده ك نگووووووو// با زور هيدروكسيزين خارشش رو ساكت ميكنم و ب تبع اين دارو خوابم همش...

توي گلو و روي زبونم هم دونه زده.. نميتونم نه غذا بخورم نه حرف بزنم...:(((((((((((((

د من كجا رو دارم برم؟!؟

حلال كنين اگه اذيت شدين..
و ببخشين اگه محبتتون بي جواب موند..
ميام ان شاء الله..(اگه بيدار موندم!)

بهترين روزاي سال رو براي بهترين كاراي خدا از دست ندين..

ببخشين!
همه رو.. همه چيرو...1

شايد روح همه رفتگان خودتون و دوستاتون هم صلوات بفرستين..1

دوستتون دارم..

ياعلي.53
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

سلام مامان سهاااا

آبله مرغان 1744337bve7cd1t81


برای سلامتی تون حتما دعا میکنیم

یادش بخیر من سال کنکورم گرفتم 22

مواظب خودتون باشین
اخی چ دایی خوبی لباساشم عوض کردید؟
نازیclapping


من دلم نوزاد خواست حالا کی جوابگو می شه؟ من عاشق نوزادم :rolleyes:
الان من نوزاد می خوام46
دلم می خواد ی نوزاد درسته رو بخورم
کی جوابگوِ ِ ؟!Tears

مامان سها مراقب خودتون باشید
:x

[تصویر:  nasimhayat.png]
درود......
سال تحویل ساعت چنده؟4chsmu1
سلام،

امروز اهواز، دماي حدود 35 درجه رو اونم توو فصل زمستون، تجربه كرد،

اميدوارم كه فردا بارون بياد، چون اين گرما نشونه بارون هست.
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
سلام
آقا یاد منم باشید سر نمازاتون
و تو دعاهاتون منو یادم نبرید
بخصوص امشب که آخرین شب جمعه سال91هست
به یادتون هستم
یا علی
(1391 اسفند 24، 13:11)َAlex نوشته است:
نقل قول: --------------------------------------------------
بچه ها من خواهر کوچیک شمام از من به شما نصیحت :جز تاکسی هیچ ماشینیو سوار نشید
دیروز داشتم از دانشگاه برمیگشتم دیرم شده بود شدید. باید میرفتم آموزشگاه. سریع بدون اینکه به ماشین دقت کنم

سوار شدم ....
همیشه تاکسی میگرفتما ولی دیروز...
خدا باهام بود فقط
سلام دارلینگ خانم . چی شده بود ؟؟؟؟؟؟   خدای نکرده فرد رانده آدم عوضی بوده ؟؟؟؟؟؟   ببینید حتی اگه یه روز کلا نرسید دانشگاه یا کلا اصلا غیبت هاتون پر باشه و حتی حذف واحد هم بشید  یا هر چیز دیگه ای بهتر از اینه که خدای نکرده اتفاق بدی براتون بیفته ، پس هیچ وقت هیچ وقت هیچ وقت تحت هیچ شرایطی و هیچ شرایطی خودتون رو به خاطر وقت به خطر نندازید .  به طرز بدی نگران شدم این پست شما رو خوندم .
چی بگم داداش؟!دیروز وقتی سوار ماشین شدم یکم از مسیر ک گذشت طرف مثه راننده کیمیا چن تا سوال پرسید
منم الکی فیلم بازی میکردم گوشیمو برمیداشتم میگفتم الو داداش دارم میام تو راهم و ....از این حرفا دیگه
خلاصه تا مقصد مخ منو خورد....
موقعی ک خواستم پیاده بشم ازم خواست ک شمارشو بزنم تو گوشیم تکم بندازم منم حول کردم سریع پیاده شدم
باورتون نمیشه طزف سریع گازید اصن نذاشت من در ماشینو ببندم
وقتی رفت دست کردم تو جیبم ک گوشیمو در بیارم ز بزنم به دوستم ک ببینم کلاس رفته
یه دفه دیدم اصن گوشیم نیست 171276746pa51mbeg8j
متوجه شدم اون لحظه ک حول کردم تو ماشین جاش گذاشتم بخاطر همین فرصت نداد درو ببندم چون میدیدم دیگه
خلاصه بابدختی ز زدم به خط خودم ازش خواستم گوشیمو بیاره
ولی اون چی ببخشیدا خیلی عوضی بود
یجای دور (محلاتی)باهام قرار گذاشت گفت بیا گوشیتو بگیر (اصن یه جایی ک محلش داغونه)
آژانس گرفتم با دوستمو راننده آژانس رفتم اونجا
تازه اونحاهم ک رفتم هی سوال میپرسید ک چرا شمارمو نگرفتی؟چرا تحقیرم کردی...؟؟؟؟
خلاصه با بدبختی گوشیمو گرفتم و انقد اعصابم خورد بود ک خطمو شکوندم
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  

داداش واسه همین خطمو شکوندم دیگه ،شمارمو برداشته بود
خداروشکر تازه رم گوشیمو خالی کرده بودم
بله به فکر یه گاز اشک آور هستم
شرمنده شمارو هم نصف شبی ناراحت کردم
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 5 مهمان