1391 اسفند 28، 21:52
ویرایش شده
منم شاکی ام
آ؟
ارسال آقای ساینر کوشش؟
خوب الان فکر می کنن من اینجا با خرزو خان اعلام موافقت کردم که!
![[تصویر: nasimhayat.png]](http://www.ktark.com/nasimhayat.png)
منم شاکی ام
آ؟
ارسال آقای ساینر کوشش؟
خوب الان فکر می کنن من اینجا با خرزو خان اعلام موافقت کردم که!
1391 اسفند 28، 22:12
نمیخوایین باهاش وداع کنید؟
طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
1391 اسفند 28، 22:14
ویرایش شده
عجبا! :o
آقا حميد من واضح توضيح دادم ك روز آخر پ پ هايي هست ك قبلا زدين!!!
اتفاقا خواستم ك يادگاري هاتونو بردارين!!
ضمنا پس فردا..
ياعلي.
(1391 اسفند 28، 21:52)می توانم نوشته است: ب نظر منم خیلی ضایع است ک میان می گن بنمون کنید
منم شاکی ام
آ؟
ارسال آقای ساینر کوشش؟
خوب الان فکر می کنن من اینجا با خرزو خان اعلام موافقت کردم که!
و
جالب اثري هست ك اين جنجال ها رو بقيه داره..
حالا امتناع من و بقيه مديرا ب هر دليل موجهي يا حتي غير موجهي ك باشه بدترين وجه رو ميگيره.. و منفور بودن امثال من خيلي بيشتر ميشه!
از اون طرف .. جالب اينه ك كسايي ك ب دليل بن ميشن هم بااكانت هاي دوم و سوم ميتونن فعاليت كنن در صورت عدم تكرار دليل!
باز جالب تر اينه ك مثلا يكي ب من اعتبار منفي ميده ك چرا دليل كاراتو نميگي..
يكي نامه مخفي ميده ك اعدامي هم ك ميخوان بكنن در شرايط خاص تو ملا عامه!
اساس تنها چيزي ك فراموش شده ترك كردنه!
خيلي همه چي جالبه..
ياعلي.
![[تصویر: 07c49977111e42a28fd6.jpg]](http://s6.picofile.com/file/8235153892/07c49977111e42a28fd6.jpg)
1391 اسفند 28، 22:23
(1391 اسفند 28، 20:56)پریا نوشته است: ما بچه که بودیم نه تنها صندلی میشکوندیم بلکه زیر پای مردم ترقه مینداختیم و از ته دل میخندیدیم و فرار میکردیم. ترقه هامون بی خطر بودن البته.
یه چی بگم منو مسخره نمی کنین؟ آقا من به عمرم ترقه نزدم...
مسئله این نیست که چقدر میتونی مشت بزنی؛
مسئله اینکه چقدر میتونی مشت بخوری و باز ادامه بدی.
چقدر زمین بخوری و باز پاشی وایسی.
آدم اینجوری برنده میشه!
![[تصویر: 05_blue.png]](http://www.ktark.com/05_blue.png)
1391 اسفند 28، 22:24
ویرایش شده
حمید جان اشکال نداره پش میاد باختن گریه ندارد
ما هم چهارشنبه سوری رو دوست دارم اما ن چهارشنبه سوزی رو
این دو باهم فرق دارن
و بله فردا خونه تکونی میشن پ پ ها
یادگاریهاتونو بردارید لطفا
و اگه خدا بخواد و جونی باشه مثل پارسال عیدی میدیم
یا علی
(1391 اسفند 28، 22:23)آرشام نوشته است:(1391 اسفند 28، 20:56)پریا نوشته است: ما بچه که بودیم نه تنها صندلی میشکوندیم بلکه زیر پای مردم ترقه مینداختیم و از ته دل میخندیدیم و فرار میکردیم. ترقه هامون بی خطر بودن البته.
یه چی بگم منو مسخره نمی کنین؟ آقا من به عمرم ترقه نزدم...
آفرین نوه خوب
به بابا بزرگت رفتی
البته من یکی دوبار تو بچگی سیگارت انمداختم تو حیاط خونه اونم از رو کنجکاوی
.gif "Khansariha (121)")
آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. 
1391 اسفند 28، 22:33
میدونم میخونی برادر......عیدت مبارک...:rolleyes:
![[تصویر: MuALi.png]](http://s7.picofile.com/file/8251079692/MuALi.png)
1391 اسفند 28، 22:33
اينجا الان چند روزه صدا ترقه مياد، ملت رفتن پيشواز چهارشنبه سوري،
حيف پول كه بدي جاي اين مسخره بازيا،
من پولمو جمع كردم ميخوام يه چند دونه پسته بخرم، بذارمشون بانك،
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
1391 اسفند 28، 22:37
از اینا که تو اعیاد و مراسم ها میزنن و خیلی هم کلاس داره
بهش نور افشانی و ... هم میگن البته
حمید جون بالا بری پایین بری استقلال باز امسال گند میزنه :d
یه بازی تو اصفحان دارید
پ.ن:این درخواست بن شدن هم مد شده ظاهرا ؟که چی حالا؟
![[تصویر: 51960705784679108839.jpg]](http://upload7.ir/imgs/2014-04/51960705784679108839.jpg)
1391 اسفند 28، 22:39
اولین بار روانشناسا وقتی شناساییش کردن که گوته کتاب رنج‌های ورتر جوان رو نوشت و فهمیدن عده‌ی زیادی از کسایی که این کتاب رو میخونن بعد خودکشی میکنن و شنیدن این خبر که یه عده با خوندن این کتاب خودکشی میکنن باعث شده تا عده‌ی بیشتری خودکشی کنن. و اسم این اثر رو گذاشتن اثر ورتری.
فک میکنم این قضیه تمایل به بن شدن خیلی شبیه اونه!
نمی دونم چه کاریه خب.
مسئله این نیست که چقدر میتونی مشت بزنی؛
مسئله اینکه چقدر میتونی مشت بخوری و باز ادامه بدی.
چقدر زمین بخوری و باز پاشی وایسی.
آدم اینجوری برنده میشه!
1391 اسفند 28، 22:44
ویرایش شده
قبلا تعداد مصدومان چهارشنبه سوری 2000 نفر بود.که احتمالا بیشترشون خودشون داشتن با اینا کار میکردن.میگما ملت پولو خرج چیا میکنن.ما هم خرج زیرشلواری میکنیم تو مضیقه نباشیم!زندگی داریم یه خدا
![[تصویر: Pic.jpg]](http://www.uplooder.net/img/image/73/a4e83972ef3702d4c94ceef1e2f2e003/Pic.jpg)
1391 اسفند 28، 23:04
(از این اسپمها که ما میزنیم تو شبانه روزی از اینا نزنین!)
مسئله این نیست که چقدر میتونی مشت بزنی؛
مسئله اینکه چقدر میتونی مشت بخوری و باز ادامه بدی.
چقدر زمین بخوری و باز پاشی وایسی.
آدم اینجوری برنده میشه!
1391 اسفند 28، 23:18
تازه پرایدم میتونی بخری
داش مرد
اولا جوجه رو آخر فصل میشمارن
بعدشم ک هنوز صدره نباخته که
سومندشم ک .....بازی تو آزادیه جانم
بچه ها
دلم عجیب گرفته امشب
عجیب............................
به قول ......هی روزگار
طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
1391 اسفند 28، 23:20
(جدي)یه ترقه هایی بود بهش میگفتن زنبوری. ویز ویز میکرد میرفت بالا میترکید. اين يه مورد خاص الانم به دستم برسه پایه ام
1391 اسفند 28، 23:28
من چرا هیچ اصن حرفم نمیاد تو شبانه؟!:-??
در مورد 4 شنبه سوری: یه بارشب 4 شنبه سوری رفتم تو کوچه با دوستم!یه اتفاقی افتاد که دیگه هیچوقت شب 4 شنبه سوری نرفتم تو کوچه با دوستم!!
همین!
چه خوب یادم هست
عبارتی که به ییلاق ذهن وارد شد:
وسیع باش،و تنها و سربه زیر و سخت.
![[تصویر: akmmowr4h0rrml1nl43w.png]](http://www.8pic.ir/images/akmmowr4h0rrml1nl43w.png)
عبارتی که به ییلاق ذهن وارد شد:
وسیع باش،و تنها و سربه زیر و سخت.
مشاعره که میکنین، ثابت کنین میتونین بنویسین،لطفاً حکایات سعدی رو بخونید،بعضی جمله ها زندگیه آدمو دگرگون میکنه،حوصلتون سر رفت داستانم بخونید،با ادبا و شعرا حال کنید و فالتون و بخونید،متنهای عشقولی بخونیدوبنویسین،با خدای خودتون عاشقانه حرف بزنید!
جملات و متونی که از دکتر شریعتی میذارین صرفا با ذکر منبع لطفا!
1391 اسفند 28، 23:34
ویرایش شده
خوشبحالتون که همیشه موقع سال تحویل سر سفره هستید
ما یادمان نمی اید که یک سال هم سر سفره هفت سین بوده باشیم
یعنی سفره هفت سین نداشتیم تاحالا
هر بار پرسیدیم چرا ما نمیذاریم؟ گفتن برایمان شگون ندارد
تا حالا نه تخم مرغ رنگی داشتیم نه چیزی
البته ناشکری نباشد در دوران کودکی تنگ ماهی داشتیم
ببینم امسال میشود خودم دست به کار بشم یا نه
حتی شده باشد یک سفره کوچک
آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید.